چهارشنبه 25 دی 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۶)، ایرج مصداقی

نگاهی به فوتبال ایران
پرونده‌‌ی شهلا جاهد توسط 31 قاضی دست به دست شد. 7 تن از این قضات معتقد بودند قتل کار او نیست. در زمان ریاست شاهرودی بر قوه‌ قضاییه حکم قصاص او یک بار صادر و سپس نقض شد. شاهرودی و مشاوران وی می‌دانستند که این قتل کار شهلا جاهد نیست... عاقبت به دستور صادق لاریجانی و در زمان ریاست جعفری دولت‌آبادی بر دادستانی انقلاب و عمومی تهران حکم وی اجرا شد و فرزند ناصرمحمدخانی طناب دار را به گردن شهلا جاهد انداخت

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

[برای خواندن بخش پنجم مقاله روی این لینک کلیک کنید]

قتل لاله سحرخیزان و شهلا جاهد
پس از سرکوبی جنبش مردم در سال ۸۸ و پیش از اعدام زندانیان سیاسی علی صارمی، جعفر کاظمی، محمد حاج‌آقایی و زهرا بهرامی در دی و بهمن ۸۹، خدیجه (شهلا) جاهد در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ پس از تحمل بیش از ۸ سال زندان به دار آویخته شد. موضوع بر می‌گشت به مهرماه ۱۳۸۱ و روزی که لاله سحرخیزان همسر ناصر محمد خانی هنگامی که وی همراه پرسپولیس در آلمان به سر می‌برد در منزل مسکونی‌اش با ۳۷ ضربه کارد به قتل رسید. قتل وی مشابه قتل‌هایی بود که توسط نیروهای امنیتی صورت گرفته بود. پس از مدتی شهلا جاهد معشوقه‌ی ناصر محمدخانی که از سیزده‌ سالگی عاشق وی بود و بعدها در خانه‌‌اش بساط تریاک‌کشی برای او و تعدادی از نیروهای امنیتی و انتظامی پهن می‌کرد دستگیر شد. جامعه‌ی فوتبال در بهت فرو رفته بود. نام حمید درخشان به عنوان کسی که شهلا را به ناصر وصل کرده بود مطرح شد. همچنین از حافظ طاحونی دروازه‌بان سابق تیم ملی و بانک ملی به عنوان یکی از مطلعین نام برده می‌شد. شهلا جاهد بعدها در دادگاه وی را نفرین کرد. تعداد دیگری از فوتبالیست‌ها به عنوان شاهد و مطلع و ... در پرونده حاضر شدند.

یک سال بعد شهلا جاهد پس از التماس‌های ناصر محمدخانی که در برابر او می‌گریست قتل‌ را به گردن گرفت. شهلا جاهد در این رابطه گفت:« او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبروی او حفظ شود. ناصر به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله تمام سعی خود را خواهد کرد.»
شهلا بارها بر بیگناهی خود حتی در دادگاه تأکید کرد. شواهد امر نشان می‌داد که او نمی‌تواند قاتل باشد. در فیلم مستند «کارت قرمز»، ساخته‌ی مهناز افضلی، دادرس جدید پرونده که نمی‌خواست نام و چهره‌اش مشخص شود، می‌گوید اقرار شهلا به قتل فاقد شرایط قانونی است. او به استناد گزارش پزشکی قانونی می‌گوید لاله سحرخیزان، مقتول، پیش از قتل آمیزش جنسی داشته است و در واژن او آب منی بوده است و این در حالی است که در زمان وقوع قتل، ناصر محمدخانی به همراه تیم پرسپولیس در آلمان بسر می‌برد. همچنین در زیر سیگاری خانه مقتول دو ته سیگار بوده. یکی به دلیل داشتن آثار رژ لب متعلق به یک زن بوده که مأموران گفتند، بررسی نشان داده سیگار مقتول بوده و دیگری متعلق به یک مرد.

سرگرد ابهریان یکی از مأموران سابق پلیس آگاهی که پیگیری پرونده را به عهده داشت پس از برکناری به صراحت عنوان کرد «دلایلی به نفع متهم شهلا جاهد وجود داشت که به عمد جمع‌آوری نشد. دلایلی که نشان می‌داد شهلا جاهد بیگناه است، توسط عده‌ای از مامورین لباس شخصی با نظارت سرهنگ کشفی، معاون آگاهی تهران، از بین رفت.» او اضافه کرد: «قصد ماموران امنیتی و اداره آگاهی تهران بر آن بود تا قتل لاله سحرخیزان که توسط دستگاه‌های امنیتی به وقوع پیوسته است را به گردن شهلا جاهد بیاندازند.»

پرونده‌‌ی شهلا جاهد توسط 31 قاضی دست به دست شد. 7 تن از این قضات معتقد بودند قتل کار او نیست. در زمان ریاست شاهرودی بر قوه‌ قضاییه حکم قصاص او یک بار صادر و سپس نقض شد. شاهرودی و مشاوران وی می‌دانستند که این قتل کار شهلا جاهد نیست. به همین دلیل بر روند رسیدگی به پرونده ایراد می‌گرفتند. عاقبت به دستور صادق لاریجانی و در زمان ریاست جعفری دولت‌آبادی بر دادستانی انقلاب و عمومی تهران که هر دو روابط نزدیکی با دستگاه امنیتی دارند حکم وی اجرا شد و فرزند ناصرمحمدخانی طناب دار را به گردن شهلا جاهد انداخت و به حدس من محمدخانی که به خوبی قاتلان را می‌شناخت از شر این پرونده راحت شد و در قتل زنی که دوستش داشت مشارکت کرد.

وحید قلیچ دروازه‌بان اسبق تیم ملی و پرسپولیس نزد مقام قضایی شهادت داده بود که در اثنای اردوی آلمان و در روز حادثه شاهد مکالمه‌ای از ناصر بوده که به شخصی در آن سوی خط گفته «پس کارو تموم کردی؟» بررسی سابقه مکالمات محمدخانی صحت این ادعا را ثابت کرد. قتل لاله سحرخیزان و سپس شهلا جاهد نشان‌دهنده‌ی فساد در فوتبال، دستگاه امنیتی و قضایی رژیم بود.

