شنبه 10 آبان 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مصباحی مقدم: احتمال رای آوری هاشمی شاهرودی برای ریاست خبرگان

1414751029504_khosroshahi-3.jpg«احتمال رای آوری هاشمی شاهرودی برای ریاست مجلس خبرگان رهبری»، «دعوت از ناطق نوری، امامی کاشانی، روحانی و هاشمی رفسنجانی برای انتخاب دبیرکل جامعه روحانیت مبارز» و «رد فرضیه غلبه اصولگرایان تندرو بر مجموع جریانات اصولگرا» از مهمترین‌ محورهای اظهارات مصباحی‌مقدم در گفت‌و‌گو با ایسناست.

حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده مردم تهران در مجلس و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفت‌و‌گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، به سوالاتی در مورد ریاست مجلس خبرگان رهبری، دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز و رهبری جریان اصولگرا بعد از درگذشت آیت‌الله مهدوی کنی پاسخ داده است.

او در این گفت‌و‌گو با غیر قابل جبران خواندن ضایعه رحلت آیت‌الله مهدوی کنی، وضعیت علمی، فقهی، جا افتادگی و محبوبیت را از عوامل موثر در انتخاب رییس مجلس خبرگان عنوان کرد و با ابراز امیدواری نسبت به حفظ فضای معنوی مجلس خبرگان برای انتخاب رییس، رای آوری هاشمی شاهرودی برای ریاست مجلس خبرگان رهبری را محتمل دانست.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز همچنین با اشاره به عدم حضور ناطق نوری، امامی کاشانی، روحانی و هاشمی رفسنجانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز، گفت که از آنها برای جلسه انتخاب دبیرکل دعوت به عمل می‌آید.

مصباحی مقدم در این گفت‌و‌گو از تمایل جبهه پایداری به ایجاد ائتلاف و وحدت خبر داد و با تاکید بر اینکه رهبری جریان اصولگرا به دست اقلیت تندرو نمی‌افتد، وحدت اصول‌گرایان برای انتخابات دوره بعد را قابل قبول‌ترین تحلیل دانست.

مشروح گفت‌و‌گوی ایسنا با حجت‌الاسلام‌والمسلمین مصباحی‌مقدم به شرح زیر است:


*وضعیت مجلس خبرگان و ریاست این مجلس بعد از درگذشت آیت‌الله مهدوی کنی را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟ آیا در مورد ریاست مجلس خبرگان اختلاف نظری وجود دارد؟

رحلت آیت‌الله مهدوی کنی را تسلیت عرض می‌کنم فقدان این عالم مبارز و مجاهد ثلمه‌ی بزرگی به کشور، ملت و انقلاب وارد کرد که قابل جبران نیست. شخصیتی جامع مثل ایشان که از نظر فقاهت و سیاستمداری و اخلاق و روحیه مسالمت‌جویانه در مسائل سیاسی، بی‌بدیل بود. ایشان یار امام (ره) بود و از آغاز قیام سال 42 چه قبل و چه بعد از انقلاب همراه با امام بود. عضو شورای انقلاب کشور شد و هر مسئولیتی که امام به عهده ایشان گذاشت، مثل کمیته‌های انقلاب، با قوت و قدرت به دوش گرفت. مدتی وزیر کشور و مدتی نخست وزیر بود و در دوره‌ای عضو هیات سه نفره حل اختلاف سران قوا شد. در اواخر هم عضو و رییس مجلس خبرگان شد. آیت‌آلله مهدوی کنی بعد از رحلت امام یار مقام معظم رهبری بود. شخصیتی مثل ایشان شخصیت بی‌بدیلی بود و ما ضایعه رحلت ایشان را سنگین و غیر قابل جبران می‌بینیم و از خداوند می‌خواهیم روح‌شان را شاد و با ارواح ائمه،‌ امام راحل و شهدا محشور کند. امیدواریم اخلاق، رفتار و منشی که این مرد بزرگ داشت بتواند در میان ما زنده شود و راه ایشان استمرار پیدا کند.

