سه شنبه 11 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

آمران به معروف (اوباش اسيدپاش و چاقوکش) بسيجی اند و گوش به فرمان رهبر، بهروز ستوده

به پليس اصفهان که گويا هنوز در جستجوی تشخيص هويت و يافتن رد پائی ازجنايتکارانی است که چند هفته پيش بر سروصورت زنان و دختران اصفهانی اسيد پاشيدند خبردهيد که بيش ازاين به خود زحمت ندهند و در آدرس های عوضی بدنبال اسيدپاش ها نگردند چونکه به شکرانه دوربين مداربسته يک ساختمان غيردولتی درجهرم ، يکی ضاربانی که دراجرای فتوای امر به معروف ونهی ازمنکربا چاقو به دختران دانشجو حمله ميکرده است دستگير شده ، و ضارب همانا يک بسيجی سرهنگ زاده ای است که به اعتراف خودش برای مبارزه با بد حجابی به دختران دانشجو چاقو ميزده است . حالا ديگرجای هيچ ابهامی برای هيچکسی باقی نمی ماند که حمله به زبان و دختران با انگيزه "امر به معروف ونهی از منکر" بصورت سازمان يافته وتوسط عوامل بيت رهبری انجام پذيرفته است ، واگرتا ديروزمعدودی ازمردم نآگاه ، حمله اسيدی به زنان و دختران اصفهان را منتسب به عناصرخودسردر جمهوری اسلامی می پنداشتند ،اکنون واقعه حمله به دختران دانشجو درشهرجهرم واعترافات بسيجی دستگيرشده بروشنی ثابت ميکند که اسيدپاش ها و چاقوکش ها از مراکز مشخصی فرمان ميگيرند و درپناه بيت رهبری ، قوه قضائيه و نيروهای امنيتی تحت فرمان خامنه ای بسرميبرند .

در واقعه حمله با چاقو به دختران دانشجو در جهرم نيرهمانند واقعه اسيد پاشی به دختران دراصفهان ، دستگاههای امنيتی جمهوری اسلامی مذبوحانه تلاش کردند مردم را به اين باور برسانند که اين حملات ارتباطی با مسئله حجاب و امر بمعروف ونهی ازمنکرندارد اما وقتی که دوربين مداربسته ساختمانی درکوچه نارنجی جهرم فيلم يکی از چاقوکشان را ضبط کرد ، آنگاه نيروی انتظامی مجبورگرديد ضاربی را که توسط دوربين آن ساختمان شناسائی شده بود دستگيرنمايد. طبق گزارشی که "سهام نيوز"منتشر کرده است : ضارب جوانی است ۲۲ ساله بنام محمدبهشتی وعضو بسيج روستای قطب آباد ازتوابع جهرم است ، و پدراين جوان چاقوکش سرهنگ سپاه پاسداران ميباشد وجليل بهشتی نام دارد که در حال حاضرفرمانده بسيج قطب آباد جهرم است بعبارت ديگرپدر، فرمانده پسرخودش در بسيج ميباشد، بسيجی چاقوکش درهمان بدو دستگيری و بازجوئی های اوليه اعتراف ميکند که او برای مبارزه با بدحجابی اقدام به چاقوزدن به دختران دانشجو کرده است. او همچنين اعتراف ميکند از يک روحانی شنيده است که "خون زنان بی حجاب مباح است"!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


با اعترافات اوليه بسيجی ضارب دختران دانشجو در جهرم واينکه اوبرای مبارزه با بی حجابی با چاقو به دختران دانشجو حمله مينموده است ، سياه نمائی دستگاههای تبليغاتی جمهوری اسلامی و شبکه فريبکارآخوندهای نمازهای جمعه که سعی دراقدام فردی جلوه دادن حمله به زنان ودختران ايران را دارند برملا گرديد ومردم ايران و جهان بروشنی ديدند کانون فساد و سرنخ تمام شرارت ها وناامنی ها در بيت رهبری خامنه ای است ، وازآنجااست که عمليات سيستماتيک زن ستيزی جمهوری اسلامی هدايت ميشود،ولی ازآنجائی که دستگاههای اطلاعاتی بيت رهبری نميخواهند اين بسيجی معترف به جنايت خويش مجازات گردد تا مبادا خدشه ای برروحيه بسيجی های گوش بفرمان وارد شود ، فوراً پرونده ای برای بسيجی چاقوکش تشکيل ميدهند مبنی براينکه اوبه بيماری روانی مبتلا است ! وبدين ترتيت راه را برای فرار او ازمجازات هموار ميسازند، چراکه بيت رهبری ونيروهای امنيتی و نظامی پيرامون خامنه ای خوب ميدانند اگرچند تن ازکسانی که به تحريک آخوندهای شرور و به بهانه "امر بمعروف ونهی ازمنکر" مرتکب جنايت اسيد پاشی و چاقو زنی به زنان ودختران ايرانی شده اند سخت مجازات گردند ، فردا است که صفوف ذوب شدگان درولايت و اراذل و اوباش تيغ بدست به هم بريزيد وبسياری ازآنان از ترس مجازات حاضرنشوند بدستورهرآخوند شروری به مردم حمله نمايند و مرتکب جرم و جنايت شوند .

