گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
13 خرداد» احمدینژاد: اتفاقاتی که در منطقه می افتد نشانه ظهور امام زمان است21 اردیبهشت» سخنان انتقادی جواد منصوری٬ نخستین فرمانده سپاه درباره احمدینژاد، مهدی کروبی و محمد خاتمی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مصاحبهای که احمدینژاد در آن عصبانی شدخبرآنلاين ـ سال ۸۲ که هنوز برنامههای «تاکشو» به اندازه امروز مُد نشده بود، برنامهای به نام صندلی داغ ساخته شد که در زمان خودش سروصداهای زيادی ايجاد کرد. خيلی از قسمتهای اين برنامه که چهرههای سياسی را به نمايش میگذاشتند، جنجالی میشد و خيلی از آنها هم بعدها حاشيه ايجاد میکرد. برنامه پر سروصدا و جنجالی و البته مخاطبپسند «صندلی داغ»، بعد از چند سال و البته با وقفههای متعدد به کار خود پايان داد ولی خاطرههايش از ياد نرفت. علاوه برآن، صندلی داغ مانند همه برنامههای اينچنينی، پشت صحنهای پررنگتر و حاشيهای جالبتر از متن اصلی داشت. برای شنيدن خاطرات پشت صحنه اين برنامه محبوب، به سراغ کارگردان صندلی داغ رفتيم. حميد آخوندی، که در کارنامهاش تهيهکنندگی چند فيلم سينمايی را دارد، از چگونگی ساخت برنامه میگويد و از حواشی پشت صحنه صندلی داغ پرده برمیدارد. جرقه اوليه "صندلی داغ"، چهل سال پيش! برنامه شروع میشود برنامههايی که ضبط شد، پخش نشد خاطره ديگر اين تهيهکننده از غيرقابل پخش بودن قسمتی از برنامه صندلی داغ مربوط میشود به يک جانباز. جانبازی که مشهور به طنزگويی بود. آخوندی درباره او میگويد: طراح سوال برای او سوالاتی طرح کرده بود که متناسب با روحيه او بود. اما اين فرد به محض اين که دوربين روشن میشد، جدی میشد و شروع میکرد به سخنرانی کردن! به قول بچههای جنگ کپ کرده بود و نمیتوانستيم آنچه میخواهيم را ضبط کنيم. تهيهکننده برنامه صندلی داغ دو سه برنامه ديگر را هم مثال میزند که ضبط شد اما پخش نشد. آخوندی میگويد: دو سه برنامه ضبط کرديم که در آن، مهمانها حرفهای خوبی نزدند. در ارتباط با شغلشان حرف میزدند و ما احساس کرديم اين برنامه شخصيت اين آدم را خراب میکند و ما بنا نداريم که کسی را خراب کنيم. يعنی وقتی کار را مونتاژ کرديم و ديدم، گفتم که اگر اين برنامه پخش شود اين آدم بدبخت میشود. از شغلش بايد خدا حافظی کند و برود. بعد از مونتاژ برنامه من به مدير شبکه نامه نوشتم و گفتم که به نظرم اگر برنامه اين چند نفر پخش شود؛ برايشان خيلی بد میشود. يک نفر ديگر را هم دعوت کرديم که در پشت صحنه وقتی پای حرفهايش نشستيم ديديم لياقت اين که الگو برای جوانانمان شود را ندارد، آن را هم حذف کرديم. اما يکی از قسمتهای ضبط شده صندلی داغ که هيچ وقت پخش نشد، برنامه محمود احمدینژاد، رئيسجمهور سابق کشورمان است. ماجرای پخش نشدن برنامه احمدینژاد چه بود؟ روزی که ايشان را دعوت کرديم، قرار بود ساعت ۸ شب بيايند که ۱۱ آمدند. لباس ژندهای پوشيده بودند. شروع کرديم به ضبط برنامه. آقای کاردان مجری برنامه بود. آن زمان اين شايعه مطرح شده بود که احمدینژاد میخواهد فرهنگسراها را تبديل به حسينيه کند! توی سوال چهارم يا پنجم بود که اين را مطرح کرديم و ايشان به شدت عصبانی شد و نزديک بود با کاردان دعوا کند. ميانداری کرديم و گفتيم که اين فقط يک سوال بود و اگر درست نيست، میتوانيد بگوييد که شايعه است و تکذيبش کنيد. ديگر از آن به بعد، از آن لطافت اول برنامه و مهربانی و لبخندهای هميشگی ايشان خبری نبود و ساير سوالات را با تندی جواب دادند. حتی آنقدر عصبی بودند که صورتشان تيک پيدا کرده بود. ما آن قسمتها را درآورديم و دور ريختيم چون اصلی در صندلی داغ داشتيم و آن اصل اين بود که بازی بايد برد - برد میبود. يعنی هم مهمان ببرد و هم بيننده. قصد تحقير مهمان را نداشتيم و دوست نداشتيم بيننده را هم تمسخر کنيم. برنامه که آماده شد، ايشان گفتند بفرستيد آن را ببينم. قرار ما با مهمانها اين بود که هيچ سوالی را به آنها نمیدهيم؛ اما اين فرصت را میدهيم که بعد از تمام شدن برنامه و مونتاژ شدنش آن برنامه مونتاژ شده را ببينند و آن بخشی را که نمیپسندند حذف کنيم. از دفترشان تماس گرفتند که سیدی را بفرستيد. سیدی را فرستاديم. دوباره تماس گرفتند و گفتند که آقای اکبر نبوی (که از سينماگران کشور است)، به عنوان مشاور من به آنجا میآيد؛ هرچه ايشان گفت همان را عمل کنيد. آقای نبوی آمد و ما دوباره از نو همه برنامه را مونتاژ کرديم و نظراتشان را اعمال کرديم. برنامه را به شبکه داديم که پخش کنند اما با تعجب ديديم از شبکه با ما تماس گرفتند و گفتند که برنامه احمدینژاد پخش نمیشود، يک برنامه ديگر جايگزين کنيد! دليلش را پرسيديم. گفتند که از دفتر مدير شبکه گفتهاند که پخش نشود. پيگيری که کرديم متوجه شديم آقای احمدینژاد راضی نيست که برنامه پخش شود. من خيلی عصبانی شدم از اين برخورد. چون دوبار برنامه مونتاژ شد و يک تيم چندين ساعت معطل کار ايشان ماند و در آخر هيچ! به موبايل آقای احمدینژاد زنگ زدم و گفتم آقای دکتر شواهد قضيه نشان میدهد که شما میخواهيد کانديدای رياست جمهوری شويد! او عصبانی شد و گفت که چه کسی اين حرف را زده؟ گفتم احساس من میگويد که شما به همين دلايل نگذاشتيد برنامه پخش شود؛ نگاههايی که مشاور شما داشتند يک نگاه ژورناليستی، انتخاباتی و تبليغاتی بود. پلانهای بسته شما که لباسهای خوبی تنتان نبود را اصرار داشتند که در بياوريم و رعايت زاويه دوربين و نور و رنگ و همه نشان میداد که ديد انتخاباتی در ميان است. البته شواهد ديگری هم برای اين گمانهزنی من وجود داشت. مثلا همان زمان کيهان عکسهايی از ايشان چاپ میکرد که دارند با بيل زبالهها را کنار میزنند و از اين ژستها. در هر حال مشاوران ايشان تشخيص داده بودند که اين برنامه در آينده به ضرر ايشان تمام میشود و نگذاشتند برنامه پخش شود. اما پيشبينی ما درست بود و ايشان بالاخره کانديدا شد. Copyright: gooya.com 2016
|