گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تفاهم يا توافق لوزان شکستِ دلواپسان و جام زهر ديگر، عباس رحمتیبا نگاه کوتاه به برنامه اتمی ايران و روندی که تا کنون طی کرده است می توان فهميد که نگاه شاه به انرژی هسته ای با نگاهی که رژيم جمهوری اسلامی دارد تفاوت فاحشی داشته است . نخسين برنامه اتمی ايران ، اروپا و آمريکا به قبل از انقلاب اسلامی برميگردد .اولين تلاشهای ايران برای دستيابی به فناوری هستهای به دهۀ ۱۹۵۰ ميلادی بازمیگردد ، نخستين کشوری که ايران را به دستيابی به فناوری هستهای ترغيب و اين فناوری را به ايران منتقل کرد ايالات متحده آمريکا بود ، نخستين مخالف جدی امروز ايران در تحقق فعاليتهای هستهای آن هم می باشد. اولين قدم جدی در زمينۀ استفاده از علوم و فناوری هستهای در ايران در سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) برداشته شد. در ۱۴ اسفند ۱۳۳۵ (۵ مارس ۱۹۵۷) موافقت نامۀ همکاری بين دولت ايالات متحده آمريکا و دولت ايران راجع به استفادههای غيرنظامی از انرژی اتمی امضاء گرديد. اين موافقتنامه که از طرف دولت ايالات متحده آمريکا رئيس کميسيون انرژی اتمی اين کشور آن را امضاء نمود، مشتمل بر يک مقدمه و يازده ماده است. اين موافقتنامه در تاريخ دوازدهم بهمنماه ۱۳۳۷ بهتصويب مجلس شورای ملی رسيد.[١] طبق مادۀ ۳ اين موافقتنامه، طرفين اطلاعات مربوط به امور زير را مبادله خواهند نمود: طرح، ساختمان، کارکردن رآکتورهای تحقيقاتی و به کاربردن آنها به شکل وسائل تحقيقاتی توسعه و مهندسی و در معالجات راديوتراپی مسائل بهداشتی و استحفاظی مربوط بهکارکردن و استفاده از رآکتورهای تحقيقاتی. استفاده از ايزوتوپهای راديواکتيو در تحقيقات فيزيکی و زيستشناسی، معالجات راديوتراپی، کشاورزی و صنعت. بعد از انقلاب با وجود کمکی که آمريکا به خمينی و يارانش کرده بود مسير ديگری را رفت و اولين کارشان، گرفتن سفارت آمريکا توسط دانشجويان خط امام ( خمينی ) و به گروگان گرفتن کارداران و کارمندان آن سفارت به مدت ٤٤٤ روز بود . آمريکا از روی کار آوردن خمينی به اهدافی که دنبال می کرد نرسيد از طرفی ميتوان گفت شايد با جنگی که توسط خمينی و صدام در منطقه راه افتاده بود آمريکا و اروپا سود های کلانی نصيبشان شد ولی اين کافی نبود . از طرفی خمينی جنگ را نعمتی ميدانست و بر طبل جنگ طلبی کوبيد و سودش را برد او در حين جنگ به سلاحهای موشکی از نوع دور بردش دست يافت و نعمت جنگ رژيم ج اسلامی را به سمت ديگری کشاند ، بمب اتم هم جاذبه داشت و هم می توان با آن معامله ها کرد و خط سياسی را پيش برد. و برای اين مهم می بايد مخفيانه به غنی سازی اورانيوم پرداخت ، رژيم سالها به فعاليت اتمی پرداخت که در سال ٢٠٠٢ مجاهدين خلق از فعاليت های رژيم پرده برداشت از آن تاريخ به بعد با وجود اينکه دنيا خبردار شده بود بازهم به خاطر روابط سياسی و اقتصادی با رژيم ج. اسلامی به فعاليت های مخفی خود ادامه داد، در سال ٢٠٠٥ احمدی نژاد بر ادامه فعاليت های اتمی تاکيد ويژه کرد و