گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نقدی بر قانون مجازات اسلامی (1)، آرش سلیم (قسمت دوم)قسمت اول این نوشته را می توانید از اینجا بخوانید. 6.سخن پایانی در این نوشتار درباره مجازات و تعزیراتی که فقه گناه محور بر اساس «اثم» و «محرمات» فردی بر شهروندان تحمیل کرده است بحث شد. اما در استدلال این مقاله، وجه حقوقی گناه در لایه های بالای ایمان در برابر بی ایمانی و نقش حقوقی اختیار فرد در پذیرفتن یا نپذیرفتن «هدایت» پیامبران به حساب آورده نشد. اگر از نگاه کلان آموزه های قرآن به موضوع وارد شویم، حقیقت بس عریان تر خود را می نمایاند. در زمان بعثت که پیامبر خدا در میان مردم قریش حضور داشته است، مگر خدا در بالاترین لایه هدف بعثت انبیا یعنی «هدایت» فرد مخاطب، (در مقایسه با پایین ترین لایه های پرهیز از گناه پس از ایمان آوردن فرد) ، بارها اختیار هدایت شدن و یا هدایت نشدن هر فرد را به خود او واگذار نکرده است. مگر در قرآن بارها به پیامبر و مخاطبین پیامبر یادآوری و تاکید نشده است که هدایت شدن و یا گمراهی هر کس به خود او مربوط می شود. پیامبر وکیل و حفیظ مردم نیست و بر آن ها سلطه ندارد. متاسفانه پس از مرگ پیامبر، آیاتی که در حین جنگ و قتال با کافران و مشرکان قریش نازل شده است، در جهت لشکرکشی ها و اشغال دیگر کشورها تفسیر شده است و این تفاسیر جای آیات را گرفته است. مفاهیم را مغشوش کرده اند تا بتوانند از آب گل آلود ماهی دلخواه خود را بگیرند. همانطور که در مقاله بعد بحث خواهد شد، الحاد، کفر، تکذیب، جحد (انکار)، و استهزای خدا و پیامبر و آیات خدا، بر خلاف آن چه در قانون مجازات اسلامی آمده است، هیچ مجازاتی در این دنیا ندارد. اما شوربختانه متولیان دین با خلط مبحث و گسترش دادن آیات قتال های زمان پیامبر با کفار و مشرکان دشمن پیامبر، به عرصه اندیشه و اندیشه ورزی در زمانه ما به جو رعب و وحشت دامن می زنند. با جا به جا کردن مجازات دفاعی کشتن دشمن در میدان جنگ مشخص در زمان و مکان مشخص، در تلاش برای حذف اندیشه و اندیشه ورزی و حفظ کیان سست بنیان خود می باشند. در حالی که آن را برای خدا و در راه خدا جا می زنند. به مثال هایی از آیات قرآن درباره اختیار انسان در «هدایت» و «گمراهی» توجه می کنیم:
مگر پیامبر به مخاطبانش نگفته است من با خواندن آیات قرآن برای شما هشدار دهنده ام، هدایت شدن و یا نشدن هر کس به عهده خودش می باشد.: وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ (نمل:92)؟ مگر خدا نگفته است هر کس بصیرت یافت به نفع خودش می باشد و پیامبر حافظ مردم نیست: قَدْ جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ (انعام:108)؟ مگر گفته نشده است هر کس هدایت یافت به نفع خودش می باشد و هر کس هدایت نیافت به ضرر خودش می باشد و کسی بار گناه دیگر ی را بر دوش نمی کشد؟ مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى (اسراء:15)، وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى (انعام:160).
با صدها آیه روشن در قرآن بارها تاکیده شده است که نه خدا به ثواب و عمل صالح بندگانش نیاز دارد و نه گناه و عمل سیئه آن ها به خدا صدمه ای می زند. هر خوب و بد فرد و یا ثواب و گناه فرد و پیامد تصمیم ها و اعمال فرد به خودش بر می گردد، چه در این دنیا و چه در آخرت. کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمی گیرد، هدایت و یا گمراهی دیگران به پای کسی نوشته نمی شود، و برای عمل بد دیگران بازخواست نخواهد شد. ییامبر هم هشدار دهنده بوده است. نه وکیل، نه حافظ، و نه سلطان بر مخاطبانش بوده است. جای بس شگفتی است که چرا با اینهمه آیات روشن، کسانی خود را به عنوان جانشین پیامبر مسلط بر مردم فرض می کنند و دانسته یا نادانسته نقش سلطه گر و وکیل و حفیظ را که حتی پیامبر درباره مخاطبان زنده اش از آن بارها منع شده است به عهده می گیرند! مگر به ضرب شلاق و تحقیر کردن شهروندان می توان کسی را به کسب ثواب واداشت و به بهشت برد؟ با ایجاد فضای ترس و خفقان و سلب آزادی شهروندان، تنها می توان سد راه رشد و شکوفایی استعدادها شد و کشور و جامعه را به تعطیلی خِرد و عمل صالح کشاند و با انحطاط در آستانه فروپاشی قرار داد. عمل صالح شهروندان که هم به نفع فرد و هم به نفع پیشرفت جامعه و کشور است، با آزادی و آگاهی و محیط زنده و پویای کسب دانش و آموختن از تجربیات میسر است. برخی از فقهای حکومتی عملا با دخالت در زندگی و تعدی به شهروندان از یک طرف، و سد پیشرفت فرد و جامعه شدن از طرف دیگر، بدون این که خود متوجه باشند به «عمل السیئات» مشغولند.
در قسمت دوم مقاله درباره واژه های دیگری چون «ذنب» و «جناح» و تفاوت مفهومی آن با «اثم» و «سیئه» و همچنین درباره واژه «معصیت» بحث خواهد شد. درباره «حد» و «حدودالله» نیز مطالبی ارائه می گردد. خواهیم دید که «حد» قرآنی برای مجازات های کیفری نیست. اینجا هم فقه معصیت محور دچار سرگردانی و اغتشاش مفهومی گردیده است. «قصاص» موضوع دیگری است که درباره آن بحث خواهد شد. Copyright: gooya.com 2016
|