گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 دی» نسرین ستوده: چشمانداز امیدوارکنندهای برای آزادی زندانیان سیاسی وجود ندارد23 آذر» "عبدالفتاح سلطانی باید به بیمارستان اعزام شود"
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازداشت نگار حائری، وکیل دادگستریسحام نيوز ـ نگار حائری، وکيل دادگستری پس از احضار به دادسرای امنيت، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوين که در اختيار وزارت اطلاعات است، منتقل شد. اين دانش آموخته حقوق که پس از آزادی از زندان قرچک درباره وضعيت ناگوار اين زندان با رسانه ها مصاحبه کرده بود، روز سه شنبه ۲۹ ارديبهشت از بند زنان زندان اوين به بند ۲۰۹ اين زندان منتقل شده است. اين سايت به نقل از منابع خود نوشته است: از دادسرای شهيد مقدس با نگار حائری تماس گرفتند و از وی خواستند با حضور در دادسرا به دو سوال پاسخ دهد که خانم حائری با حضور در دادسرا بازداشت شده است. اين احتمال می رود که خانم حائری به خاطر مصاحبههايش در خصوص وضعيت وخيم زندان قرچک ورامين بازداشت شده باشد.
نگار حائری که ۸ ماه در بازداشت بود، ششم اسفندماه سال گذشته با قرار وثيقه ای به مبلغ دوميليارد تومان از زندان قرچک ورامين آزاد شد. او متهم شده بود که به خانواده زندانيان سياسی، مشاوره حقوقی داده است. پروانه وکالت وی نيز در بازداشت قبلی، برای مدت ۱۰ سال تعليق شده بود. وی دو هفته پس از آزادی در مصاحبه با وبسايت روز گفته بود: «غذای زندان(قرچک ورامين) غيرقابل خوردن است ولی آدمها به مرورعادت میکنند چون مجبورند. اجبار آدمها را خيلی عوض میکند. خود من وقتی وارد شدم اصلا غذا نمیخوردم. يکماه اصلا غذا نمیخوردم و ۷ کيلو لاغر شدم. ولی وقتی مجبورشوی، میخوری. همين غذا هم خيلی کم است، اينقدر کم که آدم سير نمیشود. زندانيان يک سری ترک موادی هستند، اشتهای آنها به همين دليل بيشتر میشود ولی غذا نيست که بخورند. من خواهش میکردم، میگفتم به اينها قرص بدهيد بخورند کسی که میخواهد اعتياد ترک کند به او دارو میدهند. اما اينها دارويی میدادند که زندانيان عين مرده میافتادند. بیهوش میشدند. ميوه فقط ماهی ۲ بار میآيد که ۱۵ هزار تومان است. اين برای زندانيان خيلی زياد است نمیتوانند بخرند. باور کن من هم از زندانيان خجالت میکشيدم که ميوه بخرم و بخورم.» حائری تاکيد کرده بود: «اينجا(زندان قرچک ورامين) مثل اوين نيست. من اوين بودهام. اوين درمقابل اينجا مثل خوابگاه دانشجويی است که آدم ارتباطی با بيرون ندارد و ارتباطش با بيرون قطع شده است. درمقابل اينها، زندانيان اوين هيچ مشکلی ندارند، خانوادههایشان هرچيزی از لباس و کتاب میآورند و به آنها میدهند. بزرگترين حسن اوين اين است که بچهها خودشان غذا درست میکنند. اوين هراتفاقی میافتد، خبری میشود ولی درقرچک زندانيان عادی هستند که به آنها میگويند متهمان اجتماعی و هيچ کسی يادی از اينها نمیکند. اگر من و امثال من اينجا نمیآمديم و از آنجا بيرون نمیآمديم کسی نمیفهميد قرچک کجا است و چگونه است. يا چه آدمهايی توی قرچک زندگی میکنند. ۲۷۰ نفر بايد از ۸ سرويس بهداشتی استفاده کنند شما ببينيد اوضاع نظافت آنجا چگونه میشود. اين ۲۸۰ نفر بايد از ۸ حمام استفاده کنند که عموما آب آنجا سرد است. من ديروز که توی خانه رفتم حمام و آمدم بيرون حالم بد شد. گفتند چی شده؟ گفتم انگارعادت ندارم به آب گرم. آب گرم حد نصاب دارد درقرچک بايد ۲۰ تا ۳۰ نفر جمع شوند بروند از پرسنل خواهش کنند که ما ۳۰ نفر میخواهيم برويم حمام امکان دارد زنگ بزنيد آب را گرم کنند؟ و آنها اگر دلشان بخواهد زنگ میزنند تاسيسات و آب گرم میشود. آب آنجا شور است و اين زندانيان استطاعت خريدن آب معدنی که قيمتاش ۸۰۰ تومان است را ندارند و ازهمان آب شور استفاده میکنند. زندانيان آنجا واقعا به لحاظ غذايی در مضيقه هستند. غذا غيرقابل خوردن است و نپخته. حتی نمیگذارند آن کيفيت پايين غذای آنجا بپزد. من بارها و بارها به مسئولان زندان گفتم ولی هيچ ترتيب اثری ندادند. شبها عمدتا لوبيا يا عدسی میدهند که عمدتا توی آن سنگ و سوسک است. من اين را به چشم خودم ديدهام ولی زندانيان میخورند. سوسک را میاندازند کنار و ادامه میدهند به خوردن چون مجبورند. کسی به ملاقاتشان نمیآيد، اين آدمها، فراموش شده هستند.» Copyright: gooya.com 2016
|