شنبه 22 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

نامه سر گشاده زیباکلام به روحانی: اقتصاد دولتی عامل فساد است

13-9-9-2147134.jpg

بسمه تعالی

جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دامت شوکت

با سلام و تحیات، بیانات حضرتعالی در همایش مبارزه با فساد در معیت حضرات آقایان روسای معزز دو قوه دیگر وفقهم الله تعالی، با شهامت، صریح و دلسوزانه بودند. جناب آقای رئیس جمهور، بنده یقین دارم که این غایت آرزوی مسئولین نظام کثرالله امثالهم است که فساد حاکم بر اقتصاد کشور تقلیل یافته و از این بابت ما هم به پای کشورهای دیگر برسیم. درعین حال این سئوال باقی می ماند که علیرغم عزم و اراده مسئولین و علیرغم مبارزه با این بلیه، و علیرغم وجود یک دوجین سازمان ها و دستگاهها ی نظارتی، بازرسی و کنترلی، پس چرا به جای ریشه کن شدن فساد، این مصیبت منظماً در حال افزایش است؟ واقعیت آنست که نه وجود فساد در جامعه ی ما امری جدید است و نه تلاش در جهت مبارزه با آن.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


نخستین بار که موضوع فساد و لزوم مبارزه با آن در ایران مطرح شد ۶۰ سال پیش و در دهه 1330 بود. در جریان اجراء نخستین " برنامه توسعه کشور" که یک برنامه 7 ساله می بود ، آنقدر حیف و میل صورت گرفته بود که مسئولین وقت همچون امروز جدای از اذعان به موضوع در مقام مبارزه با فساد برآمدند. لایحه ایی به تصویب رسید به نام " از کجا آورده ایی؟" . بر اساس این لایحه بسیاری از مقامات و مسئولین که در جریان اجراء "برنامه توسعه 7 ساله" به ثروت ها ی مشکوکی دست یافته بودند موظف به پاسخگویی می شوند. دور بعدی تلاشها به منظور مبارزه با فساد در زمان نخست وزیری دکتر علی امینی در سال 1340 صورت گرفت. آنقدر فساد اقتصادی در جامعه زیاد شده بود که نخست وزیر جدید لزوم مبارزه با آنرا در صدر برنامه های دولتش قرار می دهد.هنوز در پاستور مستقر نشده بود که شماری از نظامیان ارشد به اتهام فساد بازداشت شده و شمار دیگری بازنشسته شدند. در طی دهه 1340 هرزگاهی موضوع فساد و لزوم مبارزه با آن مطرح می شد اما اواسط دهه 1350 بود که باز فساد و لزوم مبارزه با آن بدل به یکی از موضوعات اصلی کشور شد.

"سازمان بازرسی شاهنشاهی" شماری از طرح های عمرانی و پروژه های بزرگ را مورد بررسی قرار داد و معلوم شد که جدای از آنکه نوعاً طرح ها از نظر زمانبندی بسیار با تاخیر دارند صورت می گیرند و هزینه های اجراء آنها بسیار بیشتر از مقادیر اولیه شده اند، در بسیاری هم حیف و میل های بعضاً کلان صورت گرفته است. جدای از " سازمان بازرسی شاهنشاهی" ، به "حزب رستاخیز" هم ماموریت " مبارزه قاطع و بی امان با فساد" محول گردید. بعد از انقلاب ضرورت مبارزه جدی با فساد همواره مطرح بوده. فراموش نکرده ایم که " مبارزه با فساد، مفسدین اقتصادی، رانت خواران، متجاوزین به بیت المال، توجه جدی به عدالت و..." محورهای اصلی تبلیغات انتخاباتی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ شده بودند و دولت اصولگرای آقای دکتر محمود احمدی نژاد بخود مدال "پاکترین دولت در طول تاریخ" را اعطاء کرده بود.اما نه تنها فساد کاهش نیافت بلکه ابعاد آن همانطور که امروز شاهدش هستیم بیش از هر زمان دیگری در فاصله 84-92 افزایش هم پیدا نمود.

البته فساد در سایر جوامع هم وجود دارد. اما آیا ابعاد فساد در ایران قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری می باشد؟ بنده واقعاً اعتقاد دارم که مسئولین همواره خواهان مبارزه با فساد بوده اند. اما سئوال اساسی آنست که پس چرا علیرغم این همه اصرار و تکرار در مبارزه با فساد ظرف 60 سال گذشته ما شاهد رشد قارچ گونه آن امروزه در جامعه مان هستیم؟ چرا علیرغم این همه گرفتن ، زدن و بستن، وجود این همه ارگان ، نهاد، دستگاه و سازمان به منظور کنترل، نظارت و بازرسی، به جای کاهش فساد، این پدیده منظماً رو به افزایش در جامعه مان بوده است؟ آیا کشورهای دیگر هم به اندازه ما دستگاههای نظارتی دارند؟ پس چرا میزان فساد در آنها به گرد پای فساد درایران نمی رسد؟ آیا در آب، هوا و خاک ایران عناصری هستند که باعث گرایش ما ایرانیان به فساد می شود؟ آیا در ژن ما ایرانی ها چیزی کم یا اضافه است که این همه در مملکت ما فساد رواج دارد؟ حاجت به گفتن نیست که نه در آب، نه در هوا، نه در خاک ، نه در ژن یا نژاد ما ایرانیان موادی نیست که باعث این همه فساد اقتصادی می شود. اتفاقاً و برعکس، بسیاری از مسئولین ما متدین و اهل رعایت حرام و حلال هستند. مع ذالک وضع مان اینگونه است و یکی از رکورداران فساد در دنیا هستیم.

