چهارشنبه 3 دی 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

"رد صلاحيت هاشمی رفسنجانی تنها به دليل کهولت سن نبود"

عباسعلی کدخدايی، مشاور عالی دبير شورای نگهبان و سخنگوی سابق شورای نگهبان گفت که در مجموع عدم رأی اکبر هاشمی رفسنجانی به دليل کهولت سن نبوده است. وی همچنین گفت میرحسین موسوی و مهدی کروبی در "جایی خوب و خوش" زندگی می‌کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


عباسعلی کدخدايی مشاور عالی دبير شورای نگهبان و سخنگوی سابق شورای نگهبان گفت که در مجموع عدم رأی آقای هاشمی به دليل کهولت سن نبوده است. اما يک دليل خاص نيز نبود و در مجموع افرادی رأی نياوردند.

به گزارش پايگاه خبری «تيک» Tik.ir، متن سخنان کدخدايی به نقل از فارس در زير می آيد:

-ما گفته بوديم اگر شورای نگهبان در سال ۸۸ به اين نتيجه برسد که يک نفر ديگر از اين ۴ نفر رأی آورده‌اند قطعاً اعلام می‌کند و نگرانی ندارد چرا که شورای نگهبان پاسدار رأی مردم است.

-در سال ۸۸ اقدام عليه امنيت ملی بيشترين و خسارت به اشخاص حقيقی و حقوقی و اموال عمومی کمترين مصاديق مجرمانه است که در قانون داريم و مجازاتِ اقدام عليه امنيت ملی تا اعدام هم هست.

-حصر سران فتنه اقدام تأمينی و موقت برای حفظ جان اين افراد و حفظ آرامش کشور است و بر همين اساس اميدواريم برای رسيدگی به جرائم پرشمار موسوی و کروبی، دادگاه صالحه‌ تشکيل شود.

-مردم ما در سال ۸۸ احساس کردند اقداماتی خلاف قانون و مقررات انجام می‌شود که امنيت نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است و با اين احساس خطر به ميدان آمدند و به فتنه ۸۸ پايان بخشيدند.
-در آن اواخر ما گزارش‌های مستندی در اين جهت دريافت کرديم که توطئه‌‌های زيادی شکل گرفته است. از جمله شکل‌گيری کميته‌ها يا تشکيلاتی که به زعم خودشان می‌خواستند نظارت بر انتخابات را شکل دهند، يا دستورالعمل‌های تشکيلاتی که برای خارج از نظارت قانونی در نظر گرفته بودند و اين دستورالعمل‌ها در حد وسيع توزيع شده و نسخه‌هايی بدست ما نيز رسيده بود.

-همه اينها حاکی از اين بود که يک توطئه در شرف انجام است و ما هم بايد تدابير بيشتری داشته باشيم، خوشبختانه در اين زمينه اطلاع‌رسانی شد و در آن مورد نهادهای مختلفی که ذيربط بودند تلاش‌هايی در اين جهت انجام دادند.

