سه شنبه 8 مهر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

سوالاتی که پاسخ می‌طلبند، مجید محمدی

مجید محمدی
اگر جمهوری اسلامی نباشد و نظامی ليبرال دمکرات در ايران بر سر کار بيايد منافع و امنيت ملی ايران که با منافع و امنيت ملی ايالات متحده گره خورده دنبال خواهد شد. دشمنی با ايالات متحده دشمنی با منافع و امنيت ملی ايران است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اگر کنگره و دولت امريکا بر ادامه کار بخش فارسی صدای امريکا با همين ساختار موجود اصرار داشته باشند حداقل می توانند روندهای درون آن را اصلاح کنند. اين اصلاح با يک تحقيق همه جانبه بر ابعاد مختلف فعاليت اين سازمان امکان پذير است. به همين دليل صدای امريکا بايد گروهی از محققان علوم اجتماعی و رسانه‌ها را که با زبان فارسی آشنايی داشته، ساختارها و نهادهای دولت و جامعه‌ی ايالات متحده را بشناسند و رسانه‌های بين المللی را نيز به خوبی بفهمند (با سابقه‌ی تحقيق در اين زمينه) استخدام کرده و آنان را موظف به بررسی پنج بعد از ابعاد کاری اين رسانه سازد و به سوالات زير در هر حوزه پاسخ دهد. همه‌ی اين سوالات برای پاسخ به اين سوال مطرح شده‌اند که برای اصلاح بخش فارسی موجود صدای امريکا چه می توان کرد.

۱. نيروی انسانی

در بخش نيروی انسانی بايد اين موضوعات تحقيق شود:

الف. ميزان خويشاوند سالاری در اين سازمان: چند درصد از کارکنان نه به دليل سوابق آموزشی و حرفه‌ای در حوزه‌ی روزنامه نگاری و برنامه سازی تلويزيونی استخدام شده‌اند؟ با آنها که بر اساس روابط استخدام شده اند چه می توان کرد؟
ب. چند در صد از پرسنل موجود بر اساس آگهی کار و مصاحبه با واجدان شرايط استخدام شده‌اند؟
پ. ميزان بهره وری نيروی کار موجود چقدر بوده است؟
ت. ارزيابی مخاطبان از کارکنان در شبکه‌های اجتماعی چگونه بوده است؟
ث. هر کدام از کارکنان روزانه چند ساعت کار مفيد انجام می دهند؟

۲. اتلاف مالی

اين سوالات معطوف هستند به دخل و خرج اين رسانه و ميزان بهينه و کارآمد بودن آنها:

الف. بخش فارسی صدای امريکا در مقايسه با ديگر رسانه ها چه ميزان حقوق و مزايا پرداخت می کند؟
ب. ميزان پرداخت‌ها به ماهواره‌ها و ميزان تاثير آنها چگونه بوده است؟
پ. ميزان پرداخت به استوديوها و مقايسه با ميزان پرداخت ديگر شبکه‌ها؟
ت. به چه ميزان از نيروهای آزاد برای برنامه سازی استفاده می شود؟
ث. چرا بيلان مالی بخش فارسی سالانه به ماليات دهندگان ارائه نمی شود؟

۳. جهت گيری محتوايی

الف. چه موضوعاتی و در چه حد در بخش فارسی صدای امريکا پوشش داده می شوند؟
ب. ميهمانان بيشتر از چه طيف سياسی و از کدام اقشار و حرفه‌ها هستند؟
پ. تمرکز بخش فارسی صدای امريکا بر چه موضوعاتی است؟ بخش فارسی صدای امريکا به چه موضوعاتی نمی پردازد؟
ت. سير تحول محتوای برنامه های چگونه بوده است؟
ث. کدام گروه های اجتماعی در تعيين محتوا موثر ترند: نخبگان سياسی، گروه های ذی نفوذ، روشنفکران حوزه‌ی عمومی، دانشگاهيان، روحانيون؟
ج. بخش فارسی صدای امريکا چرا به سراغ فرمت‌هايی مثل فيلم مستند نمی رود؟ چرا فيلم های درخشان مستند در باب دمکراسی و آزادی در ايالات متحده در اين رسانه‌خش نمی شوند؟چرا تجربه‌های شکست خورده‌ی جامعه‌ی امريکا مثل ممنوع کردن فروش مشروبات الکلی در اين رسانه به نمايش در نمی آيند؟
چ. آيا ارزش‌های بنيادی جامعه ی امريکا (آزادی و دمکراسی) و رسانه‌های آزاد (انعکاس طرف‌های بحث، دادن تيبرون ب صداهای خاموش) در بخش فارسی پی گيری می شوند؟

