گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 تیر» آيتالله شيرازی، قربانی نظام ولايت فقيه (بخش هفتم)، علی افشاری21 خرداد» آيتالله شيرازی، قربانی نظام ولايت فقيه (بخش پنجم)، علی افشاری
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رشد جمعيت طلاب حوزهها و برآمد آن در عرصه سياسی، علی افشاریعدم استقلال حوزههای علميه باعث میشود تا خروجی مدارس دينی در نهايت در خدمت حکومت قرار بگيرد. بوجود آمدن حرکت در داخل حوزهها و مدرسان آن در چارچوب استيفای استقلال حوزهها میتواند مناسبات حاکم را تغيير دهد ولی در حال حاضر چنين چشماندازی وجود نداردسال تحصيلی حوزه های علميه در نيمه دوم شهريور آغاز می شود. در ساليان گذشته مديريت حوزه های علميه کوشيده اند تا نظمی به وضعيت تحصيلی در مدارس دينی داده و آموزش در آن را نظام مند نمايند. البته شروع ساختار بخشيدن به تدريس در حوزه های علميه با استفاده از برخی کارکرد های آموزش مدرن از زمان آيت الله بروجردی شروع شد. در جمهوری اسلامی با توجه به حضور نهادی روحانيت در حکومت و نظام سياسی اين روند شتاب گرفت. معادل سازی مدارک حوزوی با دانشگاهی نقطه عطفی بود. البته الزامات زمانه نيز در اين روند بی تاثير نبوده است. در عين حال نظام آموزشی حوزه هنوز سنتی است و فاصله زيادی با مبانی آموزشی مدرن دارد. سيستم آموزشی حوزه در قالب تحقيق و پژوهش نقادانه و آزاد نيست بلکه تلاش برای توجيه و درک آموزه های حاکم و حفظ آنها در جامعه است. در واقع پوسته ظاهری و برخی از جنبه های شکلی آن نو شده است اما محتوی کماکان کهنه و متعلق به اعصار سپری شده است. در هفته گذشته دو آمار متفاوت از تعداد طلبه ها در کشور منتشر شد. جلال رضوی مشاور رييس سازمان اوقاف و امور خيريه کشور در امور حوزه های علميه، گفت: « ۲۰۰ هزار طلبه خواهر و برادر هم اکنون در کشور مشغول به تحصيل و فعاليت هستند که البته در ميان آن ها، طلابی از ساير کشورهای اسلامی نيز وجود دارد.»(۱) اما حجت الاسلام حسينی بوشهری مدير حوزه های علميه تعداد طلاب را در کشور را ۱۵۰ هزار نفر اعلام داشت و گفت : « در سال تحصيلی ۹۳-۹۴ هفده هزار طلبه جديد وارد مدارس علميه کشور می شوند . هزار و ۲۰۰ نفر از طلاب جديدالورود در مدارس قم پذيرش می شوند که با پذيرش آنها طلاب مشغول به تحصيل در قم به بيش از ۸۰ هزار نفر می رسد.» (۲) وی تعداد مدارس دينی فعال در کشور را ۴۵۰ تا برشمرد و توضيح داد که :رشته های تخصصی حوزوی از ۱۶ رشته به ۳۷ رشته افزايش يافته است و هم اکنون ۲۰ رشته آن در ۱۲ استان تدريس می شود. از مدارس فوق نزديک به ۲۸۰ مدرسه متعلق به زنان است. (۳) تعداد طلبه های زن در حدود ۴۰ هزار نفر برآورد می شود که شمار آنها در حال افزايش است. تعداد طلبه های خارجی ( غير ايرانی) در حدود ۱۲ هزار نفر است که توسط تشکيلاتی به نام جامعه المصطفی جذب و اداره می شوند. اين تشکيلات در ۶۰ کشور جهان و در تمامی قاره ها نمايندگی دارد.(۴) آمار فوق نشانگر رشد جمعيت طلاب است که به نوبه خود نفوذ روحانيت در جامعه را افزايش می دهد. در حال حاضر روحانيت غير از ادراه نهاد های دينی چون مساجد در دستگاه قضائی کشور و نهاد های فرهنگی مشغول به کار می شوند. شمار روحانيون بعد از انقلاب افزايش يافته است ولی نسبت آنان به جمعيت کاهش پيدا کرده و معادل ۰.۲ درصد از کل جمعيت ايران است. جمعيت روحانيون در اوايل دوره پهلوی بين سه تا ۵ هزار نفر بود که با سخت گيری های رضا شاه و سکولاريزه کردن دستگاه آموزش ، ازدواج ،دادگستری و ثبت اسناد به کمتر از هزار نفر کاهش يافت. اما در دوره محمد رضا شاه و بخصوص بعد از حضور آيت الله بروجردی در قم اين رقم با شتاب زيادی افزايش يافت. در حول و حوش انقلاب جمعيت روحانيون يک سوم آمار کنونی تخمين زده می شود. آمار دقيقی در اين خصوص وجود ندارد. طلبه ها اکنون از امکانات به مراتب بيشتری در مقايسه با قبل از انقلاب برخوردار هستند. امتيازات فوق و همچنين امکان برخورداری از فرصت های شغلی خوب در آينده باعث شده برخی صرفا به دلايل اقتصادی و شغلی لباس روحانيت بر تن کنند در حالی که اعتقادی به باور های روحانيت و اقتضاءات ان ندارند. اما اکثريت طلبه ها جذب گرايش های مختلف حاکم در حوزه های علميه می شوند که بخش حکومتی ان جلوه و نمود بيشتری دارد. با توجه به سيطره ولايت فقيه در حوزه های علميه واداره رسمی انها توسط حکومت بخش عمده و سازمان يافته جمعيت روحانيت و بخصوص آنهايی که فرصت تبليغ پيدا می کنند در خدمت ولی فقيه هستند. اين مسئله به نوبه خود ابزاری قوی در اختيار رهبری قرار می دهد تا اقتدار روحانی خود را افزايش داده و از ابزار مذهب برای جلو بردن سياست های خود استفاده نمايد. در واقع عدم استقلال حوزه های علميه باعث می شود تا خروجی مدارس دينی در نهايت در خدمت حکومت قرار بگيرد. بوجود آمدن حرکت در داخل حوزه ها و مدرسان آن در چارچوب استيفای استقلال حوزه ها می تواند مناسبات حاکم را تغيير دهد ولی در حال حاضر چنين چشم اندازی وجود ندارد. علی افشاری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|