شنبه 2 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

«اسنادتازهء سازمان سیا»:یک دروغ تازه!، علی میرفطروس

ali-mirfetros.jpg
کارمسئولان سازمان سیا دراین باره،مصداق روشن ِ آن ضرب المثل معروف است که می گوید:«کوهی که موش زائید!». «حلقهء گمشده»درماجرای28مرداد،نه طرح واقدامات سازمان سیا، بلکه«نقش ونقشهء دکترمصدّق»وآینده نگری وایراندوستی اودرمواجهه با حوادث بود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


درشصتمین سالگردسقوط آسان وحیرت انگیزدولت دکترمحمدمصدّق،غوغای عظیم وهوشرُبای«انتشاراسنادتازهء سازمان سیا واعتراف این سازمان درکودتاعلیه دکترمحمدمصدّق»

http://www2.gwu.edu/~nsarchiv/NSAEBB/NSAEBB435

هیجان فراوانی در محافل سیاسی -تحقیقاتی ایرانیان پدیدآورد وانتظارمی رفت که پس از60سال،این اسناد،بریکی ازمهم ترین،مبهم ترین ومناقشه برانگیزترین رویدادهای سیاسی تاریخ معاصر ایران پرتو ِتازه ای افکندواز«رازهای ناگفته»سخن ها بگویدو...دریغاکه بامطالعهء این «اسنادتازه»ملاحظه می کنیم که هیچ سخن تازه ای در آن نیست بلکه این «اسنادتازه»،درواقع،ویرایش گزارش«دونالد ویلبر» یکی ازعوامل اصلی طرح T.P.AJAX(پاکسازی ایران از حزب کمونیست توده) است که درسال 2000 منتشرشده و درهمان زمان بعنوان«مهم ترین ومعتبرترین سنددربارهء نقش سازمان سیا درسقوط دولت مصدّق»،مورداستنادعموم پژوهشگران قرارگرفت.

Overthrow of Premier Mossadeq of Iran,
November 1952-August 1953," March 1954

http://www2.gwu.edu/~nsarchiv/NSAEBB/NSAEBB28

اینک محتوای اصلی همان گزارش باویرایش وانشای جدیدبه انضمام گزارش هائی از کرمیت روزولت (فرماندهء عملیّات)درکتاب«ضدکودتا»

Countercoup; the struggle for control of Iran/, McGraw-Hill; First Edition, August ,1979.

به عنوان«اسنادتازه»انتشاریافته است!کارمسئولان سازمان سیا دراین باره،مصداق روشن ِ ضرب المثل معروف است که می گوید:«کوهی که موش زائید!».

ويلبر، درگزارش خود، روند تهية طرح و تدارك عمليـّات برای تضعيف و سرنگونی دولت مصدّق را بازگو کرده بود و علّت اصلی طرح عمليـّات را نه منافع اقتصادی بلكه «ترس از كمونيسم و سْلطهء حزب توده بر ايران» می‌دانست. ويلبر بعدها خاطراتش را در بارهء مأموريـّت خويش در ايران منتشر كرد.

با وجود لحن محتاطانهء ويلبر، گزارش او ـ به روشنی ـ شتابزدگی در تنظيم طرحِ «ت. پ .آژاكس» و عدم پيش‌بينی‌های لازم در تداركات اساسی عمليـّات را آشكار می‌ساخت:

ـ اينكه: ويلبر و همكار انگليسی او،« داربی شر» به مدت 17 روز (از 13 مه 1953 تا 30 مه 1953 = 23 ارديبهشت تا 9 خرداد 1332) بر روی طرح، مطالعه و كار كردند(بخش 2،ص 5)،

ـ اينكه سازمان سيا در آن زمان برای كمك به طرح «ت. پ. آژاكس»، هيچ عامل نظامی‌در ايران نداشت و سرهنگ بازنشسته، عباس فرزانگان (افسر سابق مخابرات) نيز پيش از آن در هيچ عمليـّات نظامی شركت نكرده بود و در مورد وقايع پيش رو، هيچ چيز نمی‌دانست (پیوست د،ص3)

ـ اينكه سازمان سيا برای اين نوع طرح عمليـّاتی، بی‌نهايت فاقد آمادگی بود (پیوست د،ص2)،

ـ اينكه سرلشكر زاهدی، فاقد هرگونه طرح دقيق يا سازمان و نفرات نظامی‌بود و هيچ يك از افسران مذكور در طرح را نمی‌شناخت و لذا «نمی‌شد روی سرلشكر زاهدی حساب كرد»(پیوست د،ص3)،

ـ اينكه سرلشكر زاهدی تا ساعت 5/4 بعد از ظهر روز 28 مرداد، در يك خانهء امـن، مخفی بوده(بخش 8،ص69)،

