گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 آذر» انتشار تصاویر کودکان زندانیان: نقض حقوق کودک٬ حامد فرمند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مقدمه ای بر طرحی برای کودکان زندان٬ حامد فرمندگرچه به دلیل نوع رابطه طبیعی کودک و مادر٬ معمولا سرپرستی که می تواند رابطه امن و قوی با کودک برقرار کند٬ مادر کودک است٬ اما او٬ تنها منبع تامین نیازهای کودک به شمار نمی رود. به این ترتیب٬ گرچه مادر می تواند در بسیاری از موارد٬ بهترین نگهدارنده کودک برای ایجاد رابطه امن در کودک باشد٬ اما بدیهی است که زندان٬ بهترین محل برای نگهداری کودک محسوب نمی شود.به ازای هر هفت زن متاهل زندانی در ایران٬ یک کودک همراه مادرش در زندان به سر می برد حامد فرمند بنیانگذار و مدیر موسسه غیر انتفاعی کودکان زندانیان (کویپی) طبق آخرین آمار رسمی منتشر شده٬ در سال ٬۱۳۹۲ ٬۲۱۰ هزار و ۶۷۲ زندانی در زندان های ایران به سر می برند. از این تعداد بیش از ۸ هزار زن٬ در سراسر ایران دوران زندان خود را سپری می کنند. برآوردهای رسمی حاکی از آن است که ۵۰٪ از این افراد متاهل هستند. به این ترتیب و با توجه به آمار منتشر شده در سال ۸۶ می توان تعداد کودکان زندانی در سال گذشته را حدود ۶۰۰ کودک تخمین زد؛ یعنی یک کودک به ازای هر هفت زن متاهل زندانی. کودک در زندان٬ حق یا نیاز آن چه که حضور کودک با مادر تا دو سال یا بیشتر را در قوانین بین المللی موجب می شود٬ نه نیاز کودک به بودن در کنار مادر٬ با همه اهمیت اش٬ بلکه حق انسانی مادر برای نگهداری از فرزند خود از یک طرف و نبود سرپرست مطمئن برای کودکان در بیرون از زندان از سوی دیگر است. دانشمندان علوم تربیتی٬ به حضور کودک در کنار یک نگهدارنده یا سرپرست تا سن دو سال اشاره می کنند تا کودک به رابطه امن دست یابد. آن ها از ساخته شدن شخصیت اجتماعی کودک٬ به دست آوردن اعتماد به نفس و زمینه سازی شکل گرفتن شخصیت مستقل کودک در آینده با ایجاد این نوع از رابطه در سال اول و دوم عمر کودک سخن می گویند. گرچه به دلیل نوع رابطه طبیعی کودک و مادر٬ معمولا سرپرستی که می تواند رابطه امن و قوی با کودک برقرار کند٬ مادر کودک است٬ اما او٬ تنها منبع تامین نیازهای کودک به شمار نمی رود. به این ترتیب٬ گرچه مادر می تواند در بسیاری از موارد٬ بهترین نگهدارنده کودک برای ایجاد رابطه امن در کودک باشد٬ اما بدیهی است که زندان٬ بهترین محل برای نگهداری کودک محسوب نمی شود. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته ای که قانون مشابه نگهداری کودک نزد مادرزندانی در آن ها رعایت می شود٬ قوانین حمایت گرانه ای نیز برای کودکانی که مادران شان از حق خود استفاده می کنند یا به دلیل شرایط٬ ناچار به این کار شده اند٬ طراحی شده است. این کشورها به دلیل تعهدشان به حقوق کودک٬ شرایطی را فراهم می کنند تا کودک از بودن در زندان٬ کمترین آسیب روحی و جسمی را ببیند. ایجاد فضاهای مجزا برای حضور کودکان٬ رابطه کودک و مادر به دور از ارتباط شان با سایر زندانیان٬ و تامین نیازهای اولیه غذایی و بهداشتی کودک٬ اولیه و ساده ترین این شرایط است. توجه به ارتباط مادر و فرزند و فراهم کردن شرایط رشد متعادل با آسیب های روحی کمتر٬ تنها به ایجاد جامعه ای به نسبت سالم تر و شکسته شدن دایره جرم منجر نمی شود. تحقیقات نشان می دهد که این رابطه به بازگشت زندانی به جامعه و تمایل کمتر او به تکرار جرم نیز کمک زیادی می کند. این تحقیقات تاکید می کند که رابطه مادر و فرزند در زندان٬ چه مادرانی که امکان بزرگ کردن کودک خود در زندان را پیدا کرده اند و چه آن ها که ملاقات های مرتبی با کودک خود دارند٬ به ایجاد دلبستگی خانوادگی مادر و ایجاد انگیزه او برای بیرون آمدن از زندان و قرار گرفتن در جامعه منجر می شود. گرچه بدون ساختن زمینه ای برای این بازگشت و کمک به بهبود شرایط حضور در زندان و تسهیل روند آزادی افرادی که می توانند استحقاق حقوقی اش را داشته باشند٬ روند مثبت پیش گفته٬ به سرانجام نمی رسد٬ اما وجود این رابطه٬ آثار مثبت اثبات شده ای دارد. کودکان زندان؛ در آینه آمار دکتر شهلا معظمی٬ عضو هیات علمی گروه علوم قضایی و جرم شناسی دانشگاه تهران در نشست گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی ایران در آبان ماه ۱۳۸۸ از آزار فرزندانی که تا دو