گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
13 شهریور» عدم تعهد غير متعهدها به حکومت ايران، کورش عرفانی15 مرداد» بازگشت به انسان: مسير برونرفت از بنبست تاريخ سياسی ايران، کورش عرفانی 19 تیر» انتخاب استراتژيک اپوزيسيون: قدرت در دست مردم از همين حالا، کورش عرفانی 16 خرداد» بهجای فدراليسم و قومگرايی به فکر قدرت اجتماعی باشيم، کورش عرفانی 22 آذر» آماده اشتباه آخر رژيم باشيم، کورش عرفانی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! درخت های پارک و جنگل نارضايتی، نگاهی به عنصر ضد قدرت در رويدادهای ترکيه، کورش عرفانیبه فاصله ی تنها چند روز، ترکيه چهره ای ديگر از خود به جهانيان رخ نمود. اين کشور ازهفته ی گذشته شاهد يکی از رويدادهای اجتماعی و سياسی کم سابقه ی خويش در يک دهه ی اخير بود. در حالی که رجب طيب اردوغان در تصوری فرا واقعی از محبوبيت و موفقيت خويش به سر می برد، ماجرايی کوچک او را دعوت می کند که به واقعيت چندگانه و ذات متغير جامعه ی ترک دقيق تر و محتاطانه تر نگاه کند. به راستی در پی آشوب های کنونی در ترکيه چه نهفته است؟ يک خشم گذرا و قابل فروکش يا يک عصبانيت ريشه دار و ماندنی؟ آيا بنا به گفته ی نيروهای چپ گرا به راستی جامعه ی ترکيه مستعد شرايط «انقلابی» است؟ آيا می رويم که «بهار ترکيه» را نيز پس از تونس و مصرو يمن و سوريه تجربه کنيم؟ آيا اين اعتراضات پس از چند روزی فروکش خواهد کرد؟ اين نوشتار به بررسی اين پرسش ها می پردازد؟ هر بهانه ای کافيست همه چيز از آن جايی آغاز شد که چند روز پيش، برخی از کنشگران محيط زيست و فعالان اجتماعی در استانبول، در اعتراض به ساخت يک مجتمع تجاری-فرهنگی در محل پارک گزی در اين شهر، اين محل را به تصرف درآورده و در آن مستقر شدند. واکنش تند پليس به اين معترضين بهانه ای شد تا اعتراضات وجه عمومی گرفته و به سرعت به ساير شهرهای بزرگ سرايت کند. اعتراضات علاوه بر استانبول در ازمير، آنکارا و آنتاليا نيز در جريان است. در آنکارا تظاهر کنندگان تا مرز رفتن به سوی دفتر نخست وزيری برای تصرف آن پيش رفتند. برخورد شديد پليس تظاهر کنندگان را به واکنشی تند و تا حدی سازمان يافته هدايت کرد ودر نتيجه ی آن، ميدان «تقسيم» استانبول به تصرف تظاهر کنندگان درآمد. يک خبرنگار ترک خبرگزاری بی بی سی وضعيت را اين گونه توصيف می کند: «ناآرامیهای ميدان تقسيم و نهايتا اشغال اين ميدان توسط معترضين در روز يکشنبه، نه تنها باختی برای پليس استانبول بود بلکه چهره قدر و بدون رقيب رجب طيب اردوغان نخست وزير ترکيه را شکست.» يک روزنامه ی فرانسوی طعم تلخ شکست اردوغان را به طعم آبجو، به عنوان بخشی از نوشيدنی های الکلی تقريبا مورد ممنوعيت دولت وی تشبيه کرده است. کشوری با موقعيتی دشوار در کشوری که دمکراسی سطحی و فردمدار است شکستن ابهت نخست وزير اقتدارگرای آن درست همان نکته ای است که می تواند جايگاه قدرتمند او را درچشم مردم و بخصوص لايه های جوان و قشرهای شهرنشين بشکند و آنها را تشويق کند که وارد حرکتی تهاجمی تر شوند. فراموش نکنيم