ـ اينكه برخلاف پيش‌بينی‌های طرح ـ‌كه شاه را كانون محوری عمليـّات می‌دانست ـ در سراسر مذاكرات، شاه از همكاری با طـّراحان كودتا خودداری كرد بطوريكه «فشار بی‌امان بر شاه» ضرورت يافت(بخش 5،پیوست ت،ح2،وبخش 10،ص88)،

ـ اينكه برخلاف پيش‌بينی‌های طرح، هيچ يك ازعلمای معروف مذهبی (بروجردی و كاشانی) به درخواست‌های طـّراحان عمليـّات، پاسخ مثبت ندادند(بخش10،ص91)،

ـ اينكه در آغاز عمليـّات، معلوم شد كه «همه چيز به اِشكال برخورد كرده است»‌(بخش7،ص44)،

ـ اينكه با توجـّه به قطع كامل روابط ديپلماتيك بين ايران و انگليس، سازمان اطلاعاتی انگليس (MI6) غير از چهارـ پنج تَن (برادران رشيديان و دو خبرنگار روزنامهء اطلاعات: علی جلالی و فـّرخ كيوانی) فاقد نفرات، امكانات و اطلاعات لازم در ايران بود،

ـ اينكه تعداد مأموران در مقـّر فرماندهی عمليـّات (نيكوزيا) فقط 2 مأمور و 2 ماشين نويس بودند كه در نگاه اول، بسيار شگفت‌انگيز می‌نمود و ارتباط مركز فرماندهی عمليـّات (نيكوزيا) با تهران، با تأخيرهای فراوان همراه بود(بخش 10،ص84)... همه و همه نشان می‌دهند كه طرح سازمان سيا، بيشتر به يك طرح كودكانه يا خيالپردازانه شبيه بود تا به يك طرح كودتا، و بهمين جهت، شكست آن محتوم ویاعمل به آن، غیرممکن بود.

عموم پژوهشگران وحتی محققّان مصدّقی وتوده ای(مانندسرهنگ غلامرضا نجاتی وبابک امیرخسروی)،گزارش های کرمیت روزولت را،لاف وگزاف هائی دانسته اندکه به توصیهء مقامات سازمان سیاودرپیوندباشکست این سازمان درعملیات«جزیرهء خوک ها»(درحمله به کوبا)به منظورتامین بودجهء ازدست رفتهء سازمان سیا نوشته شده است،دراین باره،«ریچاردهلمز»(رئیس اسبق سازمان سیا)نیزدر مصاحبهء تلويزيونی با B.B.C گفته بود:

«…سيا در 1961 ‌در عمليات «خليج خوك»ها عليه كوبا شکست خورده بود و می‌خواست به نوعی «پيروزی» خود را نشان دهد تا بتواند بودجه‌اش را ـ كه موجوديتش به آن بستگی داشت ـ توجيه كند. برای اين مقصود،سازمان سیا به نقش ناچيزی كه درايران[درجریان سقوط مصدّق] ايفاء كرده بود،توسـّل جْست. سيا با اين اقدام، تاريخ را جعل كرد. افكارعمومی‌آمريكا را منحرف ساخت و زمينهء دشمنی بين مردم ايران و آمريكا را ـ كه برای دو نسل ،ازدوستان نزديك ومتحـّد هم بودند ـ فراهم ساخت».

تبدیل موضوع تاریخی به منازعات سیاسی

بدین ترتیب،باتوجه به ادعاى قبلی مسئولان سازمان سیامبنی بر«آتش گرفتن ونابود شدن اسنادمربوط به سقوط دولت دكترمصدق»وباتوجه به ناکامی های اخیرسازمان سیا درعراق وافغانستان و...آیاانتشاراین«گزارش تازه»برای اعادهء اعتبار سازمان سیا به منظور تامین بودجه اش صورت گرفته؟ یامقاصد سیاسی دررابطه با رژیم جمهوری اسلامی ویا تغییریک موضوع تاریخی وسقوط آن به منازعات سیاسی ودرنتیجه،تداوم نفاق ونفرت سیاسی بین ایرانیان آزادیخواه بمنظورعدم اتحادوهمبستگی ملی،انتشارآن را ضروری ساخته است؟