سال در زندان همراه مادران شان نگهداری می شوند سخن گفته است. دکتر رزا قراچورلو٬ عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی در همین نشست٬ با یادآوری این که گرچه زندان ها باید فضای مناسبی را برای نگهداری از کودکان داشته باشند٬ تاکید می کند «متاسفانه این طور نیست». وی همچنین از «شرایط بسیار نامناسب پزشکی و درمانی برای زنان بارداری که در زندان ها هستند» به عنوان یکی از مشکلات زنان زندانی نام برده است. خبرگزاری ایسنا در خرداد ۱۳۹۳ از وجود ۱۸۰ انجمن حمایت از زندانیان مرکز در سراسر کشور سخن می گوید. به گفته مدیران انجمن٬ این نهاد با همکاری بنیاد خیریه کودک٬ یک مهدکودک در زندان ارومیه احداث کرده و به بهره برداری رسانده و ۵ مهدکودک دیگر در شهرهای مشهد٬ بیرجند٬ کرمان٬ تهران و البرز در دستور احداث دارد. از میان ۶ مهدکودک طرح شده در خبر بالا٬ تنها دو مورد آن٬ یعنی تهران و مشهد٬ در دو استان با بیشترین تعداد زندانیان٬ به ترتیب ۱۵ و ۱۰ درصد کل زندانیان سراسر کشور٬ قرار گرفته اند. این گزارش از تغییر شرایط و بهبود نسبی آن طی پنج سال گذشته حکایت دارد. با این حال سایر گزارشات رسمی و غیر رسمی همچنان حاکی از مشکلات فراوان کودکان زندانی است؛ کودکانی که به دلیل رفتار والدین خود٬ در شرایطی غیر متعارف نگهداری می شوند و با کمبودهای محیط زندان مواجه اند. گزارشاتی نیز از کمبود امکانات برای این کودکان و در برخی موارد نزدیکی آن ها به بند سایر زندانیان حکایت دارد. هر چند به نظر می رسد که شرایط کودکان زندانی برای چند زندان در شهرها و شهرستان های مطرح شده در گزارش خبرگزاری ایسنا٬ بهبود پیدا کرده است٬ اما هنوز راه درازی تا بهبود وضعیت تمامی کودکانی که در زندان های ایران محبوس اند مانده است. کودکان زندان و نهادهای مدنی در حال حاضر کمتر از ده موسسه غیر انتفاعی غیر دولتی یا نیمه دولتی در ایران مشغول به فعالیت است که موضوع فعالیت اش٬ کودکان در معرض خطر است. گرچه برخی از اطلاعات به دلیل محرمانه بودن٬ امکان انتشارشان نیست٬ اما کمبود اطلاعات٬ فرصت را از افراد خیری که کمک به کودکان٬ حوزه فعالیت شان است٬ می گیرد. از سوی دیگر هرچند زندانی باید دوران محکومیت خود را سپری کند٬ اما تاکید قوانین داخلی و تعاریف پایه ای سازمان زندان ها در به وجود آوردن شرایط مناسب برای «بازپروری و بازسازگاری» زندانی برای بازگشت او به جامعه است. پس در مورد تمامی زندانیان٬ به طور عام و کودکان زندان به طور خاص٬ موضوع کمبود امکانات٬ به خودی خود٬ نمی تواند مانعی برای رفع موانع بر سر راه ارتقای سلامت زندانیان و کودکان زندان باشد. چنانچه اشاره شد٬ بهبود شرایط کودکان در زندان٬ اولین تاثیر خود را در رفتارهای آتی این کودکان خواهد گذاشت. ارتباط مناسب آن ها با سایر بزرگ تر ها و سرپرست مستقیم خود٬ که در زندان٬ مادران شان است٬ مهم ترین اثر را در شکل گیری شخصیت وی خواهد گذاشت و در نهایت٬ این رابطه٬ آثار قابل ملاحظه ای در کاهش ارتکاب به جرم مجدد مادران زندانی خواهد داشت. شمایلی از یک طرح کلی بدون داشتن اطلاعات٬ صحبت از یک طرح جامع٬ سخنی غیر کارشناسانه و خام است. پس شاید مهم ترین قدم٬ شفاف تر شدن وضعیت واقعی کودکان زندان باشد٬ تا زمینه را برای سخن گفتن از طرحی جامع فراهم کند. نکته مهم دیگر٬ تکیه بر قدرت نهادهای مدنی است. هر طرحی برای کمک به این کودکان٬ بدون در نظر گرفتن این پتانسیل٬ در افتادن در چرخه کمبود امکانات است که طولانی تر شدن روند اصلاح وضع موجود و تداوم آن را دامن می زند. با این مقدمه٬ می توان به طرح جامعی اندیشید که در آن٬ کمک به رفع کمبودهای مالی زندانیان و تامین نیازهای اولیه آن ها٬ تنها بخش کوچکی از طرح باشد و مجموعه به هم پیوسته ای از کمک های درمانی٬ مربی گری٬ آموزشی٬ ارتباط با والدین و نیازهای قانونی را در بر گیرد. در این طرح٬ می توان به اقدامات ساده ای اندیشید که آثار بلند مدت و ماندگاری نه تنها برای کودکان زندان و کودکان زندانیان٬ بلکه برای مادران و به طور کل والدین زندانی دارد. طرحی که داخل زندان و خارج آن٬ خانواده ها و مسئولان و کودک و بزرگسال را به طور کامل در برگیرد و زمینه ایجاد رابطه ای سالم میان خانواده ها و ایجاد فرصت همفکری و همراهی نهادهای مدنی٬ دولت و حاکمیت را به وجود آورد. Copyright: gooya.com 2016
|