بازگشت حسين رونقی به زندان، بدون طی کامل دوره درمان و به‌رغم نظر پزشکان

کلمه ـ پس از گذشت يک هفته از جراحی کليه حسين رونقی و با وجود هشدار صريح پزشکان مبنی بر نياز وی به مراقبت های ويژه در بيمارستان، اين وبلاگ نويس زندانی به بند ۳۵۰ زندان اوين بازگردانده شد.

به گزارش کلمه، پزشکان تاکيد کرده بودند که اين عمل جراحی، سنگين و حساس بوده و برای جلوگيری از عفونت، به مراقبت های ويژه نياز دارد و بر اين اساس، ادامه درمان در خارج از زندان را به دليل امکان عفونت و خون ريزی در زندان توصيه کرده بودند.

سيد حسين رونقی ملکی، وبلاگ نويس دربندی است که از ششم خرداد ماه در شرايطی دست به اعتصاب غذا زده بود که به گفته ی پزشکان به دليل شرايط حاد بيماری کليوی اش، اين عمل وی را با خطر از دست دادن کامل سلامتی اش و مرگ مواجه می کرد.

اما حسين رونقی دست به اعتصاب غذا زد و بر خواسته هايش پافشاری کرد تا آنکه به دستور دادستانی به بيمارستان هاشمی نژاد تهران منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

بر اساس اين گزارش؛ خانواده، دوستان و همبنديان حسين رونقی در يک سال اخير بارها هشدار داده بودند که نگرانی از وضعيت جسمی اين زندانی سياسی جدی است. وی پيش از اين شش بار تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، اما هر بار بدون آنکه دوره ی درمان و نقاهت تحت نظر پزشک طی شود، با اصرار و اجبار ماموران امنيتی به زندان اوين بازگردانده شده بود. اين بار اما حسين رونقی مجدانه با اعتصاب غذا خواهان درمان کامل خود شد.

بر اساس پرونده ی پزشکی وی در بيمارستان و همچنين گفته های پزشکان، يکی از کليه های حسين رونقی پيش از عمل جراحی به ميزان ۸۰ درصد و کليه ی ديگرش صفر درصد کار می کرد – يعنی موقتا از کار افتاده بود – و اين واقعيت، خطر از دست رفتن کامل کليه در صورت تاخير در عمل را هشدار می داد.

اما پس از آنکه حسين رونقی به بيمارستان منتقل شد، مسئولان قضايی تضمين دادند که در صورت انجام عمل جراحی، اجازه ی درمان کامل به وی داده شود و از مرخصی درمانی که از حقوق وی است محروم نشود.

اين امکان پس از اصرار اين زندانی سياسی بر ادامه اعتصاب غذا فراهم شد، به طوری که بازجوی وی در محل بيمارستان حاضر شد تا تعهد و تضمين دهد که به او فرصت کافی برای طی کامل دوره درمان در بيرون از زندان داده خواهد شد.

بدين ترتيب حسين رونقی سه شنبه هفته گذشته و دو روز پس از شکستن اعتصاب غذا تحت عمل جراحی قرار گرفت که حدود ۶ ساعت به طول انجاميد. پس از دو روز خبر رسيد که حال عمومی حسين بهتر است و هم خانواده و هم پزشکان نتيجه عمل را رضايت بخش اعلام کرده اند.

بر اساس اين گزارش، خوشبختانه حال عمومی وی همچنان تا تا لحظه بازگشت به زندان نيز خوب بوده است.

بيماری حسين رونقی ملکی از انواع بيماری های کليه و به نام علمی G.P.U شناخته شده که در آن خروجی کليه به مثانه دچار انسداد می شود. پس از انجام اين عمل طولانی، در حال حاضر کليه چپ وی که پيش از عمل به طور کامل از کار افتاده بود، حدود ۲۰ درصد کارآيی خود را مجددا کسب کرده است.

لازم به ذکر است که در نوبت پيشين عمل جراحی حسين که در همين بيمارستان انجام شده بود، دقيقا همين عمل روی کليه او صورت گرفته بود. اما حدود دو هفته پس از آن عمل، حسين به‌رغم مخالفت پزشکان و هشدار آنها مبنی بر نامناسب بودن فضای زندان برای طی دوران نقاهت و ادامه درمان، به زندان بازگردانده شد و در نتيجه متاسفانه لوله‌ی کار گذاشته شده در حالب کليه وی جذب کليه شد تا کليه اش بار ديگر از کار بيفتد.

در حال حاضر نيز تکرار دوباره اين خطا و خلف وعده مسئولان قضايی و امنيتی، باعث شده اين نگرانی پيش بيايد که تلاش پزشکان و سختی های متحمل شده از سوی حسين رونقی، همگی به هدر رود و جان و سلامت وی دوباره در معرض خطر قرار گيرد؛ نکته ای که اميد بود مسئولان قضايی و امنيتی بيش از هر کس ديگری متوجه تبعات آن باشند.