در مجلس خبرگان فضا با فضای عمومی سیاسی کشور و فضای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس متفاوت است. در واقع مجلس خبرگان یک مجلس علمایی است و در مجلس علمایی کشاکش تصاحب کرسی ریاست به این شکل نیست که افراد بخواهند جایگاه ریاست را به دست بگیرند و برای به دست گرفتن جایگاه ریاست تلاش جدی کنند، بلکه وضعیت خبرگان اقتضا می‌کند این مسئولیت به کسی که شایستگی بیشتری دارد از ناحیه خود خبرگان پیشنهاد شود. در ادوار گذشته هم همین طور بوده است و حتی گاهی به نوعی تعارف با یکدیگر منتهی می‌شده است. بنابراین نباید آنچه را که احزاب و رسانه‌ها در مورد کاندیداتوری برای ریاست مجلس خبرگان تصور می‌کنند را مورد قبول تلقی کرد، بلکه آنچه رخ می‌دهد، اولویت دادن به کسانی با توجه به جمیع جهات هم از نظر علمی و فقهی و هم از نظر جا افتادگی و محبوبیت است.

علاوه بر این باید با توجه به سن برخی اعضای خبرگان، ملاحظه‌ای هم در این زمینه در نظر داشته باشیم. به این معنا که لزوما پیرترین‌ها برای ریاست خبرگان بهترین نیستند، بلکه باید جمیع جهات را مبنا قرار داد. در هر حال فرد مورد نظر باید توانایی اداره مجلس خبرگان را داشته باشد و جلساتی که در طول سال هیات رییسه مجلس خبرگان برگزار می‌کند را رهبری و مدیریت کند. از این جهت باید دید استمزاجی که در مجلس خبرگان انجام می‌شود، تمایل به چه کسی را نشان می‌دهد.

ما آنچنان که در مجالس دنیا یا ایران فراکسیون داریم در مجلس خبرگان نداریم، پس دسته‌بندی‌هایی که به طور متعارف در مجالس وجود دارد در مجلس خبرگان نیست و چون اینچنین است بیشترین ملاحظه، ملاحظه جهات علمی، مقبولیت و جا افتادگی است.

مرحوم آیت‌الله مشکینی چنین جایگاهی را به صورت فوق‌العاده داشتند تا وقتی زنده بودند ریاست خبرگان را به عهده داشتند. بعد از رحلت ایشان یکی دو دور جناب آقای هاشمی رفسنجانی از چنین جایگاه و موقعیتی برخوردار بود و بعد که آیت‌الله مهدوی کنی از تهران کاندیدا شدند و در انتخابات میان دوره‌ای وارد مجلس خبرگان شدند،‌ در انتخابات بعدی ریاست مجلس خبرگان نوعی نرمش نشان دادن از کاندیداهای دیگر نسبت به آیت‌الله مهدوی کنی وجود داشت و ایشان بی‌رقیب رییس مجلس خبرگان شد. یعنی رقابت نبود. البته پیش از آن یکی دو دوره رقابت وجود داشت.

*آیت‌الله خاتمی چند روز پیش گفته بودند که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تمایل به ریاست خبرگان ندارند در حالی‌که ایشان این گفته را تکذیب کردند و گفتند که اگر بعضی افرادی که آنها را صالح نمی‌دانند قصد کاندیدا شدن داشته باشند، برای کاندیداتوری ریاست مجلس خبرگان اعلام آمادگی می‌کنند، آیا این به معنای اختلاف نظر در ریاست مجلس خبرگان است؟

ما تصور می‌کنیم در این دوره هم احتمال دارد مسئله بدون وجود یک رقابت شکل بگیرد، مگر اینکه همان طور که گفته شده کسی یا کسانی به میدان رقابت بیایند که شخصی مثل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حضور او را در این رقابت به مصلحت نداند. بنابراین برای اینکه چنین کسی در رقابت پیروز نشود، به میدان مقابله بیاید. من تصور می‌کنم و امیدوارم چنین اتفاقی رخ ندهد و آن فضای معنوی و متناسب با شان خبرگان که انتظار داریم در مجلس خبرگان حاکم باشد، برای انتخاب رییس مجلس باقی بماند.

* بین گزینه‌های مطرح کدام یک را برای ریاست مجلس خبرگان محتمل‌تر می‌دانید؟

فضایی که ما می‌بینیم و از گفت‌وگو با تعدادی از اعضای مجلس خبرگان به دست آورده‌ایم، این است که احتمال رای آوری جناب آقای هاشمی شاهرودی بیشتر است. بنابراین اگر به صورت استمزاجی وارد شوند و رقابت نباشد، احتمال اینکه بیشتر به ایشان ابراز تمایل کنند، وجود دارد.

