یکشنبه 15 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رفسنجانی بیاید اما نه برای ریاست جمهوری، شهرزاد موسوی

پس از کاهش احتمال حضور سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ، برخی نگاه ها متوجه هاشمی رفسنجانی شده است . گویا این بار نیز عده ای که به دلایل سوابق سیاسی خویش نمی توانستند پیشگام دعوت ازرفسنجانی باشند برای عقب نشینی خاتمی ، لحظه شماری کرده و می کنند تا غیبت خاتمی را دلیل موجهی برای فراخواندن رفسنجانی به عرصه انتخابات نشان دهند بدون آنکه حاضر باشند در مورد رفتار گذشته خویش با رئیس جمهور اسبق ایران توضیح دهند. اما آیا واقعاً شانس کاندیداتوری رفسنجانی از احتمال نامزدی خاتمی بیشتر است؟ ایا نشانه ای وجود دارد تا ثابت کند« قدرتمندان مخالف کاندیداتوری خاتمی » در برابرنامزدی رفسنجانی، سکوت اختیار می کنند؟ به نظر می رسد پاسخ به این پرسش منفی است. در عین حال به نظر می رسد هنوز برای رفسنجانی فرصت هایی وجود دارد که خاتمی از آنها بی بهره است. رفسنجانی همچنان دارای سمت رسمی در حکومت است و در نهادهای قدرت ازجمله درمیان فرماندهان فعلی و پیشین سپاه، نفوذ دارد ، هنوز بسیاری از رزمندگان، رفسنجانی را فرمانده خود می دانند وبسیاری ا زسیاستمداران به یاد می آورند در زمانی که خامنه ای، رئیس جمهور بی اختیار و بی کاره ایران بود رفسنجانی برهمه شئون کشور تسلط داشت و نهایتاًهنوز بسیاری از روحانیون بانفوذ و به ویژه مراجع تقلید ، رابطه خوبی با رفسنجانی دارند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در چنین شرایطی به نظر می رسد هاشمی رفسنجانی قادر به انجام کارهایی است که از عهده خاتمی خارج است. او از نظر ناکامی دربازگشت به کاخ ریاست جمهوری، شرایطی مشابه با خاتمی دارد اما از جهت بهره گیری از فرصت های موجود در هفته های منتهی به انتخابات، به دودلیل از امکان بیشتری برخوردار است. دلیل نخست مربوط به شراکت او در حکومت است که در بالا توصیح داده شد. اما دلیل دوم ومهم تر ، شجاعت بیشتر هاشمی رفسنجانی در مقایسه با خاتمی است. او همچنین اطلاعاتی دراختیار دارد که افشای انها به زیان خامنه ای خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل نیاز مبرم خامنه ای به ایجاد فضای تبلیعات مصنوعی و فریب کارانه در پنج هفته آینده ، به نظر می رسد نهادهای امنیتی و قضایی، در برابر کسانی که از نامزدهای بالقوه انتخابات تلقی می شوند مانع تراشی عمده ای نخواهند کرد.

در چنین شرایطی به نظر می رسد بهترین کار برای هاشمی رفسنجانی بهره گیری حد اکثری از فضای نسبتاً امنی است که فقط ـ تأکید میکنم فقط ـ در پنج هفته آینده در اختیار اوست والبته استفاده هوشمندانه رفسنجانی از این فرصت می تواند تغییراتی هرچند کوچک در فضای سیاسی کشور ایجاد نماید.هاشمی رفسنجانی به جای آنکه فریب برخی اطرافیان کم خرد یا فریب کار خود را بخورد و وارد رقابتی شود که اولاً پیروزی او در آن ، مورد تردید اساسی است و ثانیاًحتی به فرض پیروزی ، نتیجه ای برای کشور ومردم نخواهد داشت بهتر است رویه یک ماه اخیر خود را ادامه دهد و برخی واقعیات در خصوص « ولایت فقیه»و « ولی فقیه »را آشکار سازد. او برای اثبات صداقت خود ، باید دو کار انجام دهد. کار نخست او افشاگری در مورد سخن دروغی است که در جلسه روز چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ برای رساندن خامنه ای به رهبری گفت. الته برای رفسنجانی و هر سیاستمدار دیگری ، اعتراف به چنین دروغی ، بسیار مشکل است اما او می تواند به صورت تلویحی به وصیت نامه آیت اله خمینی اشاره کند که در آن به صراحت آمده بودکسی حق ندارد پس از مرگش سخنی را به او منتسب نماید مگر دستخط یا فیلم اظهارات او موجود باشد. رفسنجانی آنقدر هوشمند هست که اگر بخواهد می تواند به نوعی با استناد به همین سخن ، تنها مستند رهبری خامنه ای بر خلاف متن اولیه قانون اساسی جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. دومین کاری که رفسنجانی فرصت کمی برای انجام آن دارد جبران اقدامی است که در سال ۱۳۶۹ برای از بین بردن استقلال نسبی مجلس خبرگان به عمل آمد و انجام آن بدون کمک رفسنجانی امکان پذیر نبود. در آن سال قرار بود انتخابات دومین دوره از مجلس خبرگان برگزارشود در حالی که خامنه ای هنوز از قدرت مطلق برای به کرسی نشاندن ایده های خود بر خورد دار نبود. در آن زمان با همکاری رفسنجانی و خامنه ای ، اختیار تأیید صلاحیت نمایندگان مجلس خبرگان به اعضای شورای نگهبان سپرده شد. یعنی ناظران بر رهبر به زیر دستان کسانی تبدیل شدند که منصوب رهبر هستند. این اقدام ، اعتراض گسترده جناح چپ - اصلاح طلبان - را به دنبال داشت اما هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و این رویه را برکشور و مردم تحمیل کرد. امروز همه ملت و از جمله هاشمی رفسنجانی چوب این اقدام خودخواهانه و دیکتاتور مآبانه را می خورند. هاشمی رفسنجانی که این روزها از مقابله با دیکتاتوری سخن می گوید نمی تواند چشم خود را برا این اقدام خویش که «تبدیل خامنه ای به دیکتاتور مطلق »را تسهیل کرد ببندد. او با اعتراض به این رویه و حمایت از کسانی که در بیست و سه سال گذشته ، واگذاری بررسی صلاحیت کاندیداهای خبرگان به منصوبان رهبر را خلاف مبانی دموکراسی وحتی بر خلاف عقل دانسته اند می تواند در سست شدن جایگاه غصبی خامنه ای نقش آفرینی کند.

معتقدم این تنها نقشی است که برای رفسنجانی باقی مانده و گرنه کاندیداتوری در انتخابات نمایشی ۲۵ خرداد، تنها فرصتی در اختیار رهبر قرار خواهد داد تا باردیگر او را لجن مال نماید؛ ضمن آنکه در رأی آوری او حتی به فرض بر گزاری یک انتخابات آزاد ، تردید وجود دارد زیرا بسیاری از ایرانیان ، رفسنجانی را بنیانگزار چپاول بیت المال در سه دهه اخیر می دانند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016