که ترکيه کشوری است با پيشينه ی طولانی نظامی گری و کودتا. نيروهای غير نظامی اين کشور در صحنه ی سياست، دوران بسيار دشواری را طی کرده اند تا بر اوضاع سوار شوند و نظاميان را متقاعد سازند که در پشت صحنه باقی بمانند. موقعيت جغرافيای-سياسی ترکيه کار حکومت گری را در اين مملکت آسان نکرده است. قرار گرفتن ترکيه در ميان دو قاره، اين کشور را با يک موقعيت سخت منطقه ای مواجه ساخته است. سه همسايه ی اين کشور در ده سال گذشته، از ۲۰۰۳ که عراق اشغال شد، منشاء دردسرهای فراوانی در خاورميانه بوده اند: عراق، سوريه و ايران. علاوه بر آن، حضور ميليون ها کرد در اين کشور با گرايش جدايی طلبانه ی تبلور يافته در سازمان پ ک ک، دولت را در اين کشور با تصميم گيری های سخت و پر هزينه مواجه کرده است. حکومتگری از نوع اردوغانی رجب طيب اردوغان نخست وزير و عبدالله گل، رئيس جمهور اين کشور، دو شخصيت عمده و اصلی حزبی هستند به نام «حزب عدالت و توسعه» که ده سال است راس کار قرار دارد. اين حزب که بازمانده ی احزاب اسلام گرای «رفاه»، «فضيلت» و «سعادت» می باشد، ترکيبی است از لايه های بالايی، ميانی و به ويژه، کهتر جامعه. نقطه ی مشترک آنها در نوعی ملی گرايی اسلامی می باشد. در عرصه ی اقتصادی اين حزب نماينده ی سرمايه داری ملی-سنتی ترکيه است که در سال های اخير از رشد و شکوفايی بی مانندی برخوردار شده است و از طرف ديگر، اين حزب سخنگوی لايه های مذهبی جامعه است. از در هم آميختن اين دو، سياست کنونی دولت رجب طيب اردوغان بيرون می آيد که يک دهه است نوعی سياست موازی را در ترکيه به پيش می برد: در حالی که در عرصه ی اقتصاد شاهد نفوذ چشم گير اقتصاد ترکيه در صحنه ی جهانی و رونق اقتصادی در داخل کشور هستيم در حوزه ی اجتماعی و فرهنگی، دولت اين کشور، هر چه بيشتر، در زمينه هايی که تا قبل از اين از دخالت ورزی دولت در امان بود وارد می شود. فراموش نکنيم که اين حزب در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ در پی لغو ممنوعيت حجاب در دانشگاه ها بود. سوء استفاده ی سياسی از رونق اقتصادی دولت اردوغان هر چه بيشتر به جاه طلبی های اقتصادی ميلياردی روی می آورد: سرمايه گذاری های کلان برای ساختن يک فرودگاه بين المللی جديد، کانال غول آسايی برای دور زدن تنگه بوسفر، يک پل سوم برای اتصال دو بخش استانبول، بنای شهرک های جديد و از جمله، همين طرح بازسازی مفصل مرکز شهر استانبول. همه ی اين پروژه های بزرگ و ميلياردی اما همراه بوده است با گرايش قابل مشاهده ای به دخالت ورزی در امور ی که به زندگی اجتماعی و فرهنگی ملت بر می گردد. به طور مثال از چندی پيش دولت اردوغان به نوعی تبليغات در مسير تاثير گذاری بر سياست زاد و ولد خانواده ها پرداخته است. نخست وزير اين کشور، خانواده ها را به داشتن فرزندان بيشتر تشويق کرده و از آنها خواسته که به کمتر از سه فرزند رضايت ندهند. در اقدامی ديگر، دولت شروع به تحميل برخی از محدوديت ها در زمينه ی تبليغ، ارائه و مصرف مشروبات الکلی پيش رفته بود. کار به جايی رسيده بود که اردوغان