چهارشنبه 8 آذر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نقدی بر گزارش سازمان فدائيان اکثريت درباره ضربات تشکيلاتی دهه ۶۰ (بخش چهارم)، حميد فرخنده

حميد فرخنده
نمی‌شود از "بررسی علل" و "تحليل" ضربه به تشکيلات سازمان سخن گفت، اما از سهم پيش بردن پروژه وحدت تشکيلاتی با حزب توده در ضربات وارده سخن به ميان نياورد. آيا نبايد در يک گزارش ۸۰ صفحه ای سطری را نيز به آسيبی که رفاقت سياسی و تشکيلاتی با حزب توده به تشکيلات سازمان وارد کرد، اختصاص داد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

[email protected]

از همان اوايل انقلاب عليرغم حمايت حزب توده ايران از نظام جمهوری اسلامی حکومت همواره با شک و ترديد به فعاليت های اين حزب می نگريست. حزب توده در مبارزه پيروان خط امام عليه دولت موقت مهندس مهدی بازرگان و بعدها در جريان برکناری ابولحسن بنی صدر، از پيروان انقلابی آيت الله خمينی که می رفتند تا تمام ارکان قدرت را تسخير کنند، حمايت کرد. در جريان کودتای نوژه نيز بنا به گفته سعيد حجاريان حزب توده شاخه سياسی کودتا را لو می دهد. [۱]

در ماجرای سرکوب "حزب خلق مسلمان"، برخورد با آيت الله شريعتمداری و مبارزه با مجاهدين خلق و چپ های راديکال نيز اين حزب توده ايران و سازمان فدائيان خلق ايران(اکثريت) بودند که هم از نظر سياسی از حکومت حمايت می کردند، هم پشتوانه فکری برای اين اعمال ارائه می دادند. می گفتند اين جريان تعميق انقلاب است و خرده بورژوازی انقلابی، ليبرال های طرفدار امريکا و مائوئيست ها را سرکوب می کند.

هرچند لبه تيز حمله حکومت مخالفانش بودند، اما گاه و بيگاه مقامات جمهوری اسلامی حملاتی لفظی نيز به حزب توده ايران می کردند. نه تنها حزب را وابسته به شوروی و ضددين می خواندند، بلکه به حمايت اين حزب از نظام نيز به ديده شک و ترديد می نگريستند. همراهی حزب توده با انقلاب و حمايت اش از حکومت را سياستی "منافقانه" و "خدعه آميز" می خواندند.

نظام جمهوری اسلامی هميشه در طول حيات خود مخالفان و منتقدانش را "امريکايی"، "منافق"، "جاسوس"، "برانداز" يا "برانداز نرم" ناميده است. اگر بسياری از اين اتهامات دروغ هايی است که برای بدنام کردن مخالفان سياست های حکومت بکار رفته و می رود، در مورد "منافق" بودن حزب توده اما حکومت پربيراه نمی گفت. چراکه اين حزب از يکسو فعاليت قانونی می کرد و خود را ملزم به قانون اساسی جمهوری اسلامی و مقيد به رعايت قوانين و آيين نامه های فعاليت احزاب می دانست، اما از سوی ديگر در کنار تشکيلات قانونی و علنی حزب، يک شاخه نظامی مخفی و غيرقانونی نيز سازمان داده بود.

هم حکومت و هم مردم از شيوه احزاب کمونيست طرفدار شوروی در جهان سوم کم و بيش باخبر بودند. می دانستند که اين احزاب برای کسب قدرت به مجرد اينکه اوضاع را مساعد ببينند و فرصتی به چنگ آورند کودتا می کنند و نامش را البته انقلاب می گذارند.