تمامی قطعنامه های سازمان ملل را ورق پاره خواند و در گزارشهای سازمان ملل و آژانس بين الملی اتمی نشان داده شد که فعاليتهای رژيم صلح آميز نبوده است اين گزارشات نشان ميداد که رژيم به سلاح اتمی نزديک شده بطوری که کشورهای بزرگ خصوصا آمريکا قصد مهار اين هيولای منطقه را دارند. ماراتون مذاکرات اتمی اينطور نشان ميدهد ،بعد از روی کار آمدن دموکراتها در آمريکا ، به رياست جمهوری "اوباما " ، او تصميم ديگری ميگيرد مهار ج اسلامی که به بمب اتم نزديک شده است ! گزينه "اوباما " برای مهار اين چنين رژيمی با "جرج دبليو بوش " فرق دارد او گزينه تحريم را برای متوقف کردن رژيم در پيش ميگيردبا اين سياست او موفق ميشود رژيم ولايت فقيه را بعد از ٣٥ سال به پشت ميز مذاکره بکشاند ( به گفته سران رژيم دربعضی استانها ذخيره غلات فقط به پنج روز رسيده است ) چنين روشی بود که رژيم را به سر ميز مذاکره کشاند و بعد از ٣٥ سال رژيم ج اسلامی با آمريکای ( جهان خوار شعار هميشگی رژيم ) و شرکاء بر روی يک ميز نشستند و مذاکراتشان را از نوع ماراتنی انجام دادند رژيمی که روزگاری شعارش اصلی اش "آمريکا ، آمريکا ، خون جوانان ما ، ميچکد از چنگ تو "بود ، همان رژيمی که هنوز شعار نماز جمعه اش مرگ بر آمريکاست بخاطر فشارهای تحريم های سياسی و اقتصادی با همان آمريکای جهان خوار سر ميز مذاکر نشست ! بايد گفت، تنها تحريمها نبود که رژيم را به مذاکرات هسته ای کشانده است ترس از سرنگونی نيز در وجود رژيم تروريست پرور نيز بوده است . پيش از ١٢ سال است که دنيا متوجه شده است که رژيم روی غنی کردن اورانيوم کار کرده و به بمب اتم نزديک شده و مسئله اتمی به حادترين مسئله سياسی روز تبديل شده است و در حال حاضرشايد بتوان گفت مذاکرات لوزان سوئيس به يکی از پيچيده ترين مذاکرات در تاريخ سياسی جهان معروف شده و جالبتر از اين مخفی بودن تمامی مذاکرات مردم را در سر در گمی فرو برده است که در تاريخ مذاکرات اتمی کشورهای ١+٥ با رژيم ج اسلامی ثبت خواهد شد. قبل از وارد شدن به بحث اصلی ، نکته مهمی است که بايد به آن اشاره کرد . در ابتدا بنا بود در پايان مذاکرات توافقنامه ای صادر شود ولی بازهم به دليل حقه بازيها و موش و گربه در آوردن رژيم ايران از درون چکنويس های مذاکره کننده ها تفاهم نامه ای صادر ميشود که هرکدام از طرفين به نکته های مورد نظر خود می پردازد . در واقع می توان فکت شيت [ّFact sheet]وزارتخارجه ايران را واقعی ندانست در اين مطلب به فکت شيت وزارت خارجه امريکا رجوع می کنيم [۲]هر چند در مورد غنی سازی اختلاف زيادی با متن منتشره وزارت خارجه ايران نداشت ولی در مجموع در درون رژيم نگرانی هايی وجودارد خصوصا دلواپسان و ولايت فقيه ، بغير از اين گروه، موضع جواد ظريف فرد اصلی مذاکره کنند جالب است که کاملا برعکس تفاهم نامه صادر شده می گويد، البته می توان گفت اين گونه موضع گيری نيز فقط مصرف داخلی دارد . جواد ظريف وزير خارجه می گويد ، هيچ چيزی را نداديم و پايگاهها و نيروگاهها به کار خودشان ادامه خواهند