پنجشنبه 20 شهریور 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

فعالان مدنی از عبدالفتاح سلطانی تجليل کردند

کانون مدافعان حقوق بشر - جمعی از فعالان مدنی در کنار اعضای کانون مدافعان حقوق بشر روز چهارشنبه نوزدهم شهريور ماه ۱۳۹۳ به مناسبت آغاز چهارمين سال زندانی شدن عبدالفتاح سلطانی با حضور در منزل اين وکيل دادگستری از تلاش های او قدردانی کردند

عبدالفتاح سلطانی، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر ۱۹ شهريور ماه ۱۳۹۰ بازداشت و از آن تاريخ تا کنون در زندان اوين زندانی است.

به گزارش سايت کانون مدافعان حقوق بشر، در مراسم قدردانی از تلاش های آقای سلطانی جمعی از خانواده های زندانيان سياسی و عقيدتی، وکلا، اعضای سازمان معلمان و کانون صنفی معلمان، فعالان جنبش زنان حضور داشتند.

آقای سلطانی در طول دوران فعاليت اش به عنوان وکيل، وکالت تعداد زيادی از متهمان سياسی و عقيدتی را برعهده داشته است.

شيما قوشه، وکيل عبدالفتاح سلطانی و عضو کانون شهروندی زنان به عنوان مجری مراسم در سخنانی گفت: "آقای سلطانی از همه زندانيان سياسی و عقيدتی فارغ از گرايشات و عقايد ايشان دفاع می کرد و دغدغه اصلی او حق دفاع بود."



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


او در ادامه ابراز اميدواری کرد تا با توجه به تصويب قانون مجازات اسلامی مجدداً پرونده آقای سلطانی مورد رسيدی قرار گرفته و هر چه زودتر شاهد آزادی همکارش و ديگر زندانيان باشد.

نرگس محمدی، نايب رييس کانون مدافعان حقوق بشر و عضو کانون شهروندی حقوق بشر نيز در سخنانی گفت: "پرونده عبدالفتاح سلطانی از شهريور سال ۹۲ و با اعلام نظر سه قاضی از جمله آقای آوايی، رياست سابق کل دادگستری تهران جهت اعمال ماده ۱۸ به دفتر رياست قوه قضاييه ارسال شده که همچنان در بلاتکليفی است در حالی که بايد ظرف ۳ ماه به شعبه هم عرض ارجاع می شد يعنی به نوعی پرونده آقای سلطانی يک سال است که در دفتر رياست قوه قضاييه به طور غير قانونی بايگانی شده است.

بنابراين او به نمايندگی از جمع خواستار رسيدگی به اين پرونده شد.

معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی نيز در جمع مهمانانش گفت: "چهارمين سال حبس و بازداشت همسرم عبدالفتاح سلطانی را در حالی آغاز می کنم که هر روز با اميد به آزادی سر کرده و فرزندانم را به پايان اين روزهای سياه دلخوش کرده ام؛ اما چه کنم که هر چه می گذرد اثری از تکريم و اجرای قانون نمی بينم. گويا قانون موجب سلب آسايش برخی شده است که اين چنين خصمانه به آن می نگرند.

قانون نشان مدنيت جامعه است و به قولی قانون بد، بهتر از بی قانونی و هرج مرج است. حال چه شده که عبدالفتاح به نام همين قانون، به جرم وکالت مراجعينش ، خود بايد به چنين حبس سنگينی محکوم گردد.

سه سال از اسارت عزيزی می گذرد که هر روز بيمار و بيمارتر می شود. مرخصی و درمان کمترين خواسته ما بوده که تاکنون محقق نشده است. اگر مقامات مسئول خبر ندارند که همسرم دچار کم خونی شديد، افت فشار خون و بيماری گوارشی و قلبی شده، و بارها به نوبت پزشک ما اهميت داده نشده است، همين جا به اطلاعشان می رسانم و آنها را به ياری می طلبم.

