"جنگ مخفی" غرب علیه برنامه هسته ای ایران دیگر بی پاسخ نمی ماند

به گزارش خبرگزاری فارس، خامنه ای در سخنان نوروزی خود ضمن اشاره به برخی مواضع خصمانه کشورهای غربی و حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای ایران از مقابله نظام جمهوری اسلامی ایران با هر حمله در همان سطح حمله سخن گفتند.

"جنگ مخفی" غرب علیه برنامه هسته ای ایران دیگر بی پاسخ نمی ماند

به گزارش فارس، خامنه ای در سخنان نوروزی خود علاوه بر رهنمودهایی که درباره حوزه های گوناگون سیاسی و اقتصادی کشور داشتند، ضمن اشاره به برخی مواضع خصمانه کشورهای غربی و حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای ایران از مقابله نظام جمهوری اسلامی ایران با هر حمله در هر سطح حمله سخن گفتند.

این سخنان خامنه ای که در حقیقت راهبرد جدید جمهوری اسلامی در مقابله با تهدیدات خارجی بر ضد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و کیان کشور بود، معادله تازه ای در عرصه تقابل دو جانبه در مساله هسته ای مطرح کرد؛ معادله ای که نشان از شرایط جدید ایران در منطقه و سطح جهان دارد.

*تهدید در مقابل تهدید

شاید بتوان ریشه های این راهبرد جدید را سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی مشاهده کرد.

در آن زمان ایشان با اشاره به پوچ بودن تهدیدات کشورهای متخاصم با ایران از ضرورت پاسخ به تهدیدات متقابل با تهدید سخن گفتند، این در حالی بود که تا پیش از این ایران در مقابل سخنان خصمانه غربی ها تنها از پاسخ دندان شکن سخن می گفت، اما در اواسط سال ۲۰۱۱ شدت این تهدیدات به جایی رسید، که ایران سیاست تهدید در مقابل تهدید را انتخاب کرد.

*هرمز بسته می شود

اولین نشانه اتخاذ این راهبرد در مانور دریایی نیروی دریایی ارتش موسوم به "پیروان ولایت" به وضوح خود را نشان داد، زمانی که سرلشگر صالحی فرمانده کل ارتش از بسته شدن تنگه هرمز به روی کشتی های نفتی در صورت هرگونه تعرض به ایران از سوی نیروهای دریایی فرا منطقه ای مستقر در منطقه و پاسخگویی به هرگونه تعرض منطقه ای به نواحی تحت حاکمیت ایران خبر داد.

این هشدار قاطع که با تحریفات فراوان از سوی رسانه های غربی منتشر شد، عملا تمام خطوط قرمز غرب در مقابل ایران را به هم ریخت و حتی نیروهای دریایی ایالات متحده برای هر گونه تحرک در تنگه هرمز مجبور به حرکت گروهی و با ناوگان ملیت های مختلف شدند.

چنان که تحرک ناو هواپیمابر "امریکن اینترپرایز" به همراهی ناوهای بریتانیایی و فرانسوی از تنگه هرمز صورت گرفت که البته این همراهی به خواست مستقیم آمریکا صورت گرفت.

این راهبرد در سطح تحریم ها نیز تاثیرگذاری منحصر به خود را داشت و ایران در پاسخ به تحریم نفتی اروپا صادرات نفت به دو کشور انگلستان و فرانسه را به تعلیق درآورد و ادامه صادرات نفت به سایرکشورها را منحصر به عقد قراردادهای بلند مدت کرد.

اما سئوال اصلی اینجاست که آیا تهدیدهای غرب هیچ کدام علیه ایران عملی شده است یا نه؟

*ایران و غرب در جنگی مخفی

واقعیت دیگر موضوع تقابل ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای در اینجا است که عملا بخشی از تهدیدات غرب علیه برنامه هسته ای ایران عملی شده است و ایران در حال تحمل یک جنگ تمام عیار مخفی علیه برنامه هسته ای خود است.

شهادت چهارتن از دانشمندان هسته ای ایران که با همکاری مستقیم دستگاه جاسوسی موساد و نیروهای منافقین انجام شد و همچنین حمله ویروس اینترنتی استاکس نت به تاسیسات غنی سازی ایران و نیروگاه بوشهر شاید اصلی ترین نمادهای مشخص این جنگ باشند.