-ديديم که زمزمه‌ای مبنی بر عدم اطمينان نسبت به اقداماتی که در وزارت کشور و شورای نگهبان می‌شود وجود دارد لذا ما يک طرفه پيشنهاد داديم که حاضريم نمايندگان نامزدها در شورای نگهبان حضور داشته باشند تا از ابتدا تا انتهای کار بر عمليات نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، نظارت کنند.
-اين برای سال ۸۸ برای اولين بار بود و در انتخابات ۹۲ هم ما اين را تکرار کرديم اما قانون اين را به ما تکليف نکرده بود بلکه پيشنهاد ابداعی بود و خوشبختانه در شورای نگهبان مورد قبول واقع شد. ما در شورای نگهبان با رؤسای ستادهای انتخاباتی وقت ملاقات‌هايی داشتيم و بعد هم امکانات لازم را در نظر گرفتيم که حضور داشته باشند و تا پايان ساعات رأی‌گيری حضور داشتند اما ما باز هم آن را تمديد کرديم. برخی در ستاد نظارت ما باقی ماندند اما برخی ديگر به دليل بی‌حوصلگی يا کمبود وقت، آنجا را ترک کردند ولی نماينده آقای موسوی و آقای احمدی‌نژاد که از ستاد هم معرفی شده بود، تا صبح اينجا بودند و نماز صبح را هم در شورای نگهبان خواندند و بعد رفتند.
-گزارش‌هايی بود که احتمالاتی داشت در رابطه با حوادثی که در انتخابات ۸۸ قرار بود شکل بگيرد و بنده خودم نيز با برخی مراجع امنيتی، شخصاً صحبت کردم و گفتم با توجه به قرائنی که بدست ما رسيده اين احتمالات وجود دارد، از اين رو بايد تدابير بهتری اتخاذ شود.
-بحث تقلب در انتخابات موضوع سؤال بعدی ماست. اگر عقب‌تر برگرديم در انتخابات مجلس، برخی معتقدند در آن انتخابات تقلب صورت گرفت، سال ۸۴ هم کروبی مدعی شد در زمانی که خوابيده بود تقلب شد و در نهايت آقای هاشمی چنين ادعايی کرد؛ به صورت مشخص، سؤالم اين است که آيا در ساختار انتخابات امکان تقلب وجود دارد؟ چون آقای هاشمی تأکيد داشت يکی از دلايلی که در سال ۸۴ رئيس‌جمهور نشد اين بود که استانداران کار را رها کرده بودند.

-کسانی که نظام انتخاباتی ما را می‌شناسند چنين حرفی را مطرح نمی‌کنند چون اين حرف «تقلب در انتخابات» غيرکارشناسانه است. ما يک تخلف داريم که شامل جرائم کوچکی است مثل خريد و فروش رأی در يک حوزه يا کم و زياد کردن آرا در يک صندوق و يا يک نفر چند رأی را به نفع کسی در صندوق بيندازد. اينها تخلفاتی است که در قانون انتخابات هم پيش‌بينی شده است و برای آن مجازات هم در نظر گرفته شده است، ما نسبت به تخلفات هيچ‌گاه منکر نبوديم در همه انتخابات از ابتدا تا کنون در همه کشورها از اينگونه تخلفات اتفاق افتاده که به مراجع قضائی گزارش می‌شود و آنها برخورد می‌کنند اما اگر اينگونه تخلف‌ها به شدتی باشد که آرای ريخته شده در يک صندوق را مخدوش کند توسط شورای نگهبان آرای آن صندوق ابطال می‌شود، مثلاً در انتخابات مجلس اين قضيه را ملاحظه کنيد چرا که در انتخابات مجلس حوزه‌های آن مختلف است. از اين رو در چنين شرايطی انتخابات در برخی حوزه‌‌ها به تأئيد شورای نگهبان نمی‌رسد. و اگر اين تخلفات جزئی زياد بوده باشد و صحت انتخابات برای اعضای شورای نگهبان قابل تأئيد نيست و اين از ابتدا مرسوم بوده است. اما وقتی می‌گوئيم تقلب؛ مقصودمان اين است که در يک انتخابات گسترده مثل انتخابات رياست‌جمهوری که آقای زيد رأی آورده است ما آقای عمرو را به‌جای او اعلام کنيم که اصلاً امری ناشدنی است، به چند دليل؛ اول اينکه بايد کل واجدين شرايطی که رأی می‌دهند بيايند يک رأی بدهند بر خلاف آن، يعنی شما بايد آرای واجدين شرايط را که ۴۰ ميليون است را به نفع شخص ديگری بخوانيد. ۴۰ ميليون رأی! اين رأی چگونه استخراج شده است؟ در حوزه‌های انتخابيه و در صندوق‌های رأی که در هر صندوقی حداقل ۴۰ نفر درگير هستند و شامل عوامل اجرايی، نظارتی، قضائی، اطلاعاتی و پشتيبانی هستند لذا وقتی می‌گوئيم تقلب اتفاق افتاده است بايد قبول کنيم که ۴۰۰ هزار نفر حدوداً از وزارت کشور درگير هستند و مشابه آن نيز از شورای نگهبان درگيرند تقلب کرده‌اند.. علاوه بر اين نهادهای نظارتی، اطلاعاتی و امنيتی و پشتيبانی نيز درگير انتخابات هستند يعنی کل کشور بايد با هم توافق کنند تا رأی آقای زيد را عمرو بخوانند؛ اين اصلاً امکان‌پذير نيست و اين مطلبی است که خود افرادی هم که در زمانی معترض بودند، در جايی گفته‌اند، مانند نماينده آقای موسوی(آقای آخوندی) که در محضر حضرت آقا در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ اعلام کرد که ما مطمئن هستيم که تقلب امکانپذير نيست، نه اينکه اتفاق نيفتاده است بلکه امکان‌پذير نيست اما ايشان بی‌انصافی کرد و اين مسأله را در رسانه‌ها مطرح نکرد. در حالی که بايد در رسانه‌ها نيز اعلام می‌کرد که امکان تقلب وجود ندارد.

