آقای خاتمی، تولدت مبارک! ف. م. سخن

لحظه‌نگران و بُرِش‌زنندگان تاريخ، هميشه قسمتی را که دوست دارند از پس و پيش تاريخ جدا می‌کنند و آن را مانند تابلويی زيبا در مقابل چشمان ما می‌گيرند. مثلا اگر بيست سال ديگر حکومت اسلامی ايران بر سر کار باشد، اگر تکه‌ای که احمدی‌نژاد در آن حکومت می‌کرد را جدا کنی، چه بسا زيباتر و بهتر از آن دوران فرضی باشد پس بايد تبريک و تهنيتی هم به ايشان بگوييم و صدها بار، بازگشت به دوران او را آرزو کنيم

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

ويژه خبرنامه گويا

رسم است در اين کشور که تولد بزرگان را تبريک بگويند و با اين تبريک بر اين نکته اشاره کنند که چه خوب شد زمانه کسی چون او را به جامعه تقديم کرد تا مردم از مواهب بودن او بهره ها برند و از مزايا و محاسنی که او موجدش بوده يادها کنند. اما اين رسم اغلب به مسائلی آلوده می شود که چندان زيبا نيست و امروزيان از اين مسائل به نيکی ياد نمی کنند. بادمجان‌ دور قاب چينان، مجيز گويان، منفعت طلبان، و تمام آنان که زير پرچم فرصت طلبی گرد هم می آيند، از اين رسم چه سوءاستفاده ها که نمی کنند و چه سخنان مهوّع که بر زبان نمی آورند.

همين است که از گذشته های دور تا به امروز، صفحات اول روزنامه ها، و بهترين و گران‌ترين کادرها، اختصاص می يابد به تبريک ها و تهنيت های اشخاصی اين‌چنين، با دل‌به‌هم‌زن‌ترين کلمات ممکن، که مثلا به قصد قدردانی نوشته شده ولی در باطن هدفی جز به دست آوردن سود و منفعت ندارد.

اگر قبل از انقلاب، کلمه ی "شاهنشاها" سر آغاز تبريک اينان بود، بعد از انقلاب کلمه ی"اماما" به جای آن نشست و اين جريان هم‌چنان ادامه يافت تا به امروز که در خدمت شما هستيم و زادروز شما را عده ای چنان تبريک می گويند که انسان فکر می کند کلمه ی "سيد محمدا" را در آغاز کم دارد!

عرض من اين است که به اين تبريک ها و تهنيت ها دلخوش نباشيد. اگر کسانی واقعا و از ته دل به خاطر روزگار بهتر ما در دوران رياست جمهوری شما به شما تبريک می گويند، آن گاه ما بايد هر چهارم آبان، صدها بار بيش‌تر تولد شاه ايران را تبريک بگوييم چه دوران او به مراتب زيباتر و پر بار تر از دوران رياست جمهوری شما بود.

لحظه‌نگران و بُرِش‌زنندگان تاريخ، هميشه قسمتی را که دوست دارند از پس و پيش تاريخ جدا می کنند و آن را مانند تابلويی زيبا در مقابل چشمان ما می گيرند. مثلا اگر بيست سال ديگر حکومت اسلامی ايران بر سر کار باشد، اگر تکه ای که احمدی نژاد در آن حکومت می کرد را جدا کنی، چه بسا زيباتر و بهتر از آن دوران فرضی باشد پس بايد تبريک و تهنيتی هم به ايشان بگوييم و صدها بار، بازگشت به دوران او را آرزو کنيم. لذا اين ها نمی تواند برای ارزش‌گذاری حيات سياسی و اجتماعی يک رجل يا شخصيت کافی باشد و به تولد او ارزشی خاص نسبت به ساير تولدها بدهد، خاصّه آن‌که همو، دستِ بدکارِ تبه‌کار را گرفته، قدرت گيرم نصفه‌نيمه را دو دستی به او تقديم کرده و با عقب‌نشينی بيجا و تذبذب، مردم را به ورطه ی بيچارگی و فلاکت انداخته است. نمی خواهم در روز تولدتان اين زخم کهنه ی عفن را باز کنم و اين روز را به کام تان تلخ نمايم وهمين اشاره گمان می کنم که عاقل را کفايت کند.

اما تولد کسی تبريک گفتن دارد که نه تنها از بطن تاريک رحم مادر، که از بطن تاريک‌انديشی، به جهان پُر از روشنايی و آگاهی پا گذاشته است. تولد کسی تبريک گفتن دارد که از ورطه ی زشتی ها و خطاهای فکری، با شجاعت و جسارت، خود را بيرون کشيده و دوباره متولد شده است. تولد کسی تبريک گفتن دارد که از سقوط در دره ی سياهی ها و تباهی ها رسته و عده ای را نيز از افتادن در اين دره بر حذر داشته و موجب تولد دوباره ی خود و همه ی آن ها شده است. تولد کسی تبريک گفتن دارد که با انديشيدن و خواندن و نوشتنِ لحظه به لحظه، متولد شده و از محيط افکار سياه و آلوده، به تنفس‌گاه زندگان و اهل‌دلان و زيبابينان و سازندگان واقعی جهان پای گذاشته و تولد جسمی را با تولد روحی و فکری در هم آميخته و نه تنها از نظر شکل که از نظر معنوی نيز تبديل به موجود انسانی شده است.

نمونه ی اين چنين تولدهايی در تاريخ ما کم نيست. از همين دوران اخير، تحول و ايستادگی آيت الله منتظری در مقابل ظلم را می توان نام برد که او را عاقبت به خير و خوشنام کرد آن هم نه به خاطر اعتراض در زمان از دست دادن قدرت که به خاطر اعتراض در اوج قدرت و مقام.

با اين حال هستند امروز جوانانی که شما را دوست می دارند و احترام بسيار برای شما قائل هستند و تبريک آنان که از صميم قلب است البته به دل نشستنی ست و ما اميدواريم شما و همفکران تان، از فضای تاريکی که حکومت اسلامی برای همه ی ما به وجود آورده پا به دنيای پر نور حقيقت و آزادی واقعی و حکومتی بی تعصب و فاقد رنگ و بوی ايدئولوژيک و دينی گام نهيد و تبريک واقعی دوستداران حقيقت و آزادی را نصيب خود سازيد. به اميد چنين تولدی...

ف. م. سخن