گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 مهر» آیا ایران آمادگی تحقق دموکراسی دارد؟ درویش رنجبر15 مهر» پشت پرده بازداشت فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی، درویش رنجبر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دیپلماسی نا همگون با منافع ملی، درویش رنجبرتاریخ دیپلماسی از پی پیشینهای که، امیری، فرستادهای به سوی سرزمینی تحت حکومت امیری دیگر، گسیل میداشت، تا استقرار دیوانی دائمی [سفارت خانه]، راهی بس دراز پیموده است. فراز و فرود این راه پر امتداد از اعزام چا پار تا تجهیز به تلگراف، تلکس، کوریه دیپلماتیک [کیسههای برزنتی مهر و موم شده نشسته در پرندههای آهنین که معمولاً به صورت هفتگی بین مرکز (تهران) و سفارت خانهها در آمد و شد است]، پیک ویژه و دهها وسیله ارتباطی دیگر که در پرتو پیچیده گیهای زندگی امروز متحول شده از ماهیت یکسانی بر خوردار است. سوای از اشکال متحول شده این امر، یک نکته اساسی در دل این همه اسامی پر طمطراق [سفارت، سفیر، کاردار، رایزن، دبیر و کنسول] نهفته که هم چنان ضرورت چنین دیوانهای دائمی را نه تنها پر رنگ تر ساخته بلکه بر سجلت آن مهری پر سجیل کوبیده است. باز هم در میانه تعریفی چنین بزرگ از دستگاهی زیر نام وزارت امور خارجه آیا بهره گیری از پوشش آن در راه کشتن کسانی که با خط فکری رژیم موسوم به جمهوری اسلامی موافق نیستند و از زور ستم آن رژیم به برون مرز گریختند سوای دوری از اصل جوانمردی [چه آنکه ملت چنین دستگاهی را به کارگزارن به امانت سپرده اند تا جهت حفظ منافع آنها در جهان کار کند نه در راه حفظ قدرت باندی تشنه قدرت و حتا در پستترین شکل آن انتقام جویی شخصی از هر فردی که سازی نا ساز" میزند] کمترین سنخیتی با منافع ملی دارد؟ آیا کشتن اندیشمندی که جز میکروفن و دست بالا چند صد مخاطب در سالنی محقّر در اختیار نداشت [زنده یاد فریدون فرخزاد] با بهره گیری از پوشش دستگاهی که چنان ماموریتی بلند برای آن تعریف شد حفظ منافع ملی است؟! آیا کشتن کنشگرانی که در راه تامین حقوق هم وطنانی که تنها به دلیل گرایش مذهبی [اهل تسنن بودن] به حاشیه رانده شده اند خدمت به منافع ملی ایران است؟ کشته شدن زنده یاد قاسملو در وین با بهره گیری از پوشش دیپلماتیک [نگارنده شاهد مخفی بودن یکی از قاتلان آن زنده یاد در زیر زمین سفارت منتسب به رژیم جمهوری اسلامی بوده است] و یا به راه انداختن حمام خون در رستوران میکونوس برلین با استخدام مزدوران لبنانی و هماهنگی حسین موسویان [سفیر وقت رژیم در آلمان] خدمت به منافع ملی مردمی دردمند است که امروز از در قصابیها عبور میکنند و بجای خرید فقط میتوانند گوشت را از پشت ویترین تماشا کنند؟ Copyright: gooya.com 2016
|