-من به خود اين آقايان هم گفته‌ام، من يک بار اين را گفته‌ام که البته بی‌بی‌سی شيطنت کرد و آن را طوری ديگر منعکس کرد. آن زمان گفتم که شورای نگهبان هيچ نگرانی ندارد از اينکه رقيب آقای احمدی‌نژاد رأی آورده باشد و ما او را اعلام کنيم، آن موقع بررسی انتخابات بود و ما هنوز مهلت قانونی‌مان تمام نشده بود، آنجا تأکيد کردم اگر ما به اين نتيجه برسيم که يک نفر ديگر از اين ۴ نفر رأی آورده‌اند قطعاً اعلام می‌کنيم و نگرانی نداريم چرا که شورای نگهبان پاسدار رأی مردم است.
-در رابطه با بازشماری که به آن اشاره داشتيد ما چيزی که در قانون داريم و درانتخابات مجلس و رياست جمهوری هم مطرح می‌شود، اين است که يک نامزد مثلاً اعلام می‌کند آرای صندوق شماره ‌۱۰۲ مخدوش است، می‌گوييم دلايل‌تان چيست؟ ممکن است دلايلی مطرح کند و بگويد چه تعداد تعرفه بوده و ... ما هم می‌گوييم بررسی اوليه شود، اگر گزارشی که آن شخص از تخلفات داده است مقرون به صحّت باشد موضوع را در شورای نگهبان مطرح می‌کند، در شورای نگهبان هر ۱۲ نفر بررسی کرده و مجموع نظرات کارشناسان و آن نامزد بررسی می‌شود و اگر ببينند احتمال وقوع چنين امری وجود دارد، دستور بازشماری می‌دهند.

-معترضان به انتخابات سال ۸۸ هيچ ادله‌ای را به هيچ وجه مطرح نکردند.گزارش‌هايی که ما از ستاد آقای موسوی و آقای کروبی و آقای رضايی داشتيم، گزارش همين تخلفات جزئی بود که عرض کردم، مثلاً‌ گفته شد در جايی طرفداران يکی نامزد تبليغ کرده‌اند و ما نيز سريعاً به وزارت کشور، نيروی انتظامی و عوامل مختلف اطلاع داديم که برخورد کنند.

-تعداد شکاياتی هم که آقای احمدی‌نژاد داشت کم نبود، آنها نيز گزارش‌هايی را عليه اينها مطرح می‌کردند که اکثر اين نوع گزارش‌ها از سر احساسات بود و وقتی بررسی می‌کرديم می‌ديديم چنين اتفاقی در آن حوزه نيفتاده است، يا در جايی بحث کمبود تعرفه يا بسته شدن درب مراکز رأی‌گيری در ساعت رأی‌گيری که آن را قبلاً توضيح داده‌ام.

-آقايان مرتب مطرح می‌کردند ابطال و سپس گفتند بازشماری کل آرا که گفتيم بازشماری آرای کل کشور امکانپذير نيست. اگر ما بخواهيم کل کشور را بازشماری کنيم چندين ماه وقت می‌برد چرا که بازشماری از شمارش اوليه خيلی طولانی‌تر است و ما بايد همه اين عوامل را جمع کنيم؛ عواملی که مثلاً دو روز مرخصی گرفته‌اند، هيچ کدامشان نيستند و بايد با تمام اين عوامل هماهنگی صورت می‌گرفت. بايد همان عوامل باشند چون به کسی ديگر اعتماد نداريم اگر عوامل ديگری اعزام کنيم دوباره زمان طولانی می‌شود با اين حال گفتيم اگر مستنداتی داريد، ارائه دهيد.