امروز ۱۰۹۸ روز از حبس ناجوانمردانه مرد قانون می گذرد. برخی از شما دوستان، همکاران و همراهان می دانيد ۱۰۹۸ روز انتظار يعنی چه! و نيز می دانيد ۱۰۹۸ روز زندان، حمله، توهين، انفرادی، فشارهای روحی و روانی، تراشيدن موی سر و صورت ، اعتصاب، اعتراض و حبس بدون يک ساعت مرخصی يعنی چه؟

تحمل اين همه قانون شکنی و قانون گريزی و قانون ستيزی برای مرد قانون به زبان، ساده است! مردی که جرمش آبرو و اعتبار اوست؛ جرمش وکالت متهمين و مراجعين اش در کانون مدافعان حقوق بشراست!
با کمال تأسف آقای سلطانی را به زندان افکندند تا ديگر کسی نباشد از حق متهم و حرمت وکالت سخن بگويد! تا کسی جرئت نکند بر اجرای قانون پای فشارد! اما او تنها نيست .

۱۹ شهريور ۱۳۹۰ به همراه ۵ مامور در مقابل چشمانمان رفت و سه سال است او و ما در انتظار دادرسی عادلانه، درمان، تلفن و مرخصی نشسته ايم و کتاب های قانون را ورق می زنيم و تأسف می خوريم .

اکنون سهم او از قانون بيماری قلبی و گوارشی و کم خونی ست و سهم ما دلتنگی ها !

شايد مسئولين قوه قضائيه تصميم به حذف تدريجی همسرم گرفته باشند اما سلطانی يک نفر نيست؛ تنها نيست .

من هم اکنون توجه چشمان بيدار و متعهدين قوه قضائيه و وزارت اطلاعات را به اين همه جور و جفا معطوف می دارم باشد که وجدان های بيدار بی تفاوت نمانند و نام نيک از خود به جای گذارند !

اگر رها کنم نگويم ننويسم نسرايم تا مسئله سر بسته بماند تاريخ را چه کنم که گواه عادلی خواهد بود .
همسرم آزادی حق توست سالم باش و سرفراز!"

پس از سخنان خانم دهقان، محمد ملکی از مؤسسان لگام در سخنان کوتاهی گفت: "من در دوره های مختلف و در دهه های شصت، هفتاد و هشتاد زندانی سياسی بودم و می دانم زندانيان سياسی و خانواده های بی گناهشان چه رنجی می کشند.

با پايان سخنان آقای ملکی، پيام شيرين عبادی، رييس کانون مدافعان حقوق بشر قرائت شد. خانم عبادی در پيام خود گفت: "عبدالفتاح سلطانی شرف جامعه وکالت و پای بند به تعهدات و آرمان های حقوق بشر است و به همين دليل اکنون در زندان است".

محمد داوری، معلمی که به تازگی با پايان دوران محکوميتش از زندان آزاد شده است نيز گفت: "آقای سلطانی بهترين همراه زندانيان سياسی در بند ۳۵۰ بود و اميدواريم او را به زودی در جمع خود ببينيم."

فاطمه گلزار، همسر سيد محمد سيف زاده ديگر عضو زندانی شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر هم ابراز اميدواری کرد تا با تغييراتی که در قوانين جديد اتفاق افتاده، زندانيان سياسی به آغوش خانواده هايشان بازگردند.

پرويز تابشيان، وکيل دادگستری نيز در سخنان کوتاهی ابراز اميدواری کرد تا با توجه به شرايط ايجاد شده در کشور شاهد آزادی زندانيان سياسی باشيم.

گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی که در زندان و بر اثر ضربات کشته شد نيز که برای تقدير از عبدالفتاح سلطانی به منزل او رفته بود، گفت: "من آزادی زندانيان سياسی را خواهانم و نمی دانم چرا بايد در اين سرزمين دختران و پسران جوان و پدران و مادران در زندان و خانواده ها در حسرت ديدن يکديگر باشند در حالی که بايد همه آن ها در اين سرزمين در کنار يکديگر زندگی کنند."

