گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 آذر» بسيج و سپاه ضابطان امر به معروف شدند15 آذر» سردار نقدی: در دوران سازندگی جهاد سازندگی را شهید کردند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پيشنهاد نشريه سپاه: بسيج را با سازمان هلال احمر ادغام کنيد
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ـ هفتهنامه صبح صادق، ارگان رسمی سپاهپاسداران انقلاب اسلامی، در آخرين شماره خود در ۲۲ دی ماه ۹۳ با انتشارمقالهای خواستار ادغام جمعيت هلال احمر در بسيج شد. در اين مقاله، دليل اصلی شباهت و ويژگی مشترک بسيج و هلال احمر «مردمی» بودن عنوان آنها عنوان شده است. درباره شباهتهای اين دوسازمان آمده است: «شباهتهای زيادی در حوزه مردمياری بسيج و خدمات درمانی آن با حوزه مأموريتهای هلال احمر وجود دارد. با اين وجود اين دو سازمان، منفک از هم و دارای ساختار، تشکيلات، بودجه و امکانات مجزا هستند. تنها میتوان نقطه هماهنگی اين دو را در ستادهای مديريت بحران و در سوانح و حوادث ديد. نکته ديگر در اين مسئله عضويت عمده نيروهای جمعيت هلالاحمر ايران در قالب سازمانهای مختلف بسيج است، از جامعه پزشکی، دانشجويی و دانشآموزی گرفته تا کارمندان، محلات و…». استدلال اصلی در نشريه ارگان سپاه اين است که فعاليتهای جمعيت هلال احمر موازی و همجنس با بسيج بوده و بهتر است که اين سازمان در بسيج ادغام شود. در بخشی از اين مقاله آمده است: «اصلاح ساختارها و به روز رسانی يکی از مهمترين مسائلی است که در رابطه با بهبود بهرهوری و استفاده بهينه از منابع در کشور بايد مدنظر قرار گيرد. ساختارهای موازی موضوعی است که همواره عاملی برای عمل به اين رهنمون میشود. يعنی حذف و يا ادغام ساختارهای موازی در هم.» در ادامه آمده است: «البته در اين ميان ممکن است ساختارهايی که از يک جنس نيستند هم در هم تلفيق شوند که اشتباه است.» اين نشريه در ادامه نوشته است که تلفيق اين دو سازمان به شکل گيری الگوی جديدی از سازمان های امداد و نجات مردمی منجر خواهد شد: “بر همين مبنا اصلاح ساختار و تعريف مأموريت مشترک بين بسيج و جمعيت هلال احمر کشور میتواند به شکلگيری الگوی جديدی از سازمانهای امداد و نجات مردمی منجر شود که بهطور حتم کارآيی بيشتری نسبت به سازمانها و ساختارهای موجود دارد.” ايده ادغام هلال احمر در نيروی نظامی بسيج را میبايد در اختلافات ميان اين دو سازمان و ميل روزافزون سپاه پاسداران برای گسترش دامنههای نفوذ خود در کشور دانست. پيش از در ۱۹ آذرماه ۹۳، محمدرضا نقدی رييس سازمان بسيج درهمدان، از اراده اين نيروی شبه نظامی برای گسترش فعاليت های خود سخن گفته بود:« “آخرين پيام امام خمينی عليه الرحمه خطاب به سپاه پس از جنگ، پاسخ قاطع به همه ياوه گويیهای اين روزهای بيگانگان بويژه انگليسیهای خبيث عليه سپاه است. امام در اين پيام میفرمايند، واجب است پيشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنهها حاضر و آماده باشند و از کيد و مکر جهانخواران و آمريکا و شوروی غافل نمانند.» حضور در همه صحنهها را شايد بتوان محوریترين برنامه سپاه در دو دهه اخير و پس ازجنگ هشت ساله ايران و عراق دانست. اما طی سالهای گذشته، نيروی بسيج که نقش اجتماعی آن در سرکوب های