دوشنبه 23 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تلاش برای انتخابات سه ‌قطبی، ريحانه طباطبايی

روزنامه بهار ـ بالاخره روزهای حدس و گمان تمام شد و نامزدهای انتخابات رياست‌جمهوری يازدهم مشخص شدند. هرچند که يک قدم هنوز تا مرحله نهايی مانده است و شورای نگهبان بايد راهيافتگان به روز ۲۵ خرداد را معرفی کند، بيش از همه اردوگاه اصولگرايان در آشفتگی به سر می‌برد. ائتلاف‌هايی که قرار بود محل وحدت باشند تبديل به محلی برای منازعه شده‌اند و جبهه‌ای که قرار بود يک نامزد داشته باشد حالا دارای دو نامزد است. اصلاح‌طلبان تا دقيقه آخر منتظر بودند؛ يا خاتمی، يا هاشمی و درنهايت در دقايق پايانی در حالی‌که ديگر هيچ اميدی برای حضور نامزد حداکثری نبود، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام «بسم‌الله»‌گويان قدم به عرصه گذاشت و آخرين روز ثبت‌نام را تحت‌الشعاع خود قرار داد.

و بالاخره دولت هم آمد؛ آن‌هم با يک تيم کامل. شايد بی‌سابقه‌ترين اقدام در تمامی عمر جمهوری‌اسلامی آن بود که ديروز رخ داد. از ساعات اوليه يک به يک وزرای سابق و اسبق و اخراجی و در حال حاضر محمود احمدی‌نژاد ثبت‌نام کردند تا ساعت شش که نوبت به اسفنديار رحيم‌مشايی رسيد. دست در دست رييس‌جمهور وارد وزارت کشور شد، در حالی‌که دقايقی پيش از او رحيمی معاون اول او هم ثبت‌نام کرد تا تيم دولتی‌ها برای حضور در انتخابات کامل شود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


همه زير چتر پايداری

هيچ‌کسی گمان نمی‌برد يک روز تمامی اصولگرايان مجبور شوند زير چتر جبهه کم سن و سال پايداری جمع شوند و نامزد آن‌ها را به عنوان نامزد نهايی معرفی کنند. هرچند که در جريان اصولگرايی اين قبيل اتفاق‌ها کم رخ نداده است. سال ۸۴ و ۸۸ نيز آن‌ها درنهايت مجبور شدند از محمود احمدی‌نژاد حمايت کنند. گويا فصل انتخابات برای جريان اصولگرايی فصل اجبار است، اجبار در انتخاب نامزدی که دوست ندارند و چشم‌پوشی از نامزدی که دوست دارند.

از حدود چند ماه پيش ائتلاف‌های مختلفی در جبهه اصولگرايان شکل گرفت؛ ائتلاف بزرگ اصولگرايان که در واقع زير چتر جامعتين تشکيل شد و ائتلاف ۱+۲ که پرحاشيه‌ترين بود و در کنار جبهه پايداری.

تا روز آخر قرار نبود دبير شورای امنيت ملی پابه عرصه انتخابات بگذارد. برای همين نيز باقرکامران لنکرانی آمد. جليلی عضو جبهه پايداری نيست اما از مناديان اين جريان و از نزديکان فکری اين گروه به‌شمار می‌رود. لنکرانی خود در اين‌باره می‌گويد: «بين من و آقای جليلی تفاوت گفتمان وجود ندارد و منطق حکم می‌کند در شرايطی که تفاوت ديدگاه کلان نيست، اين گفتمان مشترک با يک پرچم‌دار در صحنه حضور داشته باشد.»به گزارش فارس وزير بهداشت و درمان دولت نهم گفت: «جبهه پايداری در يازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوری تنها يک نماد و يک پرچم‌دار خواهد داشت که بنده يا سعيد جليلی خواهيم بود.» اما اظهارات لنکرانی سبب نشده تا جبهه پايداری دچار اختلاف و انشقاق نشود. بعد از ثبت‌نام جليلی سايت‌های وابسته به جبهه پايداری که از لنکرانی حمايت می‌کردند به سمت او چرخيدند و او را «سوم تيری ديگر» دانستند. به گزارش سايت الف طيف پايداری به دو پاره تهران و قم تقسيم شده که شاخه تهران آن تمايل به حضور جليلی و قم زير چتر آيت‌الله مصباح به نامزدی لنکرانی رسيدند. شاخه تهران نيز که از حضور جليلی نااميد شده بود، نامزدی لنکرانی را پذيرفت. اما حالا با آمدن جليلی جريان تغيير کرد. پايداری‌ها به چند بخش تقسيم شده‌اند، گفته می‌شود که حلقه اصفهان نيز می‌خواهد از جليلی حمايت کند. پايداری‌ها می‌دانند که اگر با لنکرانی وارد انتخابات شوند نمی‌توانند پيروز شوند و حتی شايد نتوانند رای خوبی جمع کنند و درنهايت انتخابات ۹۲ برای آنان آغازی شود برای پايان. از اين رو چاره‌ای جز قرار گرفتن در پشت جليلی ندارند. جليلی آمد تا با آمدنش بتواند بدنه اصولگرايان تندرو را زير يک چتر جمع کند و پايداری چاره‌ای ندارد جز اين‌که خود را به اين حلقه سنجاق کند، وگرنه بايد شاهد از‌ هم‌پاشيدگی جريان نوپايش باشد. چند ماه پيش آيت‌الله مصباح گفته بود که اگر خطر انتخاباتی اصولگرايان را تهديد کند بايد همه گروه‌ها پشت سر صالح مقبول اجماع کنند. ائتلاف ۱+۲ همگی ثبت‌نام کردند. قرارشان بر همين بود.

