جمعه 19 خرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مقایسه خدعه خمینی و اصلاح طلبان ؟ ناصر مستشار

خمینی لااقل آنقدر شهامت داشت که بعدها پس از کسب قدرت سیاسی حقیقت را به مردم گفت: «ما خدعه کردیم»!اما اصلاح طلبان همان شهامت را نیز ندارند تا به مردم همه حقیقت و واقعیت را بگویند ودائما پس از دوم خرداد 76 در هردوره تازه ای برای کسب آرای مردم به فریب مردم می پردازند و بر طبل شعار های تبلیغاتی خود می کوبند ومردم را بدنبال برنامه های توخالی خود می کشانند!پس در همین جا باید گفت که اصلاح طلبان نیز خدعه شرمنده هستند!موسوی خوئینی ها از شرکت قریب الوقوع اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آتی خبر داده است اما آیا حنای آنها هنوز رنگی دارد؟

همانگونه که با استالینیست ها نمی توان به دمکراسی رسید به همان اندازه با پیروان خمینی نمی توان به جامعه دمکراتیک دست یافت!

آنهائی که این روزها فریاد می زنند که حکومت بسوی استبداد قدم بر می دارد ، لطفا به مردم ایران بگویند که حکومت اسلامی در 33 ساله گذشته چه زمانی توتالیتر نبوده است؟

آیا وقتی آزادی سیاسی فقط برای اصلاح طلبان وجود داشته باشد ، انگاه معیار دمکراسی در کشور سنجش می شود؟

برای مثال محمد خاتمی از خمینی بعنوان یک شخصیت "صادق" یاد کرد! این در حالیست که اگر خمینی واقعا یک رهبر" صادق" می بود ،می بایستی به همه وعده های خود که در پاریس داده بود ـ استوار می ماند و در اجرای همه قول های خود پای می فشرد!آیا براستی با نیروهائی که هنوز خمینی رامی ستایند می توان به دمکراسی دست یافت؟

چه بخواهیم و نخواهیم ،خمینی به بخشی از تاریخ تاریک و روشن مردم ایران پیوسته است!

به خرد جمعی مردم می توان باور داشت اما به همان اندازه ـ اکثریت مردم نیز گاهی اوقات اشتباه می کنند و دلیل تاریخی و روشن آن انقلاب 57 در زیر پرچم "امام خمینی" بود.

همان مردمی که برای خاکسپاری خمینی دست وپا می شکستند اما این روزها در سالروز مرگ او به تفریح و رقص و پایکوبی می پردازند!

این واقعیت تاریخی را نیز باید بیان داشت که اگر در ابتدا اکثریت نیروهای سیاسی و شخصیت های شناخته شده به خمینی باور نمی آوردند ، مردم نیز به نباله روی از خمینی نمی پرداختند!

دکتر سنجابی :
محتوای جمهوری اسلامی دموکراتیک است.

آیت الله دکتر بهشتی :
اسلام دین آزادی است ، آزادی کسی را سلب نمی کند.

امام خمینی .
هیچ رژیمی عادلانه تر از اسلام نیست
برای همه محرومان خانه بسازید
خانه نخرید همه را صاحب خانه می کنیم
روحانیون نباید رییس جمهور بشوند

دکتر محمد مکری :
جمهوری اسلامی با حکومت مذهبی تفاوت دارد

دکتر یزدی :
می خواهیم اثرات 2500 ساله فرهنگ استبدادی را بزداییم
شک ندارم که شاه اعدام می شود.


رهبر حزب توده = دکتر کیانوری از آیت الله العظمی خمینی ستایش کرد
حزب توده به جمهوری اسلامی رای مثبت می دهد

روزنامه کیهان سال 1357 - به امید روزی که روز زن ، حقوق زن و مساله زن نباشد
روز زن را چه کسی انتخاب کرده است ؟

در سال مرگ خمینی که از جانب حکومت اسلامی، مراسم های گوناگون برگزارگردید در ضمن تعطیلات سه روزه ای اعلام شد که به موقعیتی برای مسافرت مردم تبدیل گردید. قاطبه اصلی مردم ایران اصلا به سال مرگ خمینی وقعی نگذاشت و بیشتر به سفر و رقص و پایکوبی پرداختند!

انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از "صحنه­های زشت" در تعطيلاتی که به مناسبت ارتحال خمینی در چند روز اخير روی داد خود مزید برعلت بی اعتنائی مردم به سال مرگ رهبر انقلاب اسلامی می باشد!

در کنار بی اعتنائی مردم به روز مرگ خمینی ـ اما نیروهای سیاسی مختلف چه اصلاح طلب و حکومتی در داخل و خارج کشور به منبرها رفتند و از شخصیت خمینی تجلیل نمودند!