خيابانی و يا طرح های مرتبط با محدوديت آزادی های فردی و اجتماعی تبلور يافته، به دنبال توجيه پذير کردن صرف بودجه های کلان برای اين نيروی پرشمار در سراسر کشور بوده است. گسترده تر کردن حضور بسيج و سپاه در همان سخنرانی فرمانده بسيج به صراحت مطرح شده است. محمدرضا نقدی می گويد: «آنها تروريست میفرستند که با امداد غيبی بدست بسيجيان نابود میشود؛ کماندوی دريايی میفرستند که به دست سلحشوران نيروی دريايی سپاه اسير میشوند؛ پهپاد میفرستند که با کمک خدا به دست نيروی هوافضا گرفتار میشود، غنيمت میگيرند يا نابودش میکنند. می خواهند با تهاجم فرهنگی ملت ايران را استحاله کنند که با عنايت خدا بسيجيان با حلقههای صالحين و کار گسترده فرهنگی و رسانهای آنها را خنثی میکنند. بسيج به مدد خدای متعال با اجرای طرح های اقتصاد مقاومتی، بی اثر بودن تحريمها و امکان رشد اقتصادی در شرايط تحريم را اثبات میکند و با وجود اينکه امکانات دولتی را در اختيار ندارد بلکه با همان امکانات ناچيز مردمی با ايجاد صد هزار شغل در طول کمتر از دوسال اثبات میکند که اگر غيرت و ايمان باشد غلبه بر همه تحريمها و شکوفايی اقتصادی کار سختی نيست.» اختلافات جمعيت هلال احمر ايران به عنوان يک نيروی مستقل از نيروهای سياسی و نظامی، با بسيج طی سالهای گذشته همچنين می تواند دليل ديگری باشد که نيروی بسيج را بر آن داشته است که کنترل و اختيار اين نهاد را کاملا در دست بگيرد. وحيد قبادی دانا رييس کنونی سازمان جوانان جمعيت هلالاحمر در گفتوگويی با خبرگزاری فارس از نامههايی در دوره رياست جمهوری احمدینژاد در اعتراض به پيشاهنگان هلالاحمر خبر داد که درباره طرح پيشاهنگان نوشته شده و به هلال احمر ارسال شدهبودهاست: «مسائل سياسی و بروز برخی رقابتها بين پيشاهنگان و بسيج باعث تغيير شرايط شد، حتی نامههای مختلفی از بسيج و سپاه مبنی بر اينکه فعاليتهای پيشاهنگی تداخل و موازیکاری با بسيج است دريافت کرديم اما پيشاهنگی به فعاليت خود ادامه داد تا اينکه عنوان شد هر کسی که عضو هلالاحمر باشد، نمیتواند عضو بسيج باشد و در مدارس نيز نمیتوانستيم حضور پيدا کنيم و اين درحالی بود که هيچ سند بالادستی مبنی بر مجاز بودن فعاليت پيشاهنگی در جمعيت هلالاحمر وجود نداشت.» او در اين مصاحبه اعلام کرده که پس از انحلال طرح پيشاهنگی اکنون جوانان هلالاحمر در مدارس حضور پيدا کرده و بهعنوان يکی از ۴ تشکل رسمی در مدارس فعاليت میکنند. هلال احمر پذيرفته که بسيج در مدارس حضور فعال داشته و آنها اجازه ورود به دستهبندیهای سياسی را ندارند. رييس سازمان جوانان هلال احمر پيشتر نيز به اين اختلافات اشاره غير مستقيمی داشته است: «سازمان جوانان هلال احمر در فعاليت های خود هيچ رقابتی با بسيج ندارد بلکه فعاليت های ما حالت رفاقت گونه با بسيج دارد. در جلسه ای که اخيرا با معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه داشتم سعی شد سوء تفاهمات موجود بين سازمان جوانان هلال احمر و بسيج برطرف شود.» تلاش مديريت جديد سازمان هلال احمر برای برقرارکردن يک رابطه دوستانه با بسيج نه تنها نشانگر اوج اختلافات ميان اين دو نهاد که ازسوی ديگر بيانگر جدی شدن خطر ادغام هلال احمر در سازمان بسيج برای دولت و مسؤولان اين سازمان است. ايده