شنبه 31 فروردین 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

روزنامه شرق: دولت می خواست بیش از ۱۰۰ هزار بیایند اما ...

تقدیر از دست اندرکاران سفرهای نوروزی که بسیاری از آن به عنوان همایش انتخاباتی دولت در استادیوم آزادی نام می برند، سرانجام بعدازظهر پنجشنبه، در میان نقد های تندوتیز اصولگرایان برگزار شد، اما برخلاف گمانه زنی اصولگرایان نه تنها صحنه به حضور نامزد احتمالی دولت آراسته نشد بلکه او حتی در مراسم، حضور فیزیکی هم نداشت و به ورزشگاه نیامد. همچنین از 250 هزار میهمان و پخش سیم کارت رایتل یا پذیرایی های شنیده شده هم خبری نبود.

به گزارش روزنامه شرق، برگزاری مراسم از چهار ساعت به دو ساعت تقلیل یافت، مراسم قرار بود ساعت 10 صبح برگزار شود اما به ساعت 14 تغییر پیدا کرد. در حالی که برنامه ریزی شده بود مراسم چهار ساعت باشد اما به علت کمبود وقت بخش هایی از مراسم حذف و فقط دو ساعت برنامه اجرا شد. در این مراسم تنها حدود 50 هزار نفر با کوشش فراوان در ورزشگاه گرد هم آمدند؛ آماری که ایرنا آن را 70 هزار نفری اعلام کرد. پیش از برگزاری مراسم بسیاری معتقد بودند اجرای این همایش در استادیوم آزادی یک گام احمدی نژاد و نامزد مورد حمایت او را به جلو خواهد برد اما رویداد روز پنجشنبه ورزشگاه آزادی مشخص کرد دولت حتی در پر کردن یک ورزشگاه صد هزار نفری با به کارگیری دستگاه های اجرایی هم ناتوان است. 90 درصد شرکت کنندگان در جشن اعضای جمعیت هلال احمر استان ها (داوطلبان و اعضای کمیته امداد و نجات)، راهداری و عوامل اجرایی ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی بودند که از سراسر کشور (سیستان و بلوچستان گرفته تا مرز آذربایجان) به این همایش دعوت شده بودند. رایتل و شرکت هواپیمایی ماهان نیز که از آنها به عنوان اسپانسر مراسم نام برده می شد، از نصب بنر تبلیغاتی خودداری کرده بودند. مشایی که گمان می رفت، سخنران اصلی مراسم باشد، غایب بزرگ مراسم روز پنجشنبه بود. او به جای استادیوم آزادی بر مزار<<عسل بدیعی>> بازیگری که پس از مرگ، اعضایش را اهدا کرده بود، حاضر شد. <<ملک زاده>> میزبان مراسم هم نه تنها از سخنرانی پرهیز کرد، بلکه از محمود احمدی نژاد خواست <<کارشکنی>> برخی افراد را در برگزاری جشن ورزشگاه آزادی پیگیری حقوقی کند. او گفت: <<به خاطر مصالح نظام به بعضی از مکاتبات و نامه هایی که از سوی بعضی از سازمان ها و دستگاه ها به این سازمان و دستگاه های متولی سفر ارسال شده اشاره نخواهد کرد.>>مراسم پنجشنبه با همه حاشیه هایش سوال های زیادی در اذهان عمومی ایجاد کرد؛ چرا 250 هزار نفر که قرار بود، در مراسم حاضر نشدند؟ دلیل غیبت و عدم سخنرانی چهره های دولتی که بخش بزرگی از تبلیغات مراسم را به خود اختصاص داده بود چیست؟<<زنده باد بهار>> یا<<زنده باد ایران و پرچم ایران>>؟ چرا ساندویچ ها در زمان سخنرانی رییس دولت روبه روی در های خروجی توزیع شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


هر چه بود مراسم استادیوم آزادی با آنچه برایش تبلیغ شد، فاصله معناداری داشت و با وجود تمام مقدمه چینی هایی که برایش شده بود، تبدیل به روز کامیابی احمدی نژاد و کابینه اش نشد. جمعیتی که بعد از آن هیاهوی بسیار و هزینه های میلیاردی دولت توانست به استادیوم ببرد، از یک سو، ناکامی تشکیلاتی دولت در اجرای یک عملیات جمع آوری نیرو و لجستیک بود و از سوی دیگر، یک شوک سیاسی برای جریانی بود که می خواست در حضور 100 هزار نفر، قدرت نمایی کند. همایش استادیوم آزادی، از این منظر که ریخت و پاش میلیاردی برای هیچ بود، شکستی برای دولت تلقی می شود، آن هم در شرایط اقتصادی کنونی - که حتی تکلیف بودجه سالانه کشور هم معلوم نیست - 100 هزار نفری که دولت می خواست گردهم آورد، محقق نشد به ویژه آنکه بخش قابل توجهی از حاضران در استادیوم، بعد از پایان برنامه های هنری و موسیقی و بعد از ورود احمدی نژاد، استادیوم را ترک کردند. مراسم با یک ساعت تاخیر در حالی برگزار شد که برخی میهمانان از ساعت چهار صبح در ورزشگاه حاضر شده بودند.