از ميان ولايتی، حداد و قاليباف گفته می‌شود که شهردار تهران محمد باقر قاليباف بيش از همه رای دارد. نه فقط از بين اين سه نفر که در ميان تمام اصولگرايان نفر نخست است. نظرسنجی‌ها می‌گويد رای نخست به خاتمی تعلق دارد و سپس هاشمی‌رفسنجانی و قاليباف. قاليباف حق دارد که بخواهد نامزد نهايی اين جريان باشد. او خود را از جليلی محق‌تر می‌داند. سال ۸۴ نيز در انتخابات حضور داشت. قاليباف ايمان آورده که راه پاستور از خيابان بهشت می‌گذرد و نظرسنجی‌ها نيز او را به همين نتيجه هدايت می‌کنند. به نظر نمی‌رسد حاضر باشد تا به نفع جليلی کنار برود. اما به نظر می‌رسد در اين راه اعضای ائتلاف حمايتش نکنند. به گزارش ايسنا علی‌اکبر ولايتی با بيان اين‌که «ائتلاف پيشرفت دچار رقابت‌های داخلی نشده است و تابع تصميم جامعتين خواهد بود»، ضمن انتقاد از هاشمی‌رفسنجانی، اعلام کرد که در صورت حمايت جامعتين از سعيد جليلی، ائتلاف پيشرفت از وی حمايت خواهد کرد. غلامعلی حداد‌عادل ديگر عضو ائتلاف ۱+۲ نيز در دانشگاه تهران گفت: «ما از اول هم گفتيم در ائتلاف روی کسی بسته نيست، در حال حاضر با ورود جليلی بايد منتظر بمانيم تا معلوم شود که آيا وی جهشی در ميزان آرا دارد يا نه، اگر رای وی بالا برود، واقعيتی است که ما سه نفر نمی‌توانيم آن را ناديده بگيريم.»زاکانی نيز گفته است که به نفع جليلی کنار می‌رود. اما محسن رضايی به نفع هيچ‌کسی نمی‌رود. او خود را فراتر از تمام جريان‌های حاضر در اردوگاه اصولگرايان می‌داند و اين‌بار آمده است تا تعداد آرايش را افزايش بدهد. علی فلاحيان و باقر خرازی و رامين ميهمانپرست و چند چهره ديگر جريان اصولگرايی نيز در وزارت کشور حضور پيدا کردند و به نمايندگی ازحزب و گروه متبوعشان در انتخابات شرکت کردند.

نامزد حداکثری دقيقه ۹۰ آمد

نيم‌ساعت مانده به پايان ساعت ثبت‌نام يازدهمين انتخابات رياست‌جمهوری، خبری دهان به دهان چرخيد. آيت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی بهرمانی به همراه برادر، پسر و دخترش راهی وزارت کشور شده است. بالاخره از ميان دو گانه هاشمی و خاتمی، رييس مجمع تشخيص مصلحت بود که تصميم گرفت بار ديگر بخت خود و بخت جريانی را که حالا جزيی از آن شده است، بيازمايد. سيدمحمد خاتمی زير بار دعوت‌ها نرفت اما بارها و بارها گفت که بهترين نامزد برای حضور در انتخابات و عبور از شرايط کنونی هاشمی‌رفسنجانی است.

اما از آنجا که تا لحظه آخر معلوم نبود که کدام يک می‌آيند، بعضی از چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب و نزديک به هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات ثبت‌نام کردند. حسن روحانی نخستين فردی بود که ثبت‌نام کرد. او روز نخست ثبت‌نام‌ها صبح اول وقت به وزارت کشور رفت و ثبت‌نام کرد. روحانی نه اصلاح‌طلب است نه اصولگرا، اما هم اصلاح‌طلب است، هم اصولگرا. او بارها گفت که هاشمی و خاتمی اگر بيايند، من نخواهم بود. گفته می‌شد حتی تشکيل ستادهای انتخاباتی روحانی مقدمه‌ای است برای حضور هاشمی در انتخابات. محمد‌رضا عارف ديگر نامزد جريان اصلاح‌طلبی است. معاون اول دولت اصلاح‌طلبان مدتی است که حضور خود را در انتخابات اعلام کرده و روز جمعه گذشته نيز درنهايت به سمت وزارت کشور رفت و ثبت‌نام کرد. او بارها گفت که اگر خاتمی بيايد، کنار می‌کشد و تمامی ستادهايش را در اختيار سيدمحمد خاتمی می‌گذارد. او همچنين گفته بود که اگر هاشمی نيز بيايد نخواهد بود. حسن رسولی، سخنگوی ستاد انتخابات عارف، گفت: «عارف پس از اعلام نظر شورای نگهبان درباره نامزدها، موضع خود را درباره کناره‌گيری از نامزدی به نفع هاشمی‌رفسنجانی اعلام می‌کند.»