-برای اينکه اين کار انجام شود ما پيشنهادمان اين بود که به صورت رندومی يا هر صندوقی که می‌گوييد در استان‌های مختلف تقلب شده است شماره آن و مستندات خود را ارائه دهيد و ما در حضور نمايندگان خود شما آن صندوق‌ها را بازشماری می‌کنيم؛ اگر تغيير محسوسی نداشت شما بايد نتيجه انتخابات را قبول کنيد و اگر تغيير محسوسی داشت ما می‌رويم بقيه صندوق‌ها را نيز بازشماری می‌کنيم و اين را قبول نمی‌کردند و می‌گفتند همه صندوق‌ها که ما گفتيم امکانپذير نيست، حتی آقای محسن رضايی که به جلسه شورای نگهبان آمد تنها نامزد معترض بود که آمد و همه حرف‌های خود را زد اول تعداد زيادی از صندوق‌ها را مطرح کرد که گفتيم امکانپذير نيست اما برای اطمينان گفتيم يک تعداد از صندوق‌ها را در استان‌های مختلف به ما شماره بدهيد تا در حضور نمايندگان خودتان بازشماری کنيم، اگر تغيير محسوس به نفع شما داشت همه را بازشماری می‌کنيم، چند استان رفتيم و نمايندگان وی از سوی ستاد آقای رضايی معرفی شدند و در حضور دوربين‌های صدا و سيما بازشماری شد و تغيير محسوسی نداشت، حتی در جاهايی يک يا دو رأی از ايشان کم شد که طبيعی بود در اين فاصله آقای رضايی اعلام کرد که نيازی به بازشماری نمی‌بينم.

-در رابطه با ۱۰درصد، آن روزهای آخر بود که آقای آقامحمدی اينجا آمد و گفت من با آقای موسوی صحبت کردم و ايشان چند شرط را گفته که اگر اين کارها انجام شود من می‌پذيرم، واقعاً خيلی برای ما دشوار بود اما گفتيم اگر چنين مسأله‌ای هست مشروط بر اينکه به صورت مکتوب به ما تعهد دهيد که اگر در بازشماری تخلف عمده و تغيير محسوس احساس نشد، شما نتيجه انتخابات را می‌پذيريد، لذا گفتيم در اين صورت ما حاضر خواهيم بود اين کار را انجام دهيم که با تغييری که من گفتم، ايشان نپذيرفت و ارجاع کرد به نمايندگانش و نمايندگان او نيز نپذيرفتند. ما از جانب خودمان و برای اينکه اطمينان عمومی ايجاد شود، قرار شد ۱۰درصد از صندوق‌ها و به صورت رندومی و اتفاقی در کل کشور و در حضور دوربين‌های صدا و سيما بازشماری کنيم و از نمايندگان نامزدهای مختلف دعوت کرديم که در همه اين بازشماری‌ها حضور داشته باشند. ما گزارش‌ها را داريم و خيلی از نمايندگان آقای موسوی و کروبی هم حضور داشتند و تأئيد هم کردند که هيچ تغيير محسوسی در اين صندوق‌ها نبود لذا آن ۱۰ درصد بازشماری شد و تغييری هم ايجاد نشد.

-من اين نقل قول را (که می گفتند در صورت تقلب، انتخابات ابطال می شود) نمی‌دانم چون زمان گذشته است اما ايشان شايد درست گفته باشد ولی عرض می‌کنم مهم‌تر از آن را در رسانه‌های خارجی مطرح کرده و گفتم اگر «در بررسی‌های خود به اين نتيجه برسيم که نامزد ديگری برنده انتخابات شده قطع بدانيد که ما اعلام می‌کنيم و هيچ نگرانی و ترسی نداريم که اعلام کنيم يکی ديگر از اين ۴ نفر برنده انتخابات شده است.»

