دوشنبه 3 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

شکست مذاکرات هسته‌ای، قمار خامنه‌ای و سپاه، حسن داعی

حسن داعی
عدم دستيابی به سازش هسته‌ای، يک شکست برای اوباما، محافل طرفدار مماشات و دولت روحانی است و با توجه به تسلط جمهوری‌خواهان در کنگره، مواضع آمريکا در مذاکرات سخت‌تر و دست اوباما برای نرمش بسته‌تر می‌شود. علی خامنه‌ای و سپاه بر اين باورند که قاسم سليمانی و حضور منطقه‌ای رژيم، برگ برنده‌ای برای کاهش فشارهای بين‌المللی و سرانجام باج‌گيری در پرونده هسته‌ای است. در اين گزارش، استراتژی رژيم برای عبور از بحران و چشم‌انداز آن را بررسی می‌کنيم

بخش دومِ مطلب در پائین صفحه - جهت مطالعه بخش اول اینجا کلیک کنید

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



بهره برداری از شکاف های سياسی آمريکا
روحانی و ظريف براين باورند که جمهوری اسلامی ميتواند از شکاف های سياسی در آمريکا بنفع خود استفاده کند و به کمک محافلی که طرفدار مماشات با رژيم ايران و انعطاف بيشتر از طرف آمريکا در مذاکرات هسته ای هستند، به حداقل های خود در سازش هسته ای دست يابد و گزينه جمهوری اسلامی با توان توليد سلاح هسته ای را به آمريکا تحميل کند. سال گذشته ظريف در ديدار با نمايندگان مجلس گفته بود: "جمهوری اسلامی ايران توان و ظرفيت اين را دارد که در صحنه بين المللی حريف آمريکا و اسرائيل شود برای اين کار بايد توانمنديهای خودمان و تيم دولت را باور کنيم. اگر برداشت ما اين باشد که در داخل آمريکا يک صدايی وجود دارد اشتباه کرديم بلکه ما می توانيم با استفاده از اختلاف نظرها در آمريکا پيروز صحنه باشيم و البته رژيم صهيونيستی نقاط ضعف بسيار زيادی دارد که می توان از آنها استفاده کرد."

طی يک سال گذشته، اگرچه رژيم با استفاده از محافل طرفدار مماشات در آمريکا توانست جلوی تحريم های جديد را بگيرد و کاخ سفيد را به نرمش بيتشر سوق دهد، اما در دستيابی به هدف اصلی خود يعنی تحميل سازش هسته ای مورد نظر رژيم به آمريکا ناموفق بوده است. جمهوری اسلامی با توان هسته ای، تهديدی برای منافع استراتژيک ايالات متحده است و محافل طرفدار مماشات به سخنتی قادرند اين گزينه را به دستگاه سياسی آمريکا تحميل کنند.

اکنون، با شکست مذاکرات هسته ای و با توجه به کنترل سنای آمريکا توسط جمهوريخواهان، موقعيت محافل طرفدار مماشات با رژيم بشدت ضعيف شده و دست رژيم برای استفاده از اين کارت بسيار بسته تر خواهد شد.

مواضع ضد اسرائيلی خامنه ای که بدليل نيازهای منطقه ای رژيم و تقويت پايگاه اجتماعی رژيم در داخل و خارج کشور اتخاذ ميشوند، تلاش های ظريف و روحانی برای استفاده از شکاف های موجود بين آمريکا و اسرائيل را به ميزان زيادی بی اثر کرده و ميکند.

ديپلماسی نفتی
يکی از مهمترين کارت های مورد استفاده رژيم، اهرم نفت و گاز يا بقول بيژن زنگنه، ديپلماسی نفتی و کمک گيری از غول های های نفتی است زيرا اين کمپانی ها خواهان بسته شدن پرونده هسته ای و لغو تحريم ها و ورود به بازار نفت و گاز ايران هستند. از طرف ديگر ايران ميتواند مسير مناسبی برای انتقال گاز و نفت آسيای مرکزی به اروپا باشد و در شرائط کنونی که اروپا بدنبال کاهش وابستگی به روسيه است، اين، يک اهرم سياسی و اقتصادی قوی در دست رژيم ايران است.

