چهارشنبه 15 آبان 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دختر عبدالفتاح سلطانی: پدرم تا رسيدگی به وضعيت زندانيان بيمار اعتصاب غذايش را نمی شکند

کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ـ دختر عبدالفتاح سلطانی، وکيل و فعال حقوق بشر زندانی که از روز شنبه ۱۱ آبان ماه در زندان اوين دست به اعتصاب غذای (تر) زده است به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت پدرش روز تولد شصت سالگيش به همراه سه زندانی سياسی ديگر در اعتراض به وضعيت زندانيان بيماری که نياز به رسيدگی پزشکی دارند و مسوولان مدت هاست که از انتقال آنها به بيمارستان خودداری کره اند دست به اعتصاب غذا زده است. مائده سلطانی به کمپين گفت که پدرش عليرغم اينکه بيمار است و نياز به معالجه دارد اما از جانش مايه گذاشته تا مگر مسوولان صدايش را برای رسيدگی به بيماران گمنام سياسی زندان اوين بشنوند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مائده سلطانی به کمپين گفت: «من اطلاع موثق دارم که اکنون زندانيانی مانند ياشار دارالشفاء، حميد رضا مرادی، اسماعيل برزگر، محمد حسين يوسف پورسيفی، عليرضا احمدی، علی علايی، سعيد متين پور، رضا شهابی، حميد نقيبی، داود اسدی، نادر جانی و علی مغزی حالشان به شدت بد است. مسوولان زندان به آنها گفته اند که ما پول نداريم تا شما را به بيمارستان بفرستيم اما وقتی خانواده هايشان هم گفته اند که ما خودمان هزينه درمان را می دهيم باز هم برای درمانشان در خارج از زندان موافقت نکرده اند. به نظرم مسوولان به صورت آگاهانه و عمدا می خواهند زندانيان را به مرگ تدريجی محکوم کنند.»

آقای سلطانی از وکلای برجسته حقوق بشر ايران عصر روز شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۰ بازداشت شد و به دليل گرفتن جايزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسيس کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۸ سال زندان و ۲۰ سال محروميت از وکالت محکوم شد که در دادگاه تجديد نظر اين حکم به ۱۳ سال حبس کاهش يافت.

آقای سلطانی به همراه امير خسرو دلير ثانی، سعيد مدنی و مهدی خدايی از روز شنبه ۱۱ آبان ماه دست به اعتصاب غذای (تر) در زندان اوين زده اند. دختر عبدالفتاح سلطانی در خصوص آخرين وضعيت جسمی پدرش پس از شروع اعتصاب غذا گفت: «دوشنبه ۱۳ آبان ماه مادرم ملاقات کابينی با پدرم داشت و گفت که پدرم کمی لاغر و پايين جشم هايش سياه بوده است. پدرم خودش مريض است و نياز به مراقبت پزشکی دارد و مسوولان هم کاملا در جريان بيماری های گوارشی او هستند اما از خودش بدتر هم در زندان وجود دارد. زندانيانی که گمنام هستند و صدايشان به جايی نمی رسد.»

مائده سلطانی با اظهار اينکه پدرش تا زمانيکه به خواسته هايش رسيدگی شود دست از اعتصاب غذا بر نمی دارد به کمپين گفت: « خواسته های پدر و سه زندانی ديگر کاملا منطقی و بر حق است به اين دليل که خانواده های زندانيان سياسی از جمله مادر خودم بارها برای درمان و رسيدگی پزشکی به دفتر دادستان تهران مراجعه کرده اند اما حتی نتوانسته اند آقای دولت آبادی، دادستان تهران را ملاقات کنند. خود زندانيان هم درخواست هايشان از داخل زندان بی پاسخ مانده است. به همين دليل اين چهار زندانی مجبور شدند از بدن و سلامتی خودشان مايه بگذارند و دست به اعتصاب غذا بزنند تا مگر صدايشان به اين طريق شنيده شود.»

مائده سلطانی در مورد بيماری های پدرش و اينکه چه مدتی است برای رسيدگی به بيرون از زندان فرستاده نشده است گفت: «پدرم برای معالجه دندان هايش در اين اواخر چند بار به بيرون زندان منتقل شد اما مشکلات جسمی پدرم فقط منوط به دندان هايش نمی شود. پدرم چند وقت پيش ۴۰ روز در بيمارستان به دليل بيماری های گوارشی و معده ای که داشت بستری بود. دکترش گفته بود که درمانش بايد ادامه داشته باشد و همچنين مرخصی تجويز کرده بود چون استرس فضای زندان باعث تشديد بيماری پدرم می شودس.»

دختر عبدالفتاح سلطانی در خصوص درخواستش از مقامات قضايی کشور گفت: «تقاضای ما رسيدگی به خواسته های مشخص و بر حق پدرم است. در بيانيه ای که او و سه زندانی که دست به اعتصاب غذا زده اند نوشته اند که عدم رسيدگی به مشکلات جسمی زندانيان خلاف قانون است. من تقاضايم اين است تا مسولان صدايمان را بشنوند و تا دير نشده کاری کنند.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016