چهارشنبه 26 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

ما مسيح نيستيم که بر روی دريا راه برويم، مقاله اکبر گنجی در میدل ایست آی

اکبر گنجی
اگر دولت های غربی به فکر دموکراسی و حقوق بشر در ايران هستند، بايد تهديد نظامی و شديدترين تحريم های طول تاريخ را کنار بگذارند. امنيت، صلح و رفاه اقتصادی با نظام دموکراتيک رابطه ضروری دارند. جنگ؛ افغانستان، عراق، ليبی، سوريه و يمن می سازد. تحريم های اقتصادی و انزوای سياسی هم کره شمالی و کوبا می سازند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


[منتشر شده در ميدل ايست آی ۱۳ آويل ۲۰۱۵]

[نسخه پی‌دی‌اف مقاله با همه منابع آن را با کلیک اینجا دریافت کنید]

ياران عيسی کنار درياچه منتظر او بودند. هوا تاريک می شود و عيسی از کوه باز نمی گردد. آنها سوار قايق شده تا از اين سوی درياچه به آن سوی آن بروند. هنوز اندکی از ساحل دور نشده، باد شديدی وزيدن گرفته و درياچه طوفانی می شود:

"ناگهان در ميان ظلمت و طوفان، عيسی را ديدند که روی آب به طرف قايق پيش می آيد. همه وحشت کردند. ولی عيسی به ايشان فرمود:"من هستم، نترسيد!" وقتی خواستند او را سوار قايق کنند، متوجه شدند که قايق به ساحل رسيده است"(يوحنا، باب ۶، آيات ۲۱- ۱۹).

سياست: قلمرو ممکنات
ما مسيح نيستيم. اين را بايد بفهميم. بر روی دريا نمی توانيم راه برويم. نمی توانيم بر روی آب های دريا خانه بسازيم. آيا فهم اين امر دشوار است؟ انسان عاقل کسی است که تمايز ممکن از ناممکن را فهميده و به دنبال امر محال نمی رود. سياست هم قلمرو ممکنات است.

اکثريت مردم ايران و مخالفان خواهان گذار از جمهوری اسلامی به رژيم دموکراتيک ملتزم به آزادی و حقوق بشر هستند. مردم ايران مستحق اين امرند و هيچ کس نبايد مانع دستيابی آنان به اين هدف ارزشمند شود. ما می دانيم که نظام دموکراتيک را بايد ساخت. اما ساختن آن بر روی دريا ناممکن است.

اما دولت ها و گروه هايی از ما می خواهند که آن را روی جهنم بسازيم. مردم ايران و هيچ کشور ديگری نمی توانند به هدف محال ساختن دموکراسی بر روی جهنم دست يابند. مردم ايران و دموکراسی خواهان ايرانی به تجربه قرن ۲۱ خاورميانه با دقت می نگرند. تجربه حمله نظامی به افغانستان، عراق، ليبی، يمن، و ارسال ده ها هزار تروريست خارجی به سوريه که فقط در حال حاضر ۲۵ هزار تن از آنان در سوريه و عراق در حال جنگند.

هيچ يک از اين کشورها به دموکراسی دست نيافتند، وضعيت حقوق بشر در آنها به شدت وخيم تر شد، امنيت نابود شد و تروريسم گسترش يافت. تنها دستاوردهای تجاوزهای نظامی ، جنگ داخلی، تروريسم و احتمالاً تجزيه بود. ده ها ميليون انسان بی گناه در اين جنگ ها کشته و زخمی و آواره شدند. پس از ۱۱ سپتامبر، فقط در افغانستان و عراق و پاکستان، دست کم يک ميليون و سيصد هزار انسان کشته شده اند.
مردم ايران خواهان نظام دموکراتيک هستند. اما به خوبی می دانند که امنيت و صلح "شرط لازم" دموکراسی و حقوق بشر است.

شادی مردم
پس از قرائت بيانيه های سياسی لوزان ميان ايران و ۱+۵ گروهی از ايرانيان به خيابان ها ريختند و شادی کردند. اين شادی برای چه بود؟ آيا آنان به توافقی دست يافته بودند که مواد و محتوای آن پيروزی تاريخی به شمار می رفت؟ نه. ايران امتيازات و تعهدات بلند مدت بسياری داد و در برابر کمترين چيزی دريافت کرد.

اما از زاويه ای ديگر، اين يک پيروزی تاريخی برای آنان بود. کشتی ميان جنگ و صلح بود. صلح جنگ را خاک کرد و دستانش را بالا برد. دور کردن خطر جنگ از ايران از طريق سازش و اميد به لغو کليه تحريم های اقتصادی برای آنان اميدبخش بود و هست.

اگر کشوری در معرض تهديد دائمی تهاجم نظامی خارجی باشد(دولت های آمريکا و اسرائيل طی دو دهه گذشته دائماً از آن سخن گفته اند و دولتمردان اسرائيل پس از تفاهم لوزان نيز همه روزه از احتمال حمله نظامی به ايران سخن می گويند)، اگر کشوری تحت شديدترين تحريم هايی که در طول تاريخ بتوان عليه کشوری به تصويب رساند باشد، نه تنها نظام دموکراتيک برای آنان به امری محال تبديل خواهد شد، بلکه زندگی آنان به هراس و دلهره دائمی تبديل خواهد شد.