بنابراين، رژيم تلاش ميکند اولا، با استفاده از لابی های نفتی و تجاری تا جائی که ميتواند در ديواره تحريم ها ترک بيندازد و در نتيجه، اهرم اصلی فشار غرب يعنی تحريم را بی اثر کند. ثانيا، کمپانی های نفتی و تجاری را به لابی در کشورهای شان ترغيب کند تا به دولت های اروپائی و آمريکا برای نرمش در مذاکرات هسته ای و پذيرش حداقل های جمهوری اسلامی فشار بياورند.
درهمين راستا، مهدی حسينی، دستيار بيژن زنگنه و مسئول قرار دادهای نفتی سال گذشته در مصاحبه ای تحت عنوان " بايد از لابی های نفتی برای رفع کامل تحريم ها استفاده کرد" مسئله را بازتر کرد و گفت که شرکت‌های نفتی بين المللی معتبر، می‌توانند مهمترين لابی ايران برای فشار بر دولت‌های غربی و نرمش ۱+۵ در مذاکرات آتی با دولت جمهوری اسلامی ايران باشند."

"من معتقدم شرکت‌های نفتی متقاضی فعاليت در ايران، لابی‌های خوبی برای ما در مذاکره با غرب هستند. علاوه بر شرکت‌های نفتی، بانک‌ها و شرکت‌های خدماتی و موسسات حقوقی هم از بيزينس نفتی بهره‌مند می‌شوند. تمامی اين شرکت‌ها و بانک‌ها و موسسات، از اينکه کشور بزرگی مثل ايران - که کشوری محوری در صنعت انرژی جهانی است - تحريم شود، ناراضی‌ و متضررند. اين نهادها همگی برای تامين منافع خودشان خواستار رفع تحريم ايران هستند و ما می‌توانيم از اين خواسته اساسی آنها برای تامين منافع خودمان استفاده کنيم.

عصر ايران می پرسد: يعنی اين شرکت‌ها و موسسات و ... در نهايت بايد به نفع ايران به دولت‌های غربی فشار بياورند؟

مهدی حسينی: اين کار سابقه دارد. آنها در گذشته هم اين کار را انجام می‌دادند.

حسينی اضافه ميکند: من معتقدم فشار اين شرکت‌ها به دولت‌های غربی می‌تواند به ما کمک کند که ما در مذاکرات آينده، موفق‌تر عمل کنيم. به هر حال هر چه فشار بر تحريم‌کنندگان بيشتر باشد و اين فشار از درون کشورهای آنها اعمال شود، به سود ماست. ما بايد از اين امکان استفاده کنيم."

بمنظور تشويق کمپانی های نفتی برای لابی بنفع رژيم، وزارت نفت رژيم قرار دادهای جذاب و پرسود به آنها پيشنهاد کرده است. روحانی هم به داووس رفت و با نمايندگان کمپانی های نفتی ديدار کرد. پس از اين ديدار، رئيس کمپانی توتال گفت که قراردادهای پيشنهادی ايران سوپر سکسی شده اند.

در يکسال گذشته تعداد زيادی هيئت های سياسی و تجاری اروپا روانه تهران رفته اند و رسانه ها پر از گزارش و خبر در مورد هجوم کمپانی های غربی به ايران بوده است است. چندين کنفرانس و سيمينار هم برای بازرا ايران پس از لغو تحريم ها برگزار شده تا عطش کمپانی های بين المللی بيشتر بشود و بيشتر بنفع رژيم لابی کنند. يک نمونه روشن از اين لابی، کنفرانس اخيری است که در لندن توسط جک استراء و با همکاری رژيم برگزار شد. در اين کنفرانس نزديک به ۲۰۰ تاجر و دلال غربی شرکت داشتند و نهاونديان رئيس دفتر روحانی نيز پيام ويژه ای برايشان فرستاد.