-زمانی اين کارتن‌های غير شکيل بوده که پارچه سفيد می‌کشيدند تا شکيل شود بعداً به مراحلی رسيديم که اين صندوق‌های جديد را طراحی کرديم، مهم اين است که اگر شيشه‌ای باشد و مشخص شود رأی چيست، خلاف قانون است.
-شما وقتی پای صندوق رأی خود را می‌اندازيد اگر صندوق شفاف باشد، نفر بعدی می‌بيند چه رأيی انداخته‌ايد و ممکن است برای شما مشکل‌آفرين باشد. يکی از بندهای قانون اساسی ما اين است که رأی بايد مخفی باشد لذا در جهت مخفی بودن آرا نمی‌توانيم کاری کنيم که رأی افراد به هر دليلی شناخته شود، حتی زمانی برای کامپيوتری کردن انتخابات و استفاده از رايانه، اين پيشنهاد بوده که اينها بايد کدهای واحدی روی تعرفه اصلی و روی تعرفه رای دهنده داشته باشند امّا شورای نگهبان اعلام کرد چون می‌تواند نشان‌دهنده رأی افراد باشد، مخالف است و اجازه نداد وزارت کشور اين کار را انجام دهد. ما نمی‌توانيم کاری کنيم که رأی افراد آشکار شود. چرا که اين امر، حريم خصوصی افراد است و طبق قانون بايد مخفی بماند.

-قصه شورای نگهبان مثل قصه مادری است که می‌بيند بچه‌اش را مورد هجمه قرار داده‌اند و تلاش می‌کند که با ملاطفت و مهربانی آن بچه را سالم از خيل دشمنان خارج کند. قصد شورای نگهبان اين نبوده و نيست که مشکلی بر مشکلات کشور اضافه کند و درصدد است اين مشکل را به نحو احسن حل کند. سعه صدر يکی از وظايف شورای نگهبان است از اين رو ما نمی‌توانيم در جهت مشکلاتی که به وجود آمده است، خودمان هم کاری کنيم که بحران تشديد شود از اين رو ما فرض و واجب می‌دانستيم که با سعه صدر و حسن نيت طبق قانون عمل کنيم.

-اين توصيه‌ای بود که مقام معظم رهبری هم بارها به ما می‌فرمودند و در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ هم در اعتراض برخی افراد، ايشان اشاره کردند که توصيه من به شورای نگهبان اين است که طبق وظيفه قانون را اجرا و طبق قانون حرکت کند. بنابراين ما يا هرکسی که در شورای نگهبان است مدعی مسأله خاصی نيست، ما وظيفه نظارتی داشتيم و اين وظيفه قانونی برعهده ما بود که در چارچوب آن بايد شرايط را فراهم می‌کرديم و تا جايی که امکانپذير بود بايد به نامزدها و نمايندگان آنها توضيح می‌داديم و درخواست می‌کرديم آنها نيز از همين مسير قانونی حرکت کنند اما چه کنيم که آنها قانون را بر نمی‌تابيدند.

-من نمی‌توانم گمانه‌زنی و نیّت خوانی کنم که آقای موسوی چرا اين کار را انجام داد، کار خطايی بوده است چند محور در اين رابطه عرض می‌کنم؛ اول اينکه آقای موسوی در همان روز انتخابات و در ساعاتی که مردم هنوز مشغول رأی دادن بودند، مصاحبه و اعلام کرد من برنده انتخابات با فاصله زياد هستم. در کجای دنيا چنين چيزی داريم؟

-يک زمانی رسانه‌ها اين کار گمانه‌زنی را انجام می‌دهند يا نظرسنجی‌های قبل انتخابات در جوامع مختلف مرسوم است ولی اينکه خود نامزد اعلام کند که من برنده انتخابات هستم، آن هم در ساعاتی که هنوز آرا شمارش نشده است خيلی غيرموجه و برای ما تعجب برانگيز بود. چرا که در طول ۳۵ سال گذشته چنين وضعيتی نداشته‌ايم.