جواد هاشمی که با اتومبیل بنز و کت و شلوار یکدست سرمه ای به برنامه آمده بود به همراه خانم <<آزادی>> مجریان برنامه بودند. هاشمی که پیشتر سرود <<ایران برای همه ایرانیان>> متعلق به حزبی اصلاح طلب را ساخته و از مجریان مراسم شهید بهشتی در مسجد قبا هم بود، به همراه خانم آزادی به گویش های مختلف اقوام ایرانی به مردم خوشامد گفتند. علی نیکزاد، مرتضی تمدن و محمدشریف ملک زاده نخستین مسوولانی بودند که در جایگاه ویژه حاضر شدند. پس از آن هلیکوپتر هلال احمر که گفته می شد حامل رییس دولت است بر فراز ورزشگاه آزادی مانور داد و مردم پرچم های ایران و هلال احمر را حرکت می دادند.

محمود احمدی نژاد با یک ساعت و 45 دقیقه تاخیر ساعت 15:45 دقیقه وارد ورزشگاه شد آن هم درحالی که جمعیت یک ساعت پیشتر در حال سر دادن شعار<<ناهار ما کو>>، توپ تانک فشفشه ناهار ما چی میشه <<و ناهار ناهار>>بودند. یکی از میهمانان که از روستایی حوالی گرمی اردبیل آمده بود به خبرنگار<<شرق>> گفت: <<در مسجد روستا اعلام کردند هر کسی بخواهد به جشن ملی در تهران برود ما هزینه او و خانواده اش را پرداخت می کنیم.>> او می گفت از اعضای هلال احمر و ارگان خاصی هم نیست اما چون در 10 سال گذشته حتی تا اردبیل هم نرفته است، فرصت را غنیمت دانسته و به جشنی در پایتخت آمده است. دیگری از روستایی حوالی تالش آمده بود و می گفت: <<نه صبحانه خورده ایم نه ناهار کاش می گفتند پذیرایی نمی کنند تا حداقل مقداری خوراکی می آوردیم.>> راهروهای ورودی و خروجی مملو از جمعیت گرسنه و تشنه ای بود که به دنبال آب و غذا می دویدند. جایگاهی که به عنوان نمازخانه در نظر گرفته شده بود میزبان افرادی بود که گرمازده شده یا از گرسنگی بی حال بودند. آمبولانس ها هم پذیرای افراد گرمازده بودند و به چند نفر هم که از گرسنگی بی حال بودند آب میوه یا نوشابه قندی می دادند.

جمعیت هرازچندگاهی شعار ناهارناهار سر می دادند اما مجریان از میهمانان می خواستند تا اگر ایران را دوست دارند دست راست و اگر امام عصر را دوست دارند دست چپ خود را بلند کنند و سپس یک دقیقه به احترام امام عصر و ایرانی بودن دست بزنند. مردم به درخواست مجریان چند باری هم برای خدا دست زدند. گروهی که از هلال احمر شهرستان گیلان آمده بودند به طور منظم شعار می دادند و شعر می خواندند. افرادی که قرار بود برنامه خود را اجرا کنند در پشت در ورودی، روی چمن ایستاده بودند اما بسیاری از آنان شانس اجرای برنامه نداشتند. پخش موسیقی آذری و حرکات موزون گروه اجرا کننده، شور و شعف جمعیت را شدت بخشید و شعار <<ناهار ناهار>> جای خود را به رقص های فولکلوریک آذری داد. در هنگام پخش موسیقی محلی، برخی حاضران در مراسم، اقدام به انجام حرکات موزون می کردند که بعضا با تذکر ماموران نیروی انتظامی مواجه می شدند. براساس این گزارش، ورود رییس دولت در ساعت 15:45 سبب شد تا جمعیت روی پرچم های ایران که در دست داشتند نامه های درخواست وام و مشکلات مسکن مهر و درد دل هایی از اوضاع نابسامان بیکاری و اقتصادی با رییس دولت بنگارند. نامه هایی که در گونی های زردرنگ جمع آوری می شد. 15 صندلی مانده تا جایگاه ویژه دولتی ها جایی نبود که نه خبرنگاران نه مردم بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. یکی از میهمانان که از استان فارس آمده بود، تلاش می کرد تا خود را به جایگاه ویژه برساند و با موبایل خود از رییس دولت عکسی یادگاری بگیرد، اما نیروهای امنیتی و انتظامی مانع او می شدند. مرد می گفت: <<می خواهم عکس را به روستایم ببرم تا همه ببینند توانستم به هزینه دولت به تهران بیایم و در این جشن باشم>> او می گفت: <<یک بار هم برای بازی استقلال و پرسپولیس به تهران آمدم اما مجبور شدم خسته و گرسنه پشت در استادیوم شب را به صبح برسانم.>> این بار اما دولت هزینه سفر او را فراهم کرده و قصد دارد چند روز در تهران بماند.

