گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اندرمحتوای نامه خامنه ای به اوباما، هادی قدسی
آمريکا معمولا درموارد در گيری با کشوری کوچک، يا وارد مذاکره نمی شود، مانند کره شمالی و کوبا (تا حدی که ناظران، مذاکرات اخيربا کوبا را تاريخی قلمداد می کنند)، و يا حوصله زيادی در مذاکرات از خودش نشان نمی دهد و با مشاهده مقاومت طرف گفت و گو، به انواع خشونت دست می زند. نظير انجام کودتا و ترور و حمله نظامی و غيره. در اين مورد استثنائی، جهان ناظر صبر و حوصله و تعامل خارج از معمول آمريکا می باشد. علاوه بر بحران حاکم بر منطقه ونقش ايران درآن، آمريکا هدف مهمی را دراين مذاکرات دنبال می کند، وآن تضمين گرفتن ازايران برای امنيت اسرائيل می باشد. در صورت موفقيت، اين امريک پيروزی بزرگی برای آمريکا خواهد بود، زيرا اين کشور بابت توسعه طلبی های اسرائيل، شش دهه است که هرينه های گزافی را متحمل شده است. اما اين توافق بر فرض به عمل درآمدن، چيزی نيست که نتان ياهو و افراطيون آمريکائی با آن موافق باشند. دلائل زيادی براين امر وجود دارند که مهم ترين آنها استراتژی توسعه طلبانه اسرائيل می باشد که جناح های قدرتمند اسرائيلی برسرآن توافق دارند. اسرائيل همچنين میخواهد مديريت سياست امريکا در خاورميانه با خودش، اگرنه در راستای تأمين منافع اسرائيل باشد. اين توسعه طلبی و تطابق سياست امريکا در منطقه برمنافع اسرائيل نيزهدف صهيونيسم جهانی هم هست که هزينه های اين بحران را می پردازد. در صورتی اوباما موفق به اين کار شود، اکثرجمهوری خواهان آمريکا و بعضی دمکرات ها، ديگر از فرصت هائی که بحران اسرائيل برای آنها در انتخابات ايجاد می کند، بهره مند نخواهند شد. صهيونيست هاهم ديگر بهانه ای برای فشار آوردن بر دستگاه ديپلماسی آمريکا برای پرداخت هزينه بابت اسرائيل در دست نخواهند داشت. حملات مرگبارومهم اخير حزب الله به ارتشيان اسرائيلی که به تلافی کشته شدن يک پاسدار ايرانی در جولان سوريه توسط اسرائيل صورت گرفت، وبی جواب ماندن بی سابقه آن از سوی اسرائيل، نشان از بحران عميقی دارد که اکنون بين اسرائيل و آمريکا بر سر اين مزاکرات حاکم می باشد. اين بی پاسخ گذاشتن حمله حزب الله، به آمريکائی ها نشان می دهد، پرداخت هزينه برای مسلط کردن اسرائيل بر منطقه بی حاصل می باشد. با اين تفسير، محتوای نامه خامنه ای که گويای مديريت مستقيم او بر مذاکرات می باشد، ربط پيدا می کند به تضمين امنيت و در واقع توسعه طلبی اسرائيل و احيانا شناختن موجوديت کشوری به نام اسرائيل. بسيار بعيد است نامه خامنه ای در راستای توافق چنين استراتژی ای باشد، هر چند در عمل، در طول افزون بر سه دهه، تضعيف ايران و تضعيف کشورهای منطقه، اين هدف را برآوردنی نشان داده باشد. زيرا درصورتی قراربر توافق بود، محتاج نوشتن نامه نمی شد. بنابراين می توان حدس زد که خامنه ای اين شرط آمريکا را مشروط به برپائی يک رفراندم در سرزمين های اشغالی کرده باشد. همان پيشنهادی که قبل ازاين از سوی احمدی نژاد هم مطرح شده بود. Copyright: gooya.com 2016
|