رژيم ديکتاتوری جمهوری اسلامی هم به بهانه خطر واقعی خارجی، سرکوب مردم را افزايش داده و مخالفان را مزدوران خارجی قلمداد می کند. تهديد خارجی که محو شود، بهانه سرکوب از دست رژيم خارج می گردد، نه اين که سرکوب محو شود و خامنه ای مختارانه و از بالا فرايند دموکرتيزاسيون را آغاز کند.

مردم خوشحالند(براساس يک نظرسنجی ۸۲,۶ درصد تهرانی ها از شنيدن خبر تفاهم هسته ای لوزان احساس خوشحالی ، آرامش و اميد کرده اند).بايد هم خوشحال باشند. هر دموکراسی خواهی بايد مخالف جنگ و تحريم های اقتصادی باشد. اوباما پس از قرائت بيانيه، به خوبی گفت که من سه راه در پيش داشتم. اول- توافقی که انجام شد و توافق خوبی بود. دوم- بمباران مراکز هسته ای ايران. سوم- افزايش تحريم های اقتصادی که به ناچار به حمله نظامی منتهی می شد.

اذعان اوباما به رابطه ضروری تحريم های اقتصادی و جنگ، نکته بسيار مهمی بود. حمله نظامی به ايران، منطقه کلنگی شده خاورميانه را از اين هم کلنگی تر و ويران تر خواهد کرد.

دموکراسی و صلح
مردم ايران از تفاهم نامه سياسی لوزان بسيار خوشحالند. حق با آنهاست. چون زندگی بهتری را انتظار دارند. آنان بهتر از همه مدعيان سياسی می دانند که امنيت داخلی، صلح با ديگر کشورها، رشد اقتصادی بالای مداوم، فقرزدايی، کاهش بيکاری و تورم؛ همه اينها پيش شرط های نظام دموکراتيک هستند. بدون اينها دموکراسی و حقوق بشری در کار نخواهد بود. اما اينها "شرط کافی" گذار به دموکراسی نيستند.

اوباما هم می داند که مسيح نيست که بر روی دريا راه برود. به نتانياهو گفت که اگر طالب امنيت اسرائيل است، اين توافق امنيت اسرائيل را تضمين می کند. اما اگر اهداف ديگری را دنبال می کند، امر ديگری است. نتانياهو موعودگرايانه به خود می نگرد. قبل از سفر به آمريکا برای سخنرانی در کنگره، کنار ديوار ندبه دعا کرد و به مردم اسرائيل گفت که برای خود رسالت تاريخی قائل است. او هميشه از مفاهيم مذهبی استفاده کرده است. مگر پذيريش "اسرائيل به عنوان دولتی يهودی" را پيش شرط هرگونه صلحی قرار نداده است؟

برای دموکراسی خواهان ايرانی که دولت به اصطلاح اسلامی را تجربه کرده اند، سخن گفتن از "دولت يهودی" يادآور گريز از دموکراسی و حقوق بشر است. دولت اسرائيل، برخی دولت های عربی، نيروهای افراطی آمريکا و ايران مخالف توافق هسته ای ميان ايران و کشورهای غربی به رهبری آمريکا هستند. مخالفان توافق، خواسته يا ناخواسته، مسير جنگ را هموار می کنند.

اگر دولت های غربی به فکر دموکراسی و حقوق بشر در ايران هستند، بايد تهديد نظامی و شديدترين تحريم های طول تاريخ را کنار بگذارند. امنيت، صلح و رفاه اقتصادی با نظام دموکراتيک رابطه ضروری دارند. جنگ؛ افغانستان، عراق، ليبی، سوريه و يمن می سازد. تحريم های اقتصادی و انزوای سياسی هم کره شمالی و کوبا می سازند.

حسن روحانی گفت که توافق هسته ای گام اول است و ايران به بهبود روابط با همه کشورها فکر می کند: "اگر با کشورهايی[آمريکا] دارای تنش يا احياناً خصومت هستيم، پايان تنش و پايان خصومت را می‌خواهيم، بی‌ترديد همکاری و تعامل به نفع همه خواهد بود".

اگر ايران پس از توافق نهايی هسته ای نيز همچنان به بهانه های ديگری "تحت بند ۴۰ فصل هفتم منشور ملل متحد" باقی بماند، پيام آن به ايرانيان اين خواهد بود که شما تا زمان نامعلوم بايد تحت تهديد دائمی زندگی کنيد. انتظار ساختن رژيم دموکراتيک ملتزم به آزادی و حقوق بشر بر روی جهنم جنگ و تحريم های فلج کننده پارادوکسيکال است.

منبع: [راديو زمانه]، ۱۹ فروردين ۱۳۹۴


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016