همانگونه که با استالینیست ها نمی توان به دمکراسی رسید به همان اندازه با پیروان خمینی نمی توان به جامعه دمکراتیک دست یافت!

آنهائی که این روزها فریاد می زنند که حکومت بسوی استبداد قدم بر می دارد ، لطفا به مردم ایران بگویند که حکومت اسلامی در 33 ساله گذشته چه زمانی توتالیتر نبوده است؟

آیا وقتی آزادی سیاسی فقط برای اصلاح طلبان وجود داشته باشد ، انگاه معیار دمکراسی در کشور سنجش می شود؟

برای مثال محمد خاتمی از خمینی بعنوان یک شخصیت "صادق" یاد کرد! این در حالیست که اگر خمینی واقعا یک رهبر" صادق" می بود ،می بایستی به همه وعده های خود که در پاریس داده بود ـ استوار می ماند و در اجرای همه قول های خود پای می فشرد!

کسب آرای مردم در نزد حاکمان اسلامی چه اصلاح طلب و غیره کاملا تزئینی هست تا به جهانیان دمکراسی قلابی خود را نشان دهند!

خمینی که میگفت میزان رای ملت است در مقابل در خواست قانونی رفراندوم از طرف نیروهای سیاسی دمکرات و آزادیخواه ـ گفت : اگر همه بگویند آری من میگویم نه و چهره فرعونی او برای مردم آشکار شد و یکبار هم گفته بود که اگر 35 میلیون بگویند بله من میگویم نه! ---



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خمینی که در وصیتنامه خود تأکید کرده: «ما قلم های مسموم وآنهایی را که صحبت ملی و دمکراتیک و اینها را می‌کنند می‌شکنیم»،

خمینی در واکنش به اعتراض آقای منتظری راجع به اعدام های دهه شصت گفته است: «یکی از این‌ها آمده بود گریه می‌کرد که چرا بعضی از این‌ها را می‌کشند! این‌ها باز توجه ندارند که اسلام در عین حال که تربیت است، یک مکتب تربیت است... اگر ما بخواهیم مسامحه کنیم در قضاوت، تا آخر گرفتار هستیم. ما با هیچ‌کس قوم و خویشی نداریم. ما مطیع اسلام هستیم و احکام اسلام را می‌خواهیم جاری کنیم.»!

این همان خمینی است که در سخنرانی برای گروهی از دانشجويان ايرانی در نوفل لوشاتو در 8 آبان 1357 راجع به حکومت پهلوی گفته بود: «در منطق اينها [شاه و دربار] آزادی يعنی به زندان کشيدن مخالفان، سانسور مطبوعات و اداره دستگاههای تبليغاتی»!

خمینی حتی در وصیتنامه خود به حزب اللهی ها اختیار تام داده که اگر به آنچه از نظر شرع حرام است در جامعه برخورد کردند «به دستگاههاى مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهى نمودند، خودشان مکلف به جلوگیرى هستند»! بنابراین اگر خامنه ای بسیجیان را بر علیه مردم ترویج و تحریک می کند، دقیقا در خط امام گام بر می دارد!

حال برای رسیدن به دمکراسی ،اصلاح طلبان همچنان بدنبال "راه امام" هستند؟

خمینی از آزادی هایی که مردم پس از انقلاب 57 بدست آوردند کاملا عصبانی بود! او در این ارتباط گفته است: «ما دیگر نمی‌توانیم آن آزادی را که قبلاٌ دادیم بدهیم و نمی‌توانیم بگذاریم این احزاب کار خودشان را ادامه بدهند. ما شرعاَ نمی‌توانیم مهلت بدهیم. شرعاَ جایز نیست که مهلت بدهیم. ما آزادی دادیم و خطا کردیم»!


خمینی آزادیخواهان را "حیوانات درنده" می نامد و در مورد آنها می گوید: «دیگر نمی‌گذاریم هیچ نوشته‌ای از این‌ها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمام نوشته‌هایشان را از بین می‌بریم. با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد»!

خمینی برای زندانیان خود حق داشتن دادگاه هم قائل نبود و باور داشت که «این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرمشان محرز است»! او برای کشتن آنها منتظر محاکمه نیز نمی شد «باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت. اصلاً احتیاج به محاکمه آنها نیست»!



در حالی که مردم ایران ، ایدولوژی خمینیسم را از خود زدوه اند اما نیروهای سیاسی مختلف مانند اصلاح طلبان و نیروهای طرفدار آنها که بیشتر در خارج کشور زندگی می کنند و مثلا سکولار و لائیک نیز هستند اما همچنان از راه و روش خمینی که آموزگار اصلاح طلبان هست تبعیت می کنند!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016