گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 تیر» شادباش رئیس هیئت اجرائی حزب سوسیال دموکرات کلن ـ آلمان به مناسبت صدمین سالروز تولد شاپور بختیار29 خرداد» کلن: بزرگداشت شاپور بختيار با سخنرانی علی شاکری زند، ناصر کاخساز و مسعود نقره کار، ۲۸ ژوئن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گفتوگوی اختر قاسمی با منصور بختیار درباره مصاحبه اخیر نوه شاپور بختیار در فرانسهمرکز دمکراسی برای ایران ـ چندی پيش در آستانه صدمين سالگرد تولد دکتر شاپور بختيار فردی به جهانشاه بختيار (نوه ی دکتر شاپور بختيار) در چند مصاحبه تلويزيونی و مطبوعاتی در فرانسه گفتگويی انجام داد و گفت که به دليل انتقام پدر بزرگش دکتر بختيار به ايران رفته و ساليانی برای سازمان های جاسوسی سيا و موساد جاسوسی می کرده است. در اين مصاحبه ها جهانشاه بختيار از انتشار کتاب خاطرات خود در آينده ی نزديک می گفت و اينکه چگونه توانست به مقامات ايرانی برای جاسوسی نزديک شود. کتاب جهانشاه بختيار با نام ” من ايرانی؛ جاسوس سيا و موساد” قبل از انتشار سر و صدای بسياری ايجاد کرد که دليل اصلی آن را می توان رابطه ی فاميلی نزديک نويسنده ی کتاب با دکتر شاپور بختيار دانست. انعکاس مصاحبه های جهانشاه بختيار جو بشدت منفی را عليه دکتر بختيار به راه انداخت و کمتر کسی نويسنده ی کتاب جهانشاه بختيار را مورد نقد و انتقاد قرار داد. برخی اين موضوع را بهانه قرار دادند تا بتوانند به دکتر بختيار فحاشی کنند و تهمت بزنند. بعد از ديدن و خواندن مصاحبه های جهانشاه بختيار نظر خودم را در باره ی مشکوک بودن چنين بياناتی در آستانه ی صد سالگی تولد دکتر بختيار و همچنين در آستانه بيست و دومين سالگرد قتل او در فيسبوک ام نوشتم و مايل بودم که در اين رابطه بيشتر تحقيق کنم تا در اختيار افکار عمومی قرار دهم. منصور بختيار يکی از بستگان و طرفداران دکتر بختيار که در خارج از کشور با او همکاری می کرد مطلبی در رابطه با هدف چنين افشاگری ها منتشر کرد که توجه مرا جلب کرد و به همين دليل تصميمم گرفتم با ايشان در اين رابطه به گفتگو بنشينم. * آقای منصور بختيار سپاسگزارم از اين که وقت تان را در اختيار من گذاشتيد. ابتدا مايلم که از زبان خودتان برای خوانندگان توضيح بدهيد که چه رابطه ی فاميلی با دکتر داريد و آيا با ايشان کار می کرديد؟ * شما جزو شاخه ی هلند بوديد؟ * مسئوليت شما در نهضت مقاومت ملی ايران چه بود؟ * ارتباط شما با دکتر بختيار و نزديکی تون تا چه بود؟ * خوب فکر می کنم الان می توانيم به موضوع مورد بحث يعنی کتاب جهانشاه بختيار بپردازيم. نظر شما در مورد مسائلی که جهانشاه بختيار در کتابشان عنوان کرده ست و گفته که او جاسوس سيا و موساد بوده چيست؟ تا چه حد فکر می کنيد که اين گفته ها حقيقت داشته باشد؟
ـ قبل از پاسخ به اين سوال اجازه بدهيد من يک نکته ی مهمی را عنوان کنم. من اينجا فقط از طرف خودم به عنوان يک فرد صحبت می کنم و نه از طرف خانواده ی بختيار و يا از طرف يک جريان و يا انديشه ی خاص. بلکه به عنوان يک فرد يک هنرمند. اينجا در ادامه ی سوال شما در مورد معرفی خودم اجازه ميخواهم اين را هم اضافه کنم که من در ايران نقاش بودم و اينجا هم به کار نقاشی مشغولم عضو انجمن هنرمندان هلند هستم و کارم نقاشی و مجسمه سازی ست. و اما سوال شما در مورد جهانشاه بختيار. فاميل بختيار فاميل بزرگی ست و ازدواج های داخلی زيادی هم داشتند و برای اينکه سوتفاهمی پيش نيايد باز هم تکرار می کنم که من نظر خودم را عنوان می کنم و نه نظر خانواده ی بختيار. نظر من در مورد حرف های آقای جهانشاه بختيار که گفتند “من بخاطر انتقام پدر بزرگم وارد ايران شدم و با موساد و سيا کار کردم که بتوانم به جمهوری اسلامی ضربه بزنم” حتی اگر اين نظريه درست باشد که من فکر نمی کنم بايد به جهانشاه بختيار گفت که در واقع اين يک انتقامی ست از شخص پدر بزرگش و از نهضت مشروطيت و قانونمندی بختياری و خدمتی ست به جمهوری اسلامی و آب به آسياب جمهوری اسلامی ريختن چون از ديدگاه من چيزهايی که ايشان گفتند … بماند * چه چيزهايی؟ ايشان گفتند که به دليل اينکه رژيم اسلامی پدر و مادرشان را کشتند خواستند انتقام بگيرند و با پرداخت ده هزار دلار به سفارت جمهوری اسلامی در بحرين پاسپورت می خرند و به ايران برمی گردند و طبق آنچه که من تا به حال از مصاحبه های ايشان خواندم ظاهرا جمهوری اسلامی هم می دانستند که ايشان نوه ی دکتر بختيار است اما بعد از مدت کوتاهی به ايشان اعتماد می کنند و وارد کارهای کلان بانکی و غيره می شود؟ نظر شما در اين مورد؟ * همان خبرنگار فرانسوی که شما اشاره کرديد در جايی ديگر هم گفته که همه ی اين افراد واقعی هستند و با يک چمدان سند صحبت می کند؟ * شما فکر می کنيد علت اينکه نوه ی شاپور بختيار در اين شرايط دست به چنين کاری بزند چيست؟ * اينجا سوال بزرگی به وجود ميايد جهانشاه نوه ی دختری شاپور خان است و قاعدتا فاميل ايشان نبايد بختيار باشد بلکه “جهانشاه صمصام بختياری” باشد نه “بختيار”! چون پدر ايشان فاميلشان صمصمام بختيار بود. پس يک ماجرا در ايران بر ضد بختياری ها و يک جا در خارج از ايران يک جا عموی بختيار جاسوس است و يک جا نوه ی بختيار چرا؟ * يعنی منظورتون اين است که انديشه ی بختيار دوباره رشد کرده؟ * يعنی منظورتون اينه که با چنين کاری برگ برنده ای خوبی برای رژيم خواهد بود تا بتواند همه ی تهمت های جاسوسی و وابستگی که به مبارزين ميدهد نزد مردم حقانيت بدهد؟ * منظورتون اين است که هميشه سعی می کنند از طريق افراد خانواده و افراد کاملا نزديک رخنه کنند تا بتوانند فردی را خراب کنند؟ * آيا فکر می کنيد که بين پدر جهانشاه بختيار و دکتر بختيار خصومتی بوده است که جهانشاه قصد انتقام داشته است؟ آيا هيچوقت با جهانشاه بختيار ديداری داشتيد؟ * ايشان قبل از شما به خارج از کشور آمدند؟ * شما ميدانستيد که جهانشاه بختيار در ايران است؟ * يعنی حتی از طريق اخبار فاميلی هم مطلع نشديد که يکی از نوادگان دکتر بختيار در ايران زندگی می کند؟ * يعنی شما فکر می کنيد تلاش رژيم عليه شخصی که بيست سال است ترور شده و اصلا حضور ندارد؛ چيست؟ * شما به بنی صدر اشاره کرديد؛ حتما اطلاع داريد که نشريه انقلاب اسلامی ارگان وابسته به بنی صدر ماجرای جهانشاه بختيار را بهانه ای قرار داد تا از اين طريق به دکتر بختيار تهمت بزند و او را وابسته به عراق بداند. شما در اين باره چه می گوييد؟ * معمولا وقتی که کتابی منتشر می شود؛ از طرف منتقدين ادبی و رسانه ای خوانده ميشود و نقدها در رسانه ها منعکس می شود و يا با نويسنده گفتگو می شود. فکر می کنيد چرا اين کتاب قبل از انتشار به مطبوعات کشيده شد و اينقدر سر و صدا ايجاد کرد؟ * اين ديدگاه از کجا ناشی می شود که افراد را بر سبب قرابت فاميلی ارزيابی می کنند؟ حتی اگر جهانشاه بختيار جاسوس باشد به بختيار چه ربطی دارد؟ چرا بايد برخی بختيار را زير سوال ببرند؟ * در مورد رستوران داری ايشان در امارات شما خبری داشتيد؟ * آيا به جز شما از خانواده ی بختيار فرد ديگری هم از خانواده ی بزرگ بختيار در اين رابطه موضع گيری کرده ست؟ * آيا با فرزندان دکتر بختيار يا همسرشان ارتباطی داريد؟ * شما در مطلب کوتاهی که در رابطه با جهانشاه بختيار موضع گيری کرديد؛ جهانشاه بختيار را جاسوس جمهوری اسلامی معرفی کرديد. اگر ممکنه در اين رابطه توضيح بدهيد؟ Copyright: gooya.com 2016
|