چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 اسفند» به زنان رهاتر از ما، سپيده پورآقايی
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

برای مادران آفتابی سرزمينم، سپيده پورآقايی

سپيده پورآقايی
"مادر سرحدی"، اولين "مادر" از تبار خاوران نيست که زمان از ۶۷ خونين، براش متوقف شد. اگر رفت جسمش رفت که روحش سال هاست در جان بی جان منوچهرش حلول کرده

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نمی دانم چند نفر از ما که امروز در شوق تبريک روز "مادر" بی قراريم، حتی با خبر شديم که چند روز پيش مادری عاشق که در روزهای آخر، حتی از رفتن به مزار بی مزار دلبندش در خاوران تهران محروم شده بود، از دست رفت.

مزاری که برای زدودن بيشتر و پيشتر از حافظه ها زير و رويش کردند تا ملوک بانو، ناميده شده به مادر "سرحدی" را حتی از تصور و خيال بودن در کنار پيکر فرزند نازنينش ناتوان کنند. فرزندی که بی محاکمه و بی دفاع، به امضای امام ضحاک زمانه، در نيمه شبانی داغ و تب کرده، جانش ستانده شد.

اما "مادر سرحدی"، اولين "مادر" از تبار خاوران نيست که زمان از ۶۷ خونين، براش متوقف شد. اگر رفت جسمش رفت که روحش سالهاست در جان بی جان منوچهرش حلول کرده.

اگر چه هرگز از عذاب و گزند گزمگان و پاسبانان شرور در امان نبود، در برابرشان نه سرخم کرد و نه آخ گفت و بسياری زمان ها از جلوداران مادران سوگوار و معترض بود. حتی زمانی که ماموران معذور!! به خانه اش ريختند تا بزم سوگ بيستمين سالمرگ دردانه اش را بر هم زنند و عکس پسرش را از روی ديوار بردارند، کارد را بر گلويش می گذارد و می گويد:" اگر عکس پسرم را ببريد، خودم را خواهم کشت".

و ای کاش ما نگذاريم غبار فراموشی بر قاب ياد شجاعت و مهر بی انتهای چنين مادرانی بنشيند و نه هيچ مادری. يه ياد بياوريم آنچه بر آنها رفت هزار بار دردناک تر و غمبارتر از نسل اينترنت و ماهواره ای ما بود. آنها سالهای سال تا همين اکنون حتی، در خود گريستند بی هيچ مصاحبه و خبرنگاری.

بر اين اميدم که حافظه قوی تاريخی ما به نسل های بعد خواهد آموخت تا سينه به سينه بازگويند که در روزگار ما بر مادر رامين ها، ستار ها و سهراب ها چه رفت. به قول دوستی ظريف طبع، بياييم"تاريخ را از گوگل نياغازيم."

ملوک بانو، روزت مبارک


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016