گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
24 فروردین» بحران طنز در ايران؛ بعد از پزشکان اکنون نوبت وکلاست! ف. م. سخن20 فروردین» زمانی که اکبر خوشکوشک بهايی شد، ف. م. سخن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آخوندهای حکومتی نجساند يا سگها؟ ف. م. سخناگر روزی تمام سگ های دنيا را جمع می کردند٬ و به داخل کشور ما می آوردند٬ هيچ آسيبی به مردم وارد نمی شد٬ اما يک گروه چند صد نفره از روحانيون حکومتی٬ چند نسل از ايرانيان را بيمار کردند٬ و آن ها را از نظر اخلاق و فرهنگ به حضيض کشاندندممکن است ابتدا تصور شود که اين يادداشت٬ حاوی توهين و بدگويی به روحانيون٬ و يا روحانيون حکومتی است (اگرچه سی و شش سال دخالت تمام عيار در حکومت٬ آقايان را از «روحانيون» به «ماديون» مطلق تبديل کرده است). اما چنين نيست و خواننده می تواند مطمئن باشد که توهين و تحقيری متوجه آقايان نخواهد شد. اصولا٬ در دين اسلام٬ برای هر منعی٬ دليلی وجود دارد. منع از نجس نيز٬ برای خود دلايلی دارد که مهم ترين آن٬ آسيب رساندن چيز «نجس» به انسان و جامعه است. مثلا می گويند الکل نجس است. برای آن هم دليل می آورند که الکل باعث اضمحلال ذهن می شود. يا گوشت خوک نجس است. ظاهرا در دوران گذشته٬ خوک ها ناقل کرم های کوچکی بودند که می توانست به تندرستی انسان آسيب بزند. حتی اگر آقايان٬ صاحبان کتاب را هم نجس بدانند -که می دانند ولی اين روزها٬ امر سياست و کشورداری باعث شده٬ تا اين موضوع را بر طور آشکار بر زبان نياورند- به خاطر ظن آسيبی است که غير مسلمانان می توانند به ايمان مسلمانان وارد آورند و اين روشی است برای فاصله گرفتن از آن ها. پس دليل اصلی دوری گزيدن از چيزهای نجس٬ آسيبی است که اين چيزها به انسان و جامعه وارد می آورند. چند روزی است که در ايران سگ کشی به راه افتاده. در جمهوری اسلامی٬ نه تنها انسان ها٬ بلکه حيوانات هم در امان نيستند. يکی از دلايل افتادن به جان اين موجودات بی پناه٬ نجس بودن آن ها از ديد آقايان روحانی است. ظاهرا اجداد آقايان ۱۴۰۰ سال پيش٬ در آب دهان و نفس سگ چيزهايی کشف کرده بودند که آن را به حال انسان مضر می دانستند٬ لذا حکم به نجاست سگ دادند. شايد هم در آن دوران٬ هاری سگ را ديده بودند و چشم شان از اين مساله ترسيده بود. البته اصحاب واقع نگر تاريخ دلايل ديگری نيز -مثل انتحال از اديان قديمی- اقامه می کنند٬ که اکنون وقت پرداختن به آن ها نيست. اما سگ ها٬ نه تنها با متر و معيارهای بهداشتی امروز نجس نيستند٬ بلکه بهترين دوست انسان اند. از وفا و محبت سگ ها زياد می شنيديم٬ امروز اما در يوتيوب نمونه های شگفت انگيزی از محبت آن ها به چشم می بينيم که اگر فقط بيان می شد٬ باورپذير نبود. پس سگ ها نه تنها به انسان و جامعه ضرر نمی زنند٬ بلکه به آن ها کمک های بی شماری نيز می کنند. روحانيون حکومتی اما بايد به فکر نجاست خودشان باشند. اين قشر دقيقا در کتگوری «نجس»ها می گنجد٬ چرا که جز آسيب زدن به روان و جسم انسان ها٬ کار ديگری نمی کند. آسيبی که روحانيون حکومتی طی سی و شش سال حکومت کابوس گونه ی خود٬ به انسان ايرانی وارد کرده اند٬ قابل احصا نيست. اگر روزی تمام سگ های دنيا را جمع می کردند٬ و به داخل کشور ما می آوردند٬ هيچ آسيبی به مردم وارد نمی شد٬ اما يک گروه چند صد نفره از روحانيون حکومتی٬ چند نسل از ايرانيان را بيمار کردند٬ و آن ها را از نظر اخلاق و فرهنگ به حضيض کشاندند٬ و از اين آشکارتر٬ باعث کشته شدن و معلول شدن چند صد هزار انسان شدند! از زندان ها و شکنجه ها چيزی نمی گويم٬ چون تا به حال شنيده نشده است که سگی اقدام به چنين کاری کرده باشد! با اين معيار است که می گويم٬ روحانيون حکومتی٬ دقيقا شايسته ی صفت «نجس» هستند٬ و گمان نمی کنم کسی٬ حتی خود روحانيون با اين استدلال منطقی مخالف باشد. Copyright: gooya.com 2016
|