کدام یک بیشتر آبروی دین را بردند؟ علی کشتگر

حمله به سفارت خانه های آمریکا، ترور دیپلمات ها و به آتش کشیدن پرچم آمریکا هزاران بار بیش از فیلم اهانت بار "بیگناهی مسلمانان" آبرو و اعتبار اسلام را در جهان به باد می دهد. خامنه ای هم که با شوروشوق این فجایع را می ستاید این را می داند، اما خود را به نادانی می زند!

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

ویژه خبرنامه گویا

در هنگامه جنگ ایران و عراق، جنگی که ثروت های کشورهای عربی و ایران را به جیب سوداگران بین المللی جنگ افزار سرازیر کرد، جنگی که ساکنان و سرزمینهای هردو سوی اروند رود را در شعله های خشم خود سوزاند و زخمهای عمیقی در جسم و جان مردم ایران و عراق به جای گذاشت، اسحق رابین این "صلح جو" ترین نخست وزیر تاریخ اسرائیل به رسانه ها گفت "هیچ خبری شیرین تراز آن نیست که ارتش های ایران و عراق درجنگی فرسایشی که هر دو طرف را به زانو درمی آورد درگیر شده اند"

سالها بعد وقتی "سردار قادسیه" با یک حرکت برق آسای نظامی کویت را اشغال کرد و آن را جزء جدایی ناپذیرعراق نامید، این پرسش برای بسیاری از ناظران مطرح شد که او چگونه و چرا به چنین قمار خطرناکی که قطعا با توجه به واکنش و مداخله نظامی حتمی آمریکا به شکست ونابودی وی می انجامید، دست زده است؟ آیا محافل دست راستی و طرفدار جنگ که در دستگاههای دیپلماسی آمریکا و جهان غرب نفوذ دارند، درتحریک و تشویق وی نقشی ایفا کرده بودند؟ بعدها شایع شد که گویا یک دیپلمات سفارت آمریکا در بغداد به صدام القاء کرده بود که با توجه به اهمیت عراق قدرتمند برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه خلیج فارس، اگرعراق کویت را ضمیمه خاک خود کند، آمریکا آن را به عنوان یک مسئله داخلی اعراب وعمل انجام شده تلقی می کند(1). صرفنظر از صحت و یا سقم آن شایعه، آن چه را نباید دست کم گرفت فعالیت های حساب شده محافل افراطی دست راستی اسرائیل برای جهت دادن به تحولات و حوادث منطقه به سود منافع و مقاصد اسرائیل است.

ازدیرباز تحریک و سوء استفاده از احساسات و تعصبات مذهبی کشورهای خاورمیانه جزیی از سیاستهای بازیگران جهانی در این منطقه بوده است.

واقعیت آن است که به دلایل گوناگون، مردم محروم و غرق در فقر فرهنگی و اقتصادی کشورهای عقب افتاده شمال آفریقا و خاورمیانه به شدت تحریک پذیراند. می شود به آسانی با اهانت به مقدسات اسلام، آنان را به تحرکات آنی و خشونت های جنون آمیز کشاند و پرچم جهاد مذهبی را به دستشان داد. و از این گونه واکنش ها به سود مقاصد معین بهره برداری کرد.

شصت سال پیش در بحبحوحه جنبش استقلال طلبانه هندوستان به رهبری مهاتما گاندی، وزارت خارجه بریتانیا برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود، دستگاههای جاسوسی این کشور را مامور تحریک مسلمانان وهندوها،علیه یکدیگر کرد که هرکس تاریخ استقلال هند را مرور کرده باشد از عواقب آن با خبر است.

بریتانیا وقتی شبه قاره هند را تسخیر کرد، پاکستان وجود نداشت. جدایی پاکستان از هند یکی از پیامدهای جنگ خونین مسلمانان و هندوها به تحریک بریتانیا بود. هند در جریان کسب استقلال به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شد، دو کشوری که تاکنون چندین بار با هم جنگیده اند. و درهر جنگی، تعصبات مذهبی در هر دو سو ریشه دار و خطرناک تر شده اند. و به موازات آن مسابقه تسلیحاتی میان دو کشور بازار سوداگران جنگ و خونریزی را رونق بخشیده است.

فیلم "بی گناهی مسلمانان" که سراسر اهانت به مقدسات مسلمانان است با چه انگیزه ای ساخته شده است؟ چه دستهایی در تهیه و توزیع این فیلم دخالت داشته اند؟ من هیچ وقت به تئوری توطئه اعتقاد نداشته و ندارم، اما وقتی از توزیع چنین فیلمی باخبر شدم بدون آن که از هویت دست اندرکاران آن چیزی بدانم به محافل افراطی و جنگ طلب اسرائیل و انطباق واکنش های تند و تروریستی بنیادگرایان مذهبی با مقاصد آنها فکر کردم. از خود پرسیدم آیا این جزئی از پروژه دست راستی های افراطی اسرائیل برای تخریب مناسبات حکومتهای جدید برآمده از بهار عرب با آمریکا نیست؟ آیا هدف این فیلم به بن بست کشاندن سیاست های اوباما درشمال آفریقا و خاورمیانه و تاثیر در انتخابات آمریکا به نفع حزب جمهوریخواه نیست؟ یک روز بعد از طریق تلویزیون های فرانسه باخبر شدم که صدتن از یهودیان متعصب برای تهیه این فیلم پنج میلیون دلار پرداخت کرده اند! این خبر ظن مرا نسبت به دست داشتن محافل افراطی اسرائیل در تهیه و توزیع این فیلم تشدید کرد. البته هیچ سند و مدرک معتبری برای ارائه این مدعا در دست نیست. اما می دانم که محافل افراطی اسرائیل و دولت نتانیاهو، همواره از رشد انتگریسم اسلامی به سود پیشبرد مقاصد خود از جمله مسکوت گذاشتن مساله صلح و جلب حمایت های جهانی برای اسرائیل بهره برداری کرده اند.