هنوز خبرمهم اعتراف محمد بهشتی بسيجی فرزندجليل بهشتی که خودسرهنگ سپاه پاسداران و يکی از فرماندهان بسيج است در ايران نقل زبان مردم است که روزنامه های جمهوری اسلامی خبر از يک اسيدپاشی در تهران ودستگيری سريع اسيد پاش ها ميدهند ، بدون اينکه اطلاعات کافی درمورداين اسيدپاشی دراختيارمردم قراردهند ، و عمل اسيدپاشی به رئيس بيمارستان ضيائيان تهران را ناشی ازاختلافات شخصی و صنفی اعلام ميدارند! اما ازآنجائی که رسانه های حکومت دروغگو و دروغ ساز ولايت مطلقه فقيه اساس کارشان برعوامفريبی و ساختن سناريوهای جعلی است ، هنوزکسی بدرستی ازکم وکيف اسيد پاشی به دکترسيامد انوری چيزی نميداند .

خبراسيد پاشی به دکتر انوری در تهران با اين عنوان شک برانگيز در روزنامه های تهران درج شده است: "تعليق اسيدپاش از عضويت در هیأت علمی" و در زير اين تيتر شک برانگيز خبری کوتاه با اين مضمون درج شده است : "براساس اعلام وزارت بهداشت، طبق شواهد موجود ، انتقام جويی شخصی مهمترين علت اقدام اين فرد بوده و همدست وی از نزديکان ضارب و دانشجوی مقطع کارشناسی است. وزارت بهداشت از اقدام سريع و فنی پليس تهران جهت دستگيری عامل اسيد پاشی به مدير بيمارستان ضياييان تشکر کرد و علت اسيد پاشی را انتقام جويی شخصی اعلام نمود." و نخستين سئوالی که ميتواند به ذهن خوانندگان اين خبرخطورکند اين است که ۱ - چرا بجای پليس و دستگاه امنيتی جمهوری اسلامی که معمولاً دراينگونه موارد هويت و انگيزه متهم را مشخص ميکنند در اينجا وزارت بهداشت است که از هويت و انگيزه متهمان سخن ميگويد و بر فردی بودن اقدام اسيد پاش ها تأکيد ميکند؟ ۲- مگر متهم توسط مأموران وزارت بهداشت دستگيرشده و مأموران وزارت بهداشت از متهم ها بازجوئی بعمل آمده اند که به فردی بودن اقدام اسيدپاش ها پی برده اند ؟

نکته شک برانگيز ديگری که درخبرمربوط به اسيد پاشی به رئيس بيمارستان ضيائيان وجود دارد سخنان دکتر انوری است که به سر وصورت او اسيد پاشيده شده است ، ايشان درحين معالجه و بر روی تخت بيمارستان در مصاحبه با خبرگزاری فارس چنين ميگويد :
«آن‌ها (اسيدپاش‌ها)هر جا که احساس می‌کنند مردم قدری خوشحال هستند يک‌جوری شرايط را به هم می‌زنند اما بايد بدانند مردم ما با اين چيزها از پا درنيامده‌اند و از پای هم در نخواهند آمد و هميشه سرپا هستند.» که اين سخنان برخلاف اعلام وزارت بهداشت که برفردی بودن اقدام اسيد پاشان تآکيدميکند مغايرت دارد! دکتر انوری از خوشحالی مردم و اينکه اسيد پاش ها با عمل خود ميخواهند اين خوشحالی را برهم بزنند سخن ميگويد که بدين ترتيب داستان اسيد پاشی به خودش راسياسی ميداند ، البته ايشان توضيح نميدهد که خوشحالی مردم چه بوده است که اسيدپاش ها ميخواسته اند آنرا برهم زنند! ومگرايشان در بوجودآمدن اين "شادی"چه نقشی داشته اند که گويا اسيدپاش ها خواسته اند از اوانتقام بگيرند ! بهرحال درادعای وزارت بهداشت و سخنان دکترانوری يعنی کسيکه مورد حمله اسيدپاش ها قرارگرفته تناقض وجود دارد واين تناقض وقتی بيشتر شک برانگيز ميشود که گويا پليس تهران درعرض ۱۲ ساعت اسيدپاش ها را دستگير ميکند ! وازخاطرنبريم که پس ازشش هفته که ازاسيد پاشی اصفهان ميگذرد ، پليس اصفهان اعلام کرده است که هنوز سرنخی از از اسيدپاش ها بدست نيامده است و از شما چه پنهان که شبکه کثيف وعوامفريب آخوندهای نماز جمعه اطلاع دارند که اسيدپاشی های اصفهان ربطی به مسئله حجاب و امر بمعروف و نهی از منکرندارد ! همانطوريکه اين شبکه انگل و فتنه انگيزحمله بسيجی چاقوکش به دختران دانشجو درجهرم ، که "تصادفاً" پدراين بسيجی سرهنگ سپاه و فرمانده بسيج است هيچ ارتباطی به موضوع حجاب نداشته است و گويا فقط ناشی ازاختلال روانی بسيجی بوده است ! حالا اگر خود بسيجی هم اعتراف کرده باشد که : برای مبارزه با بد حجابی و به تحريک آخوندی که گفته است "خون بی حجاب مباح است"به دختران دانشجو حمله نموده مهم نيست ! مهم اين است که امام جمعه و ساير گماشتگان بيت رهبری درجهرم ميگويند : بسيجی اسيدپاش و معترف به چاقوکشی ، روانی است !

