گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 مرداد» سخنی با «نخستین کنگره سکولار دمکراتهای ایران»، الهه بقراط21 تیر» رنسانس در خاورمیانه: نبرد تاریخی سنت و مدرنیته، الهه بقراط 14 تیر» «تدبیر و امید» حاصل تحریم و تهدید، الهه بقراط 7 تیر» «در ایران دولت تغییر کرده است نه نظام!»، الهه بقراط 31 خرداد» «خارج کشوریها» صدای آزادِ ایران، الهه بقراط
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! به دنیا میآیند تا اعدام شوند...، الهه بقراطدر طول چهار ماه نخست امسال، 13 حکم اعدام در فروردین، 62 حکم در اردیبهشت، 6 حکم اعدام در ماه خرداد و 46 حکم اعدام در تیرماه در شهرهای مختلف ایران به اجرا در آمده است. ارقام چنان باورناپذیر هستند که «تنها» 6 حکم اعدام به نظر اندک میآید! شمار روزافزون اعدام بدون آنکه سخنی از افراد و گروههای سیاسی شنیده شود که بر سر «انتخابات» نمایشی و «اصولگرا» یا «اصلاح طلب» بودن شیخ حسن روحانی جنجال به راه میاندازند، مدتهاست زنگ خطر بیتفاوتی مزمن سیاست و جامعه را در برابر جنایات قانونی حکومت به صدا در آورده است.
کار فعالان حقوق بشر و نهادهایی که در این زمینه خبررسانی میکنند در چند ماه اخیر بسیار سخت و سنگین بود: اعدام پشت اعدام... جمهوری اسلامی رکورد اعدام را شکست و بر خلاف آنچه به طور رسمی اعلام میشود که در جایگاه دوم پس از چین قرار دارد، با توجه به نسبت جمعیت میلیاردی چین به جمعیت میلیونی ایران، سالهاست که با فاصله بسیار، رکورددار صدور و اجرای حکم اعدام در جهان است. سیاست با قاچاق و اعتیاد روزی نیست که خبر اعدام چند نفر در این یا آن شهر به طور فردی یا گروهی منتشر نشود. جرایمی که اعلام میشوند عمدتا مربوط به مواد مخدر و گاهی نیز در رابطه با قتل و تجاوز هستند. در میان آنها کم نیستند زندانیان سیاسی و دگراندیش و یا افرادی که به اتهاماتی غیر از جرایم کیفری و حتا بر اساس دشمنیهای شخصی در خانه و خیابان دستگیر میشوند و پس از محاکماتی که هیچ کس نمیداند به چه شکل برگزار میشود، به آسانی آب خوردن به دست جلادان نقابدار و به چوبه دار سپرده میشوند. جالب اینجاست که سن این اعدام شدگان بنا بر اطلاعاتی که در رسانههای خود رژیم منتشر میگردد، تا تقریبا صد در صد به نسلهایی مربوط میشود که یا در دوران جمهوری اسلامی رشد و نمو یافتهاند و یا اصلا در سی سال گذشته به دنیا آمدهاند. قانون در جمهوری اسلامی برای داشتن سی گرم ماده مخدر مانند هرویین، کریستل (شیشه) و کراک مجازات اعدام در نظر گرفته است. حال آنکه خود مقامات و زمامداران رژیم نیز میدانند نه تنها در ایران بلکه در هر آن کشوری که خرید و فروش و توزیع و مصرف مواد مخدر بیداد میکند، قاچاقچیان و اربابان مواد مخدر بدون همکاری نهادهای دولتی و به ویژه نیروهای امنیتی و پلیس نمیتوانند چنین آسوده جولان بدهند. هم اینان هستند که هنگامی که پای دستگیری و مجازات به میان میآید، یک عده جوان بیخبر و بیگناه را که بیشترشان در بیماری اعتیاد دست و پا میزنند، به پای چوبه دار میفرستند. اگر بتوان به آمار رسمی و اعلام شده نهادهای رژیم اعتماد کرد، بنا به گزارش منابع حقوق بشری، تا کنون که تنها چهار ماه از آغاز سال 92 میگذرد، 13 حکم اعدام در فروردین، 62 حکم در اردیبهشت، 6 حکم اعدام در ماه خرداد و 46 حکم اعدام در تیرماه در شهرهای مختلف ایران به اجرا در آمده است. ارقام چنان باورناپذیر هستند که «تنها» 6 حکم اعدام به نظر اندک میآید! شمار روزافزون احکام اعدام بدون آنکه بجز از نهادهای حقوق بشری، سخن