با وجود اتحاد جماهير شوروی که "دژ پرولتاريای جهان" ناميده می شد و نقش مهم اردوگاه سوسياليسم در جهان دوقطبی آن دوران، حزب توده ايران و احزاب و سازمان های برادر معتقد بودند ديگر نيازی نيست برای رسيدن به سوسياليسم منتظر انقلاب بمانيم. کودتا راه ميان بر انقلاب شده بود. در سايه چنين درکی کشورهايی با ساختار قبيله ای مانند اتيوپی هايله سلاسی و افغانستان داودخان می توانستند با کودتای چند افسر چپ گرا در ارتش يک شبه ره صد ساله بسوی سوسياليسم، که در حقيقت چيزی جز قرار گرفتن در کلوپ کشورهای اقمار شوروی و دولتی کردن اقتصاد نبود، را بپيمايند. بلافاصله نيز از سوی شوروی، کشورهای بلوک شرق و احزاب برادر مورد حمايت قرار می گرفتند. چنين بود که سرهنگ منگيستو هايله ماريام می شد رهبر "انقلاب اتيوپی" و نورمحمد تره کی می شد رهبر "انقلاب ثور" افغانستان.

حزب توده هرچند دارا بودن سازمان نظامی در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزات و مقاومت های افسران حزب را از افتخارات کارنامه مبارزاتی خود می دانست اما همواره هم داشتن هرگونه سازمان مخفی بعد از انقلاب را انکار می کرد و هم داشتن روابط با سازمان اطلاعات و امنيت شوروی، کا.گ.ب.

حوادث بعدی اما نشان داد که حزب توده ايران هم دارای سازمان نظامی مخفی در ميان نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران بود و تا عالی ترين رده های نظامی نيز نفوذ کرده بود[۲]، هم در سطوح بالای حزب با سازمان کا.گ.ب. رابطه داشت.

در جريان برنامه وحدت سازمان فدائيان خلق ايران(اکثريت) با حزب توده ايران، به همانگونه که ارگان های هر دو تشکيلات در ارتباط با هم قرار گرفته و جلسات مشترک داشتند، نيروهای نظامی عضو يا هوادار سازمان نيز در ارتباط با سازمان نظامی حزب قرار می گيرند. گزارش کميسيون بررسی ضربات دهه ۶۰ به سازمان، اطلاعات دقيقی در مورد سازمان نظامی مخفی فدائيان اکثريت ارائه نمی دهد. اما بنا به داده ها و مستندات اين گزارش می توان از وجود حداقل تعدادی از نظاميان مرتبط با سازمان سخن گفت که بخشی از آنها در اواخر سال ۶۱ قبل از دستگيری رهبران حزب توده توسط انوشيروان لطفی به مهدی پرتويی مسئول سازمان نظامی حزب توده معرفی و به شاخه نظامی حزب وصل می شوند. گزارش جريان اين واقعه را چنين شرح می دهد:
"در اواخر سال ١٣۶١¬ بنا به اصرار نورالدين کيانوری دبير کل حزب توده ايران در صحبتی با رفيق فرخ نگهدار می گويد “شنيده ام که شما چندتا ياقوت در ارتش داريد. ما هم الماس هائی در ارتش داريم. آنها را با هم مخلوط بکنيم چيز خوبی در ميايد.” (نقل به مضمون) بخاطر اصرار کيانوری، رهبری سازمان تصميم می گيرد از طريق رفيق انوشيروان لطفی که در آن مقطع مسئول مستقيم ارتباطات با نيروهای نظامی بوده است، با افراد نظامی تماس گرفته و موضوع را با آنها در ميان بگذارد، و با جمع آوری اسامی کسانی که برای انتقال داوطلب می شوند ترتيب تحويل آنها به حزب توده ايران داده  شود. هنگامی که اين ارتباطات در حال انتقال بوده، ضربه به حزب توده ايران وارد می شود. در نتيجه نه همه ارتباطات بلکه تنها بخشی از آنها منتقل می شود." [۳]