مسعود پزشکيان نيز به گزارش ايسنا در پاسخ به پرسشی درباره احتمال کناره‌گيری‌اش از عرصه رقابت انتخاباتی گفت: «ان‌شاءالله کنار می‌روم و ديگر راه را ادامه نمی‌دهم. ولی هنوز اين کار را نکرده‌ام؛ شما چه عجله‌ای داريد، ان‌اشاءالله ديگر ادامه نمی‌دهم، البته تاکنون در اين زمينه رايزنی نکرده‌ام.»ابراهيم اصغرزاده مرد جنجالی جريان اصلاحات نيز گفت: «حضور هاشمی، وسط جبهه اصولگرايان بمب روانی منفجر کرده است. من و دوستانم تلاش زيادی برای آمدن هاشمی‌رفسنجانی کرديم و آمدنش به نظر من بسيار مفيد بود و معادله چند‌مجهولی انتخابات آينده را حل خواهد کرد.» مسئول ستاد انتخابات شريعتمداری نيز اعلام کرد که شريعتمداری باانصراف از نامزدی امکانات خود را در اختيار هاشمی قرار می‌دهد. ديگر نامزدهای اين جريان چون جواد اطاعت و ديگران نيز بيان کرده‌اند که تابع اجماع شورای مشورتی اصلاح‌طلبان به رياست رييس‌جمهور اصلاحات و شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان هستند. به نظر نمی‌رسد جريان اصلاح‌طلب چندان دچار مشکل شود خصوصا که همراهی بسياری از چهره‌های پيشرو و معتدل جريان اصولگرايی چون علی مطهری را نيز در همراهی با اکبر هاشمی‌رفسنجانی دارند.

همه برای يکی، بازهم همه برای يکی

انگار اين دو نفر به هم وصل شده‌اند. هاشمی‌رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد باهم وارد وزارت کشور شدند. هاشمی آمده بود تا خود ثبت‌نام کند و احمدی‌نژاد آمده بود تا اسفنديار رحيم‌مشايی را ثبت‌نام کند. محمود ظفری، روح‌الله احمدزاده‌کرمانی، عليرضا علی‌احمدی، پرويز کاظمی، علی‌اکبر جوانفکر، صادق خليليان و محمدرضا رحيمی تمام مردان دولت بودند که برای حضور مجددا در پاستور به وزارت کشور آمدند و در انتخابات ثبت‌نام کردند. در اين ميان فقط علی احمدی و پرويز کاظمی از دولت جدا شده‌اند و مابقی ثبت‌نام‌کنند‌گان همگی از نزديکان به احمدی‌نژاد و مشايی هستند. مشايی گفت رييس‌جمهوری يک روز برای ثبت‌نام او مرخصی گرفته است و برای همين باهم به وزارت کشور آمده‌اند. معلوم نيست که درنهايت مشايی تا روز آخر می‌ماند، يا در ميانه راه شورای نگهبان او را باز‌می‌دارد. تا لحظه آخر همه منتظر او بودند. بارها گفته شد که هيچ‌يک از سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد در ماه‌های اخير برای انتخابات نيست. حتی گفته شد مشايی قصدی برای ورود به عرصه اجرايی ندارد. در واقع تصميم گرفته بود همه را منتظر بگذارد تا بتواند در لحظه آخر شگفتی بيافريند اما شايد نمی‌دانست که لحظه ورودش مصادف می‌شود با لحظه ورود رقيب يا شايد دشمن ديرين و همه چيز تحت‌الشعاع هاشمی قرار می‌گيرد. احمدی‌نژاد ريسک نکرده است. او چند نفر از نزديکانش را برای ثبت‌نام به وزارت کشور فرستاده. البته همه در خدمت مشايی هستند. نامزد مورد وثوق و اطمينان او هست. همه بيايند تا درنهايت مشايی بيايد.

انتخابات سه قطبی

هر سه جريان موجود در انتخابات ائتلاف و اجماع می‌کنند. جريان اصولگرايی بالاخره يک‌نفر را نهايی می‌کند. انتخابات برخلاف تمام تصوراتشان درون‌گروهی نشد و مشايی و هاشمی آمدند. اگر تا ۸۸ انتخابات بين دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا برگزار می‌شد حالا جريان دولت هم وارد بازی شده است، آن‌هم با تبليغات و هياهو. مطمئنا بخشی از اصولگرايان زير چتر مشايی نمی‌روند حتی اگر در مقابلشان هاشمی باشد، آ‌ن‌هم با حمايت سيدمحمد خاتمی. به نظر می‌رسد اين نخستين انتخابات رياست‌جمهوری با حضور سه قطب است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016