از دست دادن کرسی فدراسیون فوتبال
در انتخابات کنفدراسیون آسیا نیز به خاطر بی‌کفایتی مسئولان، کرسی‌ ایران از دست رفت. در این انتخابات، كفاشیان كه كاندیدای عضویت در كمیته اجرایی فدراسیون فوتبال آسیا بود، به خاطر اینكه شانس نایب رئیس شدن علی سعیدلو معاون احمدی‌نژاد را که به دستور او در انتخابات شرکت کرده بود بالا ببرد، از كاندیداتوری انصراف داد. بعدها مشخص شد محمد بن‌همام رئیس وقت کنفدراسیون فوتبال آسیا در سفر خود به تهران به طور خصوصی به سعیدلو یادآور شده بود که با توجه به ترکیب آرا و رایزنی‌های انجام شده شانسی برای انتخاب شدن ندارد و بهتر است در این انتخابات شرکت نکند. او همچنین تاکید کرده بود کفاشیان به احتمال قریب به یقین به عنوان عضو کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا انتخاب خواهد شد. اما كفاشیان بی توجه به این توصیه، انصراف داد تا در نهایت سعیدلو هم مقابل نماینده نپالی شكست بخورد. با این اوصاف، کرسی ۱۱ساله ایران در کمیته اجرایی آسیا از دست رفت.

تبدیل پیروزی به شکست نتیجه‌ی بی‌کفایتی مسئولان
تیم فوتبال المپیک ایران که با شکست تیم قدرتمند عراق در اربیل، شانس زیادی برای صعود به مرحله‌ی بعد داشت به خاطر بی‌کفایتی مسئولان تیم امید و عدم توجه به دو‌اخطاره بودن كمال كامیابی نیا و حضور چند دقیقه‌ای او در زمین، نتیجه ۳-۰ به نفع عراق شد و تیم ملی ایران از صعود بازماند و فوتبال ایران در حسرت المپیک لندن ماند. ایران می‌توانست علیه عراق به خاطر استفاده از بازیکن صغر سنی شکایت کند و نتیجه را برگرداند اما از آن‌‌جایی که در زمان مقتضی شکایت نکرد این فرصت هم از دست رفت.

عباس ترابیان که مسئول مستقیم حذف تیم بود در زمان مذکور هم سرپرست تیم ملی فوتبال بود و هم اداره‌ی دو کمیته‌ی مهم فوتسال و روابط بین‌المللی فدراسیون را به عهده داشت. حتی پس از حذف دردناک تیم فوتبال امید ایران از مسابقات انتخابی المپیک 2012 لندن نیز گزندی به جایگاه ترابیان وارد نیامد و تنها چند هفته بعد مسئولیت کمیته‌ی روابط بین‌الملل را از او گرفتند و بعد از مدت کوتاهی دوباره کفاشیان رئیس فدارسیون خواستار سرپرستی این کمیته توسط وی شد. ترابیان مدیرکل فروش نفت خاورمیانه بود و در قرارداد نفتی «کرسنت» که به قرارداد «ترکمانچای» نفتی مشهور است پایش گیر بود و به خاطر آن دستگیر شده بود. گفته می‌شد ۵-۶ میلیون دلار «حق‌حساب» از طرف‌‌های خارجی گرفته بود. عاقبت ۱-۲ میلیون دلار را مجبور شد بازپس دهد تا رهایش کنند. از آن‌جایی که ترابیان عاشق «گل کوچک» بود شد رئیس کمیته فوتسال.

تیم فوتبال سپاهان نیز به همین بلیه دچار شد. این تیم در حالی که تیم السد قطر را در هر دو بازی رفت و برگشت شکست داده بود به علت استفاده غیرمجاز از رحمان احمدی که طبق قوانین فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا در تیم‌ قبلی‌اش پرسپولیس دواخطاره محسوب می‌شد، از راهیابی به جمع چهار تیم برتر آسیا بازماند و السد قهرمان آسیا شد.

با این کارنامه، فدراسیون فوتبال بنا به گفته‌ی منابع داخلی با یک سری عکس و آمارهای غیرواقعی و بند و بست در کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان فدراسیون برتر معرفی شد که با مضحکه‌ی داخلی روبرو شد. این در حالی است که تنها در دو صفحه صورت مالی این فدراسیون ۷۰۰ میلیون تومان اختلاف حساب به چشم می‌خورد و رئیس فدراسیون آن را پول خرد می‌نامد:

http://video.varzesh3.com/video-clips/margins/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4%db%8c

صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ و بایکوت مراسم دولتی
فوتبال ایران که در کلیه‌‌ی رده‌های باشگاهی، ملی (نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان) شکست خورده و روزگار سختی را می‌گذراند با دعوت از کارلوس کی‌روش یکی از مربیان برجسته‌ی پرتغالی گام مثبتی برداشت.

وی که بهتر از هرکس به پایین بودن سطح لیگ فوتبال ایران واقف بود تلاش کرد تا بازیکنان دورگه‌ی ایرانی شاغل در تیم‌های درجه دوم اروپا را به تیم ملی ایران دعوت کند. وی علیرغم این که با مخالفت‌های جدی مربیان بی‌کفایت و پرمدعای داخلی روبرو شده بود بالاخره حرف‌اش را به کرسی نشاند و با دعوت از اشکان دژآگه و رضا قوچان نژاد زمینه‌ی صعود تیم ملی را فراهم کرد. این موفقیت در حالی حاصل شد که تنها شجاعی در اروپا به سر می‌برد که او نیز قراردادش با اساسونا پایان یافته بود و در به در به دنبال تیم می‌گشت و عاقبت به لاس‌پالماس یکی از تیم‌های دسته دوم اسپانیا رفت. کی‌روش بی‌توجه به نغمه‌های مخالف سپس دانیال داوری و مهرداد بیت‌آشور را نیز به اردو فراخواند.

در حالی که در نظر خواهی گسترده‌ی برنامه‌ی ۹۰ با بیش از یک میلیون شرکت کننده تنها ۲۹ درصد مردم به صعود مستقیم تیم ملی فوتبال به جام جهانی رأی داده بودند سید‌مهدی رحمتی دروازه‌بان و هادی عقیلی بازیکن خط دفاع تیم ملی که شانسی برای صعود تیم نمی‌دیدند بنای ناسازگاری و باج‌خواهی را گذاشتند تا بعد از برکناری کی‌روش از موضع بالا خود را محق جلوه دهند. با این حال کی‌روش به درستی روی پرنسیب‌های خود ایستاد و هر دو آن‌ها را در حساس‌ترین روزهایی که به آن‌ها نیاز داشت از تیم کنار گذاشت و درسی به مربیان وطنی داد که تسلیم باج‌خواهی بازیکنان نشوند.

