یکشنبه 19 شهریور 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کیش و مات حکومت غیر متعهد، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
اعتراض کانادا در روابط بین الملل بی سابقه و البته نتیجه لجبازی ها و دهن کجی های جمهوری اسلامی به دنیاست؛ دنیایی که امروز می داند گرگ را نمی توان و نباید در لباس میش دید. عملکرد کانادا پژواک صدای جمهوری اسلامی است، نظامی که در طول سی و چند سال برای ایران و ایرانی هیچ اعتباری در دنیا باقی نگداشته و تنها به بی خبری و حمایت عده ای چماق به دست دلخوش است و با تکیه به این پناهگاه لرزان آن می کند که باعث سرشکستگی ایران و ایرانی در دنیاست

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مرور گفته ها و مصاحبه های سران ایران از نمایندگان دولت گرفته تا نمایندگان مجلس، نشان می دهد که عمده هدف جمهوری اسلامی بیرون آمدن از انزوایی بود که به سبب تحریم های بین المللی دچار آن شده است. اهداف ایران را در چند محور عمده می توان خلاصه کرد؛ که در زیر به آنها خواهیم پرداخت.

بهبود شرایط اقتصادی

جمهوری اسلامی به اجلاس به عنوان ممر درآمد نگاه می کرد تا از یک سو بتواند با عقد قراردادهای اقتصادی از زیر بار فشارهای ناشی از تحریم ها به درآید و از سوی دیگر به صنایعی نظیر هتل داری و گردشگری کمک کند به همین دلیل در حاشیه اجلاس کوشید تا با برپایی سفرهای سیاحتی و زیارتی شهرهای ایران را ـ که زمینه های جذب گردشگر را دارند ـ به نمایندگان کشورها معرفی کند، اما اگر به واقع ایران به صنعت گردشگری می اندیشد چرا در همه این سال ها این منابع عظیم ثروت نادیده گرفته شده و حتی کمر به قلع و قمع آثار بجا مانده تاریخی بسته شده است؟ طبیعتا با سیاست های مداخله جویانه جمهوری اسلامی در آزادی های شخصی، کسی ایران را به کشورهایی نظیر ترکیه و امارات در منطقه ترجیح نمی دهد. بنابراین بی گمان گرداندن نمایندگان کشورها در شهرهای ایران،بدرقه آنان با دست های پر بود وگرنه کیست که نداند جمهوری اسلامی چه آتشی بر جان صنعت گردشگری زده و چگونه آن را ویران کرده است.

طبیعتا جمهوری اسلامی به این واقعیت اذعان دارد که بسیاری از کشورهای فقیر حاضر در اجلاس به منظور جمع آوری اعانه به تهران آمده بودند و با وجود مشکلات اقتصادی فراوان که گریبانگیر مردم است، با دست پر هم بازگشته اند زیرا جمهوری اسلامی برای داشتن متحد حتی به کشورهایی در دور افتاده ترین نقاط دنیا که سالانه شاید یک بار هم در اخبار نشانی از آنها یافت نمی شود نه نمی گوید. از آتش کشورهای عربی هم که با ایران اختلاف مواضع اساسی دارند آبی برای جمهوری اسلامی گرم نمی شود، کشورهایی نظیر هند هم که از مشتریان نفت ایران هستند و برای خالی نماندن دخایر خود ناگزیر از معامله با ایران اند، نیازی به این اجلاس و صرف هزینه های آنچنانی اش ندارند بخصوص که برای رسیدن به نفت ایران و برآوردن نیازهای خود حتی حاضر به بیمه کردن نفتکش های خویش و پرداخت هزینه های مالی بیشتر هستند. بنابراین ایران از کدام منبع درآمد و قرارداد اختصاصی سخن می گوید که بدون برگزاری اجلاس و تحمیل هزینه های آنچنانی بر اقتصاد کشور نمی توانست به آن نائل آید؟

بهبود شرایط دیپلماتیک

پاسخ به آخرین پرسش بخش پیش نشان می دهد که اهداف اقتصادی برای ایران اگرچه حائز اهمیت بوده اند، اهداف سیاسی در درجه اول اولویت قرار داشته اند. در واقع نظام ایران برای رسیدن به مقاصد سیاسی و دیپلماتیک خود اجلاس تهران را برگزار نمود. ایران در درجه اول در پی آن بود تا به مخالفان خود در دنیا نشان بدهد در میان کشورها از مقبولیت برخوردار است آنقدر که به عنوان میزبان صد و چند کشور انتخاب شده و سران کشورها نیز دعوت این کشور را اجابت کرده اند. بنابراین جمهوری اسلامی بیشتر در پی بهره برداری تبلیعاتی از اجلاسی بود که پس از فروپاشی بلوک شرق فلسفه وجود و شکل گیری اش نیز فروپاشیده است و از نگاه بسیاری از کشورهای دنیا ارزش و برشی ندارد.

بی شک سران ایران هم به این نکته واقف بوده و هستند اما با این وجود در شرایط فعلی استفاده تبلیغاتی از این اجلاس و تبدیل آن به یک تریبون جهانی برای تبلیغ سیاست های جمهوری اسلامی می توانست برای این کشور اهمیت داشته باشد، حداقل در میان مردم کشورهای شرکت کننده که شاید اخبار مربوط را منعکس می کردند. اما برخلاف انتظار، رسانه های دنیا، کوشش های نابخردانه مترجم دولتی تلویزیون ایران را هم در تحریف سخنان محمد مرسی انعکاس دادند و حاصل آن همه هزینه برای کشور یک رسوایی اخلاقی شد، فضاحتی که نه تنها اعتراض رسمی دولت های مصر و بحرین را به دنبال داشت که باعث اعلان جرم مردم مصر علیه جمهوری اسلامی نیز گردید.