داد. ولی حسين شريعتمداری نماينده خامنه ای در کيهان تهران می گويد :" اسب زين طلا را داديم و افسار پاره را گرفتيم " دلواپس ديگری علم الهدی نماينده خامنه ای در مشهد است که ميگويد " ما اورانيوم ٢٠ درصد غنی شده ای که داشتيم داديم ، سانتريفوژ يی که در حال توسعه بود که آنرا هم داديم ،آب سنگين اراک هم که در حد توليد " پلوتونيوم " بود، متوقف شد. حالا بايد در مقابل اين داده ها چيزی بستانيم اما فعلا توافقی نشده که ببينيم چه داديم و چه گرفتيم ؟ اما او معتقد است که اصول نظامشان در مذاکرات خرج شده در صورتی که اصول نظام قابل معامله و قابل دادو ستد نيست در پايان نگرانی خودش را ابراز ميکند! ولی " اشتاين ماير" وزير خارجه آلمان اصل نتايج مذاکره را به ماه ژوئن موکول ميکند وی در گفتگو با " فرانکفورت آلگه ماينه "(F.AZ) ميگويد : ما کشورهای مذاکره کننده هنوز به اهداف خود نرسيده ايم ، ما بايد بر پايه توافق گرفته شده تا ماه ژوئن بر سر مسائل مذاکره کنيم ، اما از هم اکنون روشن است که رئوس سياسی که ما به توافق رسيده ايم بطور موثر و پايه ای و قابل کنترل که رژيم ايران نتواند به سلاح اتمی دست يابد . اين هدفی است که ما دنبال می کنيم . اين معياری است که هرگونه توافقی بايد با آن سنجيده شود يقين داريم که با توافق انجام شده در لوزان به آن برسيم است ! آقای اشتاين از نتيجه کار در ماه ژوئن (٢٠١٥) ميگويد در حاليکه خامنه ای پس يک هفته سکوت زير همه چيز می زند و ميگويد: هنوز که چيزی نشده که به من و ديگران تبريک ميگوئيد ما که هنوز امضاء نداديم .در واقع خامنه ای خود را آماده کرده است تا به موش و گربه بازی های گذشته اش ادامه دهد، حال بايد نگاهی به اين بيانيه تاريخی که عده ای آنرا قرارداد " لوزان چای"هم می نامند و عده ای ديگرکه اصلا آنرا قرار نمی دانند، انداخت تا نکات مهم آنرا به همه نشان داد . اصولا کشورهايی مثل ايران که با ولايت فقيه رهبری می شود از صلح و آرامش ترس دارند، اين گونه رژيم ها مثل هميشه می خواهند در آشوب و انارشی زندگی کنند به سرکوب ها ادامه دهند و در سياستهای اتمی اش هم تا جای چانه زنی است به دغلکاری و سياستهای غلط ادامه ميدهند ،کما اينکه پيش از ١٢ سال است دنيا را سر کار گذاشته اند ،صحبتهای اخير خامنه ای از اين نوع سياست است . صحبتهای ديروز خامنه ای ( نهم آوريل ٢٠١٥) نشان داد که ميخواهد مثل هميشه چوب لای چرخ بگذارد . شايد هم او ميخواهد امتيازهای از دست رفته را باز ستاند . شايد هم فکر ميکند بيانيه لوزان شوخی بوده است . با نگاهی به بيانيه مشترک ١+٥ با رژيم ايران مشخص ميشود که نگرانی دلواپسان بی ربط هم نيست چون ، اين بيانيه تاکيد دارد که ايران تا ابدالدهر اجازه ساختن بمب اتمی را ندارد ولی اختلافات را در بيانيه داخلی و خارجی از زمين تا آسمان است ! حال ببينيم ايران چه داده و چه گرفته است و آيا با توجه به سخنرانی خامنه ای بعد از بيانيه می تواند براحتی زير مفاد آمده در بيانيه بزند ؟ در بيانيه نوشته شده رژيم ايران تقريبا همه چيز را داده و تنها چيزی که مهم هم هست گرفته قرار شده شش پرونده رژيم از شورای امنيت گرفته شود و دوم اينکه تحريمها از روی رژيم به تدريج برداشته شود که خود نيز بردی است برای آخوندها ! قبل از اين بيانيه خامنه ای در خواست ١١ هزار سانتريفيوژ را کرده بود که نه تنها موافقت نشده که تعداد سانترفيوژهای قديمی ( تقريبا پنجاه ساله) هم کمتر شده است . در اين تفاهمنامه ايران متعهد شده است که غنیسازی خود را محدودتر کرده و تحت کنترل بيشتر قرار دهد و در مقابل تحريمهای اقتصادی عليه تهران مشروط لغو خواهند شد؛ اين را جان کری در کنفرانس خبری خود تاييد کرده است. به گزارش وال استريت ژورنال اين توافق برای ۲۵ سال برنامه هستهای ايران را نظارت خواهد کرد. نطنز تنها نيروگاه ايران ٢- همچنين ۹۵ درصد اورانيوم غنیشده ايران يا به درصد پايين مورد قبول گروه ۵+۱ تبديل خواهد شد و يا از کشور خارج خواهد شد. بنا بر اين تفاهمنامه توانايی غنیسازی و تعداد سانترفيوژهای ايران، به دو سوم تعداد قبل از مذاکرات، کاهش خواهد يافت. ٣- ايران همچنين داوطلبانه بازرسیهای سرزده بازرسان آژانس بينالمللی انرژی اتمی را میپذيرد. در نطنز نمايندگان کشورهای ۱+۵ نيز بر توليد و غنیسازی مواد هستهای نظارت خواهند کرد. ٤- ايران تنها مجوز غنیسازی اورانيوم تا سطح ۳/۶ درصد را برای ۱۵ سال خواهد داشت. ٥-راکتور هستهای آب سنگين در اراک بازسازی خواهد شد به شکلی که نتواند پلوتونيوم با درجه تسليحاتی توليد کند. به عبارتی در هيچ يک از مراکز هستهای ايران پلوتونيوم که به عنوان سوخت هستهای در تسليحات هستهای مصرف داشته باشد، توليد نخواهد شد. ٦- فردو از يک سايت غنیسازی اورانيوم به يک مرکز تحقيقاتی بدل خواهد شد و تحقيق و توسعه برنامه هستهای ايران بنا بر يک برنامه زمانی مشخص ادامه پيدا خواهد کرد. جالب است که دلواپسان رژيم در مجلس شورای اسلامی ، اين مورد را به جوک تشبيه کرده، عده ای ميگويند پس فردو را به و عده ای هم ميگويند نه چون نزديک قم است به "سوهان " پزی تبديل شود بهتر است در ميان اين دستگاههای فعال ۵۰۶۰ دستگاه تنها با قرار ۱۰ ساله به فعاليت خواهند پرداخت. برداشته شدن تحريمها تمام شش قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران برداشته میشود، و به جای آن يک قطعنامه تصويب میشود تا چنانچه ايران از محتوای بيانيه تخطی کرد، متضمن حقوق جامعه جهانی باشد. اين قطعنامه هنوز تصويب نشده اما رايزنیها برای تصويب آن تا ضرب الاجل ۳۰ ژوئن انجام خواهد شد. از جزئيات شروط برداشته شدن تحريمها جزئياتی منتشر نشده است. در حالی که ايران از لغو فوری تحريمها در اين تفاهمنامه گفته است طرفهای غربی میگويند لغو تحريمها گامبهگام يا مشروط خواهد بود و در صورت عمل نکردن ايران به اين توافقات، اين تحريمها از سر گرفته خواهند شد. حال فرض را بر اين بگذاريم که ايران فعاليتهای غنی سازی را برای تهيه سوخت راکتورها به راه انداخته است. از زبان مسئولين رژيم بشنويم که ايران به چه تعداد سانتريفوژ برای تهيه سوخت