در پاریس یک جامعه شناس و تحلیل گر یهودی را می شناسم که طرفدار دو آتشه نتانیاهو و سیاستهای دولت او است. او معتقد است که در ایران یا باید حکومتی طرفدار اسرائیل روی کار باشد، یا همین حکومت کنونی که از رهگذر شعارها و تحریکات احمقانه اش جهان را با اسرائیل و مقاصد آن همراه می کند برسر کار باشد. او می گوید برای ما امثال موسوی بسیار خطرناک اند چرا که آنها می خواهند رابطه ایران و آمریکا را عادی سازند، ودرعین حال همچنان به دفاع از فلسطینی ها ادامه دهند!

هیچ جای شگفتی نیست که محافل دست راستی اسرائیل روی تحریک پذیری جوامع مسلمان و رفتار و کردار متعصبان مذهبی برای مقاصد خود، حساب باز کرده باشند. اما حقیقت آن است که هیچ اهانتی به دین و پیامبر اسلام بدتر از اقدامات انتگریست ها و متعصبان مذهبی مسلمان نیست. این آنها هستند که دربرابر هر اهانتی به خشونت و ترور متوسل می شوند و اسلام را به عنوان دینی نامدارا و خشونت گرا به جهانیان معرفی می کنند. ضربه ای که اینان به دین خود می زنند، از عهده هیچ یک از دشمنان اسلام ساخته نیست.

این که می شود با یک فیلم مبتذل و اهانت آمیز در همه کشورهای اسلامی آشوب و بلوا ایجاد کرد و به رشد تروریسم و انتگریسم اسلامی دامن زد، و از این راه هم جنبش های ملی و دموکراتیک این کشورها را با بن بست مواجه کرد و هم در انظار جهانیان مردم این کشورها و مذهب آنان را خشن و نابردبار نشان داد، از بدبختی های بزرگ کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه است.

این ویژگی همواره در خدمت استبداد داخلی و استعمار خارجی (سلطه مستقیم و غیرمستقیم خارجی) عمل کرده است.

عکس این مساله ممکن نیست. یعنی کسی از درون جوامع مسلمان نمی تواند از طریق اهانت به مقدسات مذهبی یهودی هاو مسیحی ها، جوامع آمریکا و اروپا و یا اسرائیل را دچار تلاطم و التهاب کند و بر سیاستهای داخلی و خارجی این کشورها اثر بگذارد.

روشنفکران مذهبی و مراجع دینی کشورهای عربی در بحبوحه چنین حوادثی چه نقشی برای خود قائل اند؟ آیا آنان مردم را به خویشتن داری و اجتناب از درافتادن به دام خشونت و ترور برحذر می دارند؟ هوش و عقل زیادی لازم نیست برای درک این واقعیت که واکنش های خشونت آمیز، مثل حمله به سفارت خانه های آمریکا، ترور دیپلمات ها و به آتش کشیدن پرچم آمریکا هزاران بار بیش از فیلم اهانت بار "مسلمانان بیگناه" آبرو و اعتبار اسلام را در جهان به باد می دهد. اهانت به مقدسات توجیه کننده هیچ گونه خشونتی نمی تواند باشد چه رسد به آنکه یک عده به بهانه دفاع از مقدسات، جنایت را تقدیس کنند!

برای "مقام معظم رهبری" و گماشتگان حکومتی او که در اوج بحران اقتصادی و رشد گرانی و بیکاری، ورشکستگی سیاستهای خود را شاهدند، هیچ خبری شیرین تر و شوق آورتر از خبر انتشار این فیلم اهانت بار نیست. آنان با چشمان برق زده و دهان های کف کنده همه رسانه ها و بلندگوهای خود را برای انعکاس واکنش های قاطع "جهان اسلام" بسیج می کنند، تا به خیال خود جان تازه ای در کالبد بی آبرو و در حال احتضار "مکتب ولایت" بدمند.

هیچ یک از مقامات حکومت ایران ترور سفیر آمریکا در لیبی را محکوم نخواهد کرد. برعکس مستقیم و یا غیرمستقیم به ستایش از این گونه اعمال که آبروی دین آنان را به باد می دهد خواهند پرداخت! مقامات حکومت ایران به دروغ تهیه این فیلم را به حکومت آمریکا نسبت می دهند، در حالی که سخنگویان دولت آمریکا رسما تهیه و توزیع این فیلم را محکوم کرده اند. به خامنه ای و ایادی او باید گفت که

آنچه آبروی اسلام را می برد:

- استفاده ابزاری از دین است

- کشتن جوانان معترض است به نام دین

- توجیه دزدی و فساد و آدم کشی است به نام دین

- دزدی آرای مردم است به نام دین

- تبلیغ ترور و خشونت است به نام دین

خامنه ای وقتی دولت آمریکا را مسوول تهیه و توزیع این فیلم معرفی می کند خود را به نادانی می زند چرا که او باید قاعدتا این قدر بداند که در آمریکا بخاطر آزادی های بی قیدوشرط، دولت نمی تواند به بهانه و یا به دلیل اهانت به مقدسات کسی را سانسور کند و یا مانع از انتشار عقیده و بیان گردد. کما این که بسیاری از رسانه ها و مجلات این کشور کاریکاتورها و تصاویری از عیسی مسیح و حضرت مریم منتشر می کنند که از نظر کلیسا کاملا اهانت آمیز است، اما هیچ کس نمی تواند مانع از آن شود.