در حقیقت غرب برای این که خود از مضرات یک درگیری همه جانبه با ایران بر سر مسئله هسته ای دور نگه دارد و در کنار آن جلوی پیشرفت دانشمندان هسته ای ایران را بگیرد، عملا یک جنگ محدود را علیه برنامه هسته ایران را آغاز کرده است؛ فرآیندی که از زمان ریاست جمهوری جورج بوش پسر تحت نظارت مستقیم ژنرال "کارت رایت" جانشین فرماندهی ستاد مشترک آمریکا آغاز شده است و هم چنان نیز ادامه دارد.

گر چه آمریکایی ها در یک عقب نشینی آشکار مسئولیت ترور دانشمندان هسته ای ایران را گردن اسراییلی ها انداختند و با انتشار مقالاتی در نشریات آمریکایی از دخالت در چنین مساله ای اعلام برائت کرده و حتی خشم خود را از جعل عنوان توسط موساد به روشنی ابراز داشتند.

با این حال شکی نیست که آمریکا و اسراییل عملا خود را در این موضوع دینفع می بینند و به طور حتم ارزیابی های موجود نیز با مشارکت نزدیک دو دستگاه جاسوسی صورت می گیرد.

کما اینکه نشریه نیویورک تایمز با انتشار مطلبی از ارزیابی یکسان موساد و سیا از برنامه هسته ای ایران خبر داد و اینکه هر دو سازمان به طور کامل بر این عقیده اند که ایران بمب هسته ای تولید نخواهد کرد.

اما جنگ مخفی غرب نیز علیه ایران باید بدون پاسخ بماند؟

*"جنگ مخفی"غرب علیه برنامه هسته ای ایران دیگر بی پاسخ نمی ماند

به طور حتم یکی از اولین نمودهای راهبرد جدید رهبری پاسخ به عملی شدن تهدیدات غرب در سطوح مختلف از جمله عملیات های خرابکارانه علیه ایران است.

غرب و اسراییل باید بدانند که بیش از این نمی توانند بر سکوت ایران در مورد حملات ناگهانی به تاسیسات هسته ای و دانشمندان ایران حساب کنند و ایران به هر حمله متناسب با آن حمله پاسخ خواهد داد.

چه این حمله از طریق ویروس های رایانه ای باشد و چه از طریق ترورها و عملیات خرابکارانه باشد، غرب و اسراییل نیز باید انتظار تلافی چنین حملاتی در حوزه خود را داشته باشند.

البته پیچیدگی و شدت ضرب این حملات از ضربات ناشیانه به سفارتخانه های این رژیم در هند و بانکوک که دست پنهان اسراییل به وضوح در آن مشخص است، بیشتر خواهد بود.

*پاسخ به قدرت حمله کننده محدود خواهد بود

نکته دیگری که در راهبرد جدید رهبری به چشم می خورد و کارشناسان خارجی نیز به آن اذعان کرده اند، عدم پاسخ غیر متعارف به حملات احتمالی علیه ایران است.

اسراییل به این باور رسیده است که در صورت هرگونه درگیری با ایران لاجرم پای آمریکا نیز به صحنه بازخواهد شد و می تواند با ایجاد جرقه درگیری باقی کار را به آمریکا بسپارد؛ نکته ای که آمریکایی ها به شدت از آن اکراه دارند، چرا که به توان نیروهای نظامی خود برای مقابله با توان رو به رشد چین در منطقه جنوب شرقی آسیا که در 15 سال آینده از بودجه ای هم اندازه بودجه نظامی آمریکا برخوردار خواهد شد، نیاز دارد.

از سوی دیگر هرگونه درگیری نظامی آمریکا در منطقه به قیمت بالا رفتن شدید قیمت نفت و فروپاشی اقتصاد جهانی تمام خواهد شد، که در شرایط فعلی به هیچ عنوان مطلوب دولتمردان این کشور نیست.

این راهبرد جدید ایران این امید را به آمریکایی ها داده است که در صورت به وجود آمدن هر گونه بحران در صورت حمله اسراییل، ایران از هدف قرار دادن پایگاه های آمریکایی خودداری کرده تا بتوانند، مسائل بوجود آمده را مدیریت کرده و از ایجاد هرگونه جنگ منطقه ای در خاورمیانه جلوگیری کنند.

امیدی که البته به رفتار آمریکایی ها در منطقه بستگی دارد.

*راهبردی که تنها نتیجه عملکرد کشورهای متخاصم با ایران است

در هر صورت راهبرد جدید ایران در منطقه اقتضائات و شرایط جدیدی را به وجود خواهد آورد که شاید سرنوشت کل این منطقه را رقم بزند.

راهبردی که تنها نتیجه عملکرد کشورهای متخاصم با ایران است و بدون شک ایران به هیچ عنوان درصدد نیست خود آغازگر هر گونه درگیری در منطقه حساس خلیج فارس باشد.