پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

دو سوال از روحانی در باره افراطیون

14259403186.jpg
خرداد - رئیس جمهوری در سفر اخیر خود به شیراز واکنش درخور تاملی به حمله دو ماه پیش افراطیون به علی مطهری نشان داد. وی گفته است: «اگر ۲ نفر، ۵ نفر یا ۱۰ نفر کاری برخلاف ادب در گوشه‌ای از خیابان‌های شیراز انجام دادند آن ها شیرازی نبودند. شیراز، معلم بزرگ استاد علامه مطهری را دوست دارد.» درمقابل این گفته عالی‌‏ترین مقام اجرایی کشور می‏ توان دو سوال را مطرح کرد؛ اول این‌که آیا واقعا آن افراد حداکثر ده نفر بودند؟ سوال دوم هم این‌که آیا دراین‌که این عده اهل جایی دیگر به جز شیراز بوده ‏اند و اساسا این موضوع که بپذیریم این گروه فشار«شیرازی» نبوده ‏اند چه تاثیری دراصل ماجرا خواهد گذاشت؟

انکار برخی پدیده‏‌های مذموم درجامعه ایران سابقه‏‌ای بسیار طولانی دارد. شاید نماد این دست انکارها اختراع واژه «تماشاگرنما» برای برخی مسابقات ورزشی باشد. جایی که عموما چند یا چندین هزار نفر از تماشاچیان یک مسابقه ورزشی یک صدا افرادی را به باد فحش و ناسزا می‌‏گیرند و همیشه هم از سوی گزارش‌گران «تماشاگرنما» خوانده می‏ شوند. این در واقع نوعی گریز از واقعیت آسیب‏‌ها و پدیده‏‌ها مذموم و آشکاری است که در مقاطعی به سطح جامعه می آیند و خود را به صورت عریان به نمایش می‏‌گذارد. حال آن‌که واقعیت جاری درآن موقعیت چیزی دیگر است؛ واقعیت این است که رکیک‌‏ترین فحش‌ها درآن لحظه از قسمت کثیری از زبان حاضران در یک استادیوم بیرون می ‏آید و اتفاقا آن‌ها که چنین نمی‏‌کنند عموما در اقلیت قرار دارند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تمام این وضعیت شاید برای صحبت‏‌های رئیس جمهوری درباره حادثه شیراز قابل بسط نباشد اما از یک حیث دارای تشابه است و آن هم چیزی جز فرار از واقعیت نیست.

سال‏‌هاست که روشن شده گروه‌های فشار به لحاظ پایگاه اجتماعی و یارکشی خود در بین مردم در یک اقلیت محض قرار دارند. اما با وجود این موقعیت همچنان در کنش‏ های خود موفق ظاهر می‏ شوند و می‏ توانند منویات مدنظرشان را تا درصد بالایی اجرا کنند. از این حیث شاید این سخن رئیس جمهوری که آنها را «۲ نفر، ۵ نفر یا ۱۰ نفر» ارزیابی کرده با قدری اغماض در قیاس تمثیلی قابل پذیرش باشد. اما اینکه واقعا چند نفر محدود به حاظ کمی بتوانند چنین حرکاتی انجام دهند اصلا قابل پذیرش و عقلانی به نظر نمی ‏رسد.

مساله اصلی گروه‏ های فشار و افراطیون نه تعداد آنها بلکه کیفیت نفوذ و حضورشان در قدرت است. اینکه حمله کنندگان به علی مطهری را ۵ نفر یا ۱۰ نفر بدانیم چیزی جز تخفیف افراطی‏گری به یک سری رفتارهای فردی و البته بی توجهی به مناسبات سیاسی این گروه‏ها نیست. بسیار منطقی است که ۵ نفر یا ۱۰ نفر بدون داشتن روابط خاص نتوانند یک کلانتری را ۴ ساعت در محاصره خود نگه دارند و شهری را به آشوب بکشند. مع الاسف همچنین سخنان حسن روحانی نادیده گرفتن محض عملکرد شورای تامین استان و نقش نهادهای قدرتمند در خشونت ‏ها و رفتارهای افراطی است.

به همین منوال گفتن این جمله که افراد مورد نظر «شیرازی» نبودند هم بیشتر شبیه یک لطیفه است. اگر آنها شیرازی نبودند آیا رئیس جمهوری به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی می‏ تواند توضیح بدهد که آنها اهل کدام منطقه یا شهر بودند یا این‌که قرار است در نوبت بعدی ایرانی بودن آنها هم تکذیب شود؟

واقعیت این است که افراطیون از اهالی همین شهرها و کشور خودمان هستند و بیخ گوش خودمان رشد کرده و قدرت گرفته‏ اند. آنها چیزی جدا از پیکره واقعیت جامعه امروز ایران نیستند، هر چند شاید در اقلیت محض باشند اما انکار نسبتشان با جامعه امکان‏پذیر نیست.

رئیس جمهوری می ‏خواسته با صحبت خود بگوید که مردم شیراز اهل فرهنگ و ادب و احترام هستند، اما از یاد برده که به جای انکار شیرازی بودن حمله کنندگان به علی مطهری این سوال را مطرح کند که چه می‏ شود در شهری مثل شیراز که به هنر و ادب و فرهنگ شهره است، چنین پدیده‏ هایی رشد می‏ کنند و قدرت می‏ گیرند؟ اینکه در جایی که مردمش ۷ قرن قبل لطیف‏ترین زبان را برای ایجاد ارتباط و بیان نظرشان برگزیده بودند چرا اکنون در عصر مدرن عده ‏ای با چماق و آجر و گاز فلفل حرف خود را می‏ زنند؟

خلاصه آنکه هم تعداد حمله کنندگان به علی مطهری و البته پشتیبانان آنها به مراتب بیش از ۵ نفر و ۱۰ نفر بوده و هم اتفاقا از اهالی همین شیراز بوده ‏اند و در چنین شرایطی رئیس جمهوری به عنوان عالی‏ترین مقام اجرایی کشور باید به جای تخفیف و انکار موضوع به دنبال افشای ریشه‏ های آن و اتفاقا برخورد جدی با بازوهای تندروی در قدرت باشد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016