سه شنبه 28 مرداد 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

سيمين نمُرد و نميرد! م. سحر

سیمین بهبهانی
سيمين در فرم غزل و به خصوص در وزن غزل يک تحول بی‌سابقه ايجاد کرد و همراه با کشف و بهره گيری از وزن‌های جديد، تنوع ريتميک و تنوع زبانی و تنوع مضمونی در غزل فارسی به وجود آورد و بنياد غزل معاصر را ديگرگون ساخت... علاوه بر اين، سيمين يکی از مهم‌ترين شخصيت‌های اجتماعی و فرهنگی ايران امروز است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


خبر آمد که مُرد سيمين جان
رخت ازين خانه بُرد سيمين جان
روشنی بخش، جان زيبايش
شمع بود و فسرد سيمين جان
من برآنم که او نمی ميرد
که زنی بود گُرد سيمين جان!

با نهايت دريع و تأثر خبر مرگ سيمین را شنيدم.

سيمين البته مردنی نيست.

تا ايرانيان و فارسی زبانان در اين جهان هستند و تا آزادگی والاترين ارزش است و آزادی عزيز ترين و دوست داشتنی ترين آرمان انسانی ست و تا جستجوی عدالت برترين انگيزه انسان های بيدار دل است و تا ايران دوستی و وطنخواهی ندای شرافت و وجدان هم ميهنان و تا انساندوستی و آرزوی برابری زن و مرد و پير و جوان و کافر و مسلمان از اصول پايه ای و گريزناپذير انديشه های والا و شريف است، سيمين زنده است زيرا همه اين ارزش های متعالی را در غزل های جاندار و تپنده و پر طنين و زيبای خود سروده و به زمزمه دلهای آزادگان و به طنين فرياد دادخواهان ايران زمين ارمغان داشته است.

سيمين جان می دانی و می دانم که در سرود فردای آزادی انسان و ايران دست در دست تو خواهيم داشت.

جاودان زی که جاودانه تويی!

م. سحر
۱۹/۸/۲۰۱۴

***

آوردن نوشته کوتاه زير با عنوان «نامه ای برای سيمين» را ـ اگرچه حدود ۸ سال پيش نگارش يافته است ـ در اينجا بی مناسبت نمی يابم، زيرا توصيفی است از شخصيت و انديشه و هنر و شعر او.

نامه‌ای برای سيمين

چند سال پيش به دعوت دانشگاه لندن برای شرکت در مراسم يادوارهء دکتر غلامحسين ساعدی سفری به انگلستان پيش آمد. در اين سفر ديدار بسياری از دوستان غنيمتی بود و از ميان آنان ديدار دوست گرامی زنده ياد آقای دکتر منوچهر ثابتيان (که متأسفانه ديگر در ميان ما نيست).

در اين ديدار، ايشان از من پرسشی داشتند و مايل بودند که پاسخ آن را به صورت کتبی بفرستم تا در نامه‌ای که قرار بود از سوی انجمن قلم ايران (در تبعيد) برای کميته انتخاب برندگان جايزهء ادبی نوبل بفرستند مورد استفاده قرار گيرد.

پرسش ايشان از من اين بود که: «به نظر تو برای معرفی شدن به کميتهء مسئول نوبل ادبی، درميان نويسندگان و شاعران ايرانی امروز چه کسی شايسته‌تر از ديگران است !»

در پاسخ به اين سئول، بدون هيچ ترديد يا وقفه‌ای نام خانم سيمين بهبهانی به زبان آورده شد همراه با توضيحات مجمل و مختصری در اين زمينه .

من که عازم پاريس بودم، دو روز بعد يادداشت زير را در بارهء سيمين بهبهانی و شعر و شخصيت وی برای ايشان فکس کردم.

متن نامه:

پاريس ۲۶ /۱/۲۰۰۶
دوست ارجمند، آقای دکترمنوچهر ثابتيان

با سلام

از من خواسته بوديد که نظراتم را در بارهء شعر خانم سيمين بهبهانی بگويم و برايتان بفرستم.

