شنبه 31 تیر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتخابات تنها پس از براندازى رژيم آزاد خواهد بود، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
آنچه به اپوزیسیون اعتبار می بخشد میزان همراهی مردم با آرا و اندیشه های آنان است و اگر در این مسیر، آرا واندیشه های یک گروه توجه مردم را به خود جلب می کند چرا باید باز فرصت سوزی کرد؟ چرا نباید با حمایت از آن اندیشه زمینه های حمایت های مردمی را بیشتر نمود؟ در این راستا اهمیتی ندارد که این اندیشه متعلق به اپوزیسیون داخل باشد یا خارج. مهم میزان استقبال، حمایت و انتخاب مردم است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جمهوری اسلامی با هر چیز و هرکس که مخالف او باشد مخالف است دقیقاً چون رطب خورده ای که منع رطب می کند. روزگاری خمینی پس از رفتن به پاریس با صدور بیانیه های گوناگون، خود در نقش مخالفی ظاهر شد که حرکتش در نهایت به استقرار نظامی منجر گردید که تا به امروز سی و سه سال از عمرش می گذرد، سی وسه سالی که همواره برای ایران و دنیا تنش زا بوده است. امروزمخالفت با جمهوری اسلامی در شرایطی تابو به حساب می آید که پیش از این خود به همین راه رفته اند و با نظام پیشین به مبارزه برخاستند. از آنجایی که نظام فعلی ایران خود را بر جایگاه حق نشانده، این حق را برای خویش قائل است که سخن مخالفان را نشنود، به سرکوب آنها بپردازد یا وادارشان کند غربت را بر قربت ترجیح دهند و اندیشه خود را به کشورهای دیگر دنیا ببرند و از امکانات آنها برای رساندن صدای خود به گوش مردم دنیا بهره بگیرند.

بی شک یکی از دلایل آگاهی مردم دنیا و ایران درباره آنچه در ایران می گذرد، فعالیت های گروه های گوناگون اپوزیسیون داخل و خارج بوده است. آگاهی رسانی یکی از کارکردهای مثبت اپوزیسیون تا به امروز بوده، از این رو همواره مورد غضب جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. امروز هیچ ایرانی منصفی منکر عملکردهای مثبت فعالان مخالف نظام ایران در داخل و خارج نیست، اما در این میان نقاطی وجود داشته که همواره چون پاشنه آشیل عمل کرده است از اینرو در کنار همایش های کوچک و بزرگ گوناگون، گروه های مخالف نیاز به بررسی های دقیق، خودشناسی و مردم شناسی دارد.

مخالفان داخل و خارج دو بال قدرتمند مبارزه با جمهوری اسلامی هستند و همراهی و کارکرد نظام مند دو بال، این پرنده را به پرواز در می آورد. جدایی اپوزیسیون داخل و خارج تنها به تقویت نظام فعلی ایران کمک می کند و تمرکز مخالفان را بر هم می زند. اختلاف نظر در میان افراد و آحاد بسیار طبیعی است، اما وقتی اختلاف نظر به دشمنی و نزاع ختم شود هیچ فایده ای از آن متصور نخواهد بود. یکی از ویژگی های ایران تنوع اقوام آن است، تنوعی که رسیدن به وجه یا وجوه مشترک را دشوار می سازد. اپوزیسیون هم نمادی از کلیت متنوع ایران است. اگر اقوام، به رغم تنوع به یک قانون اساسی مصوب تن می دهند و خود را ملزم به پیروی از آن می کنند، گروه های مختلف نیز به اساسنامه ای مصوب نیازمند هستند. بی شک رسیدن به این اساسنامه بسیار دشوار است اما ناممکن نیست.

اپوزیسیون ایرانی در شرایط فعلی بیشتر به جزایر از هم جدا می مانند که هر از گاهی به بهانه همایشی یا نشستی گرد هم می آیند بدون آنکه مبنا سنجی های لازم را انجام داده باشند. وقتی گروه ها از مبناهای مشترک یکدیگر بی خبرند، وقتی بنیاد یکسان و هماهنگی برای بحث وجود ندارد کار به سرانجامی نخواهد رسید. از اینرو این نوع از گردهمایی ها بیشتر شبیه شرکت در مجلسی عروسی است, مجلسی که عروسش سال هاست به حال احتضار افتاده و هیچ کس به این ماجرا توجهی نمی کند. امروز ایران که روزی عروس زیبا و گل سرسبد خاورمیانه بود، حال محتضری را دارد که بی توجهی به او مرگش را سبب خواهد شد و این گناهی نابخشودنی است. وقتی تمام هم و غم اپوزیسیون نجات ایران از چنگال استبداد است، دیگر نباید مجالی برای کدورت ها، نامهربانی ها و خودخواهی ها بماند.