چنانکه بارها تاکیدکرده ام،طرح کودتای آمریکا و انگلیس، با نامِ« T.P.AJAX »، امری مُسلّم و انکارناپذیر است. هدف اساسی این طرح، چنانکه از نام آن پیدا است،« پاكسازى ايران از حزب کمونیست توده و سرنگونی دولت دکتر مصدّق» بود، امّا طبق گزارش‌های متعدّد سفارت آمریکا در تهران و نیز بر اساس گزارش مهّم ویلبر: شاه از آغاز، با انجام هرگونه کودتا علیه دولت مصدّق، مخالف بود. به نظر شاه:« مصدّق از طریق پارلمان به قدرت رسیده بود و لذا از طریق پارلمان نیز بایستی برکنار می‌گردید». مخالفت‌های پایدار شاه با کودتا آنچنان بود که به روایت ویلبر: «فشار بر شاه برای پذیرفتن طرح کودتا » و یا حتـّی «انجام کودتا بدون آگاهی یا موافقت شاه» ضرورت یافت(بخش 5)، در چنین شرایطی، انحلال مجلس توسّط دکتر مصدّق، راه را برای اقدام قانونى شاه مبنى بر صدور«فرمان عزل مصدّق» هموار ساخت و لذا با در دست داشتن فرمان قانونى عزل مصدّق، اساساً، هرگونه عملیّات نظامی به قصد کودتا، نالازم بود، به همین جهت، هم دکترمظفر بقائی و برخی دیگر از سران جبهۀ ملّی، و هم مأموران سفارت آمریکا در تهران، در اوّلین ساعات این ماجرا(در25مرداد32)، آن را «کودتائی ساخته و پرداختۀ دکتر مصدّق برای تضعیف شاه و سرکوب مخالفان» دانستند،ادعائی که با سخن کرمیت روزولت درکتاب«ضدکودتا»همخوانی دارد.بنابراین، حتی اگرگزارش های کرمیت روزولت را ملاک ومعیارقراردهیم،وقایع25- 28مرداد32را می توان «ضدکودتا»ئی علیه«کودتای دکترمصدّق»نامید!واین ادعا،چنانکه پیداست،چندان به نفع کسانی نیست که رویداد28مردادرا«کودتاعلیه مصدّق» می دانند!

بقول عموم شاهدان عینی(ازجمله دکترهدایت الله متین دفتری نوهء دکترمصدّق درگفتگوبا«بی بی سی») درروز28مرداد،تهران درآرامش کامل بودوباوجود وقایع شب 25مرداد،هیچگونه نشانه ای ازآشوب وکودتا درتهران دیده نمی شدوزندگی عادی ادامه داشت آنچنانکه عبدالرضاانصاری، همکار«ویلیام وارن»(رئیس «اصل 4»درزمان دولت مصدّق) درگفتگوبانگارنده یادآورمی شود:

-«در روز 28 مرداد گروهی از زنانِ کارمندان بلندپایهء سفارت آمریکا، ازجمله خانم ویلیام وارن( رئیس اداره‌ء «اصل چهار»)، همراه با گروهی از بانوان نیکوکار ایرانی، مانند: خانم عزّت سود آور، خانم ناصر (رئیس وقت بانک ملّی)، خانم مبصّر (شهردار تهران) و... که در یک انجمن خیریّه فعالیّت می‌کردند، طبق معمول، در سالن بانک ملّی جلسه داشتند... این امر، نشان می‌دهد که هیچیک از کارمندان بلند پایه‌ء آمریکائی، حتّی تصوّری از وقوع «کودتا» نداشتند،چه در غیر این صورت، با توجه به حسّاس بودن اوضاع و احتمال وقوع حوادث ناگوار در روز 28 مرداد،از رفتن این زنان امریکایی به جلسه‌، ممانعت می‌کردند».

ازاین گذشته،سرلشکرحسن اخوی،«فرماندهء افسران کودتاگر»،درروز28مرداددر زندان بود!

بااینهمه،«حلقهء گمشده»درماجرای28مرداد،نه طرح واقدامات سازمان سیا، بلکه«نقش ونقشهء دکترمصدّق»وآینده نگری وایراندوستی اودرمواجهه با حوادث بود.بعبارت دیگر: در روز 28 مرداد،دکتر مصدّق در برابر یك موقعیـّت تراژیك قرار گرفته بود، انتخاب آگاهانه در برابر دو سرنوشت كه می‌بایست انجام می‌گرفت و مصدّق بهای آن را می‌پرداخت:

1-تن دردادن به یک جنگ داخلی واحتمال تصرّف قدرت توسط سازمان نظامی حزب توده؟

2-یاعقب نشینی آگاهانه وانفعال خردمندانه دربرابرمخالفان؟

مصدّق باآینده نگری وایراندوستی،تاکتیک دوم را اختیارکردکه ما دلایل ونشانه های آنرادرمقالهء«28 مرداد32وسقوط آسان ِ دولت مصدّق،چرا؟»بدست داده ایم.

http://mirfetros.com/fa/?p=5897


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016