گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
14 فروردین» همه جا نارضايتی حس شد - مملکت مثل مصر و تونس شد، هادی خرسندی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خدايا يک هواپيما نديدی؟ هادی خرسندیدر چين و مالزی گمانهزنیها درباره چرایی ماجرا و کجایی هواپيما قضيه بازار داغی دارد. این مقدمه را آوردم تا بگویم سروده تقدیمی، هیچ ربطی به این شایعات و قصهسازیها ندارد! این "ترکیب بند"، برآمده از روزها و هفتهها درگیری فکری من است با سرنوشت آن دو ایرانی که در آن هواپیما بودهاندویژه خبرنامه گویا پس از يک ماه و نيم که از گمشدن مرموز هواپيمای ام.اچ۳۷۰ مالزی ميگذرد، با کمال تعجب هنوز هيچيک از جنتی ها و علم الهداهای جمهوری اسلامی اطلاعاتی در بارۀ اين هواپيما ابراز نکرده اند. علی القاعده بايستی يکيشان گفته باشد که چون خلبان ميخواسته با يکی از مهماندار ها زنا کند، حضرت صاحب الزمان هواپيما را دود کرده فرستاده هوا، يا چون يکی از مسافران با پای چپ وارد توالت هواپيما شده، حضرت غضب فرموده، آن توالت را با محتوياتش از جا کنده، در نتيجه هواپيما تعادلش را از دست داده است! اما در چين و مالزی بخصوص گمانه زنی ها در باره چرائی ماجرا و کجائی هواپيما بازار داغی دارد. من که در اين سال ها با بسياری از پناهندگان قاچاقی و بی هويت و اسم عوض شده و گذرنامه خريده (نه دزديده!) دمخور بوده ام و گاهی در توجيه وضعيتشان و علت فرارشان از ايران، به درخواستشان، نامه به ادارۀ مهاجرت نوشته ام، (که البته جنبۀ محکم کاری داشته، نه اينکه اثر مستقيمی داشته باشد!) در اين چند هفته يک جورهائی در عالم خودم چشم انتظار اين دو جوان بوده ام که معلوم نيست در راه مالزی به چين، چه بر سرشان آمده است. البته که از فکر باقی مسافران هواپيما غافل نبوده ام اما منتظر بودم محمد و پويا همين طرف ها پيداشان شود، طبق معمول با گوشی های موبايل آخرين مدل در دست! ــــــــــــــــ خدايا يک هواپيما نديدی؟ خدايا يک هواپيما نديدی؟ خداوندا دو تا انسان خسته فراری از رژيم نوجوان کش دو فرزند عزيز خانواده شبی کردند ترک ميهن خويش يکی آينده را در راه بوده يکی محکوم شد در راه خانه يکی را پای تا سر آرزو بود ز بس در ميهن خود زجر ديدند جوانی را نديدی آرزومند؟ نديدی آن دو را روی زمين هم؟ بله البته نابينا شمائی خدايا چون اوبامائی شما هم خبر آيا ز اشک و آه داری نه بالائی خدا، نه در زمينی بگو هادی خدای کور و کر را ــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|