سه شنبه 28 مرداد 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

نامم خاوران است، آيا مرا می شناسی؟ يکی از مادران پارک لاله ايران

شايد نامم را شنيده باشی. قطعه زمينی هستم در جنوب شرقی تهران، چاک چاک از تابش خورشيد و سيراب از عشق و عطرآگين عطر عشق، عطر مهربانی و دوستی و انسانيت.

شايد در روز، خيلی ها از کنارم می گذرند، ولی مرا نمی شناسند و تاريخچه ام را نمی دانند و آن ها که می شناسند، خود عاشقند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



خاکم را برای فراموش شدن بارها زير و رو کردند، ولی هم چنان هستم و با هر نسيم و بارش باران بوی خاکم در فضا می پيچد.

خاوران غزه نيست، فلسطين نيست، اينجا گور کودکان و زنان و مردان غزه ای نيست که اين روزها فرياد هر مرد و زنی برای دادخواهی آن بلند است.

اينجا زنان و مردان عاشق خفته اند. مردان و زنانی که مرگ شان در خفا و در سکوت خبری و عزای شان در سکوت بی توجهی همشهريان اش برگزار شد و کسی از مردمان اين ديار برای شان اشک نريخت و کسی دست مهر بر سر کودکان شان نکشيد و ترجيح دادند روی شان را برگردانند تا مبادا مجبور به همدردی با آن ها و پذيرش واقعيت ها شوند.

مردان و زنانی که در اين خاک آرميده اند، عاشقان بی توقعی بودند، عاشق صورت های غمزده و پا برهنه و شکم های گرسنه کودکان وطن خود و حتی کودکان آواره و گرسنه غزه و همه محرومان دنيا!

ستارگانی که در دل شب های تاريک و سياه وطن سوسو زدند و به زمين کشيده شدند.

زمينی که تلاش مزدوران مزوران بر آن بود تا لعنت آباد ناميده شود، ولی عشق آباد لقب گرفت.

ياد و خاطره همه عاشقان به خون خفته در خاوران و همه گورستانهای خاوران ايران گرامی باد!

يکی از مادران پارک لاله ايران
۲۸ مرداد ۱۳۹۳


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016