گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
19 خرداد» مخالفان دولت اردوغان آماده مقاومت پایدار در میدان تقسیم18 خرداد» عقبنشينی اردوغان: آماده شنيدن مطالبات دمکراتيک هستم 16 خرداد» اعتراض گزارشگران بدون مرز به رفتار دولت ترکیه با خبرنگاران 14 خرداد» معاون نخستوزیر ترکیه از آسیبدیدگان ناآرامیهای اخیر پوزش خواست 7 خرداد» ترکيه: نافرمانی مدنی با بوسه اعتراضی در ايستگاه مترو
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "بابا برو خانه"، ميشائيل تومَن، نشريه آلمانی دی سايت، برگردان از گلناز غبرايیدر اين جنبش ترکها رشد میکنند. آنها نشان دادند که انسانهای بالغ و متکی به نفسی هستند که ديگر تحمل دستورات روزانهی اردوغان را که کجا و چه چيزی بنوشند، کجا خريد کنند، چه بخورند، چطور و چه موقع ازدواج کنند و چند بچه بياورند را ندارند. توصيههای پدرسالارانه علامت مشخصهی حکومت اردوغان است و حالا روی يک پرده آمده "بابا برو خانه"به نقل از دی سايت جمعه ۶ ژوئن ۲۰۱۳ نخست وزير ترکيه اردوغان کشورش را هم به جلو راند و هم تحت کنترل گرفت و حالا نمی فهمد چه بر سرش آمده. چطور می شود مردم يک کشور را عليرغم پيشرفت اقتصادی و حال و هوای پيش از شروع فصل تعطيلات به شورش واداشت؟ بايد از رجب طيب اردوغان پرسيد. نخست وزير ترکيه برای مدت کافی همه را جز خودش « خس و خاشاک» ناميد. فقط او می دانست که ترکيه به چه چيزی نياز دارد: پل، کانال و مرکز خريد.« من برنامه ی روزانه را تعيين می کنم و نه کس ديگر». اردوغان می گفت اگر نخست وزيری قادر به اين کار نباشد، بايد برود. و از آخر هفته ی گذشته بر ديوارهای استانبول می خوانيم «بيا اين هم برنامه ی روزانه». برنامه ای که حالا بدست تظاهر کنندگان در شهرهای ترکيه نوشته می شود. برای اولين بار بعد از سال های نا آرام دهه ی هفتاد، جنبشی پرقدرت در کشور براه افتاده. نقطه ی شروع پارک قاضی در ميدان تقسيم استانبول، جايی که قرار بود يک مرکز خريد ديگر احداث شود و حالا مردم از اِقيس تا دريای سياه به خيابان ها آمده و خواستار کناره گيری اردوغان هستند و او هنوز نمی داند چه برسرش آمده. صحبت از فقر يا بی عرضگی دولت نالايق نيست. مسأله بر سر خود اوست. بر سر غرور بی حد و حصر و خودپسندی يک سياستمدار که شانس و پيروزی چشمش را کور کرده. پايه های حکومت اردوغان سست شده. براستی بازی بر سر چيست؟ نخست وزير تمام تلاشش را کرد تا ثابت کند مردمی که به خيابان آمده اند، الکلی و يا چپ های افراطی اند و هزينه را هم خارجی ها يا قدرتمندان قديمی که ديگر در دايره ی حکومت نيستند، می پردازند. هوادارانش اين حرکت را با سال ۲۰۰۷ مقايسه می کنند که ارتشی ها و ديگر دولتيان تظاهرات را بخشی از کودتا ارزيابی می کردند.