جمعه 15 خرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 اردیبهشت» مسیر خاطره ها...ویدا فرهودی
28 فروردین» بچرخ گرد عاشقی...٬ ویدا فرهودی
پرخواننده ترین ها

درگذشت رضا دانشور و سکوت کانون نویسندگان ایران٬ ویدا فرهودی

ویدا فرهودی
اما آن چه مرا به نگارش این نوشته ی کوتاه گماشت ، ضمن یادی از رضا دانشور و زندگی پربارش،شگفتی از واکنش کانون نویسندگان ایران است که گویی اورا نادیده گرفته چرا که در واکنش به بیماری و مرگش از نوشتن متنی کوتاه درباره ی او ودر تسلیت به خانواده و دوستدارانش پرهیز کرده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


افسوس که رضا دانشور نویسنده ی خوب وپرتلاش ایرانی هفته ی گذشته پس از مقاومتی طولانی و جانکاه دوستان، دوستداران و خوانندگان آثارش را برای همیشه تنها گذاشت.رضا دانشور مردی بود که با کتاب زندگی کرد و به رغم علاقه اش به میهن به سبب سانسور نتوانست در ایران دوام بیاورد و از سال ١٣٦١ خورشیدی ساکن فرانسه شد. دوری از وطن اما اورا از پژوهش و نوشتن دور نکرد بلکه شاید با تلاشی بیشتر به آفرینش پرداخت.

رضا دانشور ابتدا در دهه پنجاه خورشیدی با چاپ داستانهای کوتاه در نشریات و مجلات شناخته شد،انتشار رمان «نماز میت» او را به عنوان نویسنده‌ای توانمند در ایران مطرح کرد به طوری که هوشنگ گلشیری در سخنرانی خود در شب های شعر گوته، در باره ی ادبیات داستانی با اشاره به این رمان گفت که آن را نمی توان نادیده گرفت. در این کتاب دانشور با تسلط بر زبان زندگی دو زندانی سیاسی را بازگو می کند که یکی زیر شکنجه ایستادگی نمی کند و دیگری بر آرمان خود پای می فشارد.

رمان های "عاشورا، عاشورا" و "کپرنشین‌ها"‌ و نمایشنامه‌های "کجای سال دو هزار منتظرت باشم"، "خورشید روی یخ"، "شهر لوط" و "مسافر هیچ کجا" از دیگر آثار منتشرشده اوست. رمان "خسرو خوبان" را - که رضا دانشور با پس زمینه جنگ ایران و عراق نوشته - می توان یکی از مهم ترین رمان های نوشته شده در خارج از ایران دانست.

اما آن چه مرا به نگارش این نوشته ی کوتاه گماشت ، ضمن یادی از رضا دانشور و زندگی پربارش،شگفتی از واکنش کانون نویسندگان ایران است که گویی اورا نادیده گرفته چرا که در واکنش به بیماری و مرگش از نوشتن متنی کوتاه درباره ی او ودر تسلیت به خانواده و دوستدارانش پرهیز کرده است. بدون آن که بخواهم به داوری بپردازم تنها یادآور می شوم که کانون نویسندگان ایران که خود در سخت ترین شرایط سانسور به کار خود ادامه داده ، اکنون در برابر مرگ یک نویسنده ی مطرح به سکوت متوصل شده است. چرایی آن را نمی دانم و داوری در باره اش را به وکنش اعضای عزیز کانون وا می گذارم.
ویدا فرهودی 


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016