گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
22 اسفند» دیکتاتوری و دکتر یزدی، مرتضی کاظمیان، جرس22 اسفند» دادگاه دکتر ابراهیم یزدی به دلیل فشار نهادهای خاص برگزار نشد، میزان 24 بهمن» پیامدهای شایعه فوت دکتر یزدی؛ تحول سبز: دکتر ابراهیم یزدی در سلامت و در زندان است 2 آبان» زندان اوین، تقدیر از یک عمر مبارزه دکتر یزدی، جرس 14 فروردین» ناگفته هایی از بیماری دکتر یزدی در اسارت، کلمه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گفتگوی جرس با یوسف یزدی، فرزند دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایرانیوسف یزدی فرزند دکتر ابراهیم یزدی در گفتگویی با "جرس" می گوید پدرش که با حکم هشت ساله زندان مواجه شده به راهی که انتخاب کرده اعتقاد کامل دارد. یوسف یزدی آخرین بار دکتر یزدی را یکسال قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ دیدار کرده است. یوسف یزدی حکم دادگاه را ناعادلانه می داند آن هم در قبال کسی که از چهره های شناخته شده سیاست ایران در دنیاست. متن کامل گفتگوی "جرس" در پی می آید: بعد از صدور حکم سنگین دادگاه بدوی واکنش آقای دکتر به آن چه بود و برخوردشان چگونه بود؟ پدر با روحیه قوی با مسئله برخورد کردند. ما بسیار نگران ایشان بودیم ولی ایشان و مادرم به ما دلداری می دادند و می گفتند آینده دست خداست. پدر و مادرم به کارشان اعتقاد دارند و همین اعتقاد به ایشان روحیه بالای مقاومت و پایداری می دهد. البته شنیدن همچین حکمی برای هر انسانی دردناک است. آن هم به خاطر فکر و سخن که در اکثر دنیا اصلا جرم محسوب نمی شود. از صدا و حرفهایشان معلوم است که این حکم باعث رنج آنها شده است. به نظر شما با توجه به کهولت سن و بیماری پدرتان چرا قاضی چنین حکمی را صادر کرده است؟ نمیدانم. این حکم با اخلاق و ارزش های اسلامی و انسانی مغایرت دارد. فقط برای دادگاه و سیستم قضایی ایران بی آبرویی میاورد. ما ایرانیها به این حکمها عادت کردیم ولی دوستان و برادران غیر ایرانی به من میگویند این حکم برای آنها غیر قابل فهم است. نفس صدور این حکم بدترین تبلیغ علیه نظام بود. شاید حاکمیت هر گونه انتقاد آزاد و مستقل را، حتی اگر با متانت کامل و بدون ذره ای خشونت باشد یک خطر جدی میبیند. انگار کنترل بر آزادی بیان را سدی تصور کرده اند که با یک سوراخ کوچک خطر ریزش و سیل به وجود میاید. این حکم نشان دهنده این است که دولتمردان ایران در وضعیت بسیار ضعیفی قرار گرفته اند که حتی توان تحمل اصلاح طلبان دلسوز انقلاب و اسلام را ندارد. دکتر یزدی به لحاظ موقعیت سیاسی – اجتماعی سوابق روشنی دارند و از چهره های موثر در پیروزی انقلاب اسلامی هستند با توجه به این سوابق چطور حاکمیت می تواند دکتر یزدی را به زندان برگردانند. آیا در حکومت، کینه توزی نسبت به آقای یزدی وجود دارد ؟ برای من رفتار دستگاه غیرقابل توجیه است چون رفتارشان کاملا متضاد با منافع دراز مدت خودشان است. اصلاح طلبان خطر نیستند، عدم اصلاح طلبی خطر حیاتی است. اگر مسله کینه شخصی باشد جدا شرم آور است. امیدوارم این نباشد. عجیب است که در کشوری با این پیشرفت علمی و صنعتی اینقدر سیستم قضایی ایران عقب افتاده است. علم و صنعت قرن ۲۱ ام با سیستم قضایی قرون وسطی. بهانه تشکیل دادگاه دکتر یزدی نامه ایشان به راشد الغنوشی بود لطفا درباره ارتباط پدرتان با روشنفکران مسلمان بفرمایید؟ از کوچکی به یاد دارم که پدرم با فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام از جمله مالزی، اندونزی، مصر، ترکیه، فلسطین و به خصوص لبنان ارتباط داشتند. به یاد دارم که جلسات و بحث های متعددی با این افراد درباره روش های رشد و توسعه در کشورهای اسلامی داشتند. ارتباط پدرم با سازمان های آزادی طلب مسلمان از گذشته بسیار صمیمانه بوده است. پدرم همیشه برای همکاری و دوستی بین مسلمانان جهان، از هر مذهبی، اهمیت میدهد و زحمت میکشد. در جو امروز عجیب است ولی در غرب پدرم توانست شیعه و سنی را در بزرگترین سازمانهای اسلامی به همکاری وادار کند و پدرم را، که شیعه دوازده امامی است، به رهبریت سازمان هایی چون م.س.ا. و ا.س.گ.ه. انتخاب کنند، که اکثریت سنی مذهب بودند. شاید به همین دلیل بود که در دیماه ۵۸ آقای خمینی پدرم را به نمایندگی خودش به بلوچستان فرستاد برای حل دعوا بین شیعه و سنی در آنجا، که برای انقلاب نوپا خطر جدی بود. من در آن سفر با ایشان بودم و شب اول که رسیدیم زاهدان، دو طرف شهر ، شیعه و سنی، حسینیه و مسجد، نظامی بودند، و کشتار شروع شده بود. از نزدیک دیدم چقدر احترام به دیگران میتواند آتش جنگ را خاموش کرد. هدف آقای یزدی از ارسال این نامه و هشدار به غنوشی چه بود؟ هدف نامه پدرم به آقای غنوشی این بود که از تجربه ای که ایرانیان با هزینه بالا بدست آوردند، مردم تونس و شمال آفریقا استفاده کنند و اشتباهات ما را تکرار نکنند. مسئله دوم در این نامه این است که باید به زمینه فرهنگی مردم سالاری توجه کرد. انتخابات آزاد قدم بسیار خوبی هست ولی بدون محیط سالم سیاسی و اجتماعی کافی نخواهد بود. من مصاحبه ای از غنوشی در بی بی سی فارسی دیدم و به نظرم آمد که محتوای نامه هماهنگ با طرز فکر و نگاه ایشان هست. دکتر یزدی چهره ای بین المللی است که در میان گروههای روشنفکر مسلمان در جهان شناخته شده است آیا شما در نظر دارید که مجامع جهانی را نسبت به وضعیت دکتر یزدی آگاه کنید و از آنها برای فشار به حکومت ایران درخواست کمک کنید؟ کسانیکه هم اندیش و هم فکر و هم سنگر آقای دکتر یزدی، مهندس توسلی و جریان اصلاحات در ایران هستند تلاششان را خواهند کرد. از رهبران و فعالان این گروهها اسلامی تماس گرفتند و پرسیدند که ما چه کمکی میتوانیم به دکتر بکنیم. از یک طرف خجالت میکشم پیش آنها که انقلاب عزیز ما به این وضعیت رسیده، ولی جای خوشحالی است که همان طور که ایرانیها چشمشان به انقلاب های عرب هست، آنها هم آزادیخواهان ایران را فراموش نکرده اند. چه انتظاری از دستگاه قضایی دارید؟ من برادرانه توصیه میکنم که به خود بیایند و توبه کنند و عاقبت ظالمان را در قرآن بخوانند. هیچ حکومتی نمیتواند با این وضعیت دوام پیدا کند. چشمانتان را باز کنید. اگر راضی هستید که این ظلم با خانواده توسلی و دیگر اصلاح طلبان بشود پس فرق شما با حامیان خلفای قدیم چیست؟ در حال حاضر دکتر یزدی ممنوع الخروج هستند. اما سالها آقای یزدی در آمریکا زندگی کردند و شغل و شرایط رفاهی خوبی آنجا میتوانستند داشته باشند چرا علیرغم فشارها و آزارهای حکومت در تمام این سی سال پدر حاضر نشدند ایران را ترک کنند و فعالیت سیاسی را بیرون از مرزهای کشور دنبال کنند؟ در سالهایی که پدرم در آمریکا بود بزرگترین نگرانی اش این بود که در خارج بماند و بمیرد و هیچوقت ایران را نبیند. این تصمیم به عشق و علاقه پدر و مادرم به ایران بازمیگردد. ما بارها به پدر گفتیم که شرایط پزشکی بسیار بهتری اینجاست و حتی امکان فعالیت سیاسی هم در اینجا با آسودگی بیشتری مهیاست اما پدر تا امروزحاضر نشدند اقامت در ایران را ترک کند. این تصمیم مافوق سیاست است و مربوط به عشق شان به ایران است - عشق به مردم ایران، و به پیشرفت و آزادی آنها. از وقتی که یاد دارم، بجز این عشق پدر و مادرم انگیزه دیگری در تصمیمات بزرگ شان نداشتند. آخرین بار که پدر را دیدید چه زمانی بود ؟در آن دوران دکتر را چطور دیدید؟ یک سال قبل از انتخابات اخیر بود. با هم رفتیم شیراز و تخت جمشید با نوه ها. .حال ایشان خوب بود، البته مشکلات پزشکی در آن زمان مربوط میشود به سرطان پروستات که بدان مبتلا بودند ولی روحیه قوی داشتند علاقمندی های آقای دکتر یزدی غیر از سیاست چه هست؟ و به چه کارهایی بیشتر علاقمند هست ؟ پدرم به تحقیقات علمی خودش بسیار علاقمند بود و هست. چند وقت پیش در آرشیو نیویورک تایمز دیدم که اولین خبر مربوط به پدرم در آن روزنامه، سیاسی نبود، بلکه مربوط به یک کشف علمی بود، در رابطه با یک داروی ضد سرطان. شاید بدانید که قبل از آمدن به امریکا، پدرم شغل بسیار خوبی داشت در یک شرکت داروسازی در ایران، در بخش تحقیقات. علاقه دیگر ایشان قران است. از کوچکی در خانه ی ما جلسه ی قران بود، و شنیدم که تا دو سال پیش هنوز هم بود. ولی نه جلسه ی سنتی. جلسات پدرم همه پر از تبادل نظر، تحقیق تفاسیر میزان، نوین ، پرتوی از قران، و کتب غیر شیعه مثل مودودی. همه شرکت میکردند، ولی انتظار این بود که همه قبل از جلسه کلی مطلب خوانده بودند. و تمرکز جلسه روی نتیجه عملی بود، مثل نتیجه اخلاقی، سیاسی، اجتمائی، اقتصادی. برای پدرم، قران کتاب پر برکت بوده و هنوز راهنما و همیشه همراهشان است، مثل یک دوست قدیمی. اما حکومت حتی تاب تحمل این جلسات قرآن هفتگی را نداشت و از دو سال پیش جلسات را تعطیل کرد . علاوه بر پدرتان، از دیگر اعضای فامیل، مهندس توسلی شوهر عمه تان و لیلا دختر و فرید طاهری داماد ایشان هم در زندان به سر میبرند و دیگر دخترشان سارا هم زیر حکم است . این شرایط سخت برای تمامی اعضای خانواده دکتر یزدی و مهندس توسلی چرا و چگونه صورت گرفته است؟ عمه من و خانواده اش تحت فشار شدیدی هستند و در حق آنها بسیار ظلم شده است. اما بحمدالله خانواده بسیار قوی هستند. وقتی با اشخاص شناخته شده که نیم قرن برای ایران زحمت کشیده اند اینچنین سخت برخورد میکنند برای زندانی های گمنام مسلما شرایط سخت تر هست. انشاالله درون حاکمیت مسلمانان با وجدان هستند که با دیدن ظلمی که به خانوادهایی چون توسلی و سحابی میشود از خشم خدا بترسند و برای اصلاح نظام قدم بردارند. Copyright: gooya.com 2016
|