پس از شکست خامنه‌ای و بیت‌رهبری در انتخابات ریاست جمهوری و جشن مردم در خیابان‌‌ها با درایت کارلوس کی‌روش این تیم در میان ناباوری با شکست کره‌جنوبی در سئول به عنوان تیم اول گروه به مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل راه یافت و جشنی دوباره در سراسر ایران برپا شد. زن و مرد از فرصت استفاده کرده بار دیگر در خیابان‌ها و معابر عمومی به رقص و پایکوبی پرداختند.

پس از آنکه فدراسیون فوتبال ایران، ورزشگاه آزادی را به عنوان محل استقبال از بازیکنان تیم فوتبال معرفی کرد و در اطلاعیه‌ی خود تأکید نمود که جشن پیروزی فقط مختص مردان است و زنان اجازه‌ی حضور در ورزشگاه را ندارند جمعیتی متشکل از زنان و مردان در اعتراض به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه و جشن پیروزی صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی نزدیک ورودی درب غربی ورزشگاه تجمع کردند که با سرکوب مأموران نیروی انتظامی مواجه شدند .بر خلاف انتظار مسئولان رژیم که شاهد حضور گسترده‌ی مردم در خیابان‌ها بودند تنها حدود ۱۵ هزار نفر در ورزشگاه ۱۰۰ هزارنفری آزادی و مراسم دولتی حضور پیدا کردند و جشن صعود تیم ملی به جام جهانی سوت و کور‌تر از یک مسابقه معمولی باشگاهی در ایران برگزار شد. اطلاعیه‌ی فدراسیون فوتبال و برخورد خشن نیروی انتظامی با زنان تجمع‌کننده در مقابل استادیوم آزادی نشان داد که عدم واکنش آن‌ها به شادی گسترده‌ی مردم و به ویژه زنان در خیابان‌ها بعد از صعود تیم ملی ناشی از این واقعیت بود که آن را حرکتی خودجوش و احساسی می‌دیدند و به محض این که این شادی به صورت حرکتی هدفمند و با خواسته‌ای مشخص ظهور پیدا کرد به سرکوب آن پرداختند. این واقعیت یک بار دیگر خود را نشان داد که نظام و دستگاه امنیتی و انتظامی در مقابل احساسات فردی و عمومی مردم مادامی که هدفمند و در چهارچوب خواسته‌های مشخص نباشد با تسامح و تساهل برخورد می‌کنند و به محض این که تبدیل به یک جنبش و خواسته می‌شود در مقابل آن ایستاده و به سرکوب روی می‌آورد.

روحانی و وزارت ورزش و جوانان
حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی برای پیشبرد امر ورزش و حل و فصل مشکلات جوانان ابتدا سلطانی‌فر را به مجلس معرفی کرد. به خاطر حساسیت نمایندگان و باندهای رقیب نظام روی مسئله ورزش و جوانان سخت‌گیری در مورد وزیر مربوطه شدید‌تر بود و او رأی نیاورد. بدون آن که اشاره‌ی چندانی به برادرش سعید شود که در دهه‌ی ۶۰ بازیکن تیم شاهین تهران بود و نقش‌آفرین در فیلم «تویی که نمی‌شناختمت» که به جنگ می‌پرداخت. او که فیلم‌برادر «روایت فتح» بود و در جبهه‌های جنگ شیمیایی شده بود در شهریور ۹۲ در بیمارستانی در مالزی فوت کرد.

روحانی سپس صالحی امیری یکی از قدیمی‌ترین کادرهای وزرات اطلاعات و مدیرکل اسبق اداره‌ی اطلاعات خوزستان را که هیچ سابقه‌ی ورزشی نداشت و از ابتدای تشکیل این وزارتخانه از مسئولان آن بود برای تصدی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معروفی کرد که رأی نیاورد. الیاس نادران یکی از نمایندگان مجلس وی را به مباشرت و معاونت در شکنجه‌ی زندانیان، قاچاق و دریافت رشوه و اختلاس متهم کرد که در یک دوره‌ حکم دستگیری‌اش هم صادر شده بود. صالحی امیری ضمن رد اتهامات وارده تنها به ذکر این نکته اکتفا کرد که سینه‌ی او اسرار نظام است و خواهان گشودن آن نیست. پس از آن که صالحی امیری رأی اعتماد نگرفت، روحانی، محمد شریعتمداری معاون اجرایی‌اش را به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان انتخاب کرد. شریعتمداری هم از کادرهای اطلاعاتی قدیمی بود که از دفتر اطلاعات نخست وزیری به وزارت اطلاعات راه برد و در بنیانگذاری این وزارت‌خانه مشارکت داشت. او در سال ۷۵ همراه با محمدی ری‌شهری و روح‌الله حسینیان و علی رازینی و احمد پورنجاتی که جملگی سوابق اطلاعاتی و امنیتی و قضایی داشتند جمعیت ارزش‌ها را بنیان گذاشت و در دولت خاتمی به وزارت بازرگانی رسید. وی یکی از معتمدان خامنه‌ای و گردانندگان امپراطوری مالی او در «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» است که میزان دارایی‌ها آن به بیش از ۹۵ میلیارد دلار می‌رسد.

روحانی پس از مدت کوتاهی نصرالله سجادی را که در دهه‌ی ۶۰ رئیس فدراسیون فوتبال بود به مجلس معرفی کرد که او نیز رأی اعتماد نیاورد. عاقبت گودرزی چهارمین گزینه‌ی روحانی وزیر ورزش و جوانان شد و رسانه‌های رژیم با انتشار عکس وی روی حضور او در عزاداری شام غریبان «بیت‌ رهبری» تأکید کردند. انتخاب وزیر مربوطه از این جهت مهم است که وی اعضای هیأت مدیره استقلال و پرسپولیس را تعیین می‌کند و نقش مهمی در فوتبال دارد.