اما پس از يک سال تلاش رژيم برای پيشبرد ديپلماسی نفتی ميتوان گفت که اولا، کمپانی های بزرگ موفق به تحميل سازش هسته ای مورد نظر رژيم به دولت های غربی نشده و احتمالا هم نخواهند شد. دوم اينکه، کمپانی های تجاری از ترس مجازات بسيار سخت آمريکا، حاضر به دور زدن تحريم ها نيستند و از اينرو، يک هدف عمده رژيم يعنی ترک انداختن تحريم ها را برآورده نکرده و نخواهند کرد و سوم اينکه، قيمت نفت و کاهش تقاضا در بازار انرژی، از جذابيت ايران برای جلب کمپانی های نفتی بشدت کاسته است و عطش آنها برای ورود به بازار پر ريسک ايران و شراکت با مافيای سپاه که با هيچ قانون تجاری سر سازگاری ندارد را به ميزان زيادی از بين برده است.

اما، لابی های نفتی و تجاری در غرب، ها با استفاده از رسانه ها و محافل سياسی تحت کنترل خود، روی افکار عمومی تأثير ميگذارند و با توجه به شکست مذااکرات، تلاش خواهند کرد تا از سخت تر شدن سياست های غرب در رابطه با ايران جلوگيری کنند.

چشم انداز تحولات و آينده مذاکرات
عدم دستيابی به سازش هسته ای يک شکست برای اوباما ومحافل مماشات در آمريکا و همچنين شکستی برای روحانی در ايران است. از اينرو، محافل طرفدار مماشات در غرب بشدت تضعيف ميشوند و از طرف ديگر، از ماه ژانويه، کنگره آمريکا نيز بطور کامل در اختيار جمهوريخواهان قرار ميگيرد. از اينرو، مواضع کاخ سفيد در مذاکرات هسته ای سخت تر و دست اوباما برای نرمش و دادن امتياز، بسته تر ميشود.

با شکست مذاکرات، بخش عمده تحريم ها ادامه می يابند و سقوط بهای نفت در بازارهای بين المللی، وضعيت اقتصاد درهم شکسته ايران را بازهم خراب تر ميکند و بايد انتظار داشت که بحران های اجتماعی و سياسی و منجلمه شکاف های داخل حکومتی افزايش يابند.

علی خامنه ای و سپاه پاسداران، با توجه به تحولات منطقه ای، تصور ميکنند که روند اوضاع بنفع رژيم است و ميتوانند از کارت منطقه ای در مذاکرات هسته ای استفاده کنند. بنظر ميرسد که محاسبات رژيم در اين زمينه، مثل محاسباتی که طی يک سال گذشته برای استفاده از شکاف های سياسی داخل آمريکا يا استفاده از لابی های نفتی برای درهم شکستن تحريم ها کرده بود، غير واقعی ميباشند.
بايد به اين نکته اساسی توجه کرد که رژيم ايران در موضع ضعف قرار دارد و شش ماه يا يک سال بعد، با ادامه تحريم ها و افزايش بحران های اجتماعی و سياسی، بازهم ضعيف تر خواهد شد. از اينرو، در آنزمان، يک بار ديگر در برابر دو گزينه ای قرار خواهد گرفت که همين امروز با آن روبرو است و از انتخاب بين آنها می گريزد: تقابل با جامعه بين المللی يا سرکشيدن جام زهر.
رژيم در وحشت از انتخاب بين اين دو گزينه، با کش دادن مذاکرات، خود را ضعيف تر ميکند اما سرانجام مجبور به انتخاب خواهد شد و در آنزمان، آثار اين انتخاب برای رژيم مهلکت تر خواهد بود.

حسن داعی
http://iraniansforum.com/


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016