شنبه 22 شهریور 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

موضوعاتی که صدای آمريکا پوشش نمی‌دهد يا در اولويت آن نيست، مجيد محمدی

مجید محمدی
سردبير و مدير صدای آمريکا چنان عمل می‌کنند که گويی در تهران و تحت مقررات جمهوری اسلامی دارند عمل می‌کنند و اگر خط قرمزها را زير پا بگذارند آنها را از کار بيکار خواهند کرد يا رسانه‌ی آنها را خواهند بست. از مشکلات سردبيری صدای آمريکا آن است که هنوز متوجه نشده در يک جامعه‌ی آزاد دارد زندگی می‌کند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامه گویا

فتيله‌ی اخبار و گزارش‌های مربوط به نقض حقوق بشر، فساد، تبعيض عليه اقليت‌های قومی و مذهبی و جنسيتی و تهديدات امنيتی جمهوری اسلامی در صدای امريکا بشدت پايين کشيده شده است صرفا برای کاهش حساسيت جمهوری اسلامی به اين شبکه.

رسانه ها نيز مثل همه‌ی پديده‌های بشری تغيير می کنند. اين تغيير ناشی است از بالا و پايين شدن بودجه، تغيير در ساختار نهادی، آمدن و رفتن مديران، تغيير در سياست‌های کلان، تغيير در محتوا به خاطر تغيير در ذائقه‌ی مخاطبان، و تغيير در نگرش و سياست کسان و نهادهايی که بودجه‌ی رسانه را تامين يا مدير آن را تعيين می کنند. صدای امريکا در اين ميان استثنا نيست.

پنج تحول عمده در محتوای برنامه‌های صدای امريکا در يکی دو سال اخير رخ داده است:

از اولويت انداختن گزارش نقض حقوق بشر در ايران
از اولويت انداختن اخبار حقوق بشری در برنامه‌های خبری، برنامه‌های تحليلی و برنامه‌های هفتگی. تنها به فهرست برنامه‌های افق يا روی خط در يکی دوسال گذشته نگاهی بيندايد و آنها را با برنامه‌های تفسير خبر و روی خط در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ مقايسه کنيد. موضوعات بين المللی که حساسيت کمتری برای جمهوری اسلامی دارند جای موضوعات حقوق بشری را گرفته‌اند. البته اين طور نيست که کارکنان اين رسانه‌ به اين موضوعات توجهی نداشته باشند اما مشخص است که مديريت و سردبيری اخبار مربوط به نقض حقوق بشر را وتو می کنند.

سردبير صدای امريکا دو پيشينه دارد: اول اين که با توجه به همکاری با سازمان تبليغات اسلامی می داند تا چه حد مقامات جمهوری اسلامی به اخبار نقض حقوق بشر در ايران حساسيت دارند و برای آن که حساسيت آنها را بر نيانگيزاند از اين گونه اخبار پرهيز می کند. مشخصه‌ی ديگر سردبير صدای امريکا همکاری با شرکت‌هايی مثل آتيه بهار است. اين شرکت‌ها ميانه‌ی خوشی با پرداختن به نقض حقوق بشر در ايران ندارند چون به کسب و کار کسانی که می خواهند با مقامات جمهوری اسلامی معامله داشته باشند و روابط را عادی سازند ضرر می زند.

يک نمونه‌ی جالب توجه موضوع حصر موسوی، کروبی و رهنورد است که هر از چندی مقامات جمهوری اسلامی و حتی شخص خامنه‌ای در مورد آن صحبت می کنند (آخرين بار در ديدار با هيئت دولت که به آن در باب همکاری با فتنه گران اخطار داد) اما به طور کلی از دايره‌ی پوشش خبری و گزارشی صدای امريکا بيرون گذاشته شده چون مديران صدای امريکا می دانند که ولی فقيه دوست ندارد بحث "فتنه" از سوی ديگران و به نحو انتقادی و در چارچوب‌های حقوق بشری مطرح شود. صدای امريکا مدت‌ها يک کارشناس حقوق بشر داشت و او در برنامه‌های مختلف حضور پيدا می کرد اما مدت‌هاست که به چنين کارشناسی نيازی نمی بينند.

اخبار حقوق بشری بهترين معيار سنجش مماشات با جمهوری اسلامی يا انتقاد از آن است. بيشترين پوشش يعنی کمترين مماشات و کمترين پوشش يعنی غش کردن بدان سمت. صدای امريکا در حال تمايل بسيار زياد به مبانی جمهوری اسلامی بوده است چون اين اخبار را درز می گرفته است. به عنوان مثال در سه بخش خبری شامگاهی، شبانگاهی و ساعت خبر صدای امريکا در ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ به هيچ وجه اشاره‌ای به انتشار وصيت نامه‌ی درويشان اعتصاب غذا کننده نمی شود در حالی که راديو فردا اين خبر را پوشش داد (تلويزيون بی بی سی فارسی در برنامه ی ۶۰ دقيقه در همين روز آن را پوشش نداد در حالی که سايت آن خبر را رفته بود).

به زير قالی فرستادن رنج‌های اقليت‌های جنسيتی
معيار خوب ديگر برای دوری و نزديکی با نظام جمهوری اسلامی و ايدئولوژی آن در رسانه‌ها ميزان پوشش نقض حقوق همجنسگرايان در ايران يا حضور و عدم حضور همجنسکرايان ايرانی در برنامه‌هاست. صدای امريکا در يکی دو سال اخير پرداختن به نقض حقوق دگرباشان جنسی را اصولا به حاشيه برده است.