حضور بسيج در همه عرصهها تنها محدود به فرماندهان ارشد سپاه و بسيج نيست و به تمام نقاط کشور سرايت يافتهاست. آذرماه گذشته و به مناسبت هفته بسيج، محمدهادی صحرابان مسئول بسيج دانشجويی دانشگاه شيراز در سخنانی با اشاره به اينکه بسيج و سپاه در همه عرصهها توانمندی خود را به اثبات رسانده گفت: «چرا وقتی که بايد جان را در طبق اخلاص گذاشت و برای امنيت و آسايش کشور فدا کرد سپاه و بسيج است که بايد حاضر شود ، اما در عرصه های ديگر ورود سپاه و بسيج برای برخی عرصه تنگ می شود.» او اضافه کرد: «آقايانی که در دولتشان مدعی هستند فلج اطفال را ريشه کن کردند، جز اين بود که بسيج به ميدان آمد. در زلزله بم چه نيروی عظيمی بجز بسيج بود که به کمک مردم شتافت. در انرژی هسته ای چه کسانی بجز شهدای هسته ای و دانشمندان هسته ای بودند که زمينه را برای هيئت مذاکره کننده آماده کردند تا بتوانند با اقتدار مطالبه گری و دفاع کنند. در صنعت نفتی کشور و سد سازی اگر سپاه نبود اين همه پيشرفتها حاصل می شد؟» با اين ايده و سازماندهی است که نويسنده نشريه صبح صادق میگويد که حتی میتوان «تمام تشکل هايی مثل هلال احمر را در ساختار بسيج گنجاند و از ايجاد سازمان های موازی خودداری کرد و هزينه های باقیمانده از اين ادغام را صرف تجهيز و بالا بردن کارآيی آنها کرد.» اما نکته اصلی اينجاست که جمعيت هلال احمر جمهوری اسلامی، سازمانی مردم نهاد و عضو صليب سرخ جهانی است و بر اساس قوانين جمهوری اسلامی در ارتباط با دولت ونهادهای زيرمجموعه آن است. يکی از مهمترين و کليدیترين ويژگیها و خصوصيات صليب سرخ جهانی و زير مجموعههايش همچون هلال احمر، بی طرفی سياسی و غير دولتی بودن آن است. صليب سرخ و هلال احمر فارغ از گرايشات سياسی و بينالمللی به آسيبديدگان حوادث و سوانح طبيعی و انسانی کمک میکنند و به گرايشات سياسی آسيبديدکان ودليل آسيبشان بايد بیتوجه باشند. برای مثال در ماده دوم اساسنامه جمعيت هلال احمر آمدهاست: «هداف جمعيت عبارتند از: تلاش برای تسکين آلام بشری، تأمين احترام انسانها و کوشش در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پايدار ميان ملتها و همچنين حمايتاز زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن هيچگونه تبعيض ميان آنها.» به همين خاطر است که مثلا اعضای صليب سرخ آمريکا فارغ از روابط سياسی دولتشان با ايران در کمک به آسيب ديدگان زلزله بم مشارکت داشتند. بسيج به عنوان يک نيروی کاملاً سياسی و ايدئولوژيک که خود را حافظ منافع برخی از جناح های سياسی درحکومت میداند نه منافع همه مردم، و منتقدان و مخالفان حکومت را بدون نياز به مجوزی در خيابان تنبيه میکند، بیشک کمترين صلاحيت را برای انجام دادن خدماتی همچون خدمات هلال احمر داراست. به علاوه چنين تلفيقی از اين سازمان، يکی از سازمان های مردمی موثر در خدمات رسانيی به همه گروه های مردمی را به يک گروه سياسی و شبه نظامی تبديل می کند. سؤالی که میبايد از مسؤلان بسيج پرسيد اين است که آيا در صورت ادغام هلال احمر در بسيج، اگر خانوادههای بهايی يا اقليت های مذهبیايی که توسط حکومت تحمل نمی شوند، خانواده مخالفان و منتقدان سياسی و…، نيازمند کمک باشند، با آنها چه رفتاری میشود؟ Copyright: gooya.com 2016
|