عدم دریافت جوایز آسیایی زنگ خطر برای فوتبال ایران
حتی صعود تیم ملی ایران به جام جهانی نیز باعث نشد که یک جایزه‌ی آسیایی در سال ۲۰۱۳ به فوتبال ایران اهدا شود. در جریان انتخاب بهترین‌های آسیا در سال ۲۰۱۳ که در کوالالامپور برگزار شد، هیچ‌یک از عناوین بهترین بازیکن، برترین فدراسیون فوتبال آسیا، برترین تیم فوتبال باشگاهی آسیا، بهترین مربی، تیم جوانمرد، بهترین بازیکن فوتسال، بهترین بازیکن خارجی شاغل در باشگاه‌های آسیا، برترین بازیکن بین‌المللی فوتبال آسیا، برترین کمک داور سال آسیا، برترین کمک داور زن سال آسیا، بهترین تیم فوتسال باشگاهی آسیا، برترین داور سال آسیا، برترین کمک داور زن سال آسیا، برترین فدراسیون فوتبال در بخش پایه، رویایی‌ترین تیم قاره‌ آسیا، برترین تیم ملی فوتبال آسیا، برترین تیم ملی فوتبال بانوان آسیا، برترین مربی فوتبال مردان آسیا، برترین مربی فوتبال بانوان آسیا، برترین بازیکن جوان پسر آسیا، برترین بازیکن جوان دختر آسیا، به ایران نرسید تا یک شکست مطلق در این زمینه نصیب یکی از قطب‌های فوتبال آسیا شود. علی کریمی آخرین باریکن ایرانی بود که جایزه‌ی بهترین فوتبالیست آسیا را در سال ۲۰۰۴ دریافت کرد. پیش از وی خداداد عزیزی، علی دایی و مهدی مهدوی کیا که متعلق به نسل قبلی فوتبال ایران بودند موفق به دریافت این جایزه شده بودند. ژاپن با دریافت ۵ جایزه بیشترین جوایز را در سال ۲۰۱۳ از آن خود کرد. جدا از سقوط جایگاه فوتبال ایران در آسیا، به خاطر بی‌کفایتی و ندانم‌کاری، دست‌اندرکاران فدراسیون فوتبال ایران در کنفدراسیون آسیا نیز نفوذی ندارند و به همین دلیل نمی‌توانند در هنگام اهدای جوایز نیز از حق فوتبال ایران دفاع کنند.

شکست و عقب‌ماندگی تنها در زمینه بردن جوایز نیست. با شرایطی که ایران دارد محال است در آینده‌ی نزدیک حتی مراسم اهدای این جوایز نیز در ایران صورت گیرد و یا اصولاً هیچ‌گونه مراسم آسیایی جدی در کشور برگزار شود.

میزبانی جام ملت‌های آسیا و برگزاری تورنمنت‌های بزرگ ورزشی در حد رؤیا
در دیدار آبانماه ۱۳۹۲ سپ بلاتر دبیرکل فیفا از ایران، حسن روحانی نیز به دیدار او شتافت و مقامات ورزش نظام کوشیدند بلکه او را متقاعد به برگزاری جام ملت‌های آسیا در تهران کنند اما وی در پاسخ خواهان حل و فصل حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی شد و به این ترتیب برگزاری مسابقات فوتبال آسیا در ایران را منوط به حل این مسئله کرد. او همچنین با درخواست غیرمعقول رژیم برای برگزاری بخشی از مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در ایران مخالفت کرد.

در حالی که بزرگترین تیم‌های اروپایی اردوهای آمادگی‌شان را در کمپ‌های ورزشی امارات و قطر برگزار می‌کنند و تورنمنت‌های بزرگ ورزشی با حضور آن‌ها در شرق آسیا برگزار می‌شوند هیچ رویداد ورزشی بین‌المللی قابل ذکری در فوتبال ایران اتفاق نمی‌افتد. این در حالی است که کشورهای اندونزی، مالزی، تایلند، سنگاپور و هنگ‌کنگ که دارای فوتبال جدی در سطح آسیا هم نیستند در این زمینه همپای صنعت و تجارت موفقی که دارند پیشتاز هستند. حتی بازی تدارکاتی تیم ایران با روسیه و برزیل نیز به جای ایران در امارات برگزار شد و اردوهای تدارکاتی تیم‌های باشگاهی ایران نیز در کمپ‌های ورزشی امارات برگزار می‌شوند.

مشارکت و سرمایه‌گذاری اروپایی‌ها در صنعت فوتبال ایران حتی به اندازه‌ی سرمایه‌گذاری در صنعت خودروسازی کشور هم نیست که شرکت‌های بزرگ اروپایی و آسیایی برای حضور در آن با هم رقابت می‌کنند. البته همه‌ی این ناکامی‌ها را نبایستی پای ضعف صنعت فوتبال ایران گذاشت. امروز در دنیای به هم پیوسته‌ای زندگی می‌کنیم و ارتباط بخش‌های مختلف صنعتی و تجاری را نمی‌توان دور از نظر داشت. عدم وجود استادیوم‌ها و کمپ‌‌های مجهز و مدرن با امکانات رفاهی ویژه، فقدان هتل‌های مجهز و با کیفیت بین‌المللی، ورشکستگی خطوط هواپیمایی کشور و غیراستاندارد بودن سطح خدمات آن‌ها، پایین بودن سطح خدمات در کشور، نبود امکانات تفریحی و مناسب برای توریست‌ها، قوانین دست‌وپاگیر اجتماعی، فقدان سیستم تبلیغاتی پیشرفته و پایین بودن امکانات فیلم‌برداری در استادیوم‌ها و ... ابتدایی‌ترین مواردی هستند که موجب عدم حضور تیم‌های بزرگ اروپا در ایران و محروم ماندن فوتبال از این بازار جذاب می‌شود.

سرداران سپاه پاسداران گردانندگان تیم‌های فوتبال
در دهه‌ی ۸۰ سپاه پاسداران نه فقط دولت و کرسی‌های مجلس و مناقصه‌های نفتی و طرح‌های عظیم اقتصادی و مالکیت‌ واحدهای بزرگ صنعتی و تجاری و مافیای قاچاق مواد مخدر و ... که سکان هدایت فوتبال را نیز به عهده گرفت.

۱- اکبر غمخوار، در دوران جنگ مسئول لجستیک قرارگاه نوح سپاه پاسداران را به عهده داشت؛ پس از جنگ به بنیاد مستضعفان مأمور شده و متصدی معاونت هتلداری و گردشگری این نهاد شد و مدت‌ها مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه یکی از بزرگترین مجموعه‌های اقتصادی ایران بود. وی هم‌‌اکنون رییس كانون‌هاى مسافرتى و جهانگردى ایران است و با چنین سابقه‌ای به ریاست باشگاه پرسپولیس رسید.

۲- محمد (انوشیروان) رویانیان، فرمانده کمیته و فرمانده نیروی انتظامی نور و استان مازندران، فرمانده پلیس ۱۱۰، فرماندهٔ پلیس راهنمایی و رانندگی مدیرعامل کنونی باشگاه پرسپولیس است.