دیگری از روستایی حوالی اصفهان آمده بود و می گفت بازنشسته است اما در یکی از هیات های مذهبی روستا، در مورد جشن برایش توضیح داده اند، او هم که کاری نداشته برای دیدن جشن به تهران آمده. پیرمرد می گفت: <<بیشتر از ده نامه به احمدی نژاد نوشته ام اما این بار خودم نامه را به دستش می دهم و از او می خواهم بیکاری بچه هایم را چاره کند.>> ساعت نزدیک چهار، جمعیت همچنان اعلام گرسنگی می کردند اما دوربین ها درحال نشان دادن دو ردیف پیشاهنگان هلال احمر با لباس یکدست بودند که درست روبه روی جایگاه ویژه جا گرفته بودند و موج مکزیکی راه انداخته بودند. گروه پیشاهنگان شکار خوبی برای دوربین ها بود تا حداقل مجبور نشوند، بخشی از جمعیت را که روی صندلی ها خوابیده یا مشغول نوشتن نامه یا در حال ترک صندلی ها بودند نشان دهند.

طبقه اول ورزشگاه در ساعت اولیه تقریبا از جمعیت پر بود و یک سوم از طبقه دوم هم پر شده بود اما هر چه از ظهر می گذشته جمعیت خسته تر و بی حوصله تر به سمت درهای خروجی می رفتند. در راهروهای منتهی به درهای خروج ساندویچ و آب میوه فروخته می شد و روبه روی هر بوفه جمعیت زیادی صف کشیده بود. دغدغه جمعیت بیشتر بر رایگان بودن اغذیه بود. در این میان گروه پیشاهنگان هلال احمر همچنان سرود می خواندند و پرچم های خود را تکان می دادند، عده ای هم که ورزشگاه را بدون فوتبالیست ها می دیدند از تیم های <<رئال مادرید>> و<<منچستر>> گرفته تا <<ذوب آهن>> و<<تراکتور سازی>> را تشویق می کردند. سه نفری هم داد می زدند <<لیورپول قهرمان>> که صدای آنان در برابر صدای طرفداران <<تراکتور>> و<<رئال مادرید>> گم می شد. یک تابلوی بزرگ از آرم سازمان هلال احمر در بخش مرکزی ورزشگاه از سوی حاضران در تکه های مختلف ایجاد شد و تصویر آن از مانیتور های ورزشگاه پخش شد. گروه رقص آذری و بلوچی توانستند برنامه خود را اجرا کنند اما زنانی با لباس محلی و مردانی با لباس ترکمن همچنان در انتظار بودند تا نوبت به آنها برسد اما آنها به علت کمبود وقت نتوانستند برنامه خود را اجرا کنند. جایگاه بزرگ سفیدرنگ که با گل های رنگی تزیین شده بود میزبان فریدون بیگدلی خواننده پاپ شد تا اشعاری در وصف ایران را بخواند. زمان اجرای برنامه او بارها مانیتورهای ورزشگاه تصویر رییس دولت و هیات همراه را نشان می دادند که با این ترانه ها همسرایی می کنند و پرچم ایران را به حرکت در می آورند.

مردم اما همچنان سرگرم پیدا کردن راهی برای رساندن نامه به احمدی نژاد بودند. شش دستگاه آمبولانس برای امداد رسانی احتمالی در خط دوومیدانی کنار زمین ورزشگاه آزادی حضور داشت که گرمازده ها و افرادی که از گرسنگی بی حال شده بودند در آنها قرار داشتند. عده ای هم نگران نصب جایگاه روی زمین چمن بودند. این طور که مسوولان می گفتند پایه های نیم متری جایگاه داخل زمین چمن فرو رفته بود. ازدحام زباله میان صندلی ها تردد را برای مردم سخت می کرد. ورزشگاه پر از پرچم های پاره و کاغذ های رنگی شده بود که در میان بطری های خالی آب معدنی قرار داشتند. محیط زیست و بهداشت در حالی از سوی مردم نادیده گرفته می شد که بخشی از حاضران کارکنان این سازمان ها بودند.