نظام ایران در اجلاس اخیر نشان داد نظامی غیر متعهد به معنای واقعی است، نظامی که نه تنها به قوانین و اصول بین المللی که به اصول اخلاقی نیز پایبندی ندارد. اجلاس اخیر نشان داد بار کج به مقصد نمی رسد هرچند برای آن زحمات فراوانی کشیده شده باشد. جمهوری اسلامی که پیش از این صدای کیش کشورهای دنیا را نشنیده بود، اکنون مات گردیده و درمانده از توجیه و تحلیل مسائل تنها به اذهان عمومی داخل بسنده نموده است به همین دلیل رهبرش در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، به تعریف و تمجید از نتایج اجلاس می پردازد و هیچ کس هم نمی پرسد چند نمونه از این نتایح را بطور ملموس برشمارید و باز هیچ کس سوال نمی کند با وجود این نتایج درخشان! چرا مواضع کشورهای دنیا در برابر ایران تغییری نکرده و بطور خاص چرا پس از اجلاس روابط ایران و کانادا تیره تر گردیده است؟ در صورت مثمر ثمر بودن نشست اخیر چرا تنها یک هفته پس از اتمام اجلاس، کانادا به عنوان یک کشور مترقی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به تعلیق در آورده، سفیران خود را از ایران فراخوانده و حکم به اخراج دیپلمات های ایرانی داده است؟ رفتار کانادا نشان می دهد کوشش های جمهوری اسلامی برای نشان دادن مشروعیت جهانی اش بی فایده و هزینه ای مضاعف بر اقتصاد بی رمق ایران بوده است.

ایران بسیار کوشید تا چهره ای امن از کشور در برابر دیدگان نمایندگان دیگر کشورها به نمایش بگذارد؛ کوشش هایی نظیر اینترنت پرسرعت در محدوده محل برگزاری اجلاس، قرار دادن خودروی دانشمندان هسته ای که ترور شده اند در برابر چشم ها برای بیان اینکه ایران قربانی تروریسم است، دادن آزادی به برخی از زنان در خیابان های اطراف محل برگزاری و... اما سخنان وزیر امور خارجه کانادا در روسیه نشان داد کوشش های ایران، گوشی شنوا در دنیا نداشته است زیرا جان بیرد دوباره همان مسائل همیشگی را درباره ارتباط ایران با تروریسم، نقض قوانین حقوق بشر و حمایت از دولت خونریز بشار اسد به عنوان دلایل اقدام دولتش ذکر و مگر پیش از این در زمان اجلاس محمد مرسی و سازمان ملل، نگرانی های مشابهی را در جریان سخنرانی های خود و دیدار با مقامات جمهوری اسلامی مطرح نکرده بودند؟ پس حاصل تحمیل هزینه های گزاف بر مردم ایران چه بوده است؟ تنها کمک به کشورهایی فقیر که با مقاصد اقتصادی مشابه با ایران به اجلاس آمده بودند؟

اعتراض کانادا در روابط بین الملل بی سابقه و البته نتیجه لجبازی ها و دهن کجی های جمهوری اسلامی به دنیاست؛ دنیایی که امروز می داند گرگ را نمی توان و نباید در لباس میش دید. عملکرد کانادا پژواک صدای جمهوری اسلامی است، نظامی که در طول سی و چند سال برای ایران و ایرانی هیچ اعتباری در دنیا باقی نگداشته و تنها به بی خبری و حمایت عده ای چماق به دست دلخوش است و با تکیه به این پناهگاه لرزان آن می کند که باعث سرشکستگی ایران و ایرانی در دنیاست.

چنانکه آمد جمهوری اسلامی در این اجلاس مات شد و به رغم صرف هزینه های بسیار نشان داد برنامه ریزی ها و پیش بینی های آن نظام برای بیرون آمدن از انزوا در عمل هیچ فایده ای برای مردم نداشته است. بی شک پس از قطع روابط کانادا و پیش از آن انگلستان با نظام ایران کشورهای دیگر دنیا نیز به این کشورها افزوده خواهند شد. سخنان وزیر امورخارجه کانادا بازتاب های فر اوانی در دنیا خواهد داشت که یکی از تبعاتش پیوستن سفارت های بیشتر به این ائتلاف جهانی خواهد بود. هرچند نظام ایران می کوشد همچنان با یاری گرفتن از رسانه های دروغپرداز و اعوان و انصارش در بدنه حکومت، حداقل اذهان عمومی را در داخل از نتایج درخشان! اجلاس تحت تاثیر قرار دهد، با این همه نه ایران کره شمالی است و نه ایرانیان مردمان کره که بی خبر از آنچه در دنیا روی می دهد سخنان زمامدارانشان را راست و وحی منزل بپندارند.

دکتر بهروز بهبودی
ونکوور– 07 سپتامبر 2012

بهروز بهبودی بنیانگذار شورای دموکراسی برای ایران است.
www.bbehbudi.com

contact@bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016