طنز تلخ تاريخ اينکه همان ماه هايی که نورالدين کيانوری در فکر تکميل کلکسيون نظامی حزب بود، محمد موسوی خوئينی ها رهبر معنوی دانشجويان پيرو خط امام تسخير کننده سفارت امريکا، در جايگاه دادستان کل کشور ستادی برای هماهنگی عمليات تعقيب و مراقبت و دستگيری رهبران حزب توده تشکيل می دهد. [۴]

جريان يورش به حزب توده توفيق اجباری برای بخشی از ياقوت های سازمان فراهم می آورد که کنار الماس ها در ويترين حزب توده قرار نگيرند.
در بند ۷ قطعنامه شورای مرکزی سازمان فدائيان اکثريت درباره گزارش کميسيون بررسی ضربات دهه ۶۰ آمده است:
" سياست حمايت از جمهوری اسلامی موجب پيشبرد[سياست های] متناقض توسط رهبری سازمان در سال های ١٣۶٠ ـ ١٣۶١ بود. .... از طرف ديگر برپايه سياست حمايت از جمهوری اسلامی در صدد فعاليت علنی و قانونی در کشور بود. تلاش برای فعاليت علنی و قانونی الزامات خودش را داشت." [۵]

سازمان اکثريت اما حتی قبل از شروع ضربه به حزب توده، به الزامات مبارزه قانونی کاملا پايبند نمانده بود. داشتن تشکيلات مخفی در ميان پرسنل نظامی و بدتر از آن وصل کردن اين اعضا و هواداران به سازمان نظامی مخفی و غيرقانونی حزب بوده هيچ کدام طبق همان قانونی که سازمان خود را بدان ملزم می دانست، اقداماتی قانونی نبود. حزب توده نيز نه تنها به نوبه خود به الزامات مبارزه قانونی، عليرغم وفاداری عميقی که به نظام و قانون اساسی آن نشان می داد، پايبند نمانده بود، بلکه با ارتباطاتی که با سازمان جاسوسی شوروی کا.گ.ب. داشت خلاف يک اصل مهم ديگر قانون اساسی جمهوری اسلامی درمورد امنيت ملی و ارتباط با بيگانگان، اقدام کرده بود.

"آسيب شناسی" تنها عبارتی زيبا بر سردر يک گزارش نيست، تحليل واقعيات زشت و تلخ نيز هست. نمی شود از "بررسی علل" و "تحليل" ضربه به تشکيلات سازمان سخن گفت، اما از سهم پيش بردن پروژه وحدت تشکيلاتی با حزب توده در ضربات وارده سخن به ميان نياورد. آيا نبايد در يک گزارش ۸۰ صفحه ای سطری را نيز به آسيبی که رفاقت سياسی و تشکيلاتی با حزب توده به تشکيلات سازمان وارد کرد، اختصاص داد؟ حزبی که با فرار يک جاسوس شوروی [ولاديمير کوزيچکين، افسر اسبق کا.گ.ب که تحت عنوان ديپلمات سفارت شوروی در تهران کار می کرده است (۶)] به غرب، اوضاع اش بهم می ريزد، چه تشکيلات و چگونه رفيقی بوده است؟