. اينک وفای به عهد

. خانم سيمين بهبهانی بی‌شک بزرگ‌ترين شاعر غزلسرای ايران امروز است
اکنون که سخن اصلی را بيان کردم، بد نيست بگويم که: با نگاهی به تاريخ ادبيات ايران، درخواهيم يافت که شعر ايران در زيبا‌ترين و درخشان‌ترين و شکوه‌مند‌ترين لحظه‌های خود، درغزل فارسی تبلور يافته است و بزرگ‌ترين نوابغ تاريخ ادب ما، زيبا‌ترين شعر‌های خودشان را در اين فرم بيان کرده‌اند و گفتن ندارد که سعدی و مولوی و حافظ که بی‌ترديد از بزرگ‌ترين شاعران در ادبيات جهان هستند، غزلسرايان بزرگ شعر فارسی محسوب می‌شوند! (و فراموش نکنيم که شعر، اصولاً مهم‌ترين و پايه‌ای‌ترين عنصر فرهنگ ايران است.)

حالا بر اين مبنا بايد بگويم که خانم سيمين بهبهانی، به عنوان بزرگ‌ترين غزلسرای ايران امروز، نمايندهء اصيل‌ترين و ريشه دار‌ترين و غنی‌ترين بخش شعر فارسی در ادبيات شاعرانهء معاصر محسوب است.

خانم بهبهانی تا سال ۱۳۵۷ که هنوز کاملاً به تحول ادبی و شکوفايی نبوغ آسای کار خود دست نيافته بود، چندين مجموعه غزل منتشر کرده بود و دره‌مان زمان نيز در کنار شهريار و سايه و رهی معيری و عماد خراسانی، از غزلسرا‌های بزرگ محسوب می‌شد.

اما مهم‌ترين نکته‌ای که می‌بايد دربارهء سيمين بيان کرد، آن است که وی با انتشار کتاب «خطی زسرعت و از آتش»، اهل ادب و شعر ايران را شگفت زده کرد. او مُبدع و مبتکر وزن‌های جديدی ست که خود به اوزان کلاسيک فارسی افزوده.

سيمين در فرم غزل و به خصوص در وزن غزل يک تحول بی‌سابقه ايجاد کرد و همراه با کشف و بهره گيری از وزن‌های جديد، تنوع ريتميک و تنوع زبانی و تنوع مضمونی در غزل فارسی به وجود آورد و بنياد غزل معاصر را ديگرگون ساخت!

اين تحول در آثار بعدی او بسيار جدی و آگاهانه دنبال شد تا جايی که کوشش سيمين بهبهانی در متحول ساختن شعر فارسی (در حوزهء غزل) را با نو آوری‌های نيمايوشيج مقايسه کردند و شاعر بزرگ و اديب نيما‌شناس معتبری مثل اخوان ثالث سيمين بهبهانی را «نيمای غزل» ناميد.

تحولی که سيمين در اوزان غزل فارسی ايجاد کرده، موجب شد که اوزان شعر فارسی از نظر کمّی به ابعاد بی‌سابقه‌ای دست پيدا کند، و طبيعتاً اين تحوّل کمّی، به نوبهء خود يک تحوّل کيفی را نيز به همراه بياورد.

از نظر مضمون غزل‌های سيمين، کاملاً نو و امروزی و متأثر از اوضاع اجتماعی و سياسی ايران معاصر است. شکايت از اختناق و آرزوی آزادی و عدالت و برابری حقوقی زنان با مردان، و نقد فرهنگی ـ اجتماعی جامعهء امروز از مضمون‌های اصلی کار اوست. سيمين از شاعران آزادی خواهی ست که مقاومت فرهنگی و مقاومت فکری و مقاومت هنری در برابر استبداد و تحجّر و تک صدايی ِ نظام توتاليتر و ايدئولوژيک، اساس و بُن مايهء شعر اوست. و اينهمه را با احساسی بسيار رقيق، توأم با رأفت ومِهرمادرانه، بسيار ظريف و هنرمندانه بيان می‌دارد.

