گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 خرداد» غیبت منافع ملی، عمادالدین باقی27 آبان» ستار یا کاشف، عمادالدین باقی 25 مرداد» اولویت شبکه اجتماعی بر اتاق فکر، عمادالدین باقی 25 تیر» در پستوی اتاق فکر، عمادالدین باقی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پیام عمادالدین باقی به کنفرانس مبارزه با اعدام در مادریدخانم ها و آقایان عزیز هر جا اعدام وجود دارد معنایش این است که آنجا کرامت انسان وجود ندارد یا مفهوم کرامت به درستی درک نشده است زیرا انسان موضوع و غایت هستی است. همه چیز برای او خلق شده است نه انسان برای آنها.(معنایی که در کتاب انجیل و آیات متعدد قرآن هم بدان اشاره شده است: سوره های بقره آیه 29 ، ابراهیم آیه 32 و 33 ، ذاریات آیه 38، جاثیه آیه 12و13، نحل آیه 12تا14). من وقتی به مسائل و مشکلات جامعه، سوءمدیریت، توسل به زور، پرخاشگری،جنگ ها، اختلاف خانواده ها و بسیاری از مسائل دیگر فرو می روم در نهایت درباره ریشه همه آنها به یک چیز می رسم و آن هم فقدان باور به «کرامت انسان» است. یعنی اگر برای مردم کرامت انسان درک می شد و معنای آن جا می افتاد و حرمت همدیگر را نگه می داشتند بسیاری از مسائل حل می شد. این همان اکسیر حیات و دوای همه دردها است که گمشده بشر بوده است. به همین روی مسئله من فراتر از اعدام یعنی کرامت انسان است و سلب حیات مظهر اعلای نقض کرامت انسان است. به همین دلیل مسئله من وسیع تر از اعدام است یعنی مسئله من کشتن انسان است. ما با اعدام مخالفت می کنیم در حالی که صدها برابر آن در جنگ ها و بمب گذاری ها به طرز وحشیانه ای کشته می شوند.
گمان می برم حل مسئله اعدام، کلید و مقدمه حل سایر مشکلات حقوق بشری است زیرا در حقوق بشر، جان مانند تنه درخت و بقیه حقوق مانند شاخه های ان هستند و نیز به دلیل اینکه هم مشکلات و ابهامات نظری در این زمینه را باید حل کند و هم مشکلات و ابهامات مذهبی را و هم یکی از منابع عمده شارژ خشونت را زائل می کند. براساس اصل واقع بینی و اصلاح تدریجی که در اسناد حقوق بشری مندرج است ما آرمان نهایی لغو اعدام را یکجا و همین الان برای کشور خود درخواست نمی کنیم بلکه اکنون فقط خواستار حذف مجازات اعدام برای کودکان و مواد مخدر و جاسوسی و جرائم مالی و سنگسار و وضع مجازات های جایگزین هستیم. در سال گذشته(2012) در ایران طبق خبرهای رسمی منتشر شده در رسانه های داخلی و دولتی حدود 300 نفر اعدام شده اند. البته آمارهای غیر رسمی بیشتر است که من بنا ندارم به آنها اعتماد کنم. همین آمار رسمی به اندازه کافی تکان دهنده است. یک سوم جرائم محکومان، مربوط به مواد مخدر و بقیه به ترتیب مربوط به جرائم سرقت مسلحانه و زورگیری، قتل و محاربه و جرائم جنسی مانند تجاوز به عنف بوده است. زمینه اغلب این جرائم را فقر و مشکلات اقتصادی تشکیل می دهد که مسئولیت آن متوجه سوء مدیریت است. تاسف آورترین چیز این است که جامعه واکنشی در برابر اینهمه اعدام نشان نمی دهد و با توجه به اینکه نیمی از اعدام ها در ملا عام انجام شده استقبال فراوان مردم تعجب برانگیز شده است. انگار به تماشای یک شو یا سیرک و نمایش جذاب می روند. وجود همین زمینه ها از دلایل ادامه اعدام های گسترده است و اگر اینطور نبود حکومت هم نمی توانست گشاده دستانه اعدام کند. فعلا من در مقام تحلیل روانشناخی و جامعه شناختی این موضوع نیستم که خودش بحث مستقلی را می طلبد اما این نشان دهنده وسعت نیاز ما به کار فرهنگی و اجتماعی است. در راستای کار بزرگی که شما برعهده دارید دو نکته را هم متذکر می شوم: 1- تلاش های موجود بسیار نیکو اما ناتمام است. شایسته است همراه با فشار و اعتراض، کار آموزشی کرد و با کتاب و مقاله و کار پژوهشی و فیلم بخصوص برای کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، آگاهی عمومی را هر چه بیشتر ارتقا داد. 2- در بعضی از کشورهای جهان مانند آمریکا، ژاپن، مالزی، ایران، چین، عربستان،عراق، افغانستان و... هنوز حکم اعدام اجرا می شود اما در برخی از آنها آمار اعدام سرسام آور و وحشتناک است. لذا باید مبارزه با اعدام در دو سطح تعریف شود. یکی مبارزه با اعدام بطور کلی که شامل آمریکا و ژاپن و مالزی و غیره هم می شود و دیگری اینکه اعدام ها از حدی که بگذرد دیگر اعدام نیست، قتل عام است و در سازمان ملل به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شود زیرا از نظر حقوقی با برخی از ویژگی ها و تعاریف مربوط به ماده7 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی منطبق می شود به ویژه هنگامی که دربرگیرنده مواردی غیر از جرایم سنگین مانند قتل باشد و استمرار آن شائبه کشتار سازمان یافته یا دولتی را بیابد و قصد القای وحشت در آن تصریح شود و تشریفات دادرسی مخدوش و فاقد همه احتیاط های لازم باشد. برخیزیم و گامی فرا پیش نهیم عمادالدین باقی Copyright: gooya.com 2016
|