گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 بهمن» بازخوانی تلاش برای دادخواهی قتلهای سياسی آذر ۷۷ از منظر تبعيضها و تجربههای زنانه، پرستو فروهر13 دی» دو سخنرانی از پرستو فروهر در دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی در شیکاگو
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامهی پیش از سفر به همراهان دور و نزدیک، پرستو فروهرپس از قتلهای سیاسی آذر ۷۷ و زیر فشار اعتراض فراگیر مردمی، به طور رسمی از سوی نهادهای حاکم در ایران اعتراف شد که مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مسئول طرحریزی و اجرای این جنایتها بودهاند. این اعتراف هولناک که حسی از انزجار عمومی را به همراه داشت در ابتدا موجی از امید برانگیخت که با دادرسی عادلانهی این قتلها ابعاد خشونت سازمانیافتهی نهادهای حکومتی بر ضد دگراندیشان افشا خواهد شدشانزدهمین سالگرد قتل های سیاسی آذر ۷۷ فرامیرسد و امسال نیز به تهران خواهم رفت تا در سالروز قتل پدرومادر نازنینم، داریوش و پروانه فروهر، یادشان را در خانه و قتلگاهشان گرامی بدارم. در آستانهی این سفر شما را به یادآوری، به تلاش برای روشنگری و دادخواهی این جنایتها، و به گرامیداشت یاد قربانیان؛ پروانه فروهر، داریوش فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش کارون، فرامیخوانم. از سالها پیش از آن آذر شوم دگراندیشان ایرانی، در درون و بیرون کشور، قربانی جنایتهای مخوفی شدهاند، که از سوی بافت قدرت در ایران برای سرکوب و نابودی کانونهای اعتراض به اجرا درآمده است؛ فرآیند پلیدی که جان شریف آدمی و عزم انسانی او برای زیست آزاد را در تلهی خشونت و وحشت گرفتار کرد و رد خونینی از بیداد بر تاریخ حقطلبیِ دگراندیشان ایرانی کشید. پس از قتلهای سیاسی آذر ۷۷ و زیر فشار اعتراض فراگیر مردمی، به طور رسمی از سوی نهادهای حاکم در ایران اعتراف شد که مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مسئول طرحریزی و اجرای این جنایتها بودهاند. این اعتراف هولناک که حسی از انزجار عمومی را به همراه داشت در ابتدا موجی از امید برانگیخت که با دادرسی عادلانهی این قتلها ابعاد خشونت سازمانیافتهی نهادهای حکومتی بر ضد دگراندیشان افشا خواهد شد، دستوردهندگان و مأموران اجرایی این جنایتها به پاسخگویی وادار خواهند شد و نهادهای امنیتی به رعایت حقوق فردی و اجتماعی دگراندیشان ملزم خواهند گشت. اما عملکرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، که نمایشی پوشالی از جوسازیها و لاپوشانیها و تخلفهای حقوقی بود، خط بطلان بر این امید کشید. این روند باطل را حتی تا آنجا پیش بردند که به سرکوب و بازداشت آنان که برای دادخواهی و روشنگری تلاش میکردند، انجامید. اکنون شانزده سال میگذرد که به یادها میآوریم، روایت بیداد میکنیم و بر لزوم یک دادرسی عادلانه پامیفشاریم. امسال و در این سالگرد پیشرو نیز چنین خواهم کرد و امیدوارم شما نیز همچنان و بیش از پیش در این تلاش همراه باشید. یکم آذرماه در سالروز قتل داریوش و پروانه فروهر یاد آنان را در پافشاری بر حق دگراندیشی زنده داریم و خواهان دادخواهی جنایتهای سیاسی در ایران باشیم. و اگر شما در این روز در تهران هستید خانه و قتلگاه آنان را تنها مگذارید. اگرچه دادخواهی جنایتهای سیاسی نیازمند تلاش پیگیری ست که نباید تنها به برگزاری سالگردها محدود بماند، اما میتوان از بار عاطفی و معنایی چنین روزهایی مدد جست تا با صیقل حافظهی جمعی و یادآوری مسئولیت مدنی به گستره و عمقِ همبستگیِ اجتماعی برای پیشبرد دادخواهی افزود. داد خواهیم این بیداد را! پرستو فروهر Copyright: gooya.com 2016
|