نياز دارد. خامنه ای ۱۶ تير ۱۳۹۳ در يک سخنرانی در جمع مسوولان ارشد نظام به مساله ظرفيت غنی سازی و نياز عملی ايران به اين ظرفيت اشاره کرده بود. او در اينباره گفته بود : «هدف آنها اين است که در موضوع ظرفيت غنی سازی، جمهوری اسلامی ايران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند. البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که ۱۰ هزار سو، محصول حدود ۱۰ هزار سانتريفيوژ از نوع قديمی است که داشتيم و داريم، در حاليکه به گفته مسئولان مربوط، نياز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است.» [٤] خامنه ای و اوباما چه ميگويند؟ البته نظرات اخير خامنه ای مشخص کرد که مثل هميشه ، پشت مسئله هسته ای رژيم بوده و هست و باز مثل گذشته ميخواهد چوب لای چرخ بگذارد او ميداند هيچکدام از کشورهای غربی موافق نيستند ايران به بمب اتم دست يابند از طرفی تعداد سانتريفيوژ ها ی نسل گذشته رژيم را هم تا دوسوم کاهش دادند . بايد گفت اين ها فيگورهای سياسی رژيم ج اسلامی است که سنگی در تاريکی می اندازد تا شايد امتيازی بگيرد! رژيمی که سالها بود بد اخلاقی سياسی داشت و هيچگاه پای ميز مذاکره با آمريکا نمی آمد و اين حاصل تحريمهايی بود که رژيم را به مذاکراه با قدرتهای جهانی خصوصا آمريکا کشاند. ولی درست يک هفته بعد از تفاهم نامه لوزان هم خامنه ای و هم روحانی رييس جمهور بنای مخالفت را نهاده تا بلکه تا ژوئن امسال باز وقت خری کنند . اگر سران رژيم خصوصا خامنه ای که مسئله هسته ای ايران را مهندسی می کند اين بار به گفته هايشان که تمامن ثبت شده است عمل نکنند جنگ ديگری را آغاز خواهند کرد به نظر نگارنده اين آخرين فرصتی است که رژيم از دست خواهد داد موقعيتی که پس از ماهها ديپلوماسی بدست آمده است ، رژيمی که بقول اوباما اگر اين توافق نبود تا سه ماه ديگر به بمب اتم دست يافته بود ! حال تمامی کشورها ی ١+٥ خواهان متوقف کردن غنی سازی اورانيوم بيش از چهار درصد و بستن تمامی پايگاهها و نيروهای اتمی در ايران هستند رژيمی که تا کنون بيش از ٢٠٠ ميليارد دلار صرف ساختن اين پايگاهها کرده است ، بايد اورانيوم های بيست در صد را تبديل به درصد پايين کند و ساير مراکز هسته ای را به نطنز انتقال دهند، در حين حال بايد " فردو " را هم به مرکز تحقيق و پژوهش تبديل کنند و سوختهای هسته ای را به خارج، ترانسفر کند ( البته مشخص نشده به کدام کشور بايد فرستده شود ) تفاهم و نگاه اوباما : در داخل کشور تحليل هايی در مورد اين تفاهم شده است که مرغ پخته را هم در ديگ به خنده واميدارد بعد از اشاره به اصل بيانيه ترجيح دادم نگاهی کوتاه هم به سخنرانی "اوباما " کنم تا محور های اين تفاهم نامه روشنتر شود،از طرفی به نگرانی دلواپسان بيشتر پی خواهيم برد. اوباما بعد صدور تفاهم نامه طی سخنرانی قاطعی نکات مهمی را مطرح کرد که با فکت شيت آمريکا مطابقت دارد و من به نکات مهمش اشاره می کنم . محور اصلی توافقات نشان ميدهد که غربی ها در تلاشند تا نتايج اين تفاهم را نهائئ کنند و