۴. رضايت مخاطب

مشخص نيست که صدای امريکا رضايت و سطح مخاطبان خود را سالانه اندازه می گيرد يا نه. اگر می گيرد چرا نتايج آن را منتشر نمی کند و اگر نمی کند چرا؟ ماليات دهندگان صاحب کارهايی هستند که در صدای امريکا انجام می گيرد و آنها حق دارند نتايج آنها را بدانند. اينها سوالاتی هستند که بايد در حوزه‌ی مخاطب دنبال شوند:

الف. در طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ چه تغييراتی در ميزان و ترکيب مخاطبان صدای امريکا صورت گرفته است؟
ب. مخاطبان چه انتظاراتی از صدای امريکا دارند؟
پ. ميزان رضايت مخاطبان از صدای امريکا در سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ چقدر بوده است؟
ت. مخاطبان چه شکاياتی از صدای امريکا دارند؟
ث. بخشی از مخاطبان شکايت دارند که نمی تواند با سردبير و مدير بخش فارسی مستقيما تماس بگيرند و ای ميل آنها در سايت نيست. آيا اين امر واقعيت دارد؟

۵. رهيافت مقايسه‌ای

الف. در مقايسه با شبکه‌های خصوصی فارسی زبان چه از نظر بودجه و چه از نظر کارکنان بخش فارسی صدای امريکا چه مزيت هايی دارد؟
ب. مقايسه‌ی بخش فارسی صدای امريکا و ديگر شبکه‌های فارسی زبان دولتی و خصوصی
پ. مقايسه محتوا و فرمت و کيفيت برنامه سازی بخش فارسی صدای امريکا و ديگر شبکه‌های امريکايی با بودجه های نزديک به هم
ت. مقايسه‌ی بخش فارسی صدای امريکا با ديگر شبکه‌های صدای آمريکا به زبان های ديگر

چهار خلط
در پايان اين مطلب به چهار خلط يا بدفهمی در مطالب اظهار نظر شده در باب اين مجموعه مطالب انتقادی در باب بخش فارسی صدای امريکا اشاره می کنم:

۱. با خلط بخش فارسی صدای امريکا با ايالات متحده‌ی امريکا برخی (عمدتا چپ‌ها) تصور کرده‌اند که مطالب من ضد امريکايی و ضد امپرياليستی شده است (بر خلاف گذشته که اين نحوه ی برخورد را مورد انتقاد قرار داده‌ام). مطالب من برای انتقاد از يک سازمان بسيار کوچک دولت فدرال است و از آن نمی توان نکته‌ای ضد امريکايی و ضد امپرياليستی بيرون کشيد؛ ضد امپرياليست‌ها برای انتقاد از مطالب من بايد راه ديگری در پيش گيرند؛

۲. برخی تصور می کنند که نقد بخش فارسی صدای امريکا برای کسانی که قبلا در اين رسانه حضور پيدا کرده‌اند توبه يا شليک به خود است. چنين نيست. بخش فارسی صدای امريکا همانند هر رسانه‌ای دارای مشکل است و می توان بدان انتقاد کرد. انتقاد از يک رسانه نيز به معنای خائن يا خادم دانستن آن نيست. علی رغم مشکلات ساختاری موجود، در صورت تغيير سياست مدير و سردبير فعلی و احترام آنها به حق آزادی بيان مهمانان و نيز تنوع بخشيدن به مهمانان من با افتخار در اين رسانه به عنوان ميهمان شرکت می کنم و همچنان نيز حق انتقاد ساختارشکنانه از آن را برای همگان قائل هستم.

۳. برخی ملاحظه‌ی امنيت و منافع ملی امريکا را در تقابل با ملاحظه‌ی منافع ملی و امنيت ملی ايران تعريف می کنند. اين مربوط است به دوره‌ی جمهوری اسلامی و دشمنی آن با غرب. اگر جمهوری اسلامی نباشد و نظامی ليبرال دمکرات در ايران بر سر کار بيايد منافع و امنيت ملی ايران با منافع و امنيت ملی ايالات متحده گره خواهد خورد.

۴. برخی تلاش کردند با خلط منافع شخصی (محروم شدن نويسنده از دريافت حق الزحمه از صدای امريکا) و منافع عمومی، برای انتقادات من انگيزه بسازند. برای اطلاع اين افراد بايد گفت که پس از نامه‌ی اعتراضی من به بی بی جی، مدير بخش فارسی از من خواست که در برنامه‌های آنها به عنوان ميهمان همچنان شرکت کنم اما شرط من اين بود که در اولين حضور برخورد سردبير را در نقض آزادی بيان ميهمانان توضيح دهم که آنها موافقت نکردند. در صورت سکوت می توانستم همچنان در برنامه‌های صدای امريکا شرکت کنم اما موضوع آزادی بيان برای من اهميت بيشتری نسبت به برداشته شدن نام خودم از ليست سياه داشت. همچنين قبل از اعلام قرار گرفته شده در ليست سياه نمی دانستم چنين ليستی وجود دارد که بعدا با ای ميل هايی که دريافت کردم اين موضوع برايم مسجل شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016