* وضعیت جامعه روحانیت مبارز بعد از آیت‌الله مهدوی کنی را چطور می‌بینید؟ چه کسی بعد از ایشان می‌تواند در راس این تشکل روحانی قرار بگیرد که جامعیت لازم را داشته باشد؟

شاید شبیه آنچه در مورد مجلس خبرگان رهبری گفتم در مورد جامعه روحانیت مبارز هم صادق باشد. واقعا اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز باید به یکی از اعضای تشکل ابراز تمایل کنند تا کسی به عنوان دبیرکل مطرح شود. یعنی موضوع رقابت در اینجا مطرح نیست، بلکه نوعی احاله کردن به یکدیگر خواهد بود. بنای ما بر این است که در اولین نشستی که بتوانیم حداکثر اعضا را جمع کنیم، ان‌شاءالله این انتخابات را برگزار کنیم و این ابراز تمایل را از اعضا داشته باشیم تا یک نفر از کسانی که امتیازات بیشتری هم از نظر سابقه عضویت، هم توانایی مدیریت، سوابق سیاسی و مقبولیت در میان علما و اعضای شورای مرکزی دارد، مسئولیت این جایگاه را به عهده بگیرد.

* با توجه به اینکه آیت‌الله موحدی کرمانی در زمان کسالت آیت‌الله مهدوی کنی اداره جلسات جامعه روحانیت مبارز را بر عهده داشتند امکان انتخاب ایشان به عنوان دبیرکل جامعه وجود دارد؟

ایشان عنوان قائم مقام دبیرکل را در جامعه روحانیت مبارز به عهده دارند، اما هنوز کسی به عنوان کاندیدا برای دبیرکلی مطرح نشده که بتوان گفت روی کسی اجماع هست یا خیر.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


* با توجه به اینکه چند نفر از اعضای شاخص جامعه روحانیت مبارز از این تشکل جدا شده‌اند، نقش آن‌ها در انتخاب دبیرکل چه می‌تواند باشد؟

امیدوار به حضور ناطق نوری و امامی کاشانی در جلسات جامعه روحانیت هستیم
در حال حاضر 4 نفر از اعضا، آقایان ناطق نوری، امامی کاشانی، روحانی و هاشمی رفسنجانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمی‌کنند. این افراد از نظر اساسنامه جامعه روحانیت مبارز اعضای دائمی شورای مرکزی هستند؛ چرا که بر اساس اساسنامه، بنیان‌گذاران و موسسان جامعه روحانیت مبارز برای همیشه در این تشکل عضو هستند. البته ما با آقای روحانی هم قبل از انتخابات سال 92 و هم بعد از انتخاب ایشان به عنوان رییس جمهور گفت‌وگو کردیم. ایشان خودشان را عضو جامعه روحانیت مبارز می‌دانند و حتی برای شرکت در جلسات شورای مرکزی، ابراز تمایل کرده‌اند، اما به هر حال مشغله ایشان و سایر جوانب مسئله مثل رعایت حفاظت و امنیت ایشان، اقتضا نمی‌کند انتظار داشته باشیم ایشان مرتب در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت کنند ولی ایشان هیچ گاه عضویت در این تشکل را نفی نکرده‌اند. بنابراین موضع ایشان با موضع آقای ناطق نوری قدری تفاوت می‌کند. آقای ناطق نوری در برابر تقاضای حضور مقاومت نشان داده است. البته ما هنوز ناامید نیستیم و امیدواریم با توجه به ضرورت تقویت جامعه روحانیت مبارز و حضور شخصیت‌هایی مثل جناب آقای ناطق نوری و آقای امامی کاشانی، شاهد حضور آن‌ها هم باشیم.

برای جلسه انتخاب دبیرکل هم حتما از همه اعضا دعوت می‌کنیم. البته ما در همه جلسات از همه اعضا دعوت می‌کنیم، اما در این جلسه به صورت ویژه و اکید سراغ اعضا می‌رویم و از آن‌ها تقاضای موکد می‌کنیم که حضور یابند و راهنمایی کنند. طبعا چنین حضوری موجب تقویت جایگاه جامعه روحانیت مبارز خواهد شد و باعث می‌شود بتوانیم در غیاب آیت‌الله مهدوی کنی از انسجام بیشتری برخوردار باشیم و مسیر ایشان را ادامه دهیم. این افراد هم در پیشنهاد دادن موثر خواهند بود و هم احیانا در ابراز تمایل به آن‌ها برای دبیرکلی. ضمن اینکه خودشان هم حق رای دارند.