۳- لطف‌الله فروزنده‌ دهکردی، معاونت نیروی انسانی سپاه پاسداران استان چهارمحال و بختیاری، معاونت بسیج سپاه پاسداران استان، رئیس ستاد تیپ قمربنی هاشمی استان و فرماندهی سپاه پاسداران استان چهارمحال و بختیاری تا سال 1371 هم اکنون یکی از اعضای هیات مدیره باشگاه پرسپولیس تهران است.

۴- مصطفى آجورلو، از فرماندهان سابق لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، مدیرکل تربیت بدنی سپاه پاسداران، مسئول سازمان ورزش شهرداری، از سال ۷۳ تا سال ۸۹ به ترتیب به عنوان مدیر عامل تیم‌های مقاومت شهید سپاسی شیراز، پاس و استیل آذین بوده و هم‌اکنون در اداره‌ی تیم پاس همدان دخالت دارد و فرد پشت پرده باشگاه تراکتورسازی تبریز است. کلیه‌ی تیم‌های فوتبال سپاه پاسداران به لحاظ تشکیلاتی زیر نظر او هستند. او همچنین مدیر مسئول روزنامه پاس جوان و رییس هیات مدیره خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا) بود.

۵- كریم ملاحى؛ از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران مدیر عامل پاس تهران، پاس همدان و ابومسلم مشهد و تراکتور سازی تبریز بود. وی اخیراً حکم مشاورت مدیرعامل باشگاه استقلال را دریافت کرده است.

۶- احمد شهریاری و سرهنگ عباس مرادی تیم صبا باطری را که یکی از متمول‌ترین و دست‌‌و دل‌باز ترین تیم‌ها بود تشکیل دادند. شهریاری بعدها عضو هیأت مدیره استقلال شد و این دو سال گذشته کاندیدای تصدی پست مدیرعاملی و قائم‌مقامی باشگاه استقلال بودند.

۷- حسن تهرانی مقدم رئیس صنایع موشکی سپاه پاسداران که در انفجار ملارد کشته شد سال‌ها ریاست هیأت مدیره‌ی باشگاه صبا باطری، پیکان و ابومسلم مشهد را به عهده داشت.

۸- ناصر شهسواری مسئول پشتیبانی بخش موشکی سپاه پاسداران سال‌ها مدیرعامل باشگاه‌های ابومسلم مشهد و پیکان تهران و صبا باطری بود. وی به پیشنهاد سردار عبداللهی رئیس سابق زندان رشت که نقش مستقیمی در کشتار ۶۷ این شهرستان داشت و بعدها جانشین فرمانده نیروی انتظامی شد به مشهد رفت و اداره تیم ابومسلم را به عهده گرفت. در آن دوران سردار احمدرضا رادان که بعدها جانشین فرمانده نیروی انتظامی شد یکی از اعضای هیأت مدیره این تیم بود. وی همچنین قائم مقام باشگاه استیل آذین بوده و 4 سال هم به عنوان نایب رئیس هیات مدیره باشگاه مهرام فعالیت كرده. شهسواری همچنین 5 سال عضو هیات رئیسه فدراسیون كشتی بوده است. وی قرار بود مدیرعامل باشگاه داماش شود.

۹- ناصر شفق پیش از آن که مدیرعامل تراکتورسازی شود مدیریت ابومسلم را به عهده داشت. او همچنین سال‌ها مدیریت انجمن سینمای دفاع مقدس را عهده دار بود و خود از تهیه کنندگان فعال سینما محسوب می‌شد. او مدتی مدیر عامل باشگاه پاس هم بود و هم‌اکنون مدیر تیم المپیک و عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال است.

وی یکی از گزینه‌های اصلی مدیرعاملی پرسپولیس بود و گفته می‌شود قرار است عضو هیأت مدیره این باشگاه شود.

۱۰- مصطفی بنی اسد نیز مدت‌ها رئیس هیات مدیره سابق باشگاه ابومسلم مشهد بود. «ابومسلم» و «پیام مقاومت» دو تیم مشهدی فعال در لیگ برتر و دسته اول در سال هاى اخیر همواره توسط سرداران سپاه اداره شده‌اند. امتیاز ابومسلم در سال ۱۳۸۵ توسط نیروی انتظامی خریداری شد و سپس به ایران خودرو فروخته شد.

على صلاحى، استاندار سابق خراسان مدتى مدیر عامل باشگاه پاس و سپس مدیر عامل و یکی از مالکان باشگاه پیام مشهد بود. وی از گزینه‌های مدیرعاملی استقلال بود و عاقبت به معاونت اقتصادی این باشگاه رسید.
سید هاشم غیاثى، جانشین فرمانده سپاه امام رضا استان خراسان و سرپرست هیأت ورزش های سه گانه خراسان پیش از این مدیر عامل باشگاه پاس تهران و ابومسلم مشهد بوده است.

شاكرى، نایب رییس هیات مدیره باشگاه پیام مشهد و یکی از مالکان این باشگاه نیز از فرماندهان سپاه پاسداران محسوب می‌شود.

۱۱-محمدحسین جعفری مدیرعامل و سردار علی اکبر پورجمشیدیان - فرمانده سپاه عاشورا، محمد رستمی، سرهنگ محمد اسماعیل سعیدی جانشین فرمانده سپاه عاشورا، سرهنگ محمد جواد دلفکار، فرماندهان سپاه عاشورا و سردار دارا غزنوی و سردار غفور کارگری گردانندگان تیم تراکتورسازی تبریز هستند.

۱۲- عزیز‌الله محمدى با تیم فجر سپاسی وارد فوتبال شد. ۱۱ سال عضو هیأت رئیسه سازمان لیگ برتر، عضو هیأت رئیسه چهارساله فدراسیون فوتبال، رییس سازمان لیگ ایران و مسئول کمیته تیم‌های ملی.

۱۳- مهدی تاج بازنشسته‌ی سپاه پاسداران، نایب رئیس فدراسیون فوتبال- رییس سازمان لیگ ایران، عضو هیت‌مدیره پرسپولیس و پیش از نماینده باشگاه فولاد مبارکه سپاهان.

۱۴- جواد ششکلانی عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال فرمانده اسبق سپاه پاسداران تبریز است.