هنگامی که يکی از آهنگ‌های گوگوش که به رنج‌های همجنسگرايان می پردازد منتشر شد از يکی از ميزبانان صدای امريکا خواستم که با توجه به شهرت و محبوبيت گوگوش و نيز سرکوب همجنسگرايان به اين آهنگ در يک برنامه پرداخته شود. اما بدان توجهی نشد. مديران و سردبير صدای امريکا نه تنها از موضوعی در اين محدوده استقبال نمی کنند بلکه به دنبال بهانه‌هايی برای عدم پرداختن به آن هستند با اين توجيه که افکار عمومی در ايران اين گونه موضوعات را خوش نمی دارد. البته منظور آنها از "ايران" نيز "حکومت و اقليت کوچک همراه با آن" است.

کاهش اخبار و گزارش‌های مربوط به فساد
پس از انتشار مکالمه‌ی بيژن فرهودی با مهدی هاشمی رسانه‌های فارسی زبان خارج کشور از جمله راديو فردا که آن هم تحت نظر بی بی جی (هيئت پخش فرمانداران) کار می کند موضوع را پوشش دادند اما بی بی سی و صدای امريکا که از لحاظ خط مشی بدان پيوسته اين موضوع را کاملا مسکوت گذاشتند. فساد خانواده‌ی رفسنجانی يا ناطق يا ديگر مواد فساد معمولا در سايت‌های شبه دولتی جمهوری اسلامی بيش از صدای امريکا و بی بی سی ديده می شود چون آنها می خواهند خانواده‌های قدرتمند رقيب خامنه‌ای را بدنام سازند اما همکاران سابق خانواده‌ی رفسنجانی هنوز اميد دارند با قدرت گرفتن رفسنجانی می توانند از روابط غرب با ايران منتفع شوند، رويايی که تحقق آن بسيار دشوار است. گرگ‌هايی که جای باند رفسنجانی را در دوره‌ی احمدی نژاد گرفته‌اند به راحتی قلمرو خود را به همپيمانان رفسنجانی واگذار نمی کنند.

تصور تهديد نسبت به اقليت‌های قومی و مذهبی

حساسيت رسانه‌ای ديگر جمهوری اسلامی مربوط می شود به اقليت‌های قومی و مذهبی چون آنها را تهديد امنيتی تلقی می کند. جالب است که در برنامه‌های صدای امريکا در ايام مراسم مذهبی هميشه از روحانيون شيعه دعوت می شود و روحانيون سنی کمتر جايی در اين برنامه‌ها دارند. همچنين صدای اقليت‌های قومی و برنامه‌هايی که دارند از اين رسانه کمتر شنيده می شود چون احتمالا مدير و سردبير تصور می کنند اين امر از سوی جمهوری اسلامی به معنای تبليغ تجزيه طلبی گرفته خواهد شد. جامعه‌ی ايران از مسائل موجود ميان اسرائيل و فلسطينيان بيشتر اطلاع دارد تا آنچه بر سر يهوديان و بهاييان و مسيحيان ايرانی رفته است.

سردبير و مدير صدای امريکا چنان عمل می کنند که گويی در تهران و تحت مقررات جمهوری اسلامی دارند عمل می کنند و اگر خط قرمزها را زير پا بگذارند آنها را از کار بيکار خواهند کرد يا رسانه ی آنها را خواهند بست. از مشکلات سردبيری صدای امريکا آن است که هنوز متوجه نشده در يک جامعه‌ی آزاد دارد زندگی می کند.

مسکوت گذاشتن تهديدات امنيتی جمهوری اسلامی
از منظر امنيت ملی مهم ترين وظيفه‌ی يک شبکه‌ی خبر رسانی دولتی اطلاع رسانی در باب تهديدات امنيتی کشوری است که برای شهروندانش برنامه پخش می شود. بخش فارسی صدای امريکا اگر بخواهد پول ماليات دهندگان امريکايی را به درستی خرج کند بايد تروريسم، آتش افروزی و جاه طلبی‌های جمهوری اسلامی را روزانه گزارش کند. اما صدای امريکا در اين حوزه تقريبا هيچ کاری نمی کند. جمهوری اسلامی بی وقفه در يمن، عراق، لبنان، غزه، سوريه، بحرين، و ديگر کشورهای منطقه آتش افروزی می کند. جستجويی در برنامه‌های صدای امريکا کنيد و ببينيد تا چه حد اين آتش افروزی‌ها گزارش می شود. خبرنگاران صدای امريکا به ايران نمی توانند بروند اما به لبنان و يمن و عراق و افغانستان و کويت و عربستان سعودی که می توانند بروند. چرا رفتار جمهور ی اسلامی و همکاران جمهوری اسلامی در منطقه برای بی ثبات کردن ديگر کشورها در صدای امريکا منعکس نمی شود؟

در موضوعاتی که توضيح دادم بی بی سی فارسی نيز با همين مشکلات مواجه است اما از صدای سرزمينی که مهد آزادی و دمکراسی است بيشتر انتظار می رود تا رسانه‌ی دولتی کشوری که سوابق چندانی در کمک به آزادی مردم سرزمين های ديگر ندارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016