* فکر می‌کنید بعد از آیت‌الله مهدوی کنی چه بر سر مجموعه جریان اصول‌گرا و رهبری این جریان می‌آید؟

قدم‌هایی که طی حدود یک سال گذشته برای هم‌گرایی اصولگرایان برداشته شد،‌قدم‌های خوبی بود. نشست‌هایی که پیشتر جامعه روحانیت مبارز برای ایجاد وفاق و هم‌گرایی در میان اصول‌گرایان برداشت، موجب رفت و آمدها و گفت‌وگوهایی بین مجموعه جریان اصول‌گرا شد. همچنین موافقت مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی با فعالیت جناب آقای تقوی که برای جمع کردن شخصیت‌ها و افراد موثر اصولگرا در تهران و شهرستان‌ها اقدام کند نیز حکایت از شروع حرکت جدی برای هم‌گرایی دارد. نشست اخیری که با سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله موحدی کرمانی و حجت‌الاسلام تقوی در محل لانه جاسوسی برگزار شد، نیز حکایت از علاقه و گرایش به ائتلاف و هم‌گرایی دارد. گفت‌وگوهایی که دوستان ما در مطبوعات و رسانه‌ها مطرح می‌کنند هم حاکی از این است که به کار مشترک و همکاری علاقه‌مندند. آقای تقوی هم خبر دادند که با حضرات آیات مصباح، موحدی کرمانی و یزدی گفت‌وگو شده که با هم نشست داشته باشند و ان‌شاءالله قرار است این نشست برگزار شود. مجموعه این روند حکایت از این دارد که این تمایل و هم‌گرایی قوت پیدا کرده و ما امیدواریم این مسیر روز به روز تقویت شود. مجموعه جریان‌های اصول‌گرا هم حالت صبر و انتظار دارند که ببینند حرکتی که به ابتکار آقای تقوی و به نوعی همدلی و همراهی جامعه روحانیت بوده، به کجا منتهی می‌شود.

* با توجه به این‌که اصولگرایان سنتی همواره به رهبری جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین متمایل بوده‌اند، در حالی که جریان دیگری به نام جبهه پایداری متمایل به آیت‌الله مصباح بوده و آن‌ها در انتخابات گذشته، قائل به وحدت با اصول‌گرایان نبودند، نگرانی‌هایی مطرح شده که بعد از آیت‌الله مهدوی کنی افراد تندرو داعیه‌دار رهبری جریان اصول‌گرا شوند. این نگرانی را چقدر بجا می‌دانید؟

چند صورت قابل تصور است. یکی اینکه مثل گذشته جامعتین محور اجتماع و ائتلاف اصولگرایان شوند و بتوانند مجموعه جریان‌های اصولگرا را زیر این چتر جمع کنند. همین جا بگویم که جامعه روحانیت مبارز هیچ گونه سهم‌خواهی ندارد، بلکه تمام همتش این است که مجموعه جریانات و احزاب اصولگرا را به هم نزدیک کند آن هم بر اساس مبانی که مبانی مشترک وجود دارد و بر اساس شاخص‌ها که پیش از این تصویب و تعیین شده است. آنچه مهم است این است که باید با هم گفت‌وگو کنیم و به لیست‌های واحد در کل کشور برسیم. البته در استان‌ها خود استان‌ها محور هستند و محوریتی در خود استان تشکیل می‌شود. در هر حال جامعه روحانیت مبارز حرکتی را شروع کرده و کمیته سیاسی را مامور کرده کمیته انتخابات تشکیل بدهد که این کمیته تشکیل شده است.

صورت دیگر مسئله این است که خدای نکرده شاخه‌ای از شاخه‌های اصولگرا مشابه آنچه در انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری یازدهم اتفاق افتاد ، بنا را بر انشقاق و جدایی بگذارند و کوس استقلال بزنند و راه جدا طی کنند.

صورت دیگری که در رسانه‌ها و مطبوعات مطرح می‌شود این است که گروهی که جزئی از مجموعه اصولگرایان تلقی می‌شود، تحت عنوان گروه تندرو بقیه را رهبری کند. این سناریو قطعا محقق نمی‌شود زیرا مجموعه شرایط نه اقتضا می‌کند که چنین غلبه‌ای برای یک جریان در مجموعه اصولگرایان پدید بیاید و نه واقعا شرایط سیاسی اقتضا می‌کند که چنین گروهی بخواهد موقعیت برتر را در مجموعه اصولگرایان به دست بگیرد.