و راست اين است که همه جيره خواران بيت رهبری و اراذل و اوباشی که با اشاره آخوندهای جانورصفت ، با هدف ايجاد رعب و وحشت درکوچه و خيابان به زنان و دختران ايرانی حمله ميکنند روانی اند ، که اگرروانی نبودند حد اقل اين را درک ميکردند که : پس از ۳۶ سال حکومت اسلامی و در دست داشتن کل سيستم آموزش وپروش کشور و مغزشوئی کودکان از مقطع کودکستان به بعد، در دست داشتن شبکه های راديو- تلویزيون و مطبوعات کشور، براه انداختن تشکيلات عريض و طويلی به عنوان "خواهران زينب" برای پيش بردن امر به معروف و نهی از منکر، شبکه چند صد هزارنفری آخوندی که برسر هر منبری مشغول مبارزه با بد حجابی و تبليغ برای "حجاب اسلامی" ميباشند ، آری اگرحکومتگران جمهوری اسلامی و بيت خامنه ای خودکامه بهره کوچکی از عقل ميداشتند تا کنون ميبايستی فهميده بودند که حجاب زنان خود را نميتوانند به عنوان "حجاب برتر" به زنان ودختران ايران تحميل نمايند ، زنان ودخترانی که سه هفته پس از پيروزی انقلاب ۵۷ و در روزجهانی زن(هشت مارس) چند ده هزارنفرازآنان دراعتراض به حجاب اجباری درخيابانهای تهران رژه رفتند و فرياد زدندکه : "ما انقلاب نکرديم تا به عقب برگرديم" .

آری سی وشش سال است که جمهوری اسلامی با تمام امکاناتی که در دست دارد و با صرف ميلياردها دلاراز پول مردم فقير ومحروم ايران برای جلوگيری ازحضور پُررنگ زنان ايران در عرصه های گوناگون حيات اجتماعی ايران تلاش ميکند ، از تصويب قوانين تبعيض آميزوتحقير آميزعليه زنان وجلوگيری ازپيشرفت آنان در تمامی شئون اجتماعی و اقتصادی و سياسی ، فرهنگی وهنری و ورزشی گرفته تا توهين و ضرب و شتم در کوچه وخيابان واخيراً هم اسيد پاشی بر سروصورت و چاقو زنی به باسن آنان ، هيچيک ازاين اعمال پليد وحيوانی عليه زنان ايران نتوانسته است که آنان را به کنج خانه بازگرداند ومجبور به ايفای نقشی نمايد که آخوندهای فاسد و پوسيده مغزبرايشان در نظر گرفته اند .

کلام آخر- آخوندهای معمم و مکلا و زن ستيزحاکم بر ايران ، ۳۶ سال است که با تمام قدرت و امکانات خود تلاش کرده وميکنند که از زنان ايرانی موجوداتی بسازند که درمغز متحجر و معيوب خودشان نقش بسته است ، اين تلاش ۳۶ ساله حکومت جهل و جنايت براثر مقاومت و نافرمانی مدنی زنان ايران با شکست کامل مواجه گرديده است. تفکرداعشی و طالبانی بيت رهبری خامنه ای حضورگسترده زنان ايران درعرصه های مختلف حيات اجتماعی ايران را بزرگترين مانع در مقابل خود می بيند . حکومتی که برای به حاشيه راندن زنان ايرانی ، ازدرون اطاق های فکرش اسيدپاشی و چاقو زنی بمثابه پيشبرد سياست زن ستيزی حاکميت ولايت فقيه ترواش ميکند ، بدانيدکه به آخر خط و ورشکستگی کامل رسيده است و ديری نخواهد پائيد که با مبارزات مدنی مردم ايران که بی ترديد زنان ودختران ايرانی پيشتازآن خواهند بود بزير کشيده خواهد شد ، که برقراری يک جمهوری عرفی ملی وبرآمده ازاراده و آرای آزادمردم و همچنين جداشدن دين از دولت واجرای تام وتمام مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر، حق مردم ايران است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016