به گفته اوباما : اول اينکه ايران قادر نخواهد بود ساخت بمب اتم را با به کارگيری " پلوتونيوم " دنبال کند زيرا با درجه تسليحاتی توليد نخواهد شد . دوم : هسته مرکزی راکتور اراک اوراق و جايگزين خواهد شد ،در طول مدت کارکرد و سوخت مصرف شده در اين تاسيسات به خارج ايران ارسال خواهد شد . يعنی اينکه رژيم به راکتور آب سنگين جديد دست نخواهد داشت، هرگز سوم : اين توافق مسير ايران را برای بمب اتم يا اورانيوم را خواهد بست ايران موافقت کرده است که سانتريفيوژ هايش را به ميزان دوسوم کاهش دهد و ايران ديگر در سايت فردو به غنی سازی اورانيوم نخواهد کرد . يعنی ذخايره اورانيوم غنی شده ايران خنثی خواهد شد . ارزيابی امروز اوباما اين است که ايران تنها دو يا سه ماه از دستيابی به مواد اوليه برای استفاده در يک بمب اتمی فاصله دارد تحت اين توافق ايران موافقت کرده که مواد لازم برای ساخت بمب اتمی را ذخيره نخواهد کرد ، حتا اگر اين توافق را زير پا بگذارد ، حداقل در يک دهه آينده ايران دست کم يکسال از دستيابی به مواد کافی برای يک بمب فاصله خواهد داشت و محدويت های شديد در رابطه ذخاير ايران برای ١٥ سال ادامه خواهد يافت . چهارم : اين توافق بهترين دفاع ممکن عليه ناتوانايی ايران برای دستيابی به تسليحات اتمی بطور مخفيانه يعنی بصورت سری را تامين ميکند بازرسان بين المللی دسترسی بی سابقه ای نه تنها به تاسيسات اتمی ايران بلکه به کل زنجيره تامين مواد برنامه اتمی آن خواهند داشت . از آسيابهای اورانيوم تا توليد سانتريفيوژها و تاسيسات ذخيره سازی که از برنامه اتمی ايران پشتيبانی ميکنند و" اوباما "در اينجا خط بطلان بر خواسته های خامنه ای و دلواپسان می کشد و ميگويد:" اگر ايران ( خصوصا دلواپسان وسپاه پاسداران ) تقلب کند ، جهان آنرا خواهد فهميد ، اگر ما چيز مشکوکی مشاهده کنيم آنرا مورد بازرسی قرار ميدهيم به تلاش های گذشته ايران برای تسليحاتی کردن برنامه اش پرداخته خواهد شد. با اين توافق ايران با بازرسی های بيشتری درقياس با هر کشوری ديگر . درجهان مواجه خواهد شد بنابراين ، اين يک توافق دراز مدت خواهد بود که به هر راه بالقوه رژيم ايران برای ساخت بمب می پردازد ، محدويت های سختی برای يک دهه بر برنامه های ايران اعمال خواهد شد ." محدوديت ها ی بيشتری در باره ساختن تاسيسات هسته ای جديد يا انبار کرن مواد اتمی برای ١٥ سال اقدامات شفاف سازی برای ٢٠ سال و بيشتر که برخی دائمی خواهند بود و به عنوان عضو " ان پی تی جامعه جهانی توافق کرده که تحريمهای مشخص را عليه ايران بردارد. " اينکه خامنه ای پا در يک کفش کرده و در خواست کرده تحريمها را يکجا بردارد يا ساده نگر است و يا خود را به کوچه علی چپ زده است و يا نمی داند تحريمها چندين قسمت است خصوصا تحريم های بانکی و خريد نفتی که از مهمترين تحريمهاست بايد گفت اين تحريمها باعث عقب نشينی و سر ميز مذاکره آمدن رژيم شد . اوباما به نکته ی مهم ديگری اشاره ميکند که برای روش شدن ذهن بعضی ها که لغو تحريم ها را يک شبه ميخواهند مفيد