شنبه 5 مهر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 شهریور» ملایِ دلواپس، سروده طنز از مهران رفیعی
26 تیر» بادهِ مطلق، سروده ای از مهران رفیعی
پرخواننده ترین ها

شناخت ماهيت ولی مطلقه فقيه با روش اسطويی، طنزی از مهران رفیعی

بر اساس نظريه ارسطو فيلسوف تيز هوش يونانی, انسان هنگامی ميتواند اشياء پيرامون خود را بشناسد که به اجزای سازنده آن پی ببرد و اينگونه بود که او به معرفی عناصر چهارگانه پرداخت. بزودی آب, آتش , خاک و باد دارای شناسنامه و پاسپورت معتبر شدند و به سرزمين های ديگر هم رفتند. بعد ها سر و کله اثير بعنوان عنصر پنجم هم پيدا شد تا اجرام کيهانی نيز تعريف پذير شوند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



برای روشن شدن منظور خود, ارسطو ميگويد که اگر يک سطل آب را نصف کنيم مقدارش کم ميشود ولی ماهيتش تغيير نميکند و هر دو نيمه سطل کما کان از جنس همان آب است. و اگر کار نصف کردن آب را ادامه دهيم, باز هم جنس آب ثابت ميماند و به خاک و آتش و باد تغيير نمی يابد. اما در نهايت به مقدار کمی از آب ميرسيم که ديگر قابل دو نيمه کردن نيست و آن کوچکترين اندازه عنصر آب است.

بشر به کمک اين ابزاری که ارسطو برايش ساخته بود, به شناخت خود از زمين و آسمان ادامه ميداد و به دسته بندی گياهان و حيوانات و هر آنچه در اطراف خود ميديد, می پرداخت و حتی به سراغ خلق و خوی جسمانی و روانی هم رفت و تکليف خودش را با هستی روشن کرد.

همه چيز بخوبی و خوشی در حال تعريف و تبيين بودند تا اين که مواردی پيش آمد و بشر را انگشت بدهان کرد, از جمله ظهور ولی فقيه در مملکت خودمان که به نوعی شبيه دنيای اعجاب انگيز آليس نيز می باشد. علما و مراجع دولتی ادعا کردند که اين موجود نوظهور برگزيده پرودگار است و فقط آنها ميتوانند علايم ويژه اش را تشخيص داده و بر پيشانيش مهر تاييد الهی بزنند و امت هم چاره ای ندارد بجز اطاعت تمام و کمال از او, سوار شدن بر کشتی نجات و رفتن با بليطی يک طرفه به بهشت.

عليرغم تلاش مکرر رندان برای دستيابی به علايم شناسايی ولايت مطلقه, شوربختانه همه تيرهای شان به سنگ خورند و علمای رانت الهی تاکيد فرمودند که بشر عادی چنين بصيرتی ندارد و لاجرم بايد بدنبال چوپان آسمانی حرکت کند.

هر چند پذيرش اين حکم, از قورت دادن معجون استو قدوس هم سخت تر بود ولی بالاخره بشريت خود را تسليم مشيت الهی کرد تا گرفتار خشم او نشود و سر و کارش به کهريزک و بند ۳۵۰ و انفرادی و چه و چه نکشد.

اما از آنجاييکه قرار نيست بشر با خيال آسوده و اطميان خاطر به زندگی راحت خود ادامه دهد, همين ماجرای جراحی پروستات آقا بسياری از کوسه و کوزه های منطقی و معرفتی را به هم ريخت. قضيه وقتی خراب تر شد که سرپرست تيم پزشکی فرمودند که روند بهبودی ولی فقيه مشابه ساير آدم هاست و چند روزی طول ميکشد, به زبان ساده پروستات ولی مطلقه از جنس مطلقه نيست.

اگر بخواهيم با همان ترازوی ارسطويی اين داستان را سبک و سنگين کنيم, اين پرسش پيش ميايد که آيا همه اندام های ولی مطلقه فقيه هم مطلقه هستند و يا خير؟

آيا فقط چندتا از آنها مطلقه می باشند و بقيه شان از نوع اندام های معمولی هستند که در بدن امت هم يافت ميشوند؟

اگر بر فرض محال, ولی فقيه را به چند قسمت تقسيم کنيم, آيا آن قسمت ها هم هنوز مطلقه هستند؟

بهرحال اين وظيفه سنگين بر دوش آقايان است که ما را از اين سردرگمی بيرون آورند, حتی به قيمت تاخيری موقت در مديريت سماوات و الارض

مهران رفيعی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016