-نکته دومی که خلاف عقل و عرف جاری بود، اينکه وقتی مرجع قانونی هست و زمانی که ظلمی به شما شود بايد به دادگستری رفته و شکايت کنيد اگر دست به يقه شويد که هر دو متهم می‌شويد دادگستری برای رفع ظلم است، مراجع قانونی برای رفع اختلاف هستند شما اگر اعتراضی داريد اشکالی ندارد بايد آن را به مرجع قانونی اعلام کنيد، مرجع قانونی که شورای نگهبان بود از آنها به صورت مکتوب دعوت کرد که اعتراض خودشان را اعلام کنند آن هم در جلسه رسمی شورای نگهبان، اما شما سرپيچی می‌کنيد، چرا؟

-دعوت کرديم که مطالب خود را ارائه کنيد، روز اول آقای کروبی پاسخ ما را در بی‌بی‌سی داد، اطلاعيه ايشان در پاسخ به دعوت ما، ابتدا در شبکه بی‌بی‌سی قرائت شد مبنی بر اينکه ما هيچ خواسته‌ای جز ابطال انتخابات نداريم! اين به چه معناست؟ شما وقتی به دليل اختلافی به دادگاه می‌رويد بايد به قاضی اثبات کنيد که بنا به اين ادّله، بنده برنده هستم، اما نمی‌‌توانيد برويد بگوييد چون گردن من کلفت‌‌تر است به نفع من رأی دهيد.

-ما در انتخابات ۸۸ چنين چيزی داشتيم يعنی يک گردن کلفتی و درشت‌گويی را در بحث انتخابات شاهد بوديم که يک نفر می‌گفت چون من بيشتر می‌توانم داد بزنم، بايد رأی به نفع من بدهيد و گفتند شما را هم که مرجع قانونی هستيد قبول نداريم، وقتی می‌گويد من شورای نگهبان را قبول ندارم شما چه انتظاری داريد؟ آيا اين رفتار عاقلانه است؟ يا مبتنی بر عرف جاری است؟ اين‌ها نشان می‌دهد که اين مسأله از سر ناآگاهی يا توطئه بوده است، اين توطئه‌ای تنظيم شده از سوی دشمنان خارجی بود و اينها بازيگران آن توطئه بودند.

-آقای کروبی در انتخابات مجلس هفتم مکرر در همين شورای نگهبان خدمت آقای جنتی می‌رسيد و مکرر با من صحبت می‌کرد شايد روزی يک يا دو مرتبه تلفنی درباره نمايندگان صحبت می‌کرد تا وساطت کند که اين نماينده تأئيد شود و آن نماينده تأئيد نشود.

-تعيين مصاديق مجرمانه بر عهده قضات محترم دادگستری است که حالا هر وقت انشاء‌الله دادگاه صالحه‌ای برای رسيدگی به جرائم آنها تشکيل شد و اميدواريم چنين کاری هم انجام بگيرد، عناوين در آن زمان روشن می‌شود اما آنچه اکنون از قانون مجازات برداشت داريم يک عنوان مجرمانه‌ای که بسيار هم سنگين است، اقدام عليه امنيت کشور است، شما نظری نسبت به انتخابات داريد. مرجع قانونی از شما دعوت می‌کند که دلايل خود را مطرح کنيد. اما در ميادين شهر فحاشی می‌کنيد و می‌گوييد من هيچ‌کس را قبول ندارم و مردم را دور خود جمع می‌کنيد و يک عده ناآگاه هم به اموال شخصی و اموال بيت‌المال خسارت وارد می‌کنند. در سال ۸۸ اقدام عليه امنيت ملی بيشترين و خسارت به اشخاص حقيقی و حقوقی و اموال عمومی کمترين مصاديق مجرمانه است که در قانون داريم.

-مجازات اقدام عليه امنيت ملی تا اعدام هم هست و در قانون مجازات نيز تعيين شده است. مجازات آن بر حسب مورد طبق قانون، حبس‌های مختلف است و تا اعدام هم می‌رسد.

-کسانی که هنوز از اينها حمايت می‌کنند کسانی که همچنان آن اقدامات را تأييد می‌کنند، همه آنها با سران فتنه پيوند دارند. (تشکيل دادگاه برای سران فتنه) مطالبه مردمی است.

