گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 اردیبهشت» پاسخهای مطهری به پرسشهای متفاوت دانشجویان در دانشگاه امیر کبیر 30 فروردین» علی مطهری: حضور زنان در ورزشگاهها از نظر امنیتی دردسرساز نیست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دو سوال از روحانی در باره افراطیون
انکار برخی پدیدههای مذموم درجامعه ایران سابقهای بسیار طولانی دارد. شاید نماد این دست انکارها اختراع واژه «تماشاگرنما» برای برخی مسابقات ورزشی باشد. جایی که عموما چند یا چندین هزار نفر از تماشاچیان یک مسابقه ورزشی یک صدا افرادی را به باد فحش و ناسزا میگیرند و همیشه هم از سوی گزارشگران «تماشاگرنما» خوانده می شوند. این در واقع نوعی گریز از واقعیت آسیبها و پدیدهها مذموم و آشکاری است که در مقاطعی به سطح جامعه می آیند و خود را به صورت عریان به نمایش میگذارد. حال آنکه واقعیت جاری درآن موقعیت چیزی دیگر است؛ واقعیت این است که رکیکترین فحشها درآن لحظه از قسمت کثیری از زبان حاضران در یک استادیوم بیرون می آید و اتفاقا آنها که چنین نمیکنند عموما در اقلیت قرار دارند. تمام این وضعیت شاید برای صحبتهای رئیس جمهوری درباره حادثه شیراز قابل بسط نباشد اما از یک حیث دارای تشابه است و آن هم چیزی جز فرار از واقعیت نیست. سالهاست که روشن شده گروههای فشار به لحاظ پایگاه اجتماعی و یارکشی خود در بین مردم در یک اقلیت محض قرار دارند. اما با وجود این موقعیت همچنان در کنش های خود موفق ظاهر می شوند و می توانند منویات مدنظرشان را تا درصد بالایی اجرا کنند. از این حیث شاید این سخن رئیس جمهوری که آنها را «۲ نفر، ۵ نفر یا ۱۰ نفر» ارزیابی کرده با قدری اغماض در قیاس تمثیلی قابل پذیرش باشد. اما اینکه واقعا چند نفر محدود به حاظ کمی بتوانند چنین حرکاتی انجام دهند اصلا قابل پذیرش و عقلانی به نظر نمی رسد. مساله اصلی گروه های فشار و افراطیون نه تعداد آنها بلکه کیفیت نفوذ و حضورشان در قدرت است. اینکه حمله کنندگان به علی مطهری را ۵ نفر یا ۱۰ نفر بدانیم چیزی جز تخفیف افراطیگری به یک سری رفتارهای فردی و البته بی توجهی به مناسبات سیاسی این گروهها نیست. بسیار منطقی است که ۵ نفر یا ۱۰ نفر بدون داشتن روابط خاص نتوانند یک کلانتری را ۴ ساعت در محاصره خود نگه دارند و شهری را به آشوب بکشند. مع الاسف همچنین سخنان حسن روحانی نادیده گرفتن محض عملکرد شورای تامین استان و نقش نهادهای قدرتمند در خشونت ها و رفتارهای افراطی است. به همین منوال گفتن این جمله که افراد مورد نظر «شیرازی» نبودند هم بیشتر شبیه یک لطیفه است. اگر آنها شیرازی نبودند آیا رئیس جمهوری به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی می تواند توضیح بدهد که آنها اهل کدام منطقه یا شهر بودند یا اینکه قرار است در نوبت بعدی ایرانی بودن آنها هم تکذیب شود؟ واقعیت این است که افراطیون از اهالی همین شهرها و کشور خودمان هستند و بیخ گوش خودمان رشد کرده و قدرت گرفته اند. آنها چیزی جدا از پیکره واقعیت جامعه امروز ایران نیستند، هر چند شاید در اقلیت محض باشند اما انکار نسبتشان با جامعه امکانپذیر نیست. رئیس جمهوری می خواسته با صحبت خود بگوید که مردم شیراز اهل فرهنگ و ادب و احترام هستند، اما از یاد برده که به جای انکار شیرازی بودن حمله کنندگان به علی مطهری این سوال را مطرح کند که چه می شود در شهری مثل شیراز که به هنر و ادب و فرهنگ شهره است، چنین پدیده هایی رشد می کنند و قدرت می گیرند؟ اینکه در جایی که مردمش ۷ قرن قبل لطیفترین زبان را برای ایجاد ارتباط و بیان نظرشان برگزیده بودند چرا اکنون در عصر مدرن عده ای با چماق و آجر و گاز فلفل حرف خود را می زنند؟ خلاصه آنکه هم تعداد حمله کنندگان به علی مطهری و البته پشتیبانان آنها به مراتب بیش از ۵ نفر و ۱۰ نفر بوده و هم اتفاقا از اهالی همین شیراز بوده اند و در چنین شرایطی رئیس جمهوری به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور باید به جای تخفیف و انکار موضوع به دنبال افشای ریشه های آن و اتفاقا برخورد جدی با بازوهای تندروی در قدرت باشد. Copyright: gooya.com 2016
|