حميد فرخنده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زيرنويس:
۱. سعيد حجاريان: توده‌ای‌ها فقط از يک بخش کودتای نوژه که شاخه سياسی‌اش بود و هدايتش با نصرالله قادسی بود اطلاع داشتند. آنها مثلا در يکی از زيرشاخه‌ها منبع داشتند و اخبار جلسات آنها را می‌دادند، اما اطلاعات کامل نداشتند. [سايت تاريخ ايرانی، پرونده حزب توده به روايت حجاريان/ توده‌ای‌ها زود بازداشت شدند، دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱]
http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=30&NewsId=2523
۲. مهمترين اين افراد عبارتند از:
ناخدا بهرام افضلی: فرمانده نيروی دريايی ارتش
سرهنگ هوشنگ عطاريان: مشاور نظامی وزير دفاع
سرهنگ بيژن کبيری: فرمانده تيپ نوهد
سرهنگ حسن آذرفر: معاون پرسنلی نيروی زمينی ارتش
ناخدا محمد حقيقت: معاون فرمانده نيروی دريايی(دستگير نشد)
در اواخر سال ۱۳۶۲، ۱۰۱ تن از نظاميان حزب توده در يک دادگاه ويژه نظامی در محلی نامعلوم که قاضی آن محمد ری‌شهری بود حضور يافتند. در ميان متهمان چند فرد شاخص وجود داشت: دريادار بهرام افضلی فرمانده فاتح نيروی دريايی ايران، سرهنگ هوشنگ عطاريان فرمانده فاتح جبهه غرب و ديرتر دستيار ويژه وزارت دفاع، سرهنگ بيژن کبيری فرمانده يگان‌های کماندويی ويژه (کلاه سبزها) و فرمانده فاتح عمليات جنوب و شکستن محاصره آبادان در جنگ ايران و عراق، سرهنگ حسن آذرفر استاد دانشکده افسری، سرهنگ رحيم شمس، سرهنگ سيف‌الله غياثوند و سرهنگ ابوالقاسم افرايی. دادگاه، ۱۰ نفر به مرگ، ۶ تن به حبس ابد، ۱۲ نفر به حبس های پانزده تا سی سال، ۱۹ نفر به زندان‌های هشت تا چهارده سال، ۸ تن تا هفت سال، ۳۰ تن تا پنج سال و ۱۳ تن تا کمتر از پنج سال محکوم شدند. گروهی از محکومين از جمله شاخه نظامی حزب مانند دريادار افضلی، سرهنگ عطاريان، سرهنگ کبيری و سرهنگ آذرفر، در بهمن ۱۳۶۳ اعدام شدند و ۱۹ تن، شامل دو نفر که دوران محکوميتشان به سر آمده بود، به همراه ديگر اعداميان جمعی کشتار سال ۱۳۶۷، اعدام شدند. عباس حجری، منوچهر بهزادی، محمدعلی رصدی، محمد پورهرمزان، مهدی کيهان، انوشيروان ابراهيمی، فرج‌الله ميزانی، آصف رزم‌ديده و حسين جودت از اين گروه بودند.
۳. آسيب شناسی تشکيلات مخفی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) در سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵، کار آنلاين نشريه اينترنتی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت). ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲
http://www.kar-online.com/node/5136
۴. سايت تاريخ ايرانی، پرونده حزب توده به روايت حجاريان/ توده‌ای‌ها زود بازداشت شدند، دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱
http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=30&NewsId=2523
۵. قطعنامه شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) در آسيب شناسی تشکيلات مخفی سازمان در سال های ١٣٦٢ تا ١٣٦٥. کارآنلاين، نشريه اينترنتی سازمات فدائيان خلق ايران(اکثريت)
http://www.kar-online.com/node/5179
۶. ولاديمير کوزيچکين، افسر اسبق کا.گ.ب است که در پوشش عنوانی ديپلماتيک وظيفه برقراری ارتباط با اعضای حزب توده را برعهده داشت. کوزيچکين که طی سال‌های پيش و پس از انقلاب [در فاصله سال‌های ١٩٧٧ تا ١٩٨٢] در مقام معاون کنسولگری شوروی در تهران بيشترين ارتباطات را با سران حزب توده و اعضای اين حزب داشت، در اوايل سال ۱۳۶۱ به انگلستان گريخت و با فروختن اطلاعات خود به سازمان جاسوسی بريتانيا موقعيت خود را به عنوان يک مامور بريده از دستگاه امنيتی شوروی تثبيت کرد. [سايت تاريخ ايرانی، پرونده حزب توده به روايت حجاريان/ توده‌ای‌ها زود بازداشت شدند، دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱]
http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=30&NewsId=2523

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بخش اول
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/10/149400.php
بخش دوم
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/11/150113.php
بخش سوم
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/11/150684.php


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016