هادی اسماعيل زاده، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر که او نيز به زندان محکوم شده است در سخنانی گفت: "اميدوارم آزادی، آزاد شود و حقوق بشر از محبس زندانبانان حقوق بشر آزاد شود و مثل کبوتران سفيد در آسمان جهان پرواز کند."

فرزانه دشتی، فعال فرهنگی نيز گفت که آقای سلطانی انسانی آزادی خواه است که در اين راه هر هزينه ای را به جان خريده است.

محمد نوری زاد، مستند ساز نيز با بيان اينکه ما لاجرم بايد با جهل درافتيم، گفت: "آقای عبدالفتاح سلطانی، نسرين ستوده، نرگس محمدی، بهاور و تاجزاده يک فهم هستند و حاکميت اين فهم ها را نمی فهمد."

در ادامه اين مراسم نسرين ستوده، وکيل دادگستری گفت که آقای سلطانی به دليل پای بندی به شرافت حرفه ای خود بازداشت شد و اکنون در زندان است.

سعيد دهقان ديگر وکيل دادگستری حاضر در اين مراسم نيز گفت: "حق دفاع در ايران مظلوم واقع شده است و وکلا مانند کوزه گرانی هستند که از کوزه شکسته آب می خورند."

در ادامه مهديه گلرو، دانشجوی محروم از تحصيل و عضو کانون شهروندی زنان با ياد کردن از ضياء نبوی که ۵ سال از حبسش را گذرانده و ۵ سال ديگر از آن باقی مانده است، گفت که آقای سلطانی در دفاع از دانشجويان همواره پيشگام بود.

مريم شيرينی، همسر امير اسلامی از دراويش زندانی ديگر فردی بود که در اين مراسم از اعتصاب غذای دراويش زندانی ابراز نگرانی و توجه حاضران را به اين نکته جلب کرد.

آرتين غضنفری از موکلان بهايی عبدالفتاح سلطانی نيز گفت که آقای سلطانی در دفاع از مديران جامعه بهايی با حضور فيلمبرداران صدا و سيما به نحوی سخن گفت و دفاع کرد که با هرگونه سانسور هم قابل پخش نشد.

پروين فهيمی، مادر سهراب اعرابی که در حوادث سال ۱۳۸۸ کشته شد نيز خطاب به حاضران گفت که در پيگيری پرونده فرزندش مصمم است.

اين مادر صلح گفت که هنوز هيچ پرونده ای از کشته شدگان سال ۸۸ به نتيجه نرسيده است چرا که اکثر خانواده ها ديه نمی خواهند و خواهان معرفی آمران و عاملان اين قتل ها هستند.

در ادامه فاطمه بابادی، همسر سهيل بابادی که اينک در زندان به سر می برد، گفت: "آقای سلطانی در بند ۳۵۰ با همه و به ويژه با جوانان همچون همسر من با تعهد واخلاق رفتار می کند."

خانم مرادی، مادر داور حسينی که اينک در زندان به سر می برد نيز از زندانيان سياسی به ويژه هم بندان فرزندش ياد کرد و خواهان آزادی آن ها شد.

در پايان اين مراسم نرگس محمدی به عنوان نائب رييس کانون مدافعان حقوق بشر در کنار مهديه گلرو به عنوان يکی از محرومان از تحصيل و محمد ملکی، اولين رييس دانشگاه تهران پس از انقلاب ايستاد و گفت: "از شنيدن خبرهايی در خصوص ممانعت از ادامه تحصيل و اعمال و تداوم محروميت های تحصيلی جديد از جمله ممنوع التحصيلی چند تن از دانشجويان در روزهای گذشته و همچنين جوانان بهايی، نگران و نسبت به اين نقض فاحش حقوق بشر معترض هستيم."

او با بيان اينکه حق تحصيل حق مسلم شهروندی و حقوق بشر است و با هيچ عذر و بهانه ای نزد افکار عمومی در دولت جديد پذيرفته نيست، گفت: "از دولت آقای روحانی انتظار داريم که به اين نقض حقوق بشر پايان دهد و ما شاهد ممنوعيت تحصيل برای هيچ جوانی در کشور نباشيم."


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016