خواهد بود، او ميگويد : تحريمهای ما و تحريمهايی که توسط شورای امنيت سازمان ملل اعمال شده اند، برداشتن تحريمها مرحله بندی شده و همگام با اجرای توافق توسط ايران است ، اگر رژيم ايران توافق را لغو کند تحريمها بجای خود بر خواهند گشت ( و امکان بيشتر شدن هم هست ، تاکيد از نگارنده است ) بقيه تحريمها ی آمريکا عليه ايران به خاطر حمايت از تروريسم- نقص حقوق بشر و برنامه موشک باليستيک همچنان بطور کامل ادامه خواهند يافت ، اوباما تأکيد ميکند و ميگويد :" بگذاريد تأکيد کنم ، کار ما هنوز تمام نشده ، توافق هنوز امضاء نشده از الان تا پايان ماه ژوئن مذاکره کننده ها به کار در باره نحوهء اجرايی اين چارچوب و جزئيات آن ادامه خواهند داد و اين جزئيات مهم هستند. و جان کلام اينجاست و شايد جواب به سخنرانی روحانی نيز باشد که قصد دارد به غنی سازی ادامه دهد و همينطور به خامنه ای و دلواپسان ديگر که نمی خواهند توافقی صورت گيرد قبلا توسط اوباما و جان کری داده شده است هردو اينها گفته اند : اگر از طرف ايران عقب رفتن وجود داشته باشد ، اگر مکانيسم های تائيد و بررسی با مشخصات متصصان هسته ايی مطابقت نداشته باشد توافقی صورت نخواهد گرفت ، بخاطر داشته باشيد ، من همواره اصرار کردم که هر اقدام ضروری را انجام ميدهم. [٥] اگر خامنه ای و دلواپسانش به تفاهم نامه ای که نانش را به نرخ روز خورده اند عمل کنند و ولايت فقيه جام زهر را بدون مکث سر بکشد با يک چرخش قهرمانانه پرونده های ج اسلامی را از شورای امنيت بيرون ميکشد و اين بزرگترين امتيازی است که در عالم سياست به رژيم فاشيستی داده ميشود، کاری که فقط با ديپلماسی قوی غربی ها قابل اجرا است و اگر به گفته های خود در لوزان سوييس عمل نکنند سرنوشت سرخ تری در انتظارشان خواهد بود، و آن يعنی ، هر اقدام ضروری ، ضرورت پيدا خواهد کرد تحريم های بيشتر ، و يا شايد تا وقت ديگر ، جنگ ديگر ،اين گوی و اين ميدان !در پايان مقاله ام، دوست دارم ادامه غنی ساز اورانيوم و مسئله هسته ای و نتايج آنرا از نگاه دانشمند محترم آقای مهران مصطفوی مطرح کنم او می نويسد : از ديد نگارنده سياست هسته ای ايران، جنايت عليه ملت ايران بوده است و نبايد عامل اصلی اين جنايت، رهبر جمهوری اسلامی را از ياد برد. همانطور که بارها نوشته ام راه حل بحران اتمی نه حمله نظامی، نه تحريمهايی که مردم را نشانه می گيرند و نه بستن چنين توافقهائی است. توافقی که بدست کسانی صورت گرفته است که ساليان سال با شعار "حق مسلم ماست" اجازه کوچکترين انتقادی را به کسی نمی دادند. کسانی که اين توافق را امری مثبت می دانند و گاهی توهم برخی از آنان تا جائی پيش می رود که ياد مصدق هم می افتند (آنهم در کشوری که يک کوچه هم بنام مصدق وجود ندارد) حداقل چند خطای فاحش را مرتکب می شوند. در بهترين صورت آنها مدعی اند که هر جا جلوی ضرر را بگيريم خوب است و بايد اين توافق را مبارک دانست.(مقاله ، پشت پرده توافق لوزان و مسئله هسته ای) ______________________________ Copyright: gooya.com 2016
|