و حتا ناله و فغانی از افراد و احزاب و گروههای سیاسی شنیده شود که بر سر «انتخابات» نمایشی و «اصولگرا» یا «اصلاح طلب» بودن شیخ حسن روحانی جنجال به راه میاندازند، مدتهاست زنگ خطر بیتفاوتی مزمن سیاست و جامعه را در برابر جنایات رسمی و قانونی حکومت به صدا در آورده است. عدالت با حذف و اعدام نظام حقوقی و قضایی در ایران در پیوند با نظام سیاسی در طول بیش از سه دهه چنان دستگاه مخوفی را به وجود آورده است که نه با تغییر رییس جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس فرمایشی میتوان آن را مهار کرد (تازه، اگر اراده چنین مهاری اصلا در کار باشد!) و نه خانوادههای وابسته به مافیای روحانیت که بر سه قوه و دستگاه نظامی و امنیتی سلطه دارند، اساسا تمایلی به مهار آن دارند چرا که به تجربه، راز بقای خود و ادامه سلطه انحصاری خویش را بر کشور در همین لجام گسیختگی قانونی یافتهاند. سالهاست که مسئله ایران نه یک مسئله سیاسی، بلکه بسی فراتر از آن، مسئله تهدید خاک و انسان و گیاه و حیوان و آب و هوا، و در یک کلام، تهدید و نابودی حیات و «اکو سیستم» در آن نقطه نسبتا پهناوری از زمین است که ناماش ایران است. هیچ کدام از حملات تاریخی، از یونان و مغول و عرب تا حوادث طبیعی از سیل و زلزله و خشکسالی، تا این اندازه ایران را با بحران فراگیر زیست در آن مرز و بوم روبرو نکرده است. این است که «اعدام» بر این زمینه ویرانگر حتا گاه یک مشکل جانبی به نظر میآید! حذف فیزیکی به مثابه تنها راه حل مؤثر برای پاک کردن صورت مسئله که از همان آغاز به فکر رژیم جمهوری اسلامی رسیده است، زائیده ناگزیر نظامی است که در ایدئولوژی راهنمای آن، خاک و انسان و محیط زیست زمینی اساسا جایی ندارد. در چنین شرایطی، کودکانی که به دنیا میآیند، از هر قوم و طایفه و به هر رنگ و نژادی که باشند، پیشاپیش سرنوشتشان رقم خورده است: به دنیا میآیند تا به احتمال زیاد جزو جوانانی باشند که به هر حال به یک دلیلی زیر حکم اعدام قرار میگیرند. این همه منهای مرگهایی است که بر اثر شکنجه، فشارهای جسمی و روحی و کمبودهای پزشکی در زندان و یا حتا مدت کوتاهی پس از زندان روی میدهد. آن هم در حالی که اعوان و انصار و افراد خانواده زمامداران رژیم تقریبا بدون استثناء یا در خارج از ایران به سر میبرند و یا یک پا برای چاپیدن اقتصادی و حفظ قدرت سیاسی در داخل، و پای دیگر برای سرمایهگذاری وعیش و نوش و هم چنین بقا در روز مبادا در خارج از ایران دارند. نه امروز بلکه از سالها پیش به تدریج روشن میشد که مسئله در ایران نه بر سر تغییر یا اصلاح نظامی چنین مافیایی و ضدبشری بلکه بر سر بود و نبود کشور است. مسئله بر سر این است که ایرانیان تجربهای را که امروز در اختیار جامعه ترکیه و مصر قرار گرفته است، خود به پایان برسانند. تجربهای که هنوز برایش بهایی سنگین پرداخته میشود اگرچه دامنه و بازتاب خود را در کشورهایی مییابد که در آنها اسلامگرایان، با پشتیبانی «غرب» و «شرق» تلاش میکنند به طور «دمکراتیک» و «خزنده» یک بار برای همیشه به قدرت برسند. بهایی که امروز ترکیه و مصر و کشورهای مشابه برای مقاومت در برابر اسلامگرایان میپردازند، بیتردید کمتر از آنی خواهد بود که مانند ایران زیر سلطه یک حکومت اسلامی مجبور به پرداختناش خواهند شد. 24 ژوییه 2013 گزارش تفصیلی، آماری هرانا از نقض حقوق بشر در خردادماه گزارش تیرماه شیرین عبادی از وضعیت حقوق بشر در ایران http://news.gooya.com/politics/archives/2013/07/163933.php
الاهه بقراط Copyright: gooya.com 2016
|