سيمين با نگاه زنانه از آزادی و از مظلوميت انسان‌ها در دوران اختناق سخن می‌گويد و شعر او سرشار از مهر به فرهنگ و عشق به ايران است. به تاريخ ايران مهر می‌ورزد و نگران فروريختن ارزش‌های اصيل انسانی و ملی ست که در شرايط اختناق و با وجود حاکميت ايدئولوژيک و دينی بر ايران، در موقعيت شکننده و ويران شونده قرار گرفته‌اند.

غزل سيمين صدای درد و دريغ و حسرت و اعتراض انسان‌هايی ست که آرزوی آزادی و دموکراسی، آن‌ها را به ميدان آورده بود تا جهان استبداد زدهء پيشين را دگرگون کنند، اما با موقعيت و روزگار دهشتناکی روبرو شدند که نه تنها به آزادی و آرزوهای ديرين خود دست نيافتند، بلکه دستاورد‌های تاريخی گذشتهء خود را هم از کف دادند و ارزش‌های متعالی، انسلنی و اخلاقی و فرهنگی جامعهء خود را هم در معرض اضمحلال و نابودی يافتند.

غزل‌های سيمين، اينچنين سرشار از درد‌های انسان ايرانی معاصر است و به بهترين شکل صدای مظلوميت ملت ايران در اين ربع قرن آخر سدهء بيستم و دههء اول سدهء بيست و يکم ميلادی ست.


يکی از شخصيت‌های پايه‌ای و شجاع کانون نويسندگان ايران و سخنگوی نويسندگان و شاعران ايران است و ازکسانی ست که بی‌وقفه بر ضد سانسور و برای استقرار آزادی بيان و انديشه کوشش می‌کنند و در اين راه تا کنون بهای بسيار گزافی پرداخته‌اند. (چند تن از اعضای اين کانون تا کنون ربوده وترور شده‌اند.)

از اين‌ها گذشته، سيمين به واسطهء اهميت شعر خود در ادبيات معاصر و به واسطهء نقش خود در جامعهء روشنفکری ايران و به واسطهء کوشش‌های اجتماعی و فرهنگی خود در عرصهء مسائل زنان و دفاع از حقوق پايمال شدهء آنان، به يکی از چهره‌های شاخص ِ مدافعين ِ حقوق زنان و به يکی از نمايندگان برجستهء زنانِ ايرانِ امروز در جامعهء مرد سالار و در حاکميت نظامِ زن ستيز ِ اسلامی بدل شده و از احترام فوق العاده‌ای برخوردار است.

از اين بابت سيمين بهبهانی يک چهرهء منحصر به فرد در ادبيات فارسی و نيز در آزاديخواهی و در ضديت با سانسور و نيز در دفاع از حقوق زنان محسوب است. وی بابت اين ويژگی کيفی و نيز بابت کيفيت‌های گوناگون ديگری ـ که فرصت طرح آن نيست ـ به شايسته‌ترين وجهی ادبيات فارسی و شعر ايران و جامعهء روشنفکری ايران را نمايندگی می‌کند و از هرلحاظ شايستهء جايزهء نوبل ادبيات است.

وظيفهء جامعهء فرهنگی و ادبی ايرانيان است که در اين زمينه حق مطلب را ادا کنند و «کميتهء نوبل» و مجامع ادبی و فرهنگی جهان را از وجود شاعر بزرگ و زن آزاده و شجاعی همچون سيمين بهبهانی آگاه گردانند و او را به جهانيان بشناسانند.

موفق و مؤيد باشيد!

محمد جلالی چيمه (م. سحر)
پاريس ۲۶ /۱/۲۰۰۶


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016