به گزارش کلمه، ظهر روز چهارشنبه گذشته حسين رونقی از بخش آی سی يو و مراقبت های ويژه ترخيص و به بخش منتقل شد و پزشکان گفتند که وی به بيش از دو تا چهار ماه زمان نياز دارد تا دوره درمانش کامل شود.

خانواده حسين رونقی که ماه هاست نگرانی از وضعيت جسمی فرزندانشان، امانشان را بريده بود، روز بعد از عمل در پيامی که در اختيار کلمه قرار گرفت و اکنون منتشر می شود، اينگونه از همه دلسوزان پيگير سلامتی حسين تقدير کردند:

خانواده رونقی کمال تشکر و مراتب قدردانی خود را از همه فعالان حقوق بشر و همه سازمان‌ها و رسانه‌ها و نيز همه عزيزانی که در اين روزهای سخت همراه و حامی حسين بوده و با تمام توان خود در رساندن صدای حسين به گوش همه جهانيان اهتمام ورزيدند ابراز داشته و از تک تک عزيزانی که با ما يکدل شدند و نگذاشتند حسين تنها بماند و حمايتشان مايه استقامت و اصرار وی در رسيدن به خواسته هايش شد، سپاسگزاريم.
ما نيز چون قطره‌ای از دريای بيکران ملت از وجود چنين فرزندانی (فعالان حامی حسين) که باعث افتخار ايران و ايرانی هستند به خود می باليم.
با سپاس
خانواده حسين رونقی

ناگفته نماند که در اين ميان، گزارش هايی افراطی و تفريطی درباره شرايط حسين رونقی در برخی رسانه ها به چشم می خورد. گروهی از رسانه ها که ظاهرا از سر دلسوزی و نگرانی اما با بی تدبيری، مشکلات حل شدنی را حتی بعضا پس از حل مسئله بزرگ نمايی می کردند و دسته ی ديگری از رسانه ها که در واکنش به گروه اول، و ظاهرا با نگرانی درباره تاثير منفی اطلاع رسانی ها درباره ی حسين رونقی و شرايطش، با گزارش های خود در پی ايجاد شک و ترديد نسبت به اصل مسئله ی اعتصاب غذا و مشکلات جسمی ايجاد شده برای رونقی در دوره زندان بودند و متاسفانه تا جايی پيش رفتند که اجحاف آشکاری را که در حق اين وبلاگ نويس دربند صورت گرفته بود و به محروميت وی از حق طبيعی درمان در شرايط مورد تاييد پزشکان منجر شده بود، انکار کردند.

اگر چه برخی رسانه های مدعی اصول و مدافع حقوق و موقعيت نهادهای امنيتی، با سانسور کامل و يا کوچک نمايی مشکلات حسين رونقی، سعی در سرپوش گذاشتن بر مسئوليت متصديان امنيتی و قضايی درباره سلامتی وی داشتند و در مقابل، معدودی از رسانه های حقوق بشری خارج از کشور نيز بعضا تحت تاثير اخبار اغراق شده و غلوآميز قرار می گرفتند و با گزارش هايشان غباری از ترديد را بر وضعيت اين وبلاگ نويس زندانی می انداختند؛ اما کلمه خوشبختانه از ابتدا با بررسی و پيگيری لحظه به لحظه، دقيق ترين اخبار را درباره اين پرونده ارائه داد.

لازم است در پاسخ به برخی رسانه های مدعی اصول يادآور شود که اگر پيگيری و رسانه ای شدن جدی اين مساله صورت نمی گرفت، معلوم نبود زحمات دلسوزانی که پيگير وضعيت رونقی بودند به کجا می انجاميد و آيا اساسا منجر به توجه مسوولان بدسابقه در اين زمينه می شد يا خير. همين رفتار آخر نيروهای امنيتی و بدقولی و دروغگويی آنها و بازگرداندن يک فرد بيمار نيازمند مراقبت به زندان، به تنهايی می تواند نشان دهد که تلاش آن رسانه ها برای تطهير عملکرد غلط نيروهای امنيتی تا چه حد راه به خطا برده است.

حسين رونقی به عنوان اعتراض، ۱۶ روز اعتصاب کرد تا توانست از حق درمان آزادانه و بی منت برخوردار شود. او برای بازگشت سلامتی و حفظ حيات خود ناچار شد دست از زندگی بکشد و جانش را که آخرين سرمايه ی زندگی است، کف دست بگذارد تا حاکميت و دستگاه قضايی بپذيرد که درمان، حق قانونی يک زندانی سياسی و حق انسانی اوست؛ حقی که گويا اين روزها برای يادآوری آن بايد جنگيد و تلاش کرد.

اما اين بار هم مسئولان به رغم وعده های مکرر، باز هم مانند دفعات گذشته با نيمه کاره گذاشتن دوره ی درمان، او را به زندان بازگرداندند و بر اساس هشدار پزشکان، متاسفانه احتمالا باز هم بايد منتظر خبرهای نگران کننده از بند ۳۵۰ زندان اوين باشيم.