البته سناریوی دوم که ممکن است انشقاق پدید بیاید، محتمل است اما تمام هم و همت ما این است که چنین انشقاقی رخ ندهد. نشانه‌هایی هم وجود دارد مبنی بر اینکه پایداری‌ها نیز به وحدت و ائتلاف می‌اندشیند و همراهی می‌کنند. شاهدش این است که بزرگ این جریان، آیت‌الله مصباح است و ایشان در جلسه‌ای به دعوت آقای تقوی و به عنوان مهمان حضور یافت و سخنرانی کرد و مورد استقبال قرار گرفت. نکته دیگر اینکه آیت‌الله مصباح پیشتر گفته بودند "اگر کسانی در اصول با ما مشترکند اما در فروع اختلاف داریم، بر مبنای تقویت اصول و برای حفظ اصول با همفکران، با هم می‌شویم، در مسائل فرعی اختلاف سلایق را کنار نهیم و الا با هیچ کس نمی‌توان در همه مسائل توافق داشت و کار به انزوای مطلق خواهد کشید." این پیام نشان می‌دهد آن‌ها قائل به پیدایش همگرایی و ائتلاف روی اصول هستند. اصول ما هم مشخص و شفاف است.

حجت‌الاسلام دکتر آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری نیز گفته "مسائل غیر قابل پیش‌بینی معادلات جبهه پایداری را در انتخابات 92 به هم ریخت. مگر می‌شود به نتیجه توجه نداشت؟ آدم‌های بی‌عقل به نتیجه توجه نمی‌کنند. در شرایط اضطرار باید وحدت کرد." این پیام هم خیلی شفاف است و هر دو پیام به خوبی نشان می‌دهد که جبهه پایداری مایل به ایجاد ائتلاف و توجه به وحدت است و ما از این استقبال می‌کنیم.

*این رویکرد جبهه پایداری را در مقایسه با دو انتخابات گذشته چطور می‌بینید؟


البته اگر به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیش از آن انتخابات مجلس نهم برگردیم نظر دوستان جبهه پایداری این بود که دوره، دوره رقابت درون جناحی است و ما می‌خواهیم مجلسی خالص‌تر به وجود بیاوریم و این خلوص بیشتر در ایده‌های جبهه پایداری است. امروز این نگاه که دوره، دوره رقابت درون جناحی است وجود ندارد و این خودش حجت روشنی پدید می‌آورد که دوره، دوره هم‌گرایی و ائتلاف است. طبعا وقتی چنین ائتلافی صورت گیرد معنا ندارد کسی تصور کند تندروها حاکم خواهند شد. به هر حال در هر مجموعه و جریانی تندروها اقلیت هستند و معتدل‌ها و شخصیت‌هایی که جامع می‌نگرند و با حفظ مبانی و اصول خردورزی می‌کنند مجموعه غالب و مسلط احزاب، گروه‌ها و جمعیت‌ها خواهند بود. پس به نظر می‌رسد اگر درست تحلیل کنیم، این احتمال که وحدت اصول‌گرایان پدید بیاید و انشقاق به وجود نیاید، برای انتخابات دوره بعد قابل قبول‌ترین تحلیل به حساب می‌آید.

* وضعیت اصلاح‌طلبان را در انتخابات مجلس آینده چطور می‌بینید؟

اصلاح‌طلبان برای به دست آوردن جایگاه‌شان نیازمند ائتلاف جدی هستند
با توجه به اتفاقی که در انتخابات سال 92 رخ داد و مجموعه اصلاح‌طلبان همه توانشان را بر روی هم گذاشتند و به جناب آقای دکتر روحانی پیوستند و ایشان رای اکثریت نسبی را آورد احتمال قوی دارد که مجددا این مسیر را دنبال کنند زیرا قبل از انتخابات سال 92 به هر حال شاهد متفرق شدن مجموعه اصلاح‌طلبان بودیم و اینکه لیدرها و شخصیت‌های مهم این مجموعه غالبا دچار شرایط فتنه شدند و موقعیت سیاسی خود را از دست دادند. این‌ها دوباره به بازسازی تشکیلاتی خودشان اقدام کردند. البته هنوز بعضی از تشکل‌های آن‌ها بازسازی نشده و سامان پیدا نکرده و هنوز برخی لیدرها موقعیت اجتماعی و سیاسی روشنی پیدا نکرده‌اند لذا هنوز شرایط به گونه‌ای نیست که کسی بتواند روی بعضی از این شخصیت‌ها حساب باز کند اما احتمال قوی دارد که اصلاح‌طلبان بخواهند دوباره جایگاه خودشان را به دست بیاورند و برای به دست آوردن جایگاه خودشان حتما نیازمند ائتلاف جدی هستند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016