امروز اما خيلی فرق می کند. امروز شهروندان استانبول به خيابان آمده اند، شهروندان آنکارا، ازمير، هوپا،زونگول داغ و ديگر شهرهای آناتولی. در پارک قاضی حسابدار و وکيل کنار هم ايستاده اند و آب، نوشابه و نان کنجدی ميان جمعيت جوان تظاهر کننده که از ته دل فرياد می زنند، پخش می کنند. دانشجو و دانش آموز،پدران و مادرانی که بچه ها را با خود آورده اند. در کنارشان مسلمانان انقلابی که در ميانشان زنان باحجاب زيادی هم ديده می شود. به اين جمع بايد جوانانی که با سوار بر تخته های چرخ دار مسابقه می دهند، احزاب چپ افراطی که مدت ها خبری از آن ها نبود، اضافه کرد و آخر شب ها هم سروکله ی دزدها و آن ها که مغازه ها را به آتش می کشند در خيابان استقلال پيدا می شود و حزب سنتی ناسيونال کماليست اس اچ پ پاتوق قدرتمندان ديروز. يکی از سازماندهان تظاهرات اس اچ پ را با راننده ی تاکسی زبل دهاتی که در ترافيک استانبول پشت سر آمبولانس راه افتاده مقايسه می کند. اردوغان تاکنون هميشه از پراکندگی اپوزيسيون استفاده کرد. صدای پنجاه در صد از کسانی که به اردوغان رای نداده اند تا به حال به گوش کسی در کشور نرسيده بود. و حالا او توانست همه ی اين ها را با هم در يک لحظه ی مهم برعليه خود متحد کند. خشونت پليس در برابر معترضين مردم را به هم نزديک تر کرد. نيروهای امنيتی از باتوم، اسلحه و گاز اشک آور نه برای پراکنده کردن تظاهرات بلکه به منظور به تله انداختن وحمله به مردم استفاده کردند.ايستگاه متروی ميدان تقسيم را از گاز پرکردند و بعد درهای ورودی را بر روی مردم بستند و به انتظار اثر کردن آن نشستند. تا بعد از ظهر سه شنبه اعتراضات دو کشته و تعداد زيادی زخمی شديد داشت که با مرگ دست و پنجه نرم می کنند. در اين جنبش اما ترک ها رشد می کنند. آن ها نشان دادند که انسان های بالغ و متکی به نفسی هستند که ديگر تحمل دستورات روزانه ی اردوغان را که کجا و چه چيزی بنوشند، کجا خريد کنند، چه بخورند، چطور و چه موقع ازدواج کنند و چند بچه بياورند را ندارند. توصيه های پدرسالارانه علامت مشخصه ی حکومت اردوغان است و حالا روی يک پرده آمده «بابا برو خانه». اردوغان از آن رهبران مستبد نيست که انتخابات را دستکاری کند و يا در مقابل آن بايستد. سه بار انتخاب شده که بار آخرش سال ۲۰۱۱ بود. سرنوشتش را شايد بشود با شارل دوگل در سال های آخر حکومتش که براثر قيام ۱۹۶۸ در تنگنا قرار گرفت، مقايسه کرد. دوگل تمام قدرت را در دست خود متمرکز کرده بود و با اختياراتی شبه خدايی حکومت کرد. رسانه ها را تخت کنترل خود در آورد و در آخرکار غرور و بی اعتنايی اش به نظرات مخالف چنان فرانسوی ها را به خشم آورد که بر عليه اش به پا خاستند. دوگل هم پيروز عرصه ی انتخابات بود و حزبش حتی بعد از قيام ماه می ۱۹۶۸ در انتخابات مجلس پيروز شد. حزب توسعه و عدالت هم درست در همين وضعيت قرار دارد. اکثريت همچنان پشت سر اين حزب هستند. مشکل در رهبری حزب است. اردوغان در سيستم دمکراتيک ترکيه دمکراتيک حکومت نمی کند. قدرت کامل را در دست دارد. هم نرخ فندق را در بازار تعيين می کند و هم در رابطه با ساختن مرکز خريد تصميم می گيرد. هم درگير قراداد صلح با کردهاست و هم قوانين رانندگی در ميدان تقسيم. به جزئيات