-بايد اول سؤال کرد که (حصر) غيرقانونی به چه مفهومی است، گاهی يک مرجع قانونی تصميم می‌گيرد که لازم‌الاتباع است؛ قانون‌‌گزار گفته که همه اقدامات بايد وفق قوانين و مقررات باشد. يک مرجعی اقدام تأمينی يعنی اقدام موقتی برای مصالح مختلفی از جمله حفظ جان افراد، حفظ جان متهمان، حفظ مصالح و نظم عمومی کشور را اتخاذ کرده است تا کشور از اين آشوب به سر منزل آرامش برسد و بر اساس مصوبه يک مرجع قانونی بوده است اما اينکه در آينده چه اتفاقی می‌افتد ما هم مانند مردم مطالبه‌مان مردمی است و می‌‌گوييم بايد حتماً دادگاه صالحه‌ای شکل بگيرد و به اتهامات اين افراد رسيدگی شود. چون جرائمی که در قانون برای اقدام عليه امنيت ملی تعيين شده است، مجازاتش خيلی سنگين است و بايد يک زمانی پاسخ دهند که چرا خلاف قانون مردم را به خيابان کشاندند؟ چرا جان مردم را به خاطر يک امر نا آگاهانه خود فدا کردند؟ چرا اين همه از اموال مردم را دستخوش تضييع شدن قرار داديم؟ چرا شب انتخابات اعلام کرديدکه ما برنده انتخابات هستيم و اين آشوب‌ها رقم زده شد.

-نظام برای حفظ جان اين افراد اقدام تأمينی حصر را انجام داده و ظاهرا اين افراد در جايی خوب و خوش زندگی می‌کنند. واقعاً به همين صورت (حصر لطف نظام) است، ما می‌گوييم بايد حتماً دادگاه صالحه‌ شکل بگيرد.

-اشکال اين بود که آنها در آن زمان در شعارهای خود عليه نظام، مقامات نظام فحاشی می‌کردند در حالی که توهين به مقامات نظام طبق قانون جرم است و بايد با آنها برخورد کرد.

-وقتی اموال عمومی را آتش می‌زدند طبيعی است که با آنها برخورد می‌شود انتظار نداشته باشيد جايی که شما خسارت وارد می‌کنيد به هر نيتی که هست مقامات امنيتی و انتظامی ساکت بمانند. وظيفه آنها تأمين امنيت است. مردم چه گناهی کرده‌اند که گرفتار کج فهمی آنها شده‌اند و شما به جای اينکه در شورای نگهبان و مراجع قانونی مسائل خود را حل کنيد در خيابان‌ها مردم را جمع کرده‌ايد. اين صراحتا مصداق اصل ۲۷ نيست و قانون‌گذار عادی شرايط اين اصل را لحاظ کرده است. اما آنها هيچ‌گاه طبق اين اصل عمل نکردند نه مجوز می‌گرفتند و نه راهپيمايی‌شان آرام بود برخلاف اينکه می‌گفتند راهپيمايی آرام داريم و همه آن نيز توهين بود.

-من اين سؤال را در پاسخ به سؤال يکی از بزرگان مطرح کردم، ما گزارش مستندی نداريم که يک دولت سيب‌زمينی را به قصد برنده شدن در انتخابات توزيع کرده است ممکن است امکاناتی را مصوب دولت يا مجلس در زمان‌هايی توزيع می‌کرده است من سؤالم از آن شخص بزرگوار اين بود که در دولت‌هايی که شما بوديد آيا اين کارها انجام می‌شد يا خير؟ يعنی دولت می‌آمد حقوق بازنشستگان را بدهد يا خير. دولت وقت طبق قانون مکلف بود که افزايش حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگيران را در تاريخی پرداخت کند اما ادعای طرف مقابل اين بود که اين عمل قانونی دولت در آن زمان خلاف قانون است، خيلی عجيب بود چگونه اين را می‌گويند بنابراين اگر اينطور باشد همه اقدامات دولت‌ها در ۶ ماه پايانی دولت تبليغات است اگر افزايش حقوق يا امکانات و تسهيلات داشته باشند، دولت در آن ۶ ماه پايانی نبايد کاری انجام دهد.

