ممنوع‌البیان کردن خاتمی٬ به نفع یا به ضرر حکومت؟ ف. م. سخن

امروز اگر در داخل کشور جوانان ما وجود حکومت اسلامی را تحمل می کنند و فقط خواهان بهتر شدن شرایط زندگی در چهارچوب همین حکومت هستند، این امر به دلیل وجود و حضور خط خاتمی به طور اخص و اصلاح طلبی به طور اعم است. اگر خاتمی و اصلاح طلبی او در کار نمی بود این جوانان یا باید از سیاست دور می شدند و با آن چه بود می ساختند یا به نیروهای سیاسی سرنگونی طلب می پیوستند

تبليغات خبرنامه گويا	[email protected]

دو هفته پیش، ده نماینده مجلس در تذکری به وزیر دادگستری خواستار اجرای حکم ممنوع التصویر، ممنوع الخروج و ممنوع البیانی خاتمی توسط قوه قضاییه شدند. ظاهرا اشاره ی این نمایندگان به مصوبه شورای امنیت ملی بوده است. محمد خاتمی روز شنبه از وجود چنین مصوبه ای اظهار بی اطلاعی کرد.

نخستین سوالی که بعد از خواندن این خبر مطرح می شود این است که محمد خاتمی اصولا چه گفته یا چه کرده است که باید مشمول حکم ممنوع البیانی و ممنوع التصویری شود؟ کدام سخن او ارکان نظام را نشانه گرفته یا توانایی آسیب زدن به ارکان نظام را داشته است؟ خاتمی همواره مراتب اعتقاد قلبی خود را به نظام جمهوری اسلامی ابراز داشته و تنها در فروع حکومت٬ مسائلی را مطرح کرده که شاید خوشایند نظام نبوده است.

اصولا در هر حکومتی محاسن وجود امثال خاتمی به مراتب از ضررهای آن بیشتر است. اولین و مهم ترین حسن، جذب بخش قابل توجهی از جوانان مخالف نظام به طرف نظام و القاء باور تصحیح پذیری و اصلاح شدن کلیت نظام است. امروز اگر در داخل کشور جوانان ما وجود حکومت اسلامی را تحمل می کنند و فقط خواهان بهتر شدن شرایط زندگی در چهارچوب همین حکومت هستند، این امر به دلیل وجود و حضور خط خاتمی به طور اخص و اصلاح طلبی به طور اعم است. اگر خاتمی و اصلاح طلبی او در کار نمی بود این جوانان یا باید از سیاست دور می شدند و با آن چه بود می ساختند یا به نیروهای سیاسی سرنگونی طلب می پیوستند.

خاتمی وجهه ی مثبت دیگری نیز به حکومت داده است و آن ارائه ی چهره ای معقول از نظر سیاسی و چهره ای ملایم از نظر دینی بوده است. کاری سترگ که کمتر شخصیتی در چهارچوب نظام توانایی انجام آن را داشت. همین امروز اگر خاتمی نامزد ریاست جمهوری شود به ظن قریب به یقین اکثریت آرا را به خود اختصاص خواهد داد به عبارتی ضعف های او و انتقادهایی که از دو طرف به او می شود نتوانسته است به وجهه ی سیاسی و دینی او آسیب وارد آورد.

دقیقا به خاطر همین آتش زیر خاکستر است که نمایندگان تندروی مجلس طرح ممنوع البیانی و ممنوع التصویری او را پیش می کشند و خواهان اجرای آن می شوند. این نمایندگان اما توجه ندارند که روزنه ای اگر برای بقای حکومت اسلامی باقی مانده است٬ روزنه ی خاتمی و اصلاح طلبی یاران اوست. به عبارت دیگر اگر طرح ممنوع البیانی خاتمی اجرا شود بیشترین آسیب را خود حکومت اسلامی خواهد دید. حال باید دید رهبر بر سر این دوراهی٬ کدام طرف را انتخاب خواهد کرد. آيا بر این باور خواهد بود که قدرت خود او و تندروها برای حفظ نظام کافی ست و باید از شر خاتمی و امثال او خلاص شود یا وجود خاتمی را به عنوان اپوزیسیون بی خطر و پر منفعت تحمل خواهد کرد.