مصرف کنندگان مشروبات را «الکلی» توصيف کرد. سير تحول حرکت هر چند که شعارهای «اردوغان استعفا» شنيده می شود اما هنوز مطالبه ای کلی توسط شرکت کنندگان در جنبش فرموله نشده است. به عبارت ديگر، جنبش هنوز اعتراضی است و نه مطالبه محور. استمرار و گسترش آن می تواند اين تحول را باعث شود. اما به طور عمده اين که عده ای نمی خواهند اجازه دهند يک پارک به مسجدی بزرگ يا مرکز بازرگانی تبديل شود در حال حاضر به عنوان درخواست اصلی مطرح است. ليکن با پس زمينه ی اجتماعی نيروهايی که در خيابان هستند بايد احتمال داد که به سوی حرکتی وسيع تر برويم. در مرحله ی اول قرار است که جامعه ی مدنی – بخش لائيک و شهرنشين – به نخست وزير اين کشور اين پيام را برساند که چندان به دنبال اجرای يک سياست تماميت گرا و شبه استبدادی نباشد. اگر اين پيام توسط اردوغان دريافت شود و واکنش مثبت از جانب وی بروز کند بعيد نيست که اعتراضات به سوی فروکش پيش رود. اما اگر اردوغان بخواهد اين رويارويی را به فرصتی برای اثبات قدرت خويش و آن هم با روش سرکوبگرانه تبديل سازد می توان اين گمانه را مطرح کرد که جنبش هم دوام پيدا کند و هم گسترش. چالش يک دمکراسی نصفه و نيمه به نظر می رسد که تعريف و تعبير دمکراسی در ترکيه امروز و به ويژه برای حزب عدالت و توسعه در يک اقدام مکانيکی چهار سال يک بار، به اسم انتخابات، خلاصه می شود. در اين کشور، دمکراسی به معنای غربی آن وجود ندارد، هر چند که ظواهر و لوازم امر مهياست. اما هنوز در ترکيه افراد به دليل بيان ديدگاه ها و نظرات خويش به زندان می روند و يا مورد تهديد و حمله واقع می شوند. شايد اين کشور نيز به مثابه برخی ديگر از نمونه های تاريخی خاورميانه مانند ايرانِ رژيم شاه، دچار اين خطای محاسباتی شده است که پيشرفت اقتصادی برای باور به اين که کشور در اوضاع مناسب است کافی است توسعه ی سياسی کشور ضرورتی ندارد. فهم اين پارادوکس دشوار نيست که هر گونه رونق اقتصادی سبب بهبود وضعيت طبقه ی متوسط شده و در نتيجه برای او «وقت آزاد» بيشتری را به همراه می آورد. از آن جايی که اين وقت آزاد بايد پر شود امور فرهنگی مانند سينما و تلويزيون و مطبوعات و نشر و هنر گسترش می يابد. اين رشد فرهنگی ضرورت توليد بيشتر محتوا را با خود مطرح می سازد. ساختن محتوای غنی و موثر در سطح گسترده نيازمند رشد فکری و آن هم محتاج آزادی است. پس باز می گرديم به ضرورت نهادينه شدن آزادی های اجتماعی و سياسی که برای پايداری اين چرخه ضرورت حتمی دارند. تمامی حکومت های با ماهيت يا گرايش های استبدادی در اين مرحله در مقابل يک انتخاب راديکال قرار می گيرند: يا پذيرش اين آزادی ها و ياری رسانی به نهادينه شدن آنها، که سبب تداوم رونق اقتصادی و هم زمان توسعه ی سياسی می شود و با خود صلح اجتماعی و دمکراسی دوام دار را به دنبال دارد و يا اين که به مقاومت سرکوبگرانه پرداختن که در نهايت و پس از مدتی با يک واکنش قهر آميز و تند جامعه روبرو می شوند. به مثابه آن چه که در ايران و در سال ۱۳۵۷ خورشيدی روی داد. Copyright: gooya.com 2016
|