سید علی خامنه ای با تعمق در فروپاشی شوروی سابق و مطالعه دلایل آن برای استحکام نظام خود تدبیرهایی اندیشیده است که مجال طرح آنها در این مختصر نیست، اما چرا اپوزیسیون داخل و خارج نباید به سرنوشت و کارکرد مخالفان کشورهای دیگر نگاهی بیندازند و دوباره آزموده را نیازمایند؟ آیا یکی از دلایل عدم توفیق شورای انقلاب سوریه از هم گسیختگی آنان نبوده و همین امر به پیشبرد مبارزه در داخل لطمه نزده و رسیدن به پیروزی نهایی را به عقب نینداخته است؟ متاسفانه از دل شورای انقلاب سوریه گروه های کوچک و بزرگ دیگر منشعب شده اند که تنها اختلاف ها را بیشتر کرده و می کند. وقتی تبعات انشقاق ها و انشعاب ها بسیار ملموس و قابل درک است چرا این کارکرد در میان اپوزیسیون ایران دوباره آزموده می شود؟

عدم اتحاد در صفوف مخالفان باعث سردرگمی و بی اعتمادی آنها نسبت به عملکرد اپوزیسیون نیز می شود و آنان را از طی ادامه مسیر دلسرد و دلزده می کند. این موضوع از اپوزیسیون، برج عاج نشینانی می سازد که همواره دور از مردم هستند و سخنانشان قابلیت اجرایی ندارد. آنچه به اپوزیسیون اعتبار می بخشد میزان همراهی مردم با آرا و اندیشه های آنان است و اگر در این مسیر، آرا واندیشه های یک گروه توجه مردم را به خود جلب می کند چرا باید باز فرصت سوزی کرد؟ چرا نباید با حمایت از آن اندیشه زمینه های حمایت های مردمی را بیشتر نمود؟ در این راستا اهمیتی ندارد که این اندیشه متعلق به اپوزیسیون داخل باشد یا خارج. مهم میزان استقبال، حمایت و انتخاب مردم است و مگر معنای دموکراسی غیر از این می تواند باشد؟ در یک نظام دموکراتیک مردم برمی گزینند و دیگران ولو مخالف به انتخاب آنان احترام می گذارند، بنابراین اپوزیسیون باید بداند فاصله گرفتن از یکدیگر نه تنها صفوف آنان را ضربه پذیر که مردم را نیز از آنان دور می سازد. بی اعتماد شدن مردم نسبت به عملکرد اپوزیسیون خواسته جمهوری اسلامی است از اینرو اگر اپوزیسیون قصد مبارزه دارد باید رو در روی نظام بایستد نه آنکه همراه با او و در کنارش ریشه هایی را که از زمین بیرون زده و این درخت پوسیده را در معرض سقوط قرار داده، دوباره استحکام ببخشد.

یکی از وجوه مشترکی را که باید دو گروه داخل و خارج بر سر آن به اشتراک برسند، کوشش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و سپس برگزاری انتخابات آزاد است وگرنه در شرایط فعلی و با وجود نظام ایران، شعار انتخابات آزاد دست نیافتنی خواهد بود زیرا اساس تحقق چنین شعاری رفتن حکومتی است که اعتقادی به انتخابات ندارد و همواره از آن به عنوان وسیله ای برای مشروعیت بخشیدن به خود بهره برده است نه ایجاد گشایش در کار کشور و مردم. بی شک مخالفان جمهوری اسلامی می دانند میان براندازی و برعلیه بودن و بندبازی درسیاست تفاوت است . عاقبت بندبازان درافتادن و لغزیدن است ولو چند صباحی را روی بند راه رفته باشند.

در کنار مبارزه برای ساقط کردن جمهوری اسلامی به برنامه های مدون و اندیشیده نیز نیاز هست. عرضه این برنامه ها در شرایط فعلی که بیشتر اوضاع نابسامان نامهربانی ها و کدورت ها بر دو گروه داخل و خارج سایه افکنده باز همدلی ها و همراهی همه جانبه مخالفان داخل و خارج را می طلبد.

این نوشته به دنبال انکار عملکردهای مثبت اپوزیسیون نیست، اما بر آن است که صرف مبارزه و توجه نکردن به آنچه دیگران می گویند و می خواهند، به نتیجه ای محصل ختم نخواهد شد. دوران مبارزه، فرصت مناسبی برای تمرین دموکراسی و بالا بردن آستانه تحمل نیز هست چرا اپوزیسیون چنین نکند.

دکتر بهروز بهبودی
بنیانگذار شورای دموکراسی برای ایران
ونکوور - پنج شنبه ۱۹ جولای ۲۰۱۲
contact@bbehbudi.com
www.bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016