گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 آبان» دورتموند (آلمان): مراسم روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، ۲۵ نوامبر6 آبان» تبعيض و بیعدالتی و نقض حقوق انسانها، به ويژه زنان در ايران بيداد میکند! يکی از مادران پارک لاله ايران
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! در غم بزرگ درگذشت پروانه میلانی شریکایم! مادران پارک لاله
مادران پارک لاله، درگذشت نابههنگام خانم پروانه میلانی، این شاعر آزاده را به همسر مهربان و خانوادهی داغدارش و مادران خاوران و همه آنهایی که قلبی تپنده برای بهتر زیستن انسانها دارند، تسلیت میگویند. این زن دریادل و شجاع؛ قلبی بزرگ با هزاران آرزو و دردی عمیق از این همه بیعدالتی داشت که در ظرف بدنی ظریف و بیمارش نمیگنجید. او از دیکتاتوری و دیکتاتورها بیزار بود و از بیعدالتی به مردم به خشم میآمد و میخواست بلافاصله کاری کند، ولی به تنهایی تواناش را نداشت و درد میکشید. او از سکوت مردم در برابر این همه ستم و فقر نیز رنج میبرد و در شگفت بود که چرا مردم کاری نمیکنند. شاید قلب او آگاهانه از تپش باز ایستاد تا در نبودش به آرزوهای بزرگ و انسانی او توجه بیشتری شود و بدانیم که با هم بودن چقدر زیباست و تا چه اندازه میتواند قدرت و توان ما را دو چندان کند. او از تشریفات و زرق و برقهای مصنوعی بیزار بود و ساده زیستن و عاشق بودن را میستود و میخواست همان باشیم که هستیم و از این با هم بودن نیرو بگیریم و بزرگ شویم. او سرود خاوران را سرایید * و آن را تا ابد زنده نگاه داشت و این ماندگاری را مدیون او و مادر دلیرش هستیم که این سرود را برای ما خواندند و آوای زیبای خاوران را در دلها زنده نگاه داشتند. او با این که بیمار و ناتوان بود، ولی از عشق نیرو گرفت و با شهامت تمام به گوانگجو رفت و جایزه ی مادران خاوران را به اتفاق مادر بازرگان دریافت کرد و با استواری به ایران بازگشت و از حبس و زندان و پیامدهای آن نهراسید. او بیپروا و پروانهوار از پیله خود بیرون آمد تا بگوید برای ساختن دنیایی انسانی باید بیپروا بود و خطر کرد تا بتوانیم به خواستههای بر حقمان برسیم. ما، با تاسف و اندوه فراوان، در این غم بزرگ شریک خانوادهی محترماش هستیم و با آنها ابراز همدردی میکنیم. باشد تا انسانها را همانگونه که هستند دوست بداریم و در زنده بودن، وجود با ارزششان را دریابیم تا نیرویمان دو چندان شود و بتوانیم زندگی بسازیم. یادش زنده و گرامی و راهش پر رهرو باد! * خاوران، خاوران، دشت عاشقان خستهای خاوران، خسته خاوران گلگون نام تو در یاد دورانها قهرمان، قهرمان، دشت عاشقان Copyright: gooya.com 2016
|