دوشنبه 18 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مادر و دختری که حميد رسايی چادر از سر آن ها کشيد، مجتبی واحدی

وبلاگ روزنويس مجتبی واحدی ـ چند سال پيش از يک روحانی معروف شنيدم که می گفت: «اکثر مسائلی که روضه خوانها و مداح ها در مورد لحظات آخر زندگی امام حسين (ع) و رفتار شمر با ايشان می گويند دروغ است زيرا تنها شاهد آن لحظات، خود شمر بوده و لابد اين داستان ها را او نقل کرده است!»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سخنان شيخ حميد رسايی گماشته مجلس نهم در مورد افراد موسوم به « شهدای فتنه ۸۸»‌ مرا به ياد روايت گری «شمر» از حوادث عاشورا انداخت. نام اين شيخ با حمايت های ننگ آور او از دولت احمدی نژاد و نيز رسوايی مالی خود او در دوره رياست بر اداره ارشاد قم بر سر زبان ها افتاده است اما اکنون تلاش می کند با درشت گويی و عقده گشايی عليه جنبش سبز، معروفيت جديدی برای خويش دست و پا کند شايد برای مدتی ننگ آوری های سابق او از اذهان پاک شوداگر چه در اين مورد او همچون دزدان ناشی رفتار کرد و به کاهدان زد. البته دروغ پردازی در مورد شهدای جنبش سبز و مصادره آنها موضوع جديدی نيست اما اوج وقاحت و دروغگويی در اين مورد را می توان در سخنان اخير رسايی مشاهده نمود.

او در بخشی از سخنان خود به مادر و دختری اشاره کرده که به ادعای وی در روز بيست و هشتم خرداد ۸۸ در کنار يکی از پايگاههای بسيج به شهادت رسيده اند. رسايی گفته است: «مادر و دختر شهيدی به نام سرور برومند چوکامی و فاطمه رجب پور چوکامی که در کنار حوزه ۱۰۷ نينوا چادر از سرشان کشيدند و در روز ۲۵ خرداد به دست فتنه گران به شهادت رسيدند.» [اينجا را کليک کنيد]

اين شيخ دروغگو آنقدر برای خوش خدمتی به رهبر درمانده عجله داشته که فرصت نيافته به خبرهای منتشره قبلی در رسانه های حکومتی نگاهی بيندازد تا دروغگويی مفتضح، او را رسواتر از گذشته ننمايد.

خبر گزاری فارس در روز بيست و هشتم خرداد ماه ۸۸ خبری در مورد همين دو بانوی ايرانی منتشر نموده است [اينجا را کليک کنيد]همينطور که در اين خبر می بينيد بازمانده اين دو بانو، کوچک ترين سخنی از«‌کشيده شدن چادر از سر مادرو خواهر خويش » نگفته است و اصولاً آنها در هنگام شهادت در کنار پايگاه بسيج نبوده اند بلکه محل کار ايشان روبروی يکی از پايگاههای بسيج در خيابان آزادی بوده و به احتمال قوی بر اثر تيراندازی از داخل بسيج به شهادت رسيده اند به طوری که بازماندگان ، جسد غرقه در خون ايشان را در محل کارشان پيدا کرده اند. (به متن خبر دقت کنيد. بازمانده دو شهيد می گويد محل کار خواهر و مادرش که جسد ايشان در آنجا کشف شده، درست روبروی پايگاه بسيج بوده است)

وقتی قصه پردازی جديد رسايی در مورد کشيده شدن چادر از سر مادر و خواهر را خواندم به ياد سخن روحانی سرشناس افتادم که در بالا به آن اشاره کردم و به اين نتيجه رسيدم که اگر کشيده شدن چادر از سر اين دو بانوی مظلوم صحت داشته باشد عامل اين بی حرمتی که تاکنون هيچکس به آن اشاره نکرده، کسی نبوده است جز رئيس رانت خوار اداره ارشاد قم . در واقع رسايی، نقش شمر در عاشورای بيست وپنجم خرداد ۸۸ را داشته که هم جنايت کرده و هم برای جنايت خويش «نوحه سازی» می کند. شما برای اين «روضه خوانی ناشيانه رسايی» توجيه ديگری سراغ داريد؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016