بسيار علاقه مند است. می گويد يکی از دلايلش اين است که هيچکس به اندازه ی او از اين مسائل سردر نمی آورد. درباره ی سياستش هم کسی بهتر از او نمی تواند قضاوت کند. دوگل پس از قيام بعنوان رئيس جمهوری غيرمحبوب بزحمت يک سال ديگر حکومت کرد. اردوغان صدای اعتراض مردم را از طريق اينترنت می شنود. او يک بار اشاره کرد« يک چيزی به نام توويتر وجود دارد که بشدت باعث عصبانيت است.» اما او و ترکيه در اين ميان سر چيزی بيش از يک عصبانيت ساده بازی می کنند. اردوغان موفقيت های زيادی بدست آورده. اين را خيلی ها در پارک قاضی هم می گويند. يک رشد اقتصادی ده ساله و طبقه ی متوسط آناتولی که در زمان حکومت او به رفاه بيشتری دست يافت. در کنار اين ها روند صلح با کردها که می توانست ابعادی تاريخی به خود بگيرد. حالا همه ی اين ها درحال نابودی است. بورس ترکيه به اندازه ی بحران اقتصادی سال ۲۰۰۰ سقوط کرده و بعضی از صاحبان سرمايه محض احتياط چمدان ها ی خود را بسته اند. ليره ی ترکيه سقوط کرده و روزنامه ی اپوزيسيون طرف می نويسد که ۳۰ در صد از جهانگردان مسافرت خود را به ترکيه لغو کرده اند. خبری از توافق با کردها در دست نيست. به همين دليل اگر نخست وزير بخواهد حاصل تمامی زحماتش را نجات دهد، بايد به مردم رو بياورد. همه ی معترضين خواهان سرنگونی او نيستند. او می تواند به پليس فرمان عقب نشينی بدهد، طرح ساخت و ساز بی اهميت ميدان تقسيم را متوقف کند، سهم تصميم گيری شهروندان را سرنوشت توسعه ی شهر افزايش دهد. مشاور او محتاطانه از خشونت پليس عذر خواهی کرده و خواستار ديدار با تظاهر کنندگان شده. اردوغان اما همچنان بر موضع خود ايستاده و حتی وقتی عبدالله گل خواست با اين جمله که « دمکراسی فقط به روز انتخابات ختم نمی شود» معترضين را آرام کند، نخست وزير با گفتن اين که « اراده ی مردم در روز انتخابات خود را نشان می دهد » به مخالفت با او برخاست. اردوغان کشور را به «ما» و « شما» تقسيم کرده و اشاره می کند که می تواند طرفدارانش را به خيابان ها بياورد. تهديدی وحشتناک که زياد هم تو خالی به نظر نمی رسد. در بخش قديمی شهر توپان که جوبدليل تغيير بافت شهری عصبی است، مردان ريشو در روزهای آخر هفته ی گذشته کاردهايشان را به طرف معترضين تکان دادند. در قهوه خانه های اين محل مردم زياد علاقه ای به تظاهر کنندگان نشان نمی دهند. مردی که نمی خواهد نامش فاش شود، در ضمن نوشيدن چای می گويد « در پارک قاضی برای چند درخت اشک می ريزند. اين بچه پولدارها وقتی در سواحل دريای سياه جنگل را ويران می کردند تا دانشگاه های نمونه و آپارتمان بسازند کجا بودند؟» براستی اردوغان می خواهد جنگ فرهنگی براه بياندازد؟ ترکيه را به ورطه ی نابودی بکشاند؟ فعلأ که کمی به خود وقت داده و خوشبختانه اظهار نظری نمی کند. دوشنبه برای يک سفر چهار روزه راهی تونس، الجزاير و مراکش شده. سفری که در کنار اهداف ديگر می خواهد ترکيه را بعنوان يک نمونه به کشورهای عربی معرفی کند. Copyright: gooya.com 2016
|