-موضوع توزيع سيب‌زمينی را شايعه کردند اما کجا مستندات اين کار را به ما ارائه دادند. اگر همه اينها را نيز درست فرض کنيم تأثير اين اقدامات در آراء چقدر بوده است از کجا مطمئن بودند که توزيع سيب‌زمينی اثر مثبت در افزايش آرای رئيس‌جمهور وقت داشته است؟ می‌توانست يک وقت تأثير منفی داشته باشد، اينها سوالاتی بود که اتفاقا ما داشتيم، گفتيم وقتی چنين موضوعی را مطرح می‌کنيد حدس و گمان است که افراد و احزاب درست می‌کنند اگر قرار بود که اين مسئله اتفاق بيفتد پس بايد نسبت به تمام دولت‌های قبل ترديد کنيم چون همه اين کارها اتفاق افتاده است اما اينها مسائلی نيست که به قول ما حقوقی‌ها محکمه‌پسند باشد. ما دلايل محکمه‌پسند می‌خواستيم که آنها نداشتند مثلا در مورد قبل اعلام کردند در مناظرات يکی از نامزدها رفتارش به گونه‌ای بوده است که نبايد صلاحيتش تأييد شود.

-من گفتم ۴ سال به عقب و به سال ۸۴ برگرديد. طرفداران بقيه نامزدها به آن نامزد چقدر توهين کردند؟ ولی ديديم با اين وجود رأی آورد. چرا آنها نمی‌گويند که کار خودشان در سال ۸۴ هم خلاف بوده است آن زمان در تلويزيون به صورت رسمی عليه آن نامزد توهين کرديد اما ايشان شکايتی نکرد اما حالا می‌گويند صحبت‌های همان نامزد در سال ۸۸ در مناظرات توهين‌آميز است.

-يکی از نمايندگان آن نامزدها که به شورای نگهبان آمده بود به او گفتم شما به دادگستری برويد و اگر طبق قوانين موجود ايشان (آقای احمدی‌نژاد) محاکمه و رسيدگی شد من تا فردا صبح هم که رای گيری شروع می شود اگر رأی بياورد اجازه نمی‌دهم ايشان در انتخابات شرکت کند. ديگر نقدتر از اين می‌خواهيد؟ اما هيچ‌کدام از اين کارها را نيز انجام ندادند.

-اگر بخواهم دلائل (رد صلاحيت آقای هاشمی رفسنجانی) را عرض کنم اين افراد ناشناس نبودند بلکه برای اعضای شورای نگهبان و مردم شناخته شده بودند و درباره آنها بحث‌هايی شد. نهايتاً رأی‌گيری کرديم و اين ۲ نفر از مجموع آرا، رأی لازم را نداشتند کما اينکه خيلی‌های ديگر هم نداشتند اما اينکه به دليل خاص يا الزاماً سن و کهولت بوده است، اينطور نيست چون هرکسی دليل خاصی داشت و رأی نمی‌داد، يکی ممکن بود کهولت سن را در نظر بگيرد و رأی منفی دهد يا کسی جرياناتی که آن موقع نسبت به افراد اتفاق افتاده بود را در نظر بگيرد. ما بايد هفت رأی مثبت در شورای نگهبان داشته باشيم. اما هفت رأی مثبت نسبت به اين افراد وجود نداشت.

-در مجموع عدم رأی آقای هاشمی به دليل کهولت سن نبوده است. اما يک دليل خاص نيز نبود و در مجموع افرادی رأی نياوردند.

-(آقای مشايی) هم به همين صورت و تعداد آرای ايشان خيلی کمتر از آقای هاشمی بود.

-(درباره آقای روحانی ) هم (موضوع) رد صلاحيت نبود،‌بررسی‌های صلاحيتی ما بود که انجام می‌شد، چون در ۲-۳ نوبت صلاحيت افراد بررسی شد و هر نوبت صحبت‌های مختلفی بود. ما به عنوان عدم تأئيد نداشتيم اما بحث‌هايی بود که پيرامون افراد مطرح می‌شد و پيرامون آقای روحانی هم مطرح شد در يکی دو نوبت اما نهايتاً رأی مثبت را داشت که اعلام شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016