برخلاف اینکه گفته شده بود بسته های غذایی ماهان در جمعیت توزیع خواهد شد درست زمانی که نوبت به سخنرانی رییس دولت رسید، اعلام شد روبه روی درهای خروجی غذا توزیع می شود. ماشین های پخش ساندویچ های کوچک و بطری های آب معدنی را به سمت جمعیت پرتاب و ازدحام و شلوغی را بیشتر می کردند. بچه های کوچک مشغول بازی در محوطه پارکینگ و ورزشگاه بودند و خانواده ها روی پتو نشسته و مشغول استراحت بودند. در مراسم پنجشنبه، نماینده <<سازمان گردشگری جهانی>> نیز پیامش را قرائت کرد که با وجود اینکه به زبان انگلیسی بود اما وی واژه <<سلام>> را به زبان فارسی ادا کرد که تمام ورزشگاه به صورت یکپارچه به سلام وی پاسخ دادند. مسوول پیشاهنگان از آنان خواست تا پس از اتمام سخنان نماینده سازمان گردشگری جهانی شعار good good very good سر بدهند، آنها هم با دست زدن های مرتب این شعار را تکرار می کردند. پس از سخنان او تصویر رییس دفتر احمدی نژاد، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزیر کشور و رییس سازمان هلال احمر از مانیتورهای ورزشگاه پخش شد. در بخشی از جشن، هلی کوپتر MI17 هلال احمر به سمت چمن ورزشگاه حرکت کرد که به دلیل باد سنگین ملخ های آن و امکان به هم ریختن کامل دکور مراسم بار دیگر اوج گرفت.

مردم از طولانی شدن برنامه و نبود خدمات لازم در مسیر عزیمت آنها از برخی شهرستان ها به تهران گلایه می کردند. بعد از پایان مراسم ترافیک اتوبوس هایی که از محل مراسم خارج می شدند، سبب ایجاد ازدحام وسیعی در مسیرهای منتهی به ورزشگاه آزادی شده بود. در زیر پرچم توزیعی بین مردم نوشته شده بود مراسم با مشارکت جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور، وزارت ورزش و جوانان، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، اپراتور سوم تلفن همراه (رایتل)، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و... برگزار می شود. مانور هلال احمر و سگ های زنده یاب در حالی در ورزشگاه آزادی برگزار شد که مورد انتقاد میهمانان سیستانی و بوشهری مراسم بود. آذری ها هم شعارهای انتقادی به زبان آذری سر می دادند که هلال احمر چرا به جای حضور در مناطق زلزله زده در ورزشگاه مانور برگزار می کند. زمانی که چترباز هلال احمر فرود آمد کمتر از 200 نفر در ورزشگاه حضور داشتند. پس از پایان مراسم چمن ورزشگاه اهمیت پیدا کرده بود و اجازه داده نمی شد کسی از میهمانان به چمن نزدیک شود یا عوامل اجرایی روی چمن راه بروند، غافل از اینکه پایه های نیم متری جایگاه روی زمین چمن به اندازه کافی خرابی به بار آورده بود.

مسوولان استادیوم که با مسوولان میراث فرهنگی برای عقد قرارداد و خسارت وارده به ورزشگاه تفاهم نداشتند از خروج وسایل عوامل اجرایی از ورزشگاه ممانعت کردند. این مشکل تا لحظه نگارش این گزارش به قوت خود باقی است. پس از تخلیه کامل ورزشگاه نیروهای امنیتی که بدون لباس ویژه در ورزشگاه حاضر بودند ورزشگاه را ترک کردند. ترافیک خیابان های منتهی به ورزشگاه آزادی روز گذشته مشکلاتی در این منطقه به وجود آورده بود. محدودیت عبور و مرور برای آنهایی که کارت مراسم را نداشتند از ویژگی های دیگر این مراسم بود. یکی از میهمانان مراسم می گفت: <<چند بار ما را گشتند، کارت هم داریم باز هم نمی گذارند در ورزشگاه رفت و آمد کنیم.>> اشاره او به خیابان های منتهی به ورزشگاه بود که نه کسی اجازه توقف داشت و نه اگر کارت مراسم همراه او نبود امکان ورود به خیابان را داشت. تعداد زیادی از ماموران نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی خیابان ها و ورود و خروج میهمانان را کنترل می کردند. به هر حال مراسم به پایان رسیده بود و ورزشگاه خالی ساعت 18:30 شاهد عکس های یادگاری آنهایی بود که مشغول جمع آوری وسایل و چمن تخریب شده بودند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016