علت العلل و ریشه اصلی فساد در ایران چه در گذشته و چه امروزاقتصاد دولتی مان است. چه 60 سال قبل که قانون " از کجا آورده ایی؟ " برای مبارزه با فساد براه افتاد و چه امروز که این همه روسای سه قوه بر لزوم مبارزه با فساد تاکید می نمایند، این پرسش ساده را از خودمان ننمودیم که چرا این همه فساد در ایران است؟ چرا در هند، ژاپن، ترکیه، آفریقای جنوبی، نروژ، آلمان، مالزی، سوئد و ..... وجود ندارد؟ چرا ظرف سه دهه گذشته که مسئولین ما این همه بر لزوم مبارزه با فساد در ایران تاکید کرده اند، در کشورهای دیگر چنین ضرورتی نبوده؟ تفاوت ایران با کشورهای دیگر نه در آب و هوایش است و نه سرشت و فرهنگ یا نژاد ایرانیان با دیگران متفاوت است. تنها تفاوت ما با کشورهای دیگر در اقتصادمان است. اقتصاد کشورهای دیگر که یک صدم ایران فساد ندارند اقتصاد بازار آزاد است در حالیکه اقتصاد ما دولتی است و همه چیز در اختیار دولت است. از هواپیمایی و کشتیرانی و شرکت واحد اتوبوسرانی گرفته تا نفت و گاز و پتروشیمی ، تا فولاد ، مس، آلومینیوم ، خودروسازی ، تا بانک و بیمه و معدن، تا صادرات و واردات همه چیز در اختیار دولت است. ما در ایران بخش خصوصی داریم اما حتی برای نفس کشیدن شان هم چندین سازمان دولتی هستند که می بایستی مجوزهای لازم را صادر نمایند. ما بانک خصوصی داریم اما حتی ساعات باز و بسته شدن آنها هم توسط دولت تعیین می شود. ناکارآمدی، تولیدگران، کیفیت پایین غیر قابل رقابت بودن در عرصه بین المللی تنها شاخصه های اقتصادی دولتی ایران نیستند. فساد و رانت خواری ابعاد دیگر اقتصاد دولتی ایران را تشکیل می دهند. ظرف دو قرن و نیمی که از انقلاب صنعتی و ظهور سرمایه داری می گذرد، آراء و الگوهای متعددی به عنوان جایگزین آن پا به عرصه وجود گذارده اند. جملگی نیز مدعی تاسیس نظام هایی شده اند که از یکسو نوید مساوات ، عدالت و برابری می داده اند و از سویی دیگر محو کاستی های سرمایه داری و اقتصاد آزاد را.

اما آنچه که نهایتاً آفریدند اقتصادهایی از آب در آمدند که انسانهای درون آنها فقط یک آرزو داشتند : فرار از آنها . اقتصاد دولتی ما نیز تجربه ناموفق دیگری شد افزون بر کاتالوگ تجربیات شکست خورده مخالفین اقتصاد آزاد اززمان پیدایش آن ۲۵۰ سال پیش . ما هم جناب آقای روحانی چاره ایی نداریم الا اینکه سخنان زیبا و بازی کردن با الفاظ و تعابیری همچون " الگوی توسعه ایرانی - اسلامی "،" بومی سازی توسعه "،" راه رشد غیرغربی"، " توسعه عدالت محور" و سایر کلی گویی ها وانشاء هایی را که 36 سال است داریم تکرار می کنیم را کنار بگذاریم. بپذیریم که در طی این 36 سال بسیاری کشورهای دیگر که هیچ یک از امکانات ما را نداشتند، توانستند از مدار" کشورهای در حال توسعه " خارج شده و بدل به اقتصادی های موفق صنعتی شوند. کره، مالزی، ترکیه، هند، چین، برزیل، آرژآنتین، تایوان و ..... موفقیت اقتصاد آزاد را به نمایش گذارده اند در حالیکه ما همچنان پس از 60 سال سرگرم "مبارزه با فساد" و درگیر و اسیر اقتصاد درمانده دولتی مان هستیم.

ایام بکام باد
صادق زیباکلام


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016