۱۵- محمد آقا میر رییس سازمان بسیج ورزش که هم‌زمان ریاست سازمان ورزش شهردارى تهران را نیز دارد یک یاز فعالان در صحنه‌ی ورزش و به ویژه فوتبال کشور است.
۱۶- محمد درخشان رئیس كمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال، در دوران مهرعلی‌زاده معاونت حقوقی و فرهنگی تربیت‌بدنی بود و همچنین سال‌ها ریاست فدراسیون جودو را به عهده داشت. عملكرد وی در فدارسیون فوتبال با انتقادهای زیادی روبه‌رو بود که به استعفای وی در فروردین ۱۳۹۱ منجر شد. وی همچنین مدت‌ها رئیس فدراسیون جودو بود. در مردادماه ۸۸ پس از سقوط هواپیمای توپولف پرواز تهران- ایروان كه تیم نوجوانان جودو هم در آن هواپیما بودند، فاش شد كه سه جودوكار بزرگسال تیم نوجوانان با شناسنامه جعلی به ارمنستان اعزام شدند. درخشان یکی از کسانی بود که تلاش می‌کرد موضوع را ماست‌مالی کند.

در دهه‌ی هفتاد با توجه به اهمیتی که فوتبال در سطح بین‌المللی یافت و نقش تأثیرگذاری در معادلات سیاسی پیدا کرد جمهوری اسلامی هم به اهمیت آن واقف شد و سیاست رژیم در ارتباط با این ورزش محبوب تغییر پیدا کرد و تیم‌های ورزشی یکی پس از دیگری به تملک سپاه پاسداران، نیروی انتظامی و صنایع سنگین کشور و وزارت‌خانه‌ها و سرمایه‌داران وابسته به نظام درآمدند و مدیریت آن‌ها به عهده‌ی نیروهای حزب‌اللهی رژیم گذاشته شد.

تراکتورسازی، فجر سیاسی، پاس تهران و همدان، ابومسلم خراسان، کشاورز، بهمن، بانک تجارت، سپاهان، فولاد خوزستان، ذوب آهن، مس سرچشمه، مس کرمان، صنعت نفت آبادان، پرسپولیس، نفت تهران، صبا باطری، شیرین فراز کرمانشاه، شاهین بوشهر، آلومینوم هرمزگان، کوثر لرستان، پیام مقاومت، برق شیراز، پیکان تهران و قزوین، سایپا، شهرداری تبریز، مس رفسنجان، ماشین سازی تبریز، نساجی مازندران، گل گهر سیرجان، فولاد یزد، نفت مسجد سلیمان، نفت و گاز گچساران، صنعت ساری، داماش ایرانیان، استیل آذین، گسترش فولاد، پدیده‌ شاندیز، راه‌آهن، استقلال اهواز، ملوان انزلی، گل گهر درود، داماش لرستان، پارسه ایرانیان.

تقریباً کمتر تیمی است که منویاتش از طریق سرداران سپاه پیش نرود. مثلاً سردار غلامرضا کرمی نمانیده مجلس مسئله حل کن تیم مس کرمان در سطح کلان کشور است.

http://mesfanclub.blogfa.com/9005.aspx

آن‌چه در اداره‌ی باشگاه‌های ایران می‌گذرد در هیچ‌کجای دنیا سابقه ندارد. افراد نظامی از این تیم به آن تیم می‌روند و مدیرعامل تیم‌های متفاوت می‌شوند. آجورلو از پاس تهران به استیل آذین می‌رود و سپس مرد پشت پرده تراکتورسازی می‌شود. کریم ملاحی، از پاس به ابومسلم خراسان و سپس تراکتورسازی تبریز و بعد پاس همدان می‌رود. سردار احمد شهریاری از صبا باطری به هیأت مدیره استقلال می‌رود و کاندیدای مدیرعاملی این باشگاه می‌شود. ناصر شفق، از ابومسلم به تراکتورسازی تبریز می‌رود و سپس یکی از گزینه‌های اصلی هدایت پرسپولیس می‌شود. ناصر شهسواری از ابومسلم به صبا باطری و پیکان و تا مرز مدیرعاملی داماش پیش می‌رود. سردار صلاحی از پاس تهران به ابومسلم خراسان می‌رود. مهدی تاج عضو هیأت رئیسه فوتبال می‌شود و در عین حال عضو هیأت مدیره پرسپولیس هم هست. عزیز‌الله محمدی از فجر سپاسی به فدراسیون فوتبال راه پیدا می‌کند و ...

از این‌ها گذشته سپاه اسپانسر تیم‌ها هم هست. مثلاً اسپانسر تیم فوتسال آذربایجان غربی، سپاه شهدای این استان است.

در سال ۱۳۸۶ در زمان ریاست احمدی مقدم بر نیروی انتظامی، باشگاه پاس تهران با قدمتی نزدیک به نیم‌قرن، منحل و با بند وبست‌هایی که محمدکاظم اولیایی داشت یک شبه تیم پاس همدان به جای آن به جمع باشگاه‌های ورزشی کشور وارد شد و موجبات سقوط این تیم ریشه‌دار به دسته پایین‌تر فوتبال ایران را فراهم کرد.
اولیایی در سال ۸۸ جای خود را به سردار کریم ملاحی داد. در این دوران سرهنگ مجتبی پیمبری، سرپرست و قائم مقام تیم پاس بود و پیشتر محمود مریخی سرپرستی این تیم را به عهده داشت.

علی‌محمد آزاد استاندار همدان دولت احمدی نژاد رئیس هیئت‌مدیره، حمیدرضا حاجی‌بابایی وزیر آموزش و پرورش، بهروز مرادی معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست‌جمهوری، امیر خجسته نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی و عبدالحمید ‌رمضانی مدیرعامل باشگاه اعضای هیأت مدیره این باشگاه را تشکیل می‌دهند. سید‌عبدی افتخاری مدیركل اداره ورزش و جوانان و علی‌اكبر فامیل‌كریمی معاون سیاسی، امنیتی استانداری نیز اعضای علی‌البدل هیأت مدیره هستند.

همین بلا را به سر تیم پیکان آوردند، پس از انتقال به قزوین این تیم به دسته دوم سقوط کرد. سال گذشته تلاش کردند نفت تهران را به اراک منتقل کنند که با پافشاری بازیکنان این انتقال صورت نگرفت. پیشتر صبا باطری که به سپاه پاسداران تعلق دارد را به قم منتقل کردند و یا سایپا را به کرج دادند. عناصر ذی‌نفوذ در شهرستان‌ها پشت تمامی این نقل و انتقالات بوده‌اند.

سردار جعفر جعفری از فرماندهان سپاه پاسداران استان فارس اداره تیم فجر سپاسی شیراز را به عهده دارد. وی هم‌اکنون بازرس هیات رئیسه سازمان لیگ هم هست. این باشگاه در سال ۱۳۷۱ توسط سپاه پاسداران خریداری شد. مدتی به مقاومت سپاسی تغییر نام داد اما مجدداً در سال ۱۳۹۰ نام باشگاه به همان نام سابق فجر سپاسی بازگشت. سرهنگ عاری، سرپرست تیم فجر و یکی از اعضای هیأت مدیره باشگاه است.

وضعیت ذوب آهن و سپاهان و سایپا و پیکان و کلیه‌ی تیم‌های صنعتی بهتر از این دو باشگاه نیست. چرا که اداره‌ی صنایع به دست فرماندهان سابق سپاه پاسداران و وابستگان بیت رهبری است. احمد وحید دستجردی مقام اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی در حال حاضر رئیس صندوق بازنشستگی نفت٬ نایب رئیس هیات مدیره شرکت سایپا و عضو هیات مدیره گروه خودروسازی بهمن (متعلق به بنیاد تعاون سپاه) و همچنین عضو سابق هیات مدیره شرکت صدرا می‌باشد. بسیجی سابق مهرداد بذرپاش مدیرعامل سابق سایپا و پارس‌خودرو به حکم محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران به معاونت بنیاد تعاون سپاه پاسداران یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی سپاه پاسداران انتخاب شد. ریاست این بنیاد با پرویز فتاح وزیر نیروی دولت احمدی نژاد است و پیش از او احمد وحید دستجردی وزیر دفاع دولت احمدی نژاد ریاست آن را به عهده داشت. سرنخ تیم سایپا و نفت و ... هم به سپاه پاسداران می‌رسد.

حسین کفعمی مدیرعامل سابق ذوب آهن، از سپاه اصفهان بود. از وی برای مدیرعاملی سپاهان اصفهان نیز نام برده می‌شد.

منوچهر منطقی از مدیران برجسته صنایع موشكی سپاه در دهه هفتاد که خامنه‌ای از وی به عنوان «پدر موشکی ایران» یاد می‌کند هفت سال مدیرعامل ایران خودرو بود و تیم فوتبال پیکان از زیرمجموعه‌های آن محسوب می‌شد. وی وقتی در آذرماه ۸۸ به عنوان مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح منصوب شد، در گفت و گویی مفصل با خبرگزاری فارس وعده داده که تا سه سال آینده ایران جنگنده پبشرفته تولید خواهد کرد. بعد از گذشت ۴ سال خبری از تولید جنگنده نشد. همین وعده و وعیدها را در فوتبال می‌دادند. ریاست او بر ایران خودرو باعث شد که پای سردار تهرانی مقدم فرمانده موشکی سپاه و ناصر شهسواری و ... به تیم پیکان و ... باز شود.

آن‌هایی هم که سابقه‌ی حضور در سپاه پاسداران ندارند، مدیران تربیت‌بدنی استان‌ها بوده‌اند که هدایت تیم‌های فوتبال را به دست گرفته‌اند.

اتحادیه فوتبال ایران و سپاه پاسداران
هفدهم اسفند ماه ۱۳۷۷ ، نخستین نشست شورای مرکزی اتحادیه فوتبال در محل باشگاه مقاومت تهران که وابسته به بسیج و تحت نظارت سپاه پاسداران است برگزار شد. در این نشست علی آقا محمدی به عنوان نخستین رییس شورای مرکزی و محمود جمالی دبیرکل اتحادیه انتخاب شدند.

در اردیبهشت ۷۸ سردار مصطفی آجورلو مدیرعامل باشگاه پاس به عنوان نخستین نایب رییس اتحادیه فوتبال انتخاب گردید.

در خرداد ماه ۱۳۸۰ علی آقامحمدی مجدداً به عنوان رییس اتحادیه و مصطفی آجورلو به عنوان دبیرکل اتحادیه فوتبال جانشین محمود جمالی شد.

در مرداد ماه ۸۲ بار دیگر علی آقامحمدی در جایگاه ریاست ابقاء شد و سردار مهدی تاج به عنوان دبیرکل جدید اتحادیه فوتبال انتخاب شد.

در سال ۸۴ علی آقامحمدی برای سومین بار در سمت خودش ابقاء شد و علی محمد مرتضوی به عنوان دبیرکل اتحادیه فوتبال انتخاب گردید.

در سال ۱۳۸۷ دوره ده ساله ریاست علی آقامحمدی در اتحادیه فوتبال به پایان رسید و مصطفی آجورلو به عنوان رییس و علی محمد مرتضوی به عنوان دبیرکل انتخاب شد.

در دی ماه سال ۱۳۸۹ عزیز الله محمدی به عنوان رئیس جدید شورای مرکزی و علی محمد مرتضوی دبیرکل انتخاب شدند.

تیرماه سال ۱۳۹۲ عزیزالله محمدی برای دومین بار به سمت رئیس شورای مرکزی ، علی محمد مرتضوی به عنوان دبیرکل و عبدالرحیم فرید نیز به عنوان خزانه دار برای یک دوره سه ساله انتخاب شدند.

http://iranfac.ir/about/%d8%a8%d8%b1%da%af%d9%87-%d9%86%d9%85%d9%88%d9%86%d9%87/

سردار سلیم آبادی، سردار شفق، سردار یوسف آبادی، سردار رویانیان، سردار غمخوار، سردار مجید مشایخی، سردار علی روزبهانی، سردار اکبر ملاحی، سردار افشار، سرهنگ مجتبی پیمبری، سرهنگ حسین کفعمی و ... در کنار سردار آجورلو، سردار مهدی تاج، سردار عزیز‌الله محمدی و ... کارهای این اتحادیه را در سال‌های گذشته دنبال کرده‌اند.

رؤسا و اعضای مهم و تعیین کننده‌ی کمیسیون‌های فنی، اقتصادی، فرهنگی و طرح و برنامه‌ی این اتحادیه نیز از میان اعضای سپاه، روحانیت و وابستگان رژیم انتخاب می‌شوند و اصولاً افراد مستقل نمی‌توانند در این اتحادیه نیز مصدر کار قرار گیرند چه برسد به فدراسیون فوتبال.

علی آقا محمدی سه دوره نماینده مجلس همدان بود و از نزدیکان بیت رهبری محسوب می‌شود. وی مدت‌ها مسئول میز عراق شورای امنیت ملی بود که مسئولیت صدور تروریسم به این کشور را به عهده داشت. وی معاون نظارت و هماهنگی در سیاست‎های اقتصادی معاون اول احمدی‌نژاد بود. وی هم‌اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی در زمان تصدی ریاست سازمان صدا و سیما توسط علی لاریجانی رئیس بخش خبر سیما بوده است.

علی محمد مرتضوی، مسئول تیم حزب‌اللهی وحدت و رئیس فدراسیون فوتبال در دهه‌ی ۶۰ است که مدت‌ها ریاست کمیته استیناف فدراسیون فوتبال را نیز به عهده داشت.

سپاه پاسداران و سازمان لیگ فوتبال
برای اداره‌ و کنترل هرچه بیشتر فوتبال در کنار فدراسیون فوتبال سازمان لیگ فوتبال نیز تأسیس شده است که هدایت آن را نیز به سرداران سپاه پاسداران سپرده‌اند. اعضای هیأت رئیسه سازمان لیگ عبارتند از سردار مهدی تاج رئیس، سردار جعفر جعفری، سرهنگ ستاد مرتضی حسن‌پور، مراد جعفری و سیف‌الله دهکردی، و به پیشنهاد مهدی تاج، امیر عابدینی (استاندار سابق و معاون اسبق وزارت صنایع و معادن و...) نیز به عضویت این هیأت درآمده است.

آرش جابری نیز بازرس علی‌البدل این هیأت است. وی که از رانت‌های ویژه برخوردار است در ۲۰ سالگی سرپرست تراکتورسازی تبریز بوده و بعدها سرپرست ماشین‌سازی تبریزی، شهرداری بندرعباس و سرپرست و قائم مقام شیرین فراز کرمانشاه بوده است و هم‌‌اکنون بازرس فوتسال هم هست.

به گزارش سایت رسمی فدراسیون، در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۲ پیرو مصوبه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال و ابلاغیه دبیرکل فدراسیون فوتبال کلیه مسئولیت‌ها و وظایف لیگ آزادگان شامل مسابقات لیگ‌های دسته اول، دوم و سوم کشور به سازمان لیگ فوتبال کشور لازم الاجرا تلقی و به مورد اجرا گذاشته شد.

تحولات باشگاه پرسپولیس و استقلال و تراکتورسازی تبریز
تحولات باشگاه پرسپولیس و استقلال در طول ۳۵ سال گذشته بیانگر تغییر نگاه مسئولان جمهوری اسلامی طی این مدت و همچنین تلاش باندهای مختلف رژیم برای بهره‌بردن از خوان یغمایی است که گسترده شده و نشان‌دهنده سمت و سوی فساد در فوتبال ایران است.

پس از پیروزی انقلاب ضد‌سلطنتی مسئولان رژیم گمان می‌کردند با تغییر نام باشگاه تاج به «استقلال» و پرسپولیس به «چمران» و «آزادی» و «پیروزی» این دو باشگاه مانند بسیاری از مؤسسات از روزنامه‌های کیهان و اطلاعات گرفته تا بنیاد علوی که «بنیاد مستضعفان» شد و ... با کادری جدید در خدمت نظام قرار می‌گیرند. اما در عمل این گونه نشد و رژیم طی سی و پنج سال گذشته راه‌های گوناگونی را برای تسلط بر این باشگاه‌ها که از حمایت عظیم مردمی برخوردارند طی نمود. هرچند مدیریت این باشگاه‌ها در دست عوامل رژیم است اما تاکنون نتوانسته‌اند در دل هواداران این گروه‌ها نفوذ کنند و تنها از طرق مختلف می‌کوشتد احساسات آن‌ها را کنترل کرده و به خدمت خود در آورند.

مسئولان نظام پس از آن که جا افتادند متوجه‌ی حساسیت فوتبال، جوانان و ورزشگاه‌ها شدند و از همان دهه‌ی ۶۰ آن را جزو مقوله‌های امنیتی دیدند و اندک اندک زمام باشگاه‌ها و فوتبال را به مدیرانی سپردند که با مقوله‌ی امنیت آشنا هستند. محمدحسین قریب مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در پاسخ به پرسش مجری برنامه تلویزیونی «صندلی داغ» وقتی در مورد تحصیلاتش که در حوزه‌ی «امنیت استراتژیک» است و رابطه‌ی آن با فوتبال پرسید گفت:‌ «تعجب نکنید . ارتباط دارد . فوتبال نیز مقوله ای امنیتی به حساب می‌آید.»

در طول سه دهه‌ی گذشته حاکمیت هیچ‌گاه به دنبال خصوصی سازی واقعی این دو باشگاه پرطرفدار نرفته و نخواهد رفت چرا که این دو باشگاه با توجه به میلیون‌ها طرفداری که در اقصی نقاط کشور دارند می‌توانند به کانون خطر تبدیل شوند.

با آن‌که در سال ۸۴ مجوز واگذاری باشگاه‌های ورزشی به تصویب هیات وزیران رسید و حتی کارشناسان تعیین قیمت آن هم مشخص شد، اما موضوع در همان حد حرف باقی ماند. نه دولت و نه سرداران سپاه و نه برنامه‌ریزان امنیتی مایل به واگذاری باشگاه‌های ورزشی پرطرفدار مانند پرسپولیس و استقلال و تراکتورسازی به بخش خصوصی نیستند.

مقامات امنیتی وقتی حمایت وسیع مردم آذربایجان و به ویژه تبریز را از تیم تراکتورسازی دیدند آن را نیز به مالکیت سپاه پاسداران درآوردند تا زمام همه چیز در دست خودشان باشد و این باشگاه با توجه به موقعیت ویژه آذربایجان و حساسیت‌های قومی تبدیل به مقوله‌‌ای ضد‌امنیتی نشود. تزریق سالانه صدها میلیارد تومان پول از بودجه‌ی دولت و همچنین و صنایع وابسته به دولت و سپاه پاسداران زمینه‌ی فساد در فوتبال ایران را به وجود آورده است. فسادی که امروز همه از آن حرف می‌زنند اما کسی راه حلی برای درمان آن ارائه نمی‌دهد .

نگاهی به تحولات صورت گرفته در باشگاه‌های پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی و...

